اقتصاد آمریکا شاید هرگز بهبود نیابد

منبع: دنیای اقتصاد تاریخ انتشار: 1390-01-14
نویسنده: مترجم: هارون خوبان
چکیده:

باب دیویس و دیوید وسل هردو از وال‌استریت ژورنال شاید بهترین گزارشگران اقتصادی حال حاضر جهان باشند.


کاون می‌گوید اقتصاد آمریکا شاید هرگز بهبود نیابد نگران نباش، خوشحال باش سال 1998 آنها کتابی نوشتند که پل کروگمن درباره آن گفته بود «بهترین کتابی است که تا به حال خوانده‌ام... درباره اینکه چطور تغییرات اقتصادی بر زندگی و کار آدم‌های واقعی تاثیر می‌گذارد.» گزارشگری درخشان این کتاب، در کنار اشراف تاریخی‌اش و تحلیل شفافی که از روندهای اقتصادی گذشته نشان می‌داد حتی حالا که 13 سال نیز گذشته است آن را همچنان خواندنی و آموزنده نگاه داشته است، اما وقتی عنوان کتاب را به شما بگویم ممکن است جا بخورید: کامیابی: نزدیک شدن رونق 20 ساله و اهمیت آن برای شما. (Prosperity: The Coming 20-Year Boom and What It Means to You). دیوید و وسل در کتاب استدلال می‌کنند که افزایش بهره‌وری که ارمغان کامپیوترها است در کنار افزایش نرخ ورود به دانشگاه‌ها بی‌شک طبقه متوسط را از یک ربع قرن رکود اقتصادی نجات خواهد داد، اما چنین نشد. به همین خاطر امروز این کتاب را به یک پنی می‌توانید بخرید. وقتی کتاب یا مقاله مفصل اخیر اقتصاددان مشهور دانشگاه جورج میسون؛ یعنی تایلر کاون را می‌خواندم که به صورت الکترونیکی منتشر شده دومرتبه به یاد همان کتاب معروف افتادم. عنوان اثر او هست: کسادی بزرگ: چطور آمریکا تمامی میوه‌های سهل‌الوصول تاریخ معاصر را خورد، مریض شد و (در نهایت) کمی بهتر می‌شود. (The Great Stagnation: How America Ate All The Low-Hanging Fruit of Modern History, Got Sick, and Will (Eventually) Feel Better). کاون اقتصاددان لیبرتارین است و البته آنقدر منعطف هست که در میان جریان اصلی‌ها نیز هواداری یافته باشد. دیوید بروکز هم اخیرا این لطف بزرگ را کرده است که کتاب کاون را «بحث‌برانگیزترین اثر غیرداستانی امسال» بنامد. البته این کمی اغراق است، چون بحث‌برانگیزترین کتاب غیرداستانی امسال بی‌شک «سرود جنگی ماده ببر» (Battle Hymn of the Tiger Mother) اثر امی چوآ است – چه خوب و چه بد، اما کتاب کاون واقعا هم بحث زیادی برانگیخته است. هرچند که کتاب کاون کوتاه‌تر و کم‌عمق‌تر از کتاب دیوید و وسل است، اما رکود بزرگ او موضوعات زیادی را در برمی‌گیرد. کتاب کاون هم در تحلیل روندهای اقتصادی گذشته زبردست و ماهر است، اما باز هم مثل همان کتاب، اثر کاون ادعای جاه‌طلبانه و بزرگی می‌کند که مهم‌ترین امتیازش این است که در حال حاضر نمی‌توان درستی‌اش را آزمون کرد (و البته همین در آینده احتمالا تبدیل به بزرگ‌ترین ضعفش خواهد شد.) در هسته مرکزی هر دو کتاب معمای مشابهی مطرح است. درآمد خانوارهای متوسط که میان سال‌های 1947 تا 1973 بیش از دو برابر شده بود، میان سال‌های 1973 تا 2004 کمتر از یک چهارم افزایش داشته است. (هر بهبودی که به‌دست آمده بود با بحران اقتصادی 2008 خنثی شد.) دیوید و وسل معتقد بودند که آمریکا انرژی‌اش را برای آینده ذخیره کرده است. می‌گفتند نبوغ آمریکایی‌ها در تکنولوژی (کامپیوتر و وب) و آموزش (دانشگاه‌های مدرن و پیشرفته) باعث احیای وضعیت طبقه متوسط آمریکا خواهد شد. کاون درست عکس این اعتقاد را دارد. از همان دهه شصت اقتصاد شروع کرد به بالا کشیدن طبقه متوسط آمریکا، اما این روند به زودی متوقف شد چون پیشروی بیش از آن مقدور نبود. کاون می‌نویسد: «اکنون حدود سیصد سال است که با چیدن میوه‌های سهل‌الوصول تغذیه کرده‌ایم، نهادهای اجتماعی و اقتصادیمان را طوری ساخته‌ایم که انگار این میوه‌ها پایان‌ناپذیر هستند، اما اینطور نیست.» این میوه‌های شاخه‌های پایینی یا سهل‌الوصول، به عقیده کاون در سه دسته می‌گنجند: زمین آزاد: این پدیده با بسته شدن مرزهای آمریکا در پایان قرن نوزدهم به پایان عمر خود رسید. تحولات تکنولوژیک: البته این تحولات هنوز هم اتفاق می‌افتند، اما نمی‌توان حجم و سرعت و تاثیرگذاریشان را با پایان قرن نوزده و ابتدای قرن بیست مقایسه کرد. الکتریسیته، تلفن، اتومبیل، هواپیما، رادیو، تلویزیون و غیره. کاون سپس یک نمودار مشابه آنچه که توسط فیزیکدان پنتاگون پیش‌تر طراحی شده بود، ارائه می‌کند که نرخ نوآوری سرانه از قرن پانزدهم تا به حال را نشان می‌دهد؛ نقطه اوج آن سال 1873 بوده است. در آمریکا تعداد حق اختراع‌های سرانه‌ای که صادر شده در سرتاسر قرن بیستم نزولی بوده است. نوآوری هنوز هست، اما دیگر آنطور نیست که کل جامعه را دگرگون کند. متخصصان مالی وال استریت پولدارتر می‌شوند یا اینکه استیو جابز و مارک زوکربرگ میلیاردر می‌شوند، آن هم بی‌اینکه واقعا مشاغل زیادی ایجاد کرده باشند. ‌آی پاد در آمریکا کمتر از 14 هزار شغل ایجاد کرده است. فیس‌بوک کمتر از 2 هزار کارمند دارد، توئیتر کمتر از 300 تا. بیش از یک چهارم محصول ناخالص داخلی توسط دولت مصرف می‌شود، به‌علاوه هزینه‌های آموزش و بهداشت و درمان. بخش‌های اقتصاد نقش زیادی در افزایش رشد ندارند یا اینکه حداکثر تاثیرشان ناچیز است. بچه‌های باهوش، اما بدون تحصیلات: در آغاز قرن بیستم تقریبا هیچ کدام از جوان‌های آمریکا – به جز اقلیت کوچک 4/6 درصدی – به دبیرستان نمی‌رفتند و شمار ورودی‌های دانشگاه حتی از یک درصد هم کمتر بود. امروز هفتادوپنج درصد از دبیرستان فارغ‌التحصیل می‌شوند و حدود 40 درصد به دانشگاه می‌روند. نرخ فارغ‌التحصیلی از دبیرستان در دهه 60 به اوج رسید، در دهه 70 کمی پایین آمد و از آن زمان تقریبا ثابت مانده است. اگر دبیرستان را تمام نکنید از کالج و دانشگاه هم خبری نیست. اولین میوه‌ای که کاون می‌گوید – مرزهای آمریکا – بی‌شک دیگر دوره‌اش تمام شده است، مگر اینکه بخواهید درباره استعمار فضایی و این حرف‌ها بحث کنید، اما معلوم نیست که از بین رفتن زمین آزاد مانع یا ترمزی برای طبقه متوسط باشد. در تمام قرن بیستم با وجود بسته بودن مرزها رشد اقتصادی تقریبا خوب پیش می‌رفت و همگان نیز منتفع می‌شدند. بین سال‌های 30 تا 70 نابرابری هم یا پایین می‌آمد یا اینکه حداقل بالاتر نمی‌رفت. میوه دومی که کاون می‌گوید – نوآوری‌های تکنولوژیک – شاید دوباره دستاوردهای عظیم و همگانی تولید کند و شاید هم خیر. دیوید و وسل اشتباه می‌کردند که می‌گفتند تکنولوژی کامپیوتری درآمد طبقه متوسط را زیر و رو خواهد کرد، اما کاون هم به نظر اشتباه می‌کند که می‌گوید کاری از تکنولوژی برنمی‌آید. در واقع کاون در نهایت اذعان می‌کند که اینترنت با تسهیل یادگیری علمی شاید در آینده نقش بیشتری در افزایش درآمد داشته باشد. سخت است که بگوییم چطور می‌توان دیدگاه‌های کاون درباره بی‌فایده بودن مصارف دولتی، آموزش و بهداشت را ارزیابی کرد – زیرا این مسائل قدری ابهام دارد. میوه سوم مورد اشاره – احتمال وجود منافع آموزشی کلان در آینده – کمتر از همه خوش‌بینی‌برانگیز است، زیرا اکنون تقریبا نیم قرن است که کوشیده‌ایم کیفیت و حاصل آموزش را بهبود ببخشیم؛ اما تقریبا هیچ ثمره‌ای هم عایدمان نشده است. کاون در نهایت بدبینی‌اش در این باره را با گفتن اینکه اوباما نسبت به اتحادیه‌های معلمان خیلی سخت می‌گیرد قدری تعدیل می‌کند، اما من شک دارم که ضعیف کردن اتحادیه‌های معلمان هرقدر هم که منافع داشته باشد، تاثیر خاصی بر عملکرد آموزشی آمریکا بگذارد. این شکاکیت من بر پایه دو مشاهده استوار است: - اتحادیه‌های معلمان که سه دهه است مورد تهاجم هستند بارها و بارها در برابر خواسته‌هایی مثل وضع نظام دستمزد شایسته‌سالار و یکسان‌سازی آزمون مدارس و غیره تسلیم شده‌اند – چه با رغبت و چه با زور، اما این اصلاحات شگفت انگیز است که اثر بسیار بسیار ناچیزی در ارتقای کیفیت آموزشی مدارس داشته است. - اینکه کشورهای دیگر تا چه اندازه دستاوردهای آموزشی بهتر و بزرگ‌تری از آمریکا دارند به نظر هیچ ارتباطی به اتحادیه دوست بودن سیاست‌های دولتی آنان ندارند. سال دوهزار و سه درمیان کشورهای عضو سازمان توسعه و همکاری اقتصادی بچه‌های 15 ساله آمریکایی در یک سوم پایینی رده‌بندی جای داشتند؛ بیشتر کشورهای عضو این سازمان جوامع پیشرفته صنعتی و دموکراتیک هستند. سال 2006 بچه‌های آمریکایی به یک چهارم پایینی نزول کردند. اگر نابود کردن اتحادیه‌ها راه‌حل باشد، چرا کشورهایی که قوانین‌شان بیشتر از اتحادیه‌ها حمایت می‌کند مثل کانادا، آلمان، فرانسه، سوئد و استرالیا در ریاضیات ما را نیست و نابود کرده‌اند؟ (حتی ممکن بود وسوسه شوم بگویم اتحادیه‌ها کیفیت آموزش را ارتقا می‌دهند، اما وقتی چین و روسیه و جمهوری چک را می‌بینم که با اتحادیه‌ها هیچ میانه‌ای ندارند، اما باز هم ریاضیاتشان اختلاف نجومی با ما دارد از ادعایم صرف‌نظر می‌کنم.) داده‌های مربوط به وضعیت آمریکا در رده‌بندی‌های بین‌المللی سطح آموزش به قدری ناامیدکننده است که شاید به بهبودش در آینده شاید بتوانیم خیلی خوش بین‌تر شویم. ثروتمندترین کشور جهان به قدری نسبت به کشورهای دیگر عملکرد آموزشی ضعیفی دارد که حتما جا برای بهبود و ارتقا زیاد خواهد بود. اینکه کی، چطور و به چه ترتیبی سرانجام این بهبود رنگ واقعیت به خود خواهد دید را هیچ کس نمی‌تواند حدس بزند، باید از پیش‌بینی‌های آموزشی دیوید و وسل درس بگیریم. سال 98 آنها بخش زیادی از خوش‌بینی‌شان درباره پیشرفت اقتصادی طبقه متوسط را از اینجا الهام گرفته بودند که شمار فارغ‌التحصیلان دبیرستانی از 51 درصد در سال 82 به 67 درصد در سال 97 افزایش یافته است. این بهبود به زعم آنها ناشی از گسترش کالج‌های پیش دانشگاهی بوده است، اما نرخ ورود به کالج بعد از سال 97 بالاتر نرفت و درصد بچه‌هایی که بعد از ورود به کالج مدرک می‌گرفتند هم رو به نزول نهاد. تنها سی درصد کسانی که وارد این کالج‌ها به طور تمام وقت می‌شوند در عمل مدرک اتمام دوره دوساله‌شان را می‌گیرند، آن هم بعد از سه سال. البته کالج‌های خصوصی که رشدشان به عنوان جایگزین کالج‌های دولتی رو به افزایش بوده، نرخ ورودی‌شان دو برابر شده است، اما نرخ تکمیل تحصیلات در آنها حتی از دولتی‌ها هم پایین‌تر و در حدود 22 درصد است. کاون کتاب خود را با چند تجویز سیاستی تمام می‌کند، اما توصیه‌هایش واقعا جاندار و موثر نیست. می‌گوید تجارت آزاد را تشویق کنید تا آمریکا بتواند وقت بیشتری برای نوآوری و اختراع داشته باشد. برای دانشمندان ارج و قرب بیشتری قائل شود. (کاون واقعا به خشم می‌آید که آمریکایی‌های انگشت شماری اسم نرمن برلاگ به گوش‌شان خورده است، کسی که با به راه انداختن انقلاب سبز از گسترش قحطی و گرسنگی در خیلی از کشورهای جهان سوم جلوگیری کرد.) کاون می‌گوید: «انتظارات واقع گرایانه داشته باشید و فراموش نکنید که هیتلر و استالین و مائو هم چطور تمام دستاورهای تکنولوژیک قرن بیست را برای انجام فجیع‌ترین جنایات به کار می‌گرفتند.» پیام کلی کاون این است که: به رکود عادت کنید، این وضعیت نرمال جدید است. (در مقاله‌ای اخیرا کاون در آمریکن اینترست نوشته است که نابرابری درآمدی برایش اهمیتی ندارد، مگر اینکه منعکس‌کننده انگیزه‌های فاسد فعالان وال‌استریت باشد.) تعبیر «عصر محدودیت‌ها» برای روزگار امروز بسیار جالب و تعجب‌برانگیز است، زیرا بسیاری از پیش فرض‌های آن اشتباه بودن‌شان ثابت شده است. بحران انرژی که تقریبا از 1979 به بعد بحرانی دائمی تصور شده است، در نهایت به نزول قیمت نفت و اصراف نفتی منجر شد. درسی که باید بگیریم این است که وقتی درباره مسائل جهان حرف می‌زنیم، بهتر است که عمده توجه‌مان معطوف حال باشد تا ارائه توضیحات عجیب و غریب درباره پدیده‌های پیچیده‌ای که ممکن است در آینده رخ بدهند. شاید آن رشد و رونقی که دیوید و وسل می‌گفتند هم روزی از راه برسد (مثلا چند سال بعد از پیش‌بینی آنها) اما نباید دلمان را به این تحلیل خوش کنیم. شاید رکودی که کاون می‌گوید در زندگی اقتصادی‌مان پایدار خواهد شد هم درست از آب دربیاید، اما نباید با این تصور از کارها کناره گرفت. اگر طبقه متوسط به لحاظ اقتصادی امروزه در مضیقه است، شاید از همین سختی‌ها راه‌حل مشکلاتش را بیاموزد. زیاد به آینده فکر کردن مانع از فعالیت امروز است. منبع: اسلیت


ارسال محتوا به دوستان نظرات خود را در رازنامه ثبت کنید                به اشتراک گذاری محتوا در فیسبوک به اشتراک گذاری محتوا در گوگل پلاس به اشتراک گذاری محتوا در لینکدین به اشتراک گذاری محتوا در توی تر

مشخصات ثبت اطلاعات

مدیریت رازنامه

مدیریت رازنامه

تاریخ ثبت:
1390/01/14
بروزرسانی:
1390/01/14
آخرین مشاهده:
1403/10/02

نظرات و پیشنهادات


دریافت آخرین اطلاعات رازنامه
با ثبت پست الکترونیکی خود و یا دوستان خود همیشه از آخرین اطلاعات سایت آگاه شوید.

دریافت آخرین اطلاعات رازنامه

پرسش ها و پاسخ ها

    با عرض سلام و خسته نباشید در صورتی شرکتی به عنوان اسپانسر با ما مشغول فعالیت باشد از نظر اداره مالیاتی پول های واریزی از طرف اسپانسر به چه صورت شناسایی میشود ؟ آیا معاف از مالیات است؟

    علیرضا سربی Alirezasorbi
    علیرضا سربی Alirezasorbi  ( حسابداری ، حسابرسی ، قوانین پایانه ها و سامانه مودیان ، کار ، تامین اجتماعی ، مالیات ها ، تجارت و حسابداری بهای تمام شده )

    باسلام من کاردان دامپزشکم باشراکت مرغداری خریدیم مرغدار نمونه کشور شدم سرم کلاه گذاشتن مرغداری رو فروختن .میخوام کار شروع کنم نمیدونم چیکار باید بکنم.از مردم فراری شدم میترسم با هر کس کار کنم سرم کلاه

    علیرضا سربی Alirezasorbi
    علیرضا سربی Alirezasorbi  ( حسابداری ، حسابرسی ، قوانین پایانه ها و سامانه مودیان ، کار ، تامین اجتماعی ، مالیات ها ، تجارت و حسابداری بهای تمام شده )

    سلام،وقت بخیر زمانی که لیست تعدیل حقوق تهیه می گردد و حقوق و عیدی از مالیات معاف می گردند در سیستم حسابداری چطور باید مالیات حقوق را کسر کرد متشکرم

    احمد نورمحمدی
    احمد نورمحمدی  ( راهبری سیستم های حسابداری - مالیاتی مشاور مالی مالیاتی شرکت های دانش بنیان )

    سلام وقت بخیر من دوتا حساب دارم به نام پیش دریافت عوارض و ارزش فزوده و پیش پرداخت عوارض و ارزش افزود موقع پرداخت ارزش افزوده و عوارض چطوری سند بزنم و این که چرا تفاوت ارزش افزوده خرید من و ارزش ا

    مانوئیل یوحنائی
    مانوئیل یوحنائی ( حسابداری مالی و مالیاتی -حسابداری صنعتی - حسابرسی - حسابرسی داخلی  )

    سلام ، وقت بخیر نحوه سند زدن پرداختی بیمه تامین اجتماعی به چه صورته ؟ بدون این که تو لیست حقوق و دستمزد بیام ه صورت جداگانه چطوری ثبت بزنم؟

    احمد نورمحمدی
    احمد نورمحمدی  ( راهبری سیستم های حسابداری - مالیاتی مشاور مالی مالیاتی شرکت های دانش بنیان )

    سلام به مشاور محترم من تازه دیپلم در رشته حسابداری گرفته ام نمی دانم به تحصیل در دانشگاه ادامه دهم یا خیر ؟ با توجه به اینکه بیکاری در مقطع دانش آموختگان عال زیاد است چه کنم ؟ لطفا" رهنمایی بفرمائید

    عیسی ذوقی
    عیسی ذوقی ( مشاور بازرگانی، مالی ومالیاتی  )

    سلام و وقت بخیر برای استارت آپ ها و کسب و کارهای الکترونیک آیا معافیت مالیاتی وجود دارد؟ در صورت تایید، نحوه استفاده از معافیت چگونه است؟

    علیرضا سربی Alirezasorbi
    علیرضا سربی Alirezasorbi  ( حسابداری ، حسابرسی ، قوانین پایانه ها و سامانه مودیان ، کار ، تامین اجتماعی ، مالیات ها ، تجارت و حسابداری بهای تمام شده )

    با سلام خدمت جنابعالی چنانچه پروانه بهره برداری کارگاه یا کارخانه ای که در شهرک صنعتی به نام فرد باشد ولی همین شخص مدیرعامل شرکتی باشد که در همان کارگاه مشغول تولید است و برای آن شرکت دفاتر قانونی تهی

    علیرضا سربی Alirezasorbi
    علیرضا سربی Alirezasorbi  ( حسابداری ، حسابرسی ، قوانین پایانه ها و سامانه مودیان ، کار ، تامین اجتماعی ، مالیات ها ، تجارت و حسابداری بهای تمام شده )

    سلام و وقت بخیر برای استارت آپ ها و کسب و کارهای الکترونیک آیا معافیت مالیاتی وجود دارد؟ در صورت تایید، نحوه استفاده از معافیت چگونه است؟

    علیرضا سربی Alirezasorbi
    علیرضا سربی Alirezasorbi  ( حسابداری ، حسابرسی ، قوانین پایانه ها و سامانه مودیان ، کار ، تامین اجتماعی ، مالیات ها ، تجارت و حسابداری بهای تمام شده )

    با سلام خدمت استاد محترم برای آموزش کارکنان در دوره آموزشی اکسل در حسابداری میخواستم ببینم چطوری باید با شما هماهنگی کنیم. با تشکر

    مهدی مقدسی
    مهدی مقدسی ( مشاوره مالی ،حسابداری و حسابرسی مالی و مالیاتی ،قانون مالیات های مستقیم. اکسل .قوانین بازار سرمایه، )