منبع: | دنیای اقتصاد | تاریخ انتشار: | 1390-02-18 |
نویسنده: | فرهاد مانجو | مترجم: | محسن راستگو |
چکیده: | |||
بالاخره وامدهی فرد به فرد آماده است که شکل بانکها و شرکتهای کارت اعتباری را به خود بگیرد. |
|||
رویداد بانک مامان و بابا پنج سال پیش اوضاع برای پراسپرداتکام بسیار خوب به نظر میرسید. از نگاه خیلیها اقتصاد کارآمد به نظر میآمد، داستانهای کابوسوار شرکتهای داتکام از یادها رفته بود و ظاهرا وقت آن رسیده بود که 2/0 web دنیای وامهای شخصی را زیر سلطه بگیرد. پراسپر و چندین سایت «وامدهی فرد به فرد» دیگر نقشی مانند eBay را در بازار اعتبار بازی میکردند؛ به این صورت که افراد متقاضی وام درخواستهای خود را در این سایتها ثبت میکردند، درجه اعتباری خود و دلیل نیازشان به پول را بیان میکردند و با پیشنهاد پرداخت سودهایی جذاب به دنبال این بودند که وامدهندگان را به ریسک روی رویایشان مجاب کنند. هر چند این ایده که افرادی کاملا غریبه با یکدیگر به مبادله پول بپردازند، غیرواقعی و وهمآلود به نظر میرسید، اما تعداد زیادی از متخصصان تامین مالی شخصی، به گفته خود به این امید بودند که شرکتهایی مثل پراسپر بتوانند قرضگیرندگان را از شروط طاقتفرسای شرکتهای کارت اعتباری و وامهای روز تسویه رها کنند. «اگر از ارتفاعی ده هزار پایی به این ایده نگاه کنیم، بسیار جالب به نظر میرسد.» این را الیزابت وارن، استاد دانشکده حقوق دانشگاه هاروارد که اکنون دفتر حمایت مالی از مصرفکنندگان را در دولت اوباما راهاندازی میکند، زمانی که اولین مقالهام درباره پراسپر را در سال 2006 نوشتم، به من گفت. «این ایده میتوانست این اثر شگفتآور را به همراه آورد که سبب شود بازارها آن گونه که باید، کار کنند و مقادیر مطالبهشده برای وامها را به هزینه نهایی واقعی آنها کاهش دهد.» اما چنین اتفاقی رخ نداد. برعکس در سال 2008 کمیسیون ارز و اوراق بهادار (اسایسی) پراسپر را تعطیل کرد. تنظیمکنندگان به این سایت اتهام زدند که بی آنکه رسما در اسایسی ثبتنام کرده باشد، به ارائه اوراق بهادار سرمایهگذاری دست زده است. پراسپر و رقیبانش از جمله لندینگ کلاب وادار به اخذ مجوز از دولت برای فعالیتهای خود شدند. این سایت نه ماه تعطیل بود و زمانی که کار خود را دوباره از سر گرفت، بحران مالی اشتهای عامه مردم را برای نوآوریهای مالی کور کرده بود. بدتر اینکه نشانههایی از این دیده میشد که مدل پراسپر از بنیاد ناقص بوده است. آنگونه که ری فیسمن در سال 2009 در اسلیت نوشت، به نظر میآمد که وامدهندگان در پراسپر تحت تاثیر عواملی که با ادعای دموکراتیک کردن بخش مالی همخوانی نداشت، قرار گرفته بودند افراد خوشتیپ وامهایی ارزانتر را به دست میآوردند و وامدهندگان به احتمال بیشتر به سفیدپوستها وام میدادند تا به سیاهپوستها. اما امروز نهایتا به نظر میآید که اوضاع دوباره برای سایتهای وامدهی فرد به فرد روبهراه شده. طی چند ماه گذشته، پراسپر فعالیتهای خود را برای کاهش فرصت وامدهندگان جهت اعمال تبعیضهای ناروا علیه برخی از قرضگیرندگان بازسازی کرده است. این شرکت همچنین درک کرده که عامه مردم به وامدهی و وامگیری از طریق سایت مشتاقتر شدهاند، فعالیتهای حوزه وام رو به افزایش گذاشتهاند و تا به حال، قرضگیرندگان بدهیهای خود را با نرخی که به وامدهندگان انگیزه میدهد، برگرداندهاند. اگر پولتان را امروز در یک حساب پسانداز بگذارید، بهره رقتبار و بیهوده 1 درصدی دریافت خواهید کرد. اگر آن را در پراسپر بگذارید، خطری بسیار بیشتر از سپردهگذاری در حساب پسانداز دارد، اما بسیار نان و آبدارتر نیز خواهد بود. در دو سال گذشته، این شرکت بازدهی سالیانه شگفتانگیزی برابر 4/10 درصد را برای وامدهندگان به همراه آورده. رقیب آن، لندینگ کلاب نیز درآمدی 65/9 درصدی را برای آنها داشته است. کریس لارسن، مدیر اجرایی پراسپر این هفته در مصاحبهای به من گفت که «ما داریم «راه سومی» را برای بانکداری آغاز میکنیم که معاملهای بهتر برای هر دو طرف به نظر میرسد. ما فکر میکنیم که امروز میتوانیم مستقیما جلوی نظام غالب بانکداری قد علم کنیم». وامدهی نفر به نفر بر این ایده استوار است که بانکداری سنتی به خاطر بوروکراسی نادرست کارآیی خود را از دست داده. از یک سو مدافعان این سایت معتقدند که امتیازات اعتباری، توانایی پرداخت افراد را به شکل دقیق بازتاب نمیدهند - کسانی که امتیاز اعتباری اندکی دارند، حتی اگر قادر به بازپرداخت وام باشند، باید بهرههای زیادی را بپردازند. (بعد از بحران مالی که بیکار شدن ناگهانی، حتی افراد دارای امتیازات اعتباری بالا را به نکول در وامهای خود وادار کرد، این مشکل بدتر شده است.) مساله نبود رقابت نیز در این میان مطرح است. تنها شرکتهایی که به وامدهی به افراد دارای امتیازات اندک تمایل دارند، بنگاههای کارت اعتباری هستند که شرایط وامدهیشان به شکلی توانفرسا متغیر است و بهرهای 400 درصدی یا بیشتر را بر مبنایی سالیانه از وامگیرندگان مطالبه میکنند. سایتهای وامدهی فرد به فرد مدعیاند که میتوانند با برقراری تماس مستقیم میان وامدهندگان و وامگیرندگان، از هزینههای جاری بکاهند و به این شیوه، وامدهی به افراد کماعتبار را ارزانتر کنند. آنها همچنین ادعا میکنند که این فرآیند نفر به نفر میتواند اعتبار افراد را بهتر از امتیازهای یکنواخت اعتباری بسنجد و آشکار میسازد که برخی افراد کماعتبار سزاوار دستیابی به وام هستند. در ظاهر این امر اکنون جریان دارد؛ چرا که بیشتر قرضگیرندگان پراسپر و لندینگ کلاب از وامهای با نرخ ثابت و کمتر این سایتها برای بازپرداخت اعتبار گرانقیمتی که با کارتهای اعتباری انباشتهاند، استفاده میکنند. منبع: اسلیت |