منبع: | دنیای اقتصاد | تاریخ انتشار: | 1389-12-23 |
نویسنده: | مرتضی سحرخیز | مترجم: | |
چکیده: | |||
در این مقاله قصد داریم تا به توضیح اهمیت اطلاعات در اقتصاد بپردازیم. همانگونه که میدانیم وجود «اطلاعات کامل» برای تصمیم بهینه آحاد اقتصادی لازم و ضروری است؛ |
|||
مشکل رفتار متقلبانه از اطلاعات نامتقارن تا عقبماندگی اقتصادی در این مقاله قصد داریم تا به توضیح اهمیت اطلاعات در اقتصاد بپردازیم. همانگونه که میدانیم وجود «اطلاعات کامل» برای تصمیم بهینه آحاد اقتصادی لازم و ضروری است؛ اما بسیاری اوقات در روابط روزمره میان دو فرد، یکی اطلاعات بیشتری از دیگری در اختیار دارد که در علم اقتصاد به این موضوع «اطلاعات نامتقارن» گفته میشود. به عنوان مثال فردی که دنبال کار میگردد بیشتر از کسی که میخواهد او را استخدام کند از توانایی خود خبر دارد، فروشنده اتومبیل دست دوم بیش از خریدار آن در مورد وضعیت خودرو اطلاع داشته یا فردی که قصد خرید بیمه دارد بیشتر از شرکت بیمه از وضعیت جسمانی خود آگاه است. در هر کدام از این موارد فرد بیاطلاع مایل است که به اطلاعات فرد آگاه دست یابد، اما فرد مطلع ممکن است انگیزه داشته باشد تا اطلاعات خود را پنهان کند. مساله «اطلاعات نامتقارن» از جوانب مختلفی اهمیت دارد. از طرفی نامتقارنی اطلاعات میتواند منجر به شرایطی شود که اصلا یک بازار اقتصادی شکل نگیرد که اگر چنین نمیشد وضع تمامی آحاد اقتصادی که در آن بازار حضور داشتند بهبود مییافت؛ اما مساله میتواند ابعادی بسیار گسترده باشد؛ به طوری که آکرلوف (1970) این مساله را علت دشواری کسبوکار در کشورهای در حال توسعه و عقب ماندگی اقتصادی آنها بیان میکند. در ادامه مطلب ابتدا برای درک مساله اطلاعات نامتقارن به بررسی این موضوع در بازار خودرو میپردازیم و پس از آن سعی میکنیم تا آنرا به دیدگاه آکرلوف در مورد عقبماندگی اقتصادی کشورهای در حال توسعه پیوند بزنیم. مثالی از بازار خودروی دست دوم به زیبایی مساله را بیان میکند. شاید تاکنون از شنیدن اختلاف قیمت اتومبیل صفر کیلومتر با معادل دست دوم خود که به تازگی فروش رفته است، تعجب کرده باشید و احتمالا نیز شنیدهاید که برخی علت این اختلاف قیمت را تنها در «لذت خرید اتومبیل نو» میدانند، ولی ما قصد داریم تا این مشاهده را به کمک اطلاعات نامتقارن توضیح دهیم. برای سادگی فرض کنید که تنها چهار نوع خودرو وجود دارد. اتومبیل نو و دست دوم که هر یک میتوانند سالم یا معیوب باشند (در ایالاتمتحده به خودروی سالم «هلو» و به خودروی معیوب «لیمو» میگویند، ما نیز در ادامه مقاله از این اسامی برای آنها استفاده میکنیم). به عنوان مثال اتومبیل نو میتواند هلو یا لیمو باشد، اتومبیل دست دوم هم نیز چنین خواهد بود. حال فردی را در نظر بگیرید که در این بازار قصد خرید اتومبیل نو دارد، اما نمیداند خودرویی که خواهد خرید هلو است یا لیمو. با این وجود فرد میداند که به احتمال q صاحب هلو و به احتمال 1-q مالک لیمو خواهد شد. q و 1-q نیز به ترتیب نسبت خودروهای هلو و لیموی تولید شده به کل خودروها هستند؛ اما پس از اینکه فرد اتومبیل را خرید و مدتی از آن استفاده کرد اطلاعات جدیدی از وضعیت اتومبیل بهدست آورده و بسیار بهتر میتواند در مورد کیفیت اتومبیل نظر دهد؛ به این معنی که وی احتمال جدیدی که دقیقتر از تخمین اولیه است برای هلو یا لیمو بودن به اتومبیل خود نسبت میدهد. همانطور که ملاحظه میکنید اکنون فروشنده خودرو اطلاعات بیشتری نسبت به خریدار آن داشته و نامتقارنی اطلاعات شکل گرفته است. حال فرض کنید که مالک خودرو مایل باشد تا آن را در بازار دست دوم بفروشد، به نظر شما خریداران این بازار چه مبلغی حاضر هستند برای آن بپردازند؟ پاسخ مساله که ممکن است عجیب به نظر برسد این است که هیچ کدام از خریداران بازار خودروی دست دوم حاضر نیستند، مبلغی بیش از ارزش لیمو برای اتومبیل بپردازند! نکته این است که هر دو خودروی هلو و لیمو باید با قیمت یکسان فروش بروند، زیرا خریدار نمیتواند نوع اتومبیل را تشخیص دهد؛ بنابراین وی حاضر است امید ریاضی ارزش خودرویی که میخرد را بپردازد؛ یعنی از آنجا که وی میداند به احتمال q صاحب هلو و به احتمال 1-q صاحب لیمو خواهد شد حاضر است ارزش هلو ضربدر احتمال بهدست آوردن آن (q) بعلاوه ارزش لیمو ضربدر احتمال خرید آن (1-q) را بپردازد، اما این مبلغ از ارزش هلو کمتر است؛ بنابراین هلوهای دست دوم اصلا وارد این بازار نخواهند شد، زیرا در غیر این صورت صاحبان آنها ضرر خواهند کرد و فرد نیز که از این موضوع آگاه است حاضر نخواهد بود قیمتی بالاتر از لیمو برای خودرو بپردازد. همانطور که ملاحظه میکنید نامتقارنی اطلاعات موجب میشود تا مالکین هلوهای دست دوم نتواند خودروهای خود را برابر با ارزشی که دارند بفروشند و این مساله موجب زیان آنها و افرادی که قصد خرید هلوی دست دوم دارند میشود. گرچه حل این مشکل در علم اقتصاد راه حلی به نام «علامتدهی» دارد، اما نباید فراموش کرد که نامتقارنی اطلاعات میتواند موجب زیان آحاد اقتصادی شود. علامت دهی نیز به این معنی است که مثلا مالک هلو حاضر است کاری انجام دهد تا خودروی خود را از لیمو متمایز کند، به عنوان مثال اجازه دهد تا فرد ماهری خودروی وی را بازرسی کند. حال که با موضوع اطلاعات نامتقارن آشنا شدیم سعی داریم به کمک آن هزینه تقلب در معامله بین افراد را بررسی کرده و ارتباط آن با عقبماندگی اقتصادی را بیان کنیم. تصور کنید کالایی با درجات مختلفی از کیفیت وجود دارد که فروشندگان میتوانند کیفیت آن را صادقانه یا متقلبانه برای خریدار توضیح دهند و نهایتا خریدار در مورد درجه کیفیت کالا تصمیم میگیرد. با توجه به مثال اتومبیل هلو و لیمو دور از ذهن نیست که وجود افرادی که حاضر هستند کالای بیکیفیت را مرغوب جلوه دهند موجب از بین رفتن بازار کالای باکیفیت شود. نتیجه اینکه هزینه تقلب در معامله علاوه بر مبلغی که فرد خاطی اضافه دریافت میکند، حذف بازار کالای مرغوب است که خریدار و فروشندگانی داشته که در قیمتی خاص (البته بالاتر از قیمت کالای نامرغوب) به توافق میرسیدند، اما به علت وجود افراد متقلب بازار آنها از بین رفته است. از مجموع مطالب فوق و با توجه اینکه درجه کیفی کالاها در کشورهای در حال توسعه بسیار متنوعتر از کشورهای توسعه یافته است، آکرلوف نتیجه میگیرد که رفتار متقلبانه در تجارت یکی از مشکلات اصلی کشورهای در حال توسعه است. منابع: Akerlof, A. George, (1970). «The Market for Lemons: Quality Uncertainty and the Market Mechanism» The Quarterly Journal of Economics 84 (August): 488-500. Mankiw, N. Gregory, (2009). «Principals of Microeconomics» Harcourt College Publishers. |