مرور اطلاعات
فهرست اطلاعات
تمام اطلاعات قوانین و مقررات ( 6 ) اخبار ( 3 ) دریافت و بارگزاری فایل ( 67 ) تبلیغات ( 12 ) کتاب ( 2 ) مقالات ( 238 )
- مقالات
غرور و خود بزرگ بینی
“غرور” یا “خودبزرگ بینی” ممنوع واژه “غرور” یا همان “خودبزرگ بینی ” برای ما آشناست و بارها به گوش ما خورده. اغلب زمانی که صحبت از غرور میشه ، همگی ادعا میکنیم که ما شخصی متواضع، بخشنده، مهربان، خلاق و انسان دوست هستیم و این ویژگی زشت به هیچ عنوان در ذات پاک و مقدس ما وجود نداره، غافل از اینکه همین رفتار ما ازغرور سرچشمه میگیره که خودمان را نسبت به دیگران فرد بهتری تصور میکنیم و تمام بدی ها رو به دیگران نسبت میدیم. خود بزرگ بینی باعث میشه تا ما در ارتباط با دیگران دچار مشکلات زیادی بشیم. هیچ کس از معاشرت با یک فرد مغرور لذت نمیبره و کمتر دیده شده کسی دلش بخواد که زندگی و تمرکز خودش را صرف ارتباط با یک فرد مغرور و از خودراضی کنه. تعداد زیادی از ما به این مشکل دچار هستیم و در عین حال برای انکار اون تلاش میکنیم. شاید زمان مناسبی باشه تا در مورد این ویژگی نه چندان خوشایند کمی فکر کنیم و برای رفع اون اقدام کنیم.
“غرور” یا “خودبزرگ بینی” ممنوع واژه “غرور” یا همان “خودبزرگ بینی ” برای ما آشناست و بارها به گوش ما خورده. اغلب زمانی که صحبت از غرور میشه ، همگی ادعا میکنیم که ما شخصی متواضع، بخشنده، مهربان، خلاق و انسان دوست هستیم و این ویژگی زشت به هیچ عنوان در ذات پاک و مقدس ما وجود نداره، غافل از اینکه همین رفتار ما ازغرور سرچشمه میگیره که خودمان را نسبت به دیگران فرد بهتری تصور میکنیم و تمام بدی ها رو به دیگران نسبت میدیم. خود بزرگ بینی باعث میشه تا ما در ارتباط با دیگران دچار مشکلات زیادی بشیم. هیچ کس از معاشرت با یک فرد مغرور لذت نمیبره و کمتر دیده شده کسی دلش بخواد که زندگی و تمرکز خودش را صرف ارتباط با یک فرد مغرور و از خودراضی کنه. تعداد زیادی از ما به این مشکل دچار هستیم و در عین حال برای انکار اون تلاش میکنیم. شاید زمان مناسبی باشه تا در مورد این ویژگی نه چندان خوشایند کمی فکر کنیم و برای رفع اون اقدام کنیم.
مجتبی مصطفایی
زبان بدن
شاید اکثر شما این طور فکر کنید که تنها زبان ما، زبانی است که به وسیله آن صحبت میکنیم و احساساتمان را بیان میکنیم وشروع به ارتباط گیری میکنیم. اما جالب است بدانید که زبان کلام وگفتارما تنها زبان ما نیست بلکه ما زبانی دیگر که از آن به زبان بدن یا Body Language یاد میکنند را دارا هستیم که بوسیله آن میتوانیم بسیاری از احساسات واقعی و عواطف شخص را دریافت کنیم، بدون اینکه کلمه ای گفته یا شنیده شود. ما معمولا فکر میکنیم که برای برقراری ارتباط باید از فن بیان عالی و اعتماد به نفس بالایی برخوردار باشیم و یا بتوانیم سخنور خوبی باشیم تا به راحتی ارتباط بگیریم و آن را قوی و مستحکم کنیم. اما باید این را بدانیم که ما وقتی شخصی را میبینیم، قبل از صحبت کردن و برقراری ارتباط به وسیله کلام و فن بیان خودمان، از حرکات بدن و حالات دستان و چهره او پیام هایی را متوجه میشویم و سپس تصمیم به حرف زدن و چگونه صحبت کردن با او فکر میکنیم و یا منصرف میشویم از برقراری ارتباطی که میخواستیم بگیریم…
شاید اکثر شما این طور فکر کنید که تنها زبان ما، زبانی است که به وسیله آن صحبت میکنیم و احساساتمان را بیان میکنیم وشروع به ارتباط گیری میکنیم. اما جالب است بدانید که زبان کلام وگفتارما تنها زبان ما نیست بلکه ما زبانی دیگر که از آن به زبان بدن یا Body Language یاد میکنند را دارا هستیم که بوسیله آن میتوانیم بسیاری از احساسات واقعی و عواطف شخص را دریافت کنیم، بدون اینکه کلمه ای گفته یا شنیده شود. ما معمولا فکر میکنیم که برای برقراری ارتباط باید از فن بیان عالی و اعتماد به نفس بالایی برخوردار باشیم و یا بتوانیم سخنور خوبی باشیم تا به راحتی ارتباط بگیریم و آن را قوی و مستحکم کنیم. اما باید این را بدانیم که ما وقتی شخصی را میبینیم، قبل از صحبت کردن و برقراری ارتباط به وسیله کلام و فن بیان خودمان، از حرکات بدن و حالات دستان و چهره او پیام هایی را متوجه میشویم و سپس تصمیم به حرف زدن و چگونه صحبت کردن با او فکر میکنیم و یا منصرف میشویم از برقراری ارتباطی که میخواستیم بگیریم…
مجتبی مصطفایی
درس گرفتن از اشتباهات
به آخرین اشتباهاتی که انجام داده اید فکر کنید. اولین اشتباه شما بود؟ یا تکرار اشتباه قبلی؟ به این فکر کنید که چقدر اشتباه میکنید توی زندگی و احساسی که بعد از آن اشتباه دارید چیه؟ لعن و نفرین و سرزنش خودتون؟ یا عصبانی شدن از اینکه اشتباه کردید؟ به نظر شما چرا این اتفاق ها می افتد؟ همه و همه به خاطر اینه که ما هیچ وقت از اشتباهاتمون درس نمیگیریم و زمانی که دوباره تکرار میکنیم موجی از لعن و نفرین و عصبانیت میاد سراغمون که چرا باز این اشتباه رو تکرار کردیم؟ در واقع یکی از عواملی که ممکنه افراد رو از اهدافشون دور کنه و بی خیال موفقیت و اهدافشون بشوند همین شکست ها و موانع مسیر است که ترس از شکست و اشتباه کردن باعث میشه افراد حرکتی نداشته باشند و ساکن بمانند. همه ما شنیدیم که “انسان جایز الخطاست” ومکنه خطا و اشتباهی از انسان رخ بده. در حقیقت توجه داشتن به این مسئله که اشتباه کردن و شکست خوردن امری طبیعی است که از یک انسان میتونه رخ بده، اما قسمت ناخشنود این مسئله این است که شکست ها و اشتباهات ما دوباره و دوباره و همچنین بارها و بارها تکراربشه و ما از آنها درس نگیریم. درصورتی که همین اشتباهات و شکست ها درس هایی رو به ما یاد میده که بیشترین تاثیر رو در موفقیت و بهترین شدن ما میذاره.
به آخرین اشتباهاتی که انجام داده اید فکر کنید. اولین اشتباه شما بود؟ یا تکرار اشتباه قبلی؟ به این فکر کنید که چقدر اشتباه میکنید توی زندگی و احساسی که بعد از آن اشتباه دارید چیه؟ لعن و نفرین و سرزنش خودتون؟ یا عصبانی شدن از اینکه اشتباه کردید؟ به نظر شما چرا این اتفاق ها می افتد؟ همه و همه به خاطر اینه که ما هیچ وقت از اشتباهاتمون درس نمیگیریم و زمانی که دوباره تکرار میکنیم موجی از لعن و نفرین و عصبانیت میاد سراغمون که چرا باز این اشتباه رو تکرار کردیم؟ در واقع یکی از عواملی که ممکنه افراد رو از اهدافشون دور کنه و بی خیال موفقیت و اهدافشون بشوند همین شکست ها و موانع مسیر است که ترس از شکست و اشتباه کردن باعث میشه افراد حرکتی نداشته باشند و ساکن بمانند. همه ما شنیدیم که “انسان جایز الخطاست” ومکنه خطا و اشتباهی از انسان رخ بده. در حقیقت توجه داشتن به این مسئله که اشتباه کردن و شکست خوردن امری طبیعی است که از یک انسان میتونه رخ بده، اما قسمت ناخشنود این مسئله این است که شکست ها و اشتباهات ما دوباره و دوباره و همچنین بارها و بارها تکراربشه و ما از آنها درس نگیریم. درصورتی که همین اشتباهات و شکست ها درس هایی رو به ما یاد میده که بیشترین تاثیر رو در موفقیت و بهترین شدن ما میذاره.
مجتبی مصطفایی
خروج از منطقه امن ذهنی
زمانی که واژه “امن” به گوش ما میخوره، قطعاً پیش چشم همگی ما مکانی مجسم خواهد شد که بتونه ما رو از هرگونه خطری حفظ کنه و در واقع امنیت جانی مارو تضمین کنه. نکته جالب اینجاست که ” منطقه امن تنها در جهان اطراف ما مفهوم نداره و صرفاً مختص به امنیت جانی ما نیست بلکه در ذهن هر انسان هم منطقه امنی تعریف شده که هر کاری خارج از این منطقه برای شخص تنش زا و استرس آور محسوب میشه.” وجود این منطقه امن ذهنی لازم و ضروری هست و همه افراد در ذهن خود چنین منطقه ای رو دارند. -چه زمانی این منطقه امن میتونه مانع موفقیت ما باشه؟ -چرا برخی اوقات باید پا فراتر از حریم این منطقه بگذاریم؟ -چطور و با چه روش هایی میتونیم از این منطقه خارج بشیم؟ برای دریافت پاسخ این سوال ها با ما همراه باشید…
زمانی که واژه “امن” به گوش ما میخوره، قطعاً پیش چشم همگی ما مکانی مجسم خواهد شد که بتونه ما رو از هرگونه خطری حفظ کنه و در واقع امنیت جانی مارو تضمین کنه. نکته جالب اینجاست که ” منطقه امن تنها در جهان اطراف ما مفهوم نداره و صرفاً مختص به امنیت جانی ما نیست بلکه در ذهن هر انسان هم منطقه امنی تعریف شده که هر کاری خارج از این منطقه برای شخص تنش زا و استرس آور محسوب میشه.” وجود این منطقه امن ذهنی لازم و ضروری هست و همه افراد در ذهن خود چنین منطقه ای رو دارند. -چه زمانی این منطقه امن میتونه مانع موفقیت ما باشه؟ -چرا برخی اوقات باید پا فراتر از حریم این منطقه بگذاریم؟ -چطور و با چه روش هایی میتونیم از این منطقه خارج بشیم؟ برای دریافت پاسخ این سوال ها با ما همراه باشید…
مجتبی مصطفایی
رسالت زندگی
شاید شما هم کسانی را دیده باشید که وقتی به آنها نگاه می کنید دارای چهره مصمم و پرتلاش هستند و با وجود تلاش و فعالیت زیاد، هیچ وقت غرغر نمی کنند و مسئولیت تمام اتفاقات زندگی خود را می‌پذیرند و زندگی شاد و پرهیجانی دارند. در کل نمونه واقعی یک انسان موفق هستند . ما میتوانیم برای تعریف موفقیت، زندگی آنها را مثال بزنیم. این افراد هرگز دچار سردرگمی و یأس و ناامیدی نمی‌شوند و همیشه راهی برای عبور از مسائل و مشکلات زندگی خود و اطرافیان و حتی جامعه خود پیدا میکنند .حتی مرجعی برای حل مشکلات مردم هستند، طوری که هر وقت اطرافیان آنها با مشکل یا موانع بزرگی در زندگی مواجه می شوند به آنها مراجعه میکنند و با ملاقات آنها یا مشکل خود را حل شده می بینند، یا امید و انگیزه فراوانی برای تلاش در جهت حل مشکلات خود می یابند. با بررسی زندگی این افراد به این نتیجه می‌رسیم که داشتن رسالت یکی از خصوصیات اصلی آنهاست زیرا رسالت خود را به روشنی پیدا کرده اند و همیشه آن را برای خود تکرار میکنند و در تمام مراحل زندگی رسالت مانند قطب نمای زندگی آنها تمام هدف های کوچک و بزرگ آنها را جهت دهی می کند و هیچ کاری را برخلاف رسالت زندگی خود انجام نمیدهند.
شاید شما هم کسانی را دیده باشید که وقتی به آنها نگاه می کنید دارای چهره مصمم و پرتلاش هستند و با وجود تلاش و فعالیت زیاد، هیچ وقت غرغر نمی کنند و مسئولیت تمام اتفاقات زندگی خود را می‌پذیرند و زندگی شاد و پرهیجانی دارند. در کل نمونه واقعی یک انسان موفق هستند . ما میتوانیم برای تعریف موفقیت، زندگی آنها را مثال بزنیم. این افراد هرگز دچار سردرگمی و یأس و ناامیدی نمی‌شوند و همیشه راهی برای عبور از مسائل و مشکلات زندگی خود و اطرافیان و حتی جامعه خود پیدا میکنند .حتی مرجعی برای حل مشکلات مردم هستند، طوری که هر وقت اطرافیان آنها با مشکل یا موانع بزرگی در زندگی مواجه می شوند به آنها مراجعه میکنند و با ملاقات آنها یا مشکل خود را حل شده می بینند، یا امید و انگیزه فراوانی برای تلاش در جهت حل مشکلات خود می یابند. با بررسی زندگی این افراد به این نتیجه می‌رسیم که داشتن رسالت یکی از خصوصیات اصلی آنهاست زیرا رسالت خود را به روشنی پیدا کرده اند و همیشه آن را برای خود تکرار میکنند و در تمام مراحل زندگی رسالت مانند قطب نمای زندگی آنها تمام هدف های کوچک و بزرگ آنها را جهت دهی می کند و هیچ کاری را برخلاف رسالت زندگی خود انجام نمیدهند.
مجتبی مصطفایی
کنترل خشم
مقدمه عصبانی شدن یه حالت روانی است که توی زندگی برامون پیش میاد. مثلا اتفاق افتاده که دوست شما حرفی زده و ازش دلخور شده اید و حتی به روی خودتون هم نیاورده اید و احتمالا بارها شده که دوستتون رفتارش را ادامه داده و صبر شما لبریز شده و به جای کنترل خشم ،عصبانی شده اید و با او پرخاش کرده اید، شاید سریعا پشیمان شده اید و این سوال توی ذهنتون اومده که چیکار کنید عصبی نشید؟ در طول روز ممکنه اتفاقاتی برامون بیوفته که موجب برانگیخته شدن خشم و عصبانیت ما بشه و حال خوبمون رو خراب کنه. حالا این اتفاقات ممکنه رفتار هایی از سمت دیگران یا تفکر منفی درون خودمون باشه که خشم درونی مون رو فعال میکنه. خیلی وقت ها با یه خشم و عصبانیت خیلی از اتفاقات خوبی که میتونست برامون بیوفته رو خراب میکنیم. مثل یه رابطه خوب که با پرخاشگریمون از بین میبریمش یا ضعیفش میکنیم و در آخر این ما هستیم که زندگی شادی نخواهیم داشت. زمانی که شما پرخاشگری میکنید حالتون خراب میشه، شارژ وانرژیتون رو از دست میدید و مطمئنا شما هم دوست ندارید که با پرخاشگری شارژ خودتون رو کم کنید تا نتیجه حاصل از همه این ها نرسیدن شما به موفقیتتون بشه چون بدون انگیزه و انرژی رسیدن به موفقیت محاله…
مقدمه عصبانی شدن یه حالت روانی است که توی زندگی برامون پیش میاد. مثلا اتفاق افتاده که دوست شما حرفی زده و ازش دلخور شده اید و حتی به روی خودتون هم نیاورده اید و احتمالا بارها شده که دوستتون رفتارش را ادامه داده و صبر شما لبریز شده و به جای کنترل خشم ،عصبانی شده اید و با او پرخاش کرده اید، شاید سریعا پشیمان شده اید و این سوال توی ذهنتون اومده که چیکار کنید عصبی نشید؟ در طول روز ممکنه اتفاقاتی برامون بیوفته که موجب برانگیخته شدن خشم و عصبانیت ما بشه و حال خوبمون رو خراب کنه. حالا این اتفاقات ممکنه رفتار هایی از سمت دیگران یا تفکر منفی درون خودمون باشه که خشم درونی مون رو فعال میکنه. خیلی وقت ها با یه خشم و عصبانیت خیلی از اتفاقات خوبی که میتونست برامون بیوفته رو خراب میکنیم. مثل یه رابطه خوب که با پرخاشگریمون از بین میبریمش یا ضعیفش میکنیم و در آخر این ما هستیم که زندگی شادی نخواهیم داشت. زمانی که شما پرخاشگری میکنید حالتون خراب میشه، شارژ وانرژیتون رو از دست میدید و مطمئنا شما هم دوست ندارید که با پرخاشگری شارژ خودتون رو کم کنید تا نتیجه حاصل از همه این ها نرسیدن شما به موفقیتتون بشه چون بدون انگیزه و انرژی رسیدن به موفقیت محاله…
مجتبی مصطفایی
کاریزماتیک
این روزها کاریزماتیک بودن به عنوان یکی از ویژگی های افراد اثرگذار مطرح میشه و خیلی ها سعی دارند تا این ویژگی رو در گروه ویژگی ها شخصیتی خودشون جاداده و به قول معروف بر جذابیت های خودشون اضافه کنند. افراد کاریزماتیک معمولاً کسانی هستند که دیگران برای ارتباط با اونها مشتاق هستند و از خودشون تمایل نشون میدن. افرادی که میتونند به لایه های احساسی دیگران نفوذ کنند و اشخاص رو با خودشون همسو و هم جهت میکنند . جذاب، اثرگذار،قوی، پرشور…..همگی ویژگی هایی هستند که در مورد این افراد به کار برده میشه.
این روزها کاریزماتیک بودن به عنوان یکی از ویژگی های افراد اثرگذار مطرح میشه و خیلی ها سعی دارند تا این ویژگی رو در گروه ویژگی ها شخصیتی خودشون جاداده و به قول معروف بر جذابیت های خودشون اضافه کنند. افراد کاریزماتیک معمولاً کسانی هستند که دیگران برای ارتباط با اونها مشتاق هستند و از خودشون تمایل نشون میدن. افرادی که میتونند به لایه های احساسی دیگران نفوذ کنند و اشخاص رو با خودشون همسو و هم جهت میکنند . جذاب، اثرگذار،قوی، پرشور…..همگی ویژگی هایی هستند که در مورد این افراد به کار برده میشه.
مجتبی مصطفایی
مدیریت زمان
مقدمه شاید خیلی از مواقع این جملات رو شنیده باشید که “وقت نمیکنم”، “وقت ندارم” ،” سرم خیلی شلوغه و نمیرسم”. اینها جملاتی است که افراد از اینکه به کارهایشان نمیرسد می گویند. در واقع این افراد مثل ما نیز یک زمان محدود در طول روز دارند. اما چطور میشود که بعضی از افراد به کارهایشان میرسند و بعضی دیگر اینگونه از کمبود زمان ناله میکنند؟ قطعا وقتی فرق بین این افراد را در نظر میگیریم متوجه میشویم که گروه اول به خاطر عدم مدیریت زمان دائماً به کار های خود نمیرسند و همیشه در حال ناله کردن ازسرعت گذشتن زمان هستند. هر عقل سالمی متوجه این میشود که با یادگیری مدیریت زمان میتواند از عمر خود و زمانی که در این دنیا دارد بهترین استفاده را بکند. زمانی که میگویند همانند طلاست. اما طلا را میتوان کسب کرد ولی زمان از دست رفته به هیچ شکلی دوباره باز نخواهد گذشت و فقط حسرت از دست رفتن آن به دلهایمان میماند. چقدر زیباست زمانی که در سنین پیری حسرت از دست دادن این زمان با ارزش تر از طلا را نخوریم. امیدوارم با آشنایی بهتر مدیریت زمان و کتابهایی که معرفی شده اند این مهارت را کسب کرده و به موفقیت برسید…
مقدمه شاید خیلی از مواقع این جملات رو شنیده باشید که “وقت نمیکنم”، “وقت ندارم” ،” سرم خیلی شلوغه و نمیرسم”. اینها جملاتی است که افراد از اینکه به کارهایشان نمیرسد می گویند. در واقع این افراد مثل ما نیز یک زمان محدود در طول روز دارند. اما چطور میشود که بعضی از افراد به کارهایشان میرسند و بعضی دیگر اینگونه از کمبود زمان ناله میکنند؟ قطعا وقتی فرق بین این افراد را در نظر میگیریم متوجه میشویم که گروه اول به خاطر عدم مدیریت زمان دائماً به کار های خود نمیرسند و همیشه در حال ناله کردن ازسرعت گذشتن زمان هستند. هر عقل سالمی متوجه این میشود که با یادگیری مدیریت زمان میتواند از عمر خود و زمانی که در این دنیا دارد بهترین استفاده را بکند. زمانی که میگویند همانند طلاست. اما طلا را میتوان کسب کرد ولی زمان از دست رفته به هیچ شکلی دوباره باز نخواهد گذشت و فقط حسرت از دست رفتن آن به دلهایمان میماند. چقدر زیباست زمانی که در سنین پیری حسرت از دست دادن این زمان با ارزش تر از طلا را نخوریم. امیدوارم با آشنایی بهتر مدیریت زمان و کتابهایی که معرفی شده اند این مهارت را کسب کرده و به موفقیت برسید…
مجتبی مصطفایی
مدیریت ریسک
مقدمه تبریک میگم به شما دوست عزیز که برای رشد و پیشرفت خودتان به این صفحه آمده اید تا تکنیک های مدیریت زمان را بیاموزید. وقتی به همه ی کارهای خود نمیرسیم یا زمانی که فکر میکنید هر چقدر مشغول کار هستیم باز هم زمان کم می آوریم، یعنی مدیریت زمان خوبی ندارید و یا برای رسیدن به اون راه درستی را پیش نگرفته ایم. در ادامه سعی داریم راه کار های مهمی را برای مدیریت زمان ارائه دهیم…
مقدمه تبریک میگم به شما دوست عزیز که برای رشد و پیشرفت خودتان به این صفحه آمده اید تا تکنیک های مدیریت زمان را بیاموزید. وقتی به همه ی کارهای خود نمیرسیم یا زمانی که فکر میکنید هر چقدر مشغول کار هستیم باز هم زمان کم می آوریم، یعنی مدیریت زمان خوبی ندارید و یا برای رسیدن به اون راه درستی را پیش نگرفته ایم. در ادامه سعی داریم راه کار های مهمی را برای مدیریت زمان ارائه دهیم…
مجتبی مصطفایی
مدیریت ریسک
خیلی از اوقات زمانی که کلمه ریسک و رسیک پذیری به گوشمون میخوره یاد نتیجه شکست و منفی بودن آن میفتیم. همچنین بیشتر افراد با این ذهنیت منفی نسبت به ریسک و ریسک پذیری از انجام کارهای که ریسک دار هستند خودداری میکنند. جالب است بدانید که ما در زندگی روزمره دائماً در حال ریسک هستیم، اما به قدری برای ما تکرار شده که تبدیل به عادت شده و ما آن را اصلاً ریسک نمیدانیم. مثال زمانی که شما بیرون از خانه میروید خیلی از اتفاق ها امکان دارد که رخ دهد اما شما به آن حتی توجه هم نمیکنید. زمانی که سوارآسانسور میشوید ممکن است خراب شود و شما درون آسانسور حبس شوید. و یا زمانی که میخواهید از عرض خیابان رد شوید ممکن است ماشینی با سرعت به شما برخورد کند. و همچنین وقتی راه میروید ممکن است پای شما پیچ بخورد وشما روی زمین بیفتید. و خیلی از اتفاق هایی که شما ریسک میکنید و انجام میدهید بدون توجه داشتن به اینکه این کار ریسک دارد. هر چند ریسک آن پایین است. در ادامه این مقاله سعی داریم بهتر با ریسک پذیری آشنا شویم.
خیلی از اوقات زمانی که کلمه ریسک و رسیک پذیری به گوشمون میخوره یاد نتیجه شکست و منفی بودن آن میفتیم. همچنین بیشتر افراد با این ذهنیت منفی نسبت به ریسک و ریسک پذیری از انجام کارهای که ریسک دار هستند خودداری میکنند. جالب است بدانید که ما در زندگی روزمره دائماً در حال ریسک هستیم، اما به قدری برای ما تکرار شده که تبدیل به عادت شده و ما آن را اصلاً ریسک نمیدانیم. مثال زمانی که شما بیرون از خانه میروید خیلی از اتفاق ها امکان دارد که رخ دهد اما شما به آن حتی توجه هم نمیکنید. زمانی که سوارآسانسور میشوید ممکن است خراب شود و شما درون آسانسور حبس شوید. و یا زمانی که میخواهید از عرض خیابان رد شوید ممکن است ماشینی با سرعت به شما برخورد کند. و همچنین وقتی راه میروید ممکن است پای شما پیچ بخورد وشما روی زمین بیفتید. و خیلی از اتفاق هایی که شما ریسک میکنید و انجام میدهید بدون توجه داشتن به اینکه این کار ریسک دارد. هر چند ریسک آن پایین است. در ادامه این مقاله سعی داریم بهتر با ریسک پذیری آشنا شویم.
مجتبی مصطفایی
چرا شکست می خوریم
اولین حادثه تلخ زندگی از دست دادن مادر در حساس ترین دوران زندگیش بود . مادری که مشوّق اصلی و حامی واقعی اون محسوب میشد . دومین شکست رو زمانی تجربه کرد که ازدواجش تنها ۱۳ ماه دوام داشت و بعد از جدایی با دختر نوزادش تنها و بی سرپناه رها شد. تنها ، بدون هیچ شغل و درآمدی ، بدون داشتن کسی که مورد حمایتش قرار بگیره با دخترش در آپارتمان کوچکی و فقط از طریق کمک های مالی دولت امرار معاش میکرد. تصمیم گرفت ایده ای که به تازگی در ذهنش شکل گرفته بود به صورت مجموعه داستانی بنویسه و به چاپ برسونه امّا هیچ ناشری بعد از خواندن داستانش حاضر به چاپ اون نبود. تسلیم نشد و به خودش اینطور قول داد :”تا زمانی که تمام ناشران به من جواب منفی ندادند، دست از تلاش برنمیدارم.” حالا تبدیل به یکی از قدرتمندترین سلبریتی ها و یکی از ثروتمندترین نویسندگان جهان شده. او کسی نیست جز: “جی.کی.رولینگ” خالق مجموعه داستانی “هری پاتر“
اولین حادثه تلخ زندگی از دست دادن مادر در حساس ترین دوران زندگیش بود . مادری که مشوّق اصلی و حامی واقعی اون محسوب میشد . دومین شکست رو زمانی تجربه کرد که ازدواجش تنها ۱۳ ماه دوام داشت و بعد از جدایی با دختر نوزادش تنها و بی سرپناه رها شد. تنها ، بدون هیچ شغل و درآمدی ، بدون داشتن کسی که مورد حمایتش قرار بگیره با دخترش در آپارتمان کوچکی و فقط از طریق کمک های مالی دولت امرار معاش میکرد. تصمیم گرفت ایده ای که به تازگی در ذهنش شکل گرفته بود به صورت مجموعه داستانی بنویسه و به چاپ برسونه امّا هیچ ناشری بعد از خواندن داستانش حاضر به چاپ اون نبود. تسلیم نشد و به خودش اینطور قول داد :”تا زمانی که تمام ناشران به من جواب منفی ندادند، دست از تلاش برنمیدارم.” حالا تبدیل به یکی از قدرتمندترین سلبریتی ها و یکی از ثروتمندترین نویسندگان جهان شده. او کسی نیست جز: “جی.کی.رولینگ” خالق مجموعه داستانی “هری پاتر“
مجتبی مصطفایی
غرور و خودبزرگ بینی
“غرور” یا “خودبزرگ بینی” ممنوع واژه “غرور” یا همان “خودبزرگ بینی ” برای ما آشناست و بارها به گوش ما خورده. اغلب زمانی که صحبت از غرور میشه ، همگی ادعا میکنیم که ما شخصی متواضع، بخشنده، مهربان، خلاق و انسان دوست هستیم و این ویژگی زشت به هیچ عنوان در ذات پاک و مقدس ما وجود نداره، غافل از اینکه همین رفتار ما ازغرور سرچشمه میگیره که خودمان را نسبت به دیگران فرد بهتری تصور میکنیم و تمام بدی ها رو به دیگران نسبت میدیم. خود بزرگ بینی باعث میشه تا ما در ارتباط با دیگران دچار مشکلات زیادی بشیم. هیچ کس از معاشرت با یک فرد مغرور لذت نمیبره و کمتر دیده شده کسی دلش بخواد که زندگی و تمرکز خودش را صرف ارتباط با یک فرد مغرور و از خودراضی کنه. تعداد زیادی از ما به این مشکل دچار هستیم و در عین حال برای انکار اون تلاش میکنیم. شاید زمان مناسبی باشه تا در مورد این ویژگی نه چندان خوشایند کمی فکر کنیم و برای رفع اون اقدام کنیم.
“غرور” یا “خودبزرگ بینی” ممنوع واژه “غرور” یا همان “خودبزرگ بینی ” برای ما آشناست و بارها به گوش ما خورده. اغلب زمانی که صحبت از غرور میشه ، همگی ادعا میکنیم که ما شخصی متواضع، بخشنده، مهربان، خلاق و انسان دوست هستیم و این ویژگی زشت به هیچ عنوان در ذات پاک و مقدس ما وجود نداره، غافل از اینکه همین رفتار ما ازغرور سرچشمه میگیره که خودمان را نسبت به دیگران فرد بهتری تصور میکنیم و تمام بدی ها رو به دیگران نسبت میدیم. خود بزرگ بینی باعث میشه تا ما در ارتباط با دیگران دچار مشکلات زیادی بشیم. هیچ کس از معاشرت با یک فرد مغرور لذت نمیبره و کمتر دیده شده کسی دلش بخواد که زندگی و تمرکز خودش را صرف ارتباط با یک فرد مغرور و از خودراضی کنه. تعداد زیادی از ما به این مشکل دچار هستیم و در عین حال برای انکار اون تلاش میکنیم. شاید زمان مناسبی باشه تا در مورد این ویژگی نه چندان خوشایند کمی فکر کنیم و برای رفع اون اقدام کنیم.
مجتبی مصطفایی
چرا شکست می خوریم
اولین حادثه تلخ زندگی از دست دادن مادر در حساس ترین دوران زندگیش بود . مادری که مشوّق اصلی و حامی واقعی اون محسوب میشد . دومین شکست رو زمانی تجربه کرد که ازدواجش تنها ۱۳ ماه دوام داشت و بعد از جدایی با دختر نوزادش تنها و بی سرپناه رها شد. تنها ، بدون هیچ شغل و درآمدی ، بدون داشتن کسی که مورد حمایتش قرار بگیره با دخترش در آپارتمان کوچکی و فقط از طریق کمک های مالی دولت امرار معاش میکرد. تصمیم گرفت ایده ای که به تازگی در ذهنش شکل گرفته بود به صورت مجموعه داستانی بنویسه و به چاپ برسونه امّا هیچ ناشری بعد از خواندن داستانش حاضر به چاپ اون نبود. تسلیم نشد و به خودش اینطور قول داد :”تا زمانی که تمام ناشران به من جواب منفی ندادند، دست از تلاش برنمیدارم.” حالا تبدیل به یکی از قدرتمندترین سلبریتی ها و یکی از ثروتمندترین نویسندگان جهان شده. او کسی نیست جز: “جی.کی.رولینگ” خالق مجموعه داستانی “هری پاتر“
اولین حادثه تلخ زندگی از دست دادن مادر در حساس ترین دوران زندگیش بود . مادری که مشوّق اصلی و حامی واقعی اون محسوب میشد . دومین شکست رو زمانی تجربه کرد که ازدواجش تنها ۱۳ ماه دوام داشت و بعد از جدایی با دختر نوزادش تنها و بی سرپناه رها شد. تنها ، بدون هیچ شغل و درآمدی ، بدون داشتن کسی که مورد حمایتش قرار بگیره با دخترش در آپارتمان کوچکی و فقط از طریق کمک های مالی دولت امرار معاش میکرد. تصمیم گرفت ایده ای که به تازگی در ذهنش شکل گرفته بود به صورت مجموعه داستانی بنویسه و به چاپ برسونه امّا هیچ ناشری بعد از خواندن داستانش حاضر به چاپ اون نبود. تسلیم نشد و به خودش اینطور قول داد :”تا زمانی که تمام ناشران به من جواب منفی ندادند، دست از تلاش برنمیدارم.” حالا تبدیل به یکی از قدرتمندترین سلبریتی ها و یکی از ثروتمندترین نویسندگان جهان شده. او کسی نیست جز: “جی.کی.رولینگ” خالق مجموعه داستانی “هری پاتر“
مجتبی مصطفایی
باور های محدود کننده
مقدمه “من که از این عرضه ها ندارم “ “ما از این شانسا نداریم “ “این چیزا مال خارجیاس” “اینا فقط تو فیلما اتفاق میفته .” “زیادی بلند پروازی” و هزاران جمله از این مدل . این جملات براتون آشناست درسته؟ وقتی حرف از باور های محدود کننده میشه نیاز نیست دنبال چیزهای عجیب و غریب بگردید . باور های محدود کننده یعنی همین ها . جملاتی که در طول زندگیمون هزاران بار شنیدیم و بدون اطلاع از قدرت اثر گذاری فوق العاده اونها بار ها و بارها تکرارشون کردیم ، انقد که ذهن ما باورش شده که توانایی رسیدن به هیچ هدفی رو نداریم و باید به همین زندگی ساده و معمولی راضی باشیم. همین جملات به ظاهر ساده و حتی بامزه که خیلی وقتها هم فقط برای شوخی به کار برده میشه مثل یک سرعت گیر در مسیر رسیدن به اهدافمون قرار گرفته و روند رشد و پیشرفت ما رو به طرز چشمگیری کاهش داده و گاهی حتی رسیدن به هدف رو برای ما غیر ممکن کرده. یکی از مهم ترین مباحث در زمینه رشد فردی قدرت ذهن و باورهای ما هستند که میتونیم بگیم در واقع جزء سنگریزه های مسیر موفقیت محسوب میشن.
مقدمه “من که از این عرضه ها ندارم “ “ما از این شانسا نداریم “ “این چیزا مال خارجیاس” “اینا فقط تو فیلما اتفاق میفته .” “زیادی بلند پروازی” و هزاران جمله از این مدل . این جملات براتون آشناست درسته؟ وقتی حرف از باور های محدود کننده میشه نیاز نیست دنبال چیزهای عجیب و غریب بگردید . باور های محدود کننده یعنی همین ها . جملاتی که در طول زندگیمون هزاران بار شنیدیم و بدون اطلاع از قدرت اثر گذاری فوق العاده اونها بار ها و بارها تکرارشون کردیم ، انقد که ذهن ما باورش شده که توانایی رسیدن به هیچ هدفی رو نداریم و باید به همین زندگی ساده و معمولی راضی باشیم. همین جملات به ظاهر ساده و حتی بامزه که خیلی وقتها هم فقط برای شوخی به کار برده میشه مثل یک سرعت گیر در مسیر رسیدن به اهدافمون قرار گرفته و روند رشد و پیشرفت ما رو به طرز چشمگیری کاهش داده و گاهی حتی رسیدن به هدف رو برای ما غیر ممکن کرده. یکی از مهم ترین مباحث در زمینه رشد فردی قدرت ذهن و باورهای ما هستند که میتونیم بگیم در واقع جزء سنگریزه های مسیر موفقیت محسوب میشن.
مجتبی مصطفایی
نه گفتن
مقدمه همه ی ما بار ها و بارها توی موقعیت هایی قرار گرفتیم که «نه» گفتن برایمان خیلی سخت بوده و با اینکه تمایلی به قبول کردن و بله گفتن نداشتیم اما قبول کردیم ونتوانستیم «نه» بگوییم. این ها مواقعی بوده که برنامه ی از قبل تعیین شده داشته اید و با بله گفتن از اهداف بزرگ خود دست برداشته اید و با این شرایط میتوان یکی از سنگ ریزه های مسیر موفقیت را نداشتن توانایی و قدرت «نه» گفتن را نام برد. خیلی از مواقع خودخوری و مشکلاتی که برای ما پیش میاد به خاطر اینه که نمیتونیم به راحتی «نه» بگیم. وقتی نتونیم در مقابل درخواست های غیر معقول دیگران «نه» بگیم اونوقت مجبور به انجامش میشیم و در نهایت ذهنمون درگیر این میشه که چرا نتونستیم «نه» بگیم تا حال خوب خودمون خراب نشه. گاهی وقت ها ما با بله گفتن های بی جا خودمون رو به درد سر و مشکلات می اندازیم. وقتی در مقابل هر نوع درخواست و خواسته ای «نه» نمیگوییم باعث میشه خیلی از زمانهایی رو که برامون با ارزش هستند رو از دست بدیم. وهمینطور که ما از «نه» گفتن ترس داریم که نمیتونیم از آن استفاده کنیم درنتیجه درخواست های دیگران رو قبول میکنیم که در پی آن نظم و برنامه ریزی قبلیمون بهم میخوره. در این مقاله سعی داریم چند راهکار را بیان کنیم تا قدرت «نه» گفتن رو افزایش بدیم.
مقدمه همه ی ما بار ها و بارها توی موقعیت هایی قرار گرفتیم که «نه» گفتن برایمان خیلی سخت بوده و با اینکه تمایلی به قبول کردن و بله گفتن نداشتیم اما قبول کردیم ونتوانستیم «نه» بگوییم. این ها مواقعی بوده که برنامه ی از قبل تعیین شده داشته اید و با بله گفتن از اهداف بزرگ خود دست برداشته اید و با این شرایط میتوان یکی از سنگ ریزه های مسیر موفقیت را نداشتن توانایی و قدرت «نه» گفتن را نام برد. خیلی از مواقع خودخوری و مشکلاتی که برای ما پیش میاد به خاطر اینه که نمیتونیم به راحتی «نه» بگیم. وقتی نتونیم در مقابل درخواست های غیر معقول دیگران «نه» بگیم اونوقت مجبور به انجامش میشیم و در نهایت ذهنمون درگیر این میشه که چرا نتونستیم «نه» بگیم تا حال خوب خودمون خراب نشه. گاهی وقت ها ما با بله گفتن های بی جا خودمون رو به درد سر و مشکلات می اندازیم. وقتی در مقابل هر نوع درخواست و خواسته ای «نه» نمیگوییم باعث میشه خیلی از زمانهایی رو که برامون با ارزش هستند رو از دست بدیم. وهمینطور که ما از «نه» گفتن ترس داریم که نمیتونیم از آن استفاده کنیم درنتیجه درخواست های دیگران رو قبول میکنیم که در پی آن نظم و برنامه ریزی قبلیمون بهم میخوره. در این مقاله سعی داریم چند راهکار را بیان کنیم تا قدرت «نه» گفتن رو افزایش بدیم.
مجتبی مصطفایی
باور های محدود کننده
مقدمه “من که از این عرضه ها ندارم “ “ما از این شانسا نداریم “ “این چیزا مال خارجیاس” “اینا فقط تو فیلما اتفاق میفته .” “زیادی بلند پروازی” و هزاران جمله از این مدل . این جملات براتون آشناست درسته؟ وقتی حرف از باور های محدود کننده میشه نیاز نیست دنبال چیزهای عجیب و غریب بگردید . باور های محدود کننده یعنی همین ها . جملاتی که در طول زندگیمون هزاران بار شنیدیم و بدون اطلاع از قدرت اثر گذاری فوق العاده اونها بار ها و بارها تکرارشون کردیم ، انقد که ذهن ما باورش شده که توانایی رسیدن به هیچ هدفی رو نداریم و باید به همین زندگی ساده و معمولی راضی باشیم. همین جملات به ظاهر ساده و حتی بامزه که خیلی وقتها هم فقط برای شوخی به کار برده میشه مثل یک سرعت گیر در مسیر رسیدن به اهدافمون قرار گرفته و روند رشد و پیشرفت ما رو به طرز چشمگیری کاهش داده و گاهی حتی رسیدن به هدف رو برای ما غیر ممکن کرده. یکی از مهم ترین مباحث در زمینه رشد فردی قدرت ذهن و باورهای ما هستند که میتونیم بگیم در واقع جزء سنگریزه های مسیر موفقیت محسوب میشن.
مقدمه “من که از این عرضه ها ندارم “ “ما از این شانسا نداریم “ “این چیزا مال خارجیاس” “اینا فقط تو فیلما اتفاق میفته .” “زیادی بلند پروازی” و هزاران جمله از این مدل . این جملات براتون آشناست درسته؟ وقتی حرف از باور های محدود کننده میشه نیاز نیست دنبال چیزهای عجیب و غریب بگردید . باور های محدود کننده یعنی همین ها . جملاتی که در طول زندگیمون هزاران بار شنیدیم و بدون اطلاع از قدرت اثر گذاری فوق العاده اونها بار ها و بارها تکرارشون کردیم ، انقد که ذهن ما باورش شده که توانایی رسیدن به هیچ هدفی رو نداریم و باید به همین زندگی ساده و معمولی راضی باشیم. همین جملات به ظاهر ساده و حتی بامزه که خیلی وقتها هم فقط برای شوخی به کار برده میشه مثل یک سرعت گیر در مسیر رسیدن به اهدافمون قرار گرفته و روند رشد و پیشرفت ما رو به طرز چشمگیری کاهش داده و گاهی حتی رسیدن به هدف رو برای ما غیر ممکن کرده. یکی از مهم ترین مباحث در زمینه رشد فردی قدرت ذهن و باورهای ما هستند که میتونیم بگیم در واقع جزء سنگریزه های مسیر موفقیت محسوب میشن.
مجتبی مصطفایی
فن بیان
یادمه خودم تا صحبت از فن بیان میشد سریع یاد سخنرانان و مجریان مطرح دنیا می افتادم؛گویا فکر می کردم فن بیان فقط مخصوص به اونهاست و بقیه مردم نیازی به یادگیری اون ندارند. اما من خیلی زود متوجه این قضیه شدم که فن بیان مختص به یه گروه خاصی از مردم یا مشاغل خاص نیست و همه ما به نوعی به این مهارت در زندگی خودمون نیاز داریم ولی با همه این تفاسیر باید اعتراف کنم که مثل فکر اشتباه سابق من هنوز هم خیلی ها همچین تفکری رو دارند و این رو میشه از عدم اهتمام اونها به یادگیری این مهارت تو زندگیشون فهمید. حتماً شما هم با من موافقید که قریب به اتفاق مردم ارزش این مهارت رو برای زندگی خودشون واقف نیستند و به همین علت هم نیازی به یادگیری اون نمی دانند. در این نوشته سعی می کنیم با نیازهای خودمان به این مهارت تقریباً ضروری زندگی که از آنها غافل بوده ایم آشنا شویم و با خوب صحبت کردنمان گام موثری در رشد فردی خود و حال خوب خودمان و اطرافیانمون برداشته باشیم. به شما این اطمینان را می دهم که پس از مطالعه این مقاله دید شما نسبت به این مقوله کاملاً تغییر کنه و از این پس در گوشه ذهنتان برای یادگیری این مهارت پر کاربرد زندگیمان جایی باز کنید.
یادمه خودم تا صحبت از فن بیان میشد سریع یاد سخنرانان و مجریان مطرح دنیا می افتادم؛گویا فکر می کردم فن بیان فقط مخصوص به اونهاست و بقیه مردم نیازی به یادگیری اون ندارند. اما من خیلی زود متوجه این قضیه شدم که فن بیان مختص به یه گروه خاصی از مردم یا مشاغل خاص نیست و همه ما به نوعی به این مهارت در زندگی خودمون نیاز داریم ولی با همه این تفاسیر باید اعتراف کنم که مثل فکر اشتباه سابق من هنوز هم خیلی ها همچین تفکری رو دارند و این رو میشه از عدم اهتمام اونها به یادگیری این مهارت تو زندگیشون فهمید. حتماً شما هم با من موافقید که قریب به اتفاق مردم ارزش این مهارت رو برای زندگی خودشون واقف نیستند و به همین علت هم نیازی به یادگیری اون نمی دانند. در این نوشته سعی می کنیم با نیازهای خودمان به این مهارت تقریباً ضروری زندگی که از آنها غافل بوده ایم آشنا شویم و با خوب صحبت کردنمان گام موثری در رشد فردی خود و حال خوب خودمان و اطرافیانمون برداشته باشیم. به شما این اطمینان را می دهم که پس از مطالعه این مقاله دید شما نسبت به این مقوله کاملاً تغییر کنه و از این پس در گوشه ذهنتان برای یادگیری این مهارت پر کاربرد زندگیمان جایی باز کنید.
مجتبی مصطفایی
اهداف بزرگ
مقدمه همین چند وقت پیش بود که داشتم درباره هدفم با یکی از دوستام حرف میزدم . من با کلّی انگیزه و اشتیاق از هدف بزرگی که داشتم صحبت میکردم و اون در آخر با گفتن یک جمله تمام حال خوبم رو نابود کرد. ” دست از این بلند پروازی های الکی بردار” این جمله نیم خطی باعث شد سکوت کنم و دیگه هیچی نگم. تا مدتها با خودم درگیر بودم و مدام از خودم میپرسیدم : “نکنه حق با اون باشه؟ شاید اون داره درست میگه .” تا اینکه بالاخره بعد از کلی کلنجار رفتن با خودم ، پرس و جو کردن از دیگران ومطالعه متوجه شدم اشتباه من کجا بوده و چرا انقدر دچار تردید شدم . چرا به هدف بزرگی که داشتم ، شک کردم و فکر کردم توان رسیدن به اون رو ندارم؟ فکر میکنم همگی شما بارها هدفهای بزرگی رو انتخاب کردید اما بعد خیلی راحت بخاطر این قبیل حرف ها به خودتون گفتید :”بیخیال بابا . من کجا و چنین هدفی کجا؟” ولی ما تصمیم داریم بهتون ثابت کنیم شما دقیقا لایق اون هدف هستید و باید بهش برسید و قصد داریم راه و روش رسیدن به بزرگترین هدف زندگیتون رو بهتون یاد بدیم. پس همراهمون باشید.
مقدمه همین چند وقت پیش بود که داشتم درباره هدفم با یکی از دوستام حرف میزدم . من با کلّی انگیزه و اشتیاق از هدف بزرگی که داشتم صحبت میکردم و اون در آخر با گفتن یک جمله تمام حال خوبم رو نابود کرد. ” دست از این بلند پروازی های الکی بردار” این جمله نیم خطی باعث شد سکوت کنم و دیگه هیچی نگم. تا مدتها با خودم درگیر بودم و مدام از خودم میپرسیدم : “نکنه حق با اون باشه؟ شاید اون داره درست میگه .” تا اینکه بالاخره بعد از کلی کلنجار رفتن با خودم ، پرس و جو کردن از دیگران ومطالعه متوجه شدم اشتباه من کجا بوده و چرا انقدر دچار تردید شدم . چرا به هدف بزرگی که داشتم ، شک کردم و فکر کردم توان رسیدن به اون رو ندارم؟ فکر میکنم همگی شما بارها هدفهای بزرگی رو انتخاب کردید اما بعد خیلی راحت بخاطر این قبیل حرف ها به خودتون گفتید :”بیخیال بابا . من کجا و چنین هدفی کجا؟” ولی ما تصمیم داریم بهتون ثابت کنیم شما دقیقا لایق اون هدف هستید و باید بهش برسید و قصد داریم راه و روش رسیدن به بزرگترین هدف زندگیتون رو بهتون یاد بدیم. پس همراهمون باشید.
مجتبی مصطفایی
اهمیت هدف گذاری
مقدمه تا الان چند بار براتون پیش اومده که تصمیم گرفتید کاری رو انجام بدید اما موقع انجام دادنش خیلی راحت دست از کار کشیدید؟ چند بار از جمله ی معروف «از شنبه شروع میکنم » استفاده کردید ؟ چند بار به خاطر تنبلی هاتون شکست های سختی رو خوردید؟ فکر میکنم همگی ما یک بار هم که شده این حس رو تجربه کرده باشیم که دوست داشتیم مثل آدمهای موفق و فعال رفتار کنیم و کارهامون رو‌پیش ببریم اما نتونستیم و فقط حسرت خوردیم. چند بار بخاطر انجام ندادن درست کارهاتون و اینکه با غرورتون کارها رو خراب کردید، تحقیر شدید ؟ علت تمام این بی حالی ها ، تمام این حس های بد، تحقیرها، خلاقیت نداشتن ها و‌حسرت خوردن ها چیزی نیست جز «تنبلی» . اگر دوست دارید به آرزوهاتون برسید، دوست دارید اسمتون توی لیست افراد موفق باشه و در یک کلام دلتون میخواد که بدرخشید و از دست این بلای خانمان سوز خودتون رو نجات بدید، حتما راهکارهای ساده زیر رو مطالعه کنید تا مهارت های لازم برای حل این مشکل رو به دست بیارید. البته خیلی هم ناامید و نگران نباشید . همینکه تصمیم گرفتید این مقاله رو بخونید بهتون تبریک میگم اولین قدم رو به سمت تغییر این عادت برداشتید.
مقدمه تا الان چند بار براتون پیش اومده که تصمیم گرفتید کاری رو انجام بدید اما موقع انجام دادنش خیلی راحت دست از کار کشیدید؟ چند بار از جمله ی معروف «از شنبه شروع میکنم » استفاده کردید ؟ چند بار به خاطر تنبلی هاتون شکست های سختی رو خوردید؟ فکر میکنم همگی ما یک بار هم که شده این حس رو تجربه کرده باشیم که دوست داشتیم مثل آدمهای موفق و فعال رفتار کنیم و کارهامون رو‌پیش ببریم اما نتونستیم و فقط حسرت خوردیم. چند بار بخاطر انجام ندادن درست کارهاتون و اینکه با غرورتون کارها رو خراب کردید، تحقیر شدید ؟ علت تمام این بی حالی ها ، تمام این حس های بد، تحقیرها، خلاقیت نداشتن ها و‌حسرت خوردن ها چیزی نیست جز «تنبلی» . اگر دوست دارید به آرزوهاتون برسید، دوست دارید اسمتون توی لیست افراد موفق باشه و در یک کلام دلتون میخواد که بدرخشید و از دست این بلای خانمان سوز خودتون رو نجات بدید، حتما راهکارهای ساده زیر رو مطالعه کنید تا مهارت های لازم برای حل این مشکل رو به دست بیارید. البته خیلی هم ناامید و نگران نباشید . همینکه تصمیم گرفتید این مقاله رو بخونید بهتون تبریک میگم اولین قدم رو به سمت تغییر این عادت برداشتید.
مجتبی مصطفایی
چگونه خلاقیت خود را افزایش دهیم
آیا خلاقیت را میشود آموخت؟ حتما شما هم زیاد شنیده اید که میگن فلان کس همیشه ایده های خوبی رو میده یا این که فلانی مخش خیلی خوب کار میکنه و در کل میگن طرف آدم خلاقیه. اما سوال اینجاست: آیا خلاقیت رو میشه آموخت یا اینکه این امری خدادادیه و ما در اون هیچ تاثیری نداریم؟ تست خلاقیت “جورج لند” نابودم کرد! آقای دکتر جرج لند پژوهشگر حوزه خلاقیت، تصمیم گرفت در سال ۱۹۶۸ آزمونی را از تعداد زیادی کودک ۳ تا ۵ سال بگیرد. این آزمون همان آزمون خلاقیت برای ورود مهندسان به آژانس هوایی ناسا بود. او همان آزمون رو از تعدادی از کودکان ۱۰ ساله گرفت و پس از آن از نوجوانان ۱۵ ساله. نتایج حیرت انگیز بود: نتیجه آزمون روی کودکان ۳ تا ۵ سال:۹۸% کودکان ۱۰ ساله:۳۰% نوجوانان ۱۵ ساله:۱۲% و ۲۸۰۰۰۰ مهندسی که خواهان ورود به ناسا بودند:فقط ۲% معنای این آزمون خلاقیت چیه؟ جورج لند پس از این آزمون دریافت که انسان ها رفتار های غیر خلاقانه را در طول زندگی می آموزند. یعنی انسان ها هرچه قدر بزرگتر میشوند مسائلی در زندگیشان رخ میدهد که سبب میشود خلاقیتشان کاهش بیابد.
آیا خلاقیت را میشود آموخت؟ حتما شما هم زیاد شنیده اید که میگن فلان کس همیشه ایده های خوبی رو میده یا این که فلانی مخش خیلی خوب کار میکنه و در کل میگن طرف آدم خلاقیه. اما سوال اینجاست: آیا خلاقیت رو میشه آموخت یا اینکه این امری خدادادیه و ما در اون هیچ تاثیری نداریم؟ تست خلاقیت “جورج لند” نابودم کرد! آقای دکتر جرج لند پژوهشگر حوزه خلاقیت، تصمیم گرفت در سال ۱۹۶۸ آزمونی را از تعداد زیادی کودک ۳ تا ۵ سال بگیرد. این آزمون همان آزمون خلاقیت برای ورود مهندسان به آژانس هوایی ناسا بود. او همان آزمون رو از تعدادی از کودکان ۱۰ ساله گرفت و پس از آن از نوجوانان ۱۵ ساله. نتایج حیرت انگیز بود: نتیجه آزمون روی کودکان ۳ تا ۵ سال:۹۸% کودکان ۱۰ ساله:۳۰% نوجوانان ۱۵ ساله:۱۲% و ۲۸۰۰۰۰ مهندسی که خواهان ورود به ناسا بودند:فقط ۲% معنای این آزمون خلاقیت چیه؟ جورج لند پس از این آزمون دریافت که انسان ها رفتار های غیر خلاقانه را در طول زندگی می آموزند. یعنی انسان ها هرچه قدر بزرگتر میشوند مسائلی در زندگیشان رخ میدهد که سبب میشود خلاقیتشان کاهش بیابد.
مجتبی مصطفایی
دریافت آخرین اطلاعات رازنامه
با ثبت پست الکترونیکی خود و یا دوستان خود همیشه از آخرین اطلاعات سایت آگاه شوید.
دریافت آخرین اطلاعات رازنامه
دریافت آخرین اطلاعات رازنامه
پرسش ها و پاسخ ها
با عرض سلام و خسته نباشید در صورتی شرکتی به عنوان اسپانسر با ما مشغول فعالیت باشد از نظر اداره مالیاتی پول های واریزی از طرف اسپانسر به چه صورت شناسایی میشود ؟ آیا معاف از مالیات است؟
علیرضا سربی Alirezasorbi ( حسابداری ، حسابرسی ، قوانین پایانه ها و سامانه مودیان ، کار ، تامین اجتماعی ، مالیات ها ، تجارت و حسابداری بهای تمام شده )
باسلام من کاردان دامپزشکم باشراکت مرغداری خریدیم مرغدار نمونه کشور شدم سرم کلاه گذاشتن مرغداری رو فروختن .میخوام کار شروع کنم نمیدونم چیکار باید بکنم.از مردم فراری شدم میترسم با هر کس کار کنم سرم کلاه
علیرضا سربی Alirezasorbi ( حسابداری ، حسابرسی ، قوانین پایانه ها و سامانه مودیان ، کار ، تامین اجتماعی ، مالیات ها ، تجارت و حسابداری بهای تمام شده )
سلام،وقت بخیر زمانی که لیست تعدیل حقوق تهیه می گردد و حقوق و عیدی از مالیات معاف می گردند در سیستم حسابداری چطور باید مالیات حقوق را کسر کرد متشکرم
احمد نورمحمدی ( راهبری سیستم های حسابداری - مالیاتی
مشاور مالی مالیاتی شرکت های دانش بنیان )
سلام وقت بخیر من دوتا حساب دارم به نام پیش دریافت عوارض و ارزش فزوده و پیش پرداخت عوارض و ارزش افزود موقع پرداخت ارزش افزوده و عوارض چطوری سند بزنم و این که چرا تفاوت ارزش افزوده خرید من و ارزش ا
مانوئیل یوحنائی ( حسابداری مالی و مالیاتی -حسابداری صنعتی - حسابرسی - حسابرسی داخلی )
سلام ، وقت بخیر نحوه سند زدن پرداختی بیمه تامین اجتماعی به چه صورته ؟ بدون این که تو لیست حقوق و دستمزد بیام ه صورت جداگانه چطوری ثبت بزنم؟
احمد نورمحمدی ( راهبری سیستم های حسابداری - مالیاتی
مشاور مالی مالیاتی شرکت های دانش بنیان )
سلام به مشاور محترم من تازه دیپلم در رشته حسابداری گرفته ام نمی دانم به تحصیل در دانشگاه ادامه دهم یا خیر ؟ با توجه به اینکه بیکاری در مقطع دانش آموختگان عال زیاد است چه کنم ؟ لطفا" رهنمایی بفرمائید
عیسی ذوقی ( مشاور بازرگانی، مالی ومالیاتی )
سلام و وقت بخیر برای استارت آپ ها و کسب و کارهای الکترونیک آیا معافیت مالیاتی وجود دارد؟ در صورت تایید، نحوه استفاده از معافیت چگونه است؟
علیرضا سربی Alirezasorbi ( حسابداری ، حسابرسی ، قوانین پایانه ها و سامانه مودیان ، کار ، تامین اجتماعی ، مالیات ها ، تجارت و حسابداری بهای تمام شده )
با سلام خدمت جنابعالی چنانچه پروانه بهره برداری کارگاه یا کارخانه ای که در شهرک صنعتی به نام فرد باشد ولی همین شخص مدیرعامل شرکتی باشد که در همان کارگاه مشغول تولید است و برای آن شرکت دفاتر قانونی تهی
علیرضا سربی Alirezasorbi ( حسابداری ، حسابرسی ، قوانین پایانه ها و سامانه مودیان ، کار ، تامین اجتماعی ، مالیات ها ، تجارت و حسابداری بهای تمام شده )
سلام و وقت بخیر برای استارت آپ ها و کسب و کارهای الکترونیک آیا معافیت مالیاتی وجود دارد؟ در صورت تایید، نحوه استفاده از معافیت چگونه است؟
علیرضا سربی Alirezasorbi ( حسابداری ، حسابرسی ، قوانین پایانه ها و سامانه مودیان ، کار ، تامین اجتماعی ، مالیات ها ، تجارت و حسابداری بهای تمام شده )
با سلام خدمت استاد محترم برای آموزش کارکنان در دوره آموزشی اکسل در حسابداری میخواستم ببینم چطوری باید با شما هماهنگی کنیم. با تشکر
مهدی مقدسی ( مشاوره مالی ،حسابداری و حسابرسی مالی و مالیاتی ،قانون مالیات های مستقیم. اکسل .قوانین بازار سرمایه، )
