منبع: | تاریخ انتشار: | |||
نویسنده: | مترجم: | |||
چکیده: | ||||
سازمانهای امروز با مسائلی چون تغییرات سریع و غیر قابل پیش بینی، سفارشات خاص و سلیقه ای مشتریان، کیفیت کامل، انتظار دریافت سطح خیلی بالایی از خدمت و … روبرو هستند.از این رو سازمان ها برای بقاء و حفظ خود مجبور به انعطاف پذیری در مقابل شرایط غیر قابل پیش بینی هستند. |
||||
سازمان های چابک
مقدمه سازمانهای امروز با مسائلی چون تغییرات سریع و غیر قابل پیش بینی، سفارشات خاص و سلیقه ای مشتریان، کیفیت کامل، انتظار دریافت سطح خیلی بالایی از خدمت و … روبرو هستند. از این رو سازمان ها برای بقاء و حفظ موقعیت خود، شکل های متفاوتی به خود گیرند. یکی از جدیدترین شکل های سازمانی، فرم سازمان های چابک می باشد. سازمان های چابک فراتر از انطباق با تغییرات می اندیشند و متمایل به استفاده از فرصت های بالقوه در یک محیط متلاطم و کسب یک موقعیت ثابت بخاطر نوآوری ها و شایستگی های خود می باشند. سازمان های چابک درباره ارضای نیازهای مشتریان نیز به گونه ای دیگر می اندیشند این سازمانها تنها محصولات خود را به فروش نمی رسانند، بلکه راه حلهای برآوردن نیازهای واقعی مشتریان را بفروش می رسانند این سازمانها معتقدند که محصولاتشان کامل نیست و به منظور غنی سازی ارزش های دریافتی مشتریان از محصول و ایجاد ارزش افزوده برای آنان سعی در غنی سازی محصول خود دارند. این امر سبب غیر قابل دسترس شدن موقعیت سازمان های چابک برای رقبا می شود. علاوه بر این سازمان های چابک بر طراحی یا توسعه محصولاتی متمرکز می شوند که بطور ویژه، به نیازهای منحصر به فرد مشتریان پاسخ دهد. نیاز به طراحی موثر و سریع بدین معنی است که رویکرد سنتی در داشتن محصولات جدید شکست خورده است. اما ایجاد چابکی کار ساده ای نیست و مستلزم آن است که سازمان ها با موفقیت کامل، مدیریت کیفیت جامع (TQM)، توسعه عملکرد کیفیت (QFD)، تولید به هنگام (JIT) و … را به اجرا در آورند. بنابراین، سازمان ها برای رسیدن به چنین ویژگی هایی نیازمند تحولاتی اساسی در ساختار و نگرش خود به مشتری و سایر ذی نفع های سازمان (کارکنان، رقبا و …) می باشند. دراین مقاله، سعی بر آن است تا با نگاه به تحولاتی که در تئوری های تولید صورت گرفته، برخی از شرایطی که سازمانها برای چابک شدن باید ایجاد نمایند،آورده شود. نکته قابل ذکر دیگر اینکه، در کتابها و مقالات علمی هرگاه سخن از محصول و تولید آن به میان می آید، ناخودآگاه مفهوم کالا (شی فیزیکی) در ذهن تداعی می گردد، درحالیکه محصولات شامل کالاها و خدمات بوده، و هرکدام از فرایند تولید خاصی برخوردارند. برای رفع این سوء تعبیر در برخی متون علمی، بنا به ضرورت و یا بیان مشترک بودن اصول کلی در تولید محصول، عبارت ،،کالاها یا خدمات،، با هم بکار می رود. تحولات تئوری های تولید 1- اتوماسیون و تولید انبوه: در عصر تولید انبوه تقاضا نسبتاً بالا و شرکت ها از عرضه و پوشش کامل تقاضا ناتوان بودند، به همین دلیل به انبار نمودن موجودی ها می پرداختند. قیمت به عنوان عامل مهمی که ترجیحات مصرف کننده را تعیین می کرد مطرح بود و تنها هدف تولیدکنندگان، تولید انبوه کالاها در قیمت های پایین بود. این شیوه تولید در حوالی دوره های جنگ جهانی تا سالهای 1970 به عنوان شیوه غالب تولید شناخته می شد. 2- افزایش انتظارات و حق انتخاب مشتری (عصر کیفیت): در اواخر سالهای 1970 و اوایل دهه 80 ، توجه به سلیقه های مشتری و احترام به حق انتخاب وی مطرح شد. در این دوره قیمت همچنان به عنوان یک عامل رقابتی مهم شناخته می شد و تمرکز بسیار زیادی بر کیفیت صورت می گرفت. دراین دوره مفاهیمی چون TQM,QFD ,MRP ,MRPII ,ERP با درجات مختلفی از موفقیت در سازمان ها اجرا شد. 3- رقابت گرایی: در اوایل دهه 90 تولید در کلاس جهانی یا تولید ناب مقوله ای بود برای پاسخگویی به افزایش روز افزون پارامترهای رقابتی مطرح شد. پارامترهای رقابتی فراتر از قیمت و کیفیت با مفاهیمی چون علاقه مندی به معرفی محصولات جدید، تحویل به موقع و انعطاف پذیری برای رقابت در سطح بین المللی اهمیت ویژه ای یافتند. 4- یکپارچگی ،فعال بودن و تضایف (عصر چابکی): شیوه تولید چابک در پایان دهه 90 و آغاز قرن بیست و یکم، مطرح شد. چابکی بر فعال بودن به عنوان یک مزیت نسبی استراتژیک می اندیشید و تنها به انطباق با تغییرات (منفعل بودن) اکتفا نمی کند. در این شیوه تولید مفاهیمی چون ارتباط نزدیک با مشتری، یکپارچگی منابع داخل سازمان و همچنین یکپارچگی با منابع سازمان های دیگر اهمیت خاصی دارند. |