منبع: | دنیای اقتصاد | تاریخ انتشار: | 0000-00-00 |
نویسنده: | مترجم: | کوشان غلامی | |
چکیده: | |||
مهم ترین نکات پیرامون فرهنگ کسب و کاردر استرالیا |
|||
مهم ترین نکات پیرامون فرهنگ کسب و کاردر استرالیا 1. هر چند استرالیا به لحاظ جغرافیایی نسبتا دور افتاده است و بازار داخلی کوچکی دارد، اما به لحاظ اقتصادی موفق بوده، شهروندان آن از نظر استانداردهای زندگی، غالبا در سطح بالایی قرار دارند. 2. استرالیا به دلیل کوچک بودن بازار داخلی، نیازمند حضور گسترده در بازارهای جهانی است و استرالیاییها نیز با وقوف به این مساله، با آغوش باز از ایدههای جدید خارجیان استقبال میکنند. 3. استرالیاییها برای رویکرد برابری خواهی در زندگی، ارزش بسیاری قائلند. هیچکس نمیبایست بکوشد که خود را برتر و بالاتر از دیگران جلوه دهد. 4. جهانبینی برابری طلبانه در بسیاری از جنبههای فرهنگ کسبوکار استرالیا، از ساختارهای سازمانی گرفته تا مدیریت و سبکهای ارتباطی، منعکس است. 5. در مجموع، ساختارهای سازمانی استرالیا ماتریسی هستند، بی آنکه لایههای مدیریتی متعددی وجود داشته باشند. رویکرد سلسله مراتبی چندان با خلقوخوی برابریطلبانه استرالیاییها سازگار نیست. 6. مدیران غالبا در پی برقراری روابط دوستانه با همکاران هستند و چنانچه از دیگران فاصله بگیرند، دید افراد نسبت به آنها بسیار منفی خواهد بود. 7. هر شخصی توقع دارد که به او اجازه دهند در فرآیند تصمیمگیری دخالت داشته و اظهارنظر کند؛ هر چند تصمیم گیرنده نهایی رییس باشد. چنانچه رییس بدون مشورت و مشارکت همکاران، تصمیمیاتخاذ کند، بعید است آنها چندان رغبتی به اجرای آن نشان دهند. 8. جلسات تصمیمگیری میتوانند بسیار با نشاط باشند. از افراد انتظار میرود دقیقا آنچه در ذهنشان میگذرد بر زبان بیاورند؛ بدون آن که مجبور باشند به شکلی مکانیکی و خودکار به خواستههای مدیرگردن نهند. 9. هر چند استرالیاییها در سخن برای وقت شناسی به عنوان یک ضرورت حرفه ای ارزش قائلند، متعجب نشوید اگر با 5 الی 10 دقیقه تاخیر در جلسات حاضر شوند. 10. معمولا قدری گفتوگوهای خودمانی پیش از آغاز رسمیجلسه در میگیرد. هرچند این مرحله از جلسات معمولا دیری نمیپاید(حداکثر 5 دقیقه ). 11. توجه استرالیاییها به جزئیات در امر برنامهریزی، از برخی کشورهای خاص (مثل ژاپن یا آلمان) کمتر است. 12. هدف از تشکیل جلسه، یافتن همه راهحلهای محتمل؛ به منظور تدوین دقیق لیست برنامههایی است که پس از اتمام آن میبایست صورت گیرند. 13. دستور جلسات غالبا تدوین میشوند، اما هیچ الزام و اجباری برای عمل دقیق بر مبنای آنها وجود ندارد. اگر احساس شود انحراف از دستور جلسه سودمند است، آن انحراف مجاز خواهد بود. این شیوه عملگرایانه است. 14. استرالیاییها راغب هستند مانند بازیکنان خوب یک تیم باشند؛ و بسیار میکوشند که نقش خود را در گروه به خوبی ایفا کنند. 15. تیمها به بهترین شکل توسط کسی که خود نیز میخواهد عضوی از تیم باشد، اداره میشوند؛ و نه شخصی که ترجیح میدهد از تیم فاصله بگیرد و دورادور آن را کنترل کند. رهبر تیم باید خود را اولین نفر در میان گروهی از افراد برابر بداند. 16. اگر عطسه کردید باید معذرت خواهی کنید، ولی میتوانید هر چقدر دلتان میخواهد در اماکن عمومی فین کنید. لازم نیست خجالت بکشید. باید به صدای فین کردن هم عادت کنید، چون هر روز دو سه بار این صدا را در محل کار، داخلترن و... میشنوید. 17. استرالیاییها دوست دارند افراد دقیقا آن چه را در ذهن دارند بیان کنند. پنهان کردن عقاید در پس ادبیات سیاسیکارانه، میتواند حمل بر طفره روی و تظاهر گردد. 18. هرگز سعی نکنید با تعریف بیش از حد از شرکت خود، استرالیاییها را به خرید ترغیب کنید، چرا که استرالیاییها این رویکرد را حمل بر چرب زبانی و فریبکاری میکنند. چنین رویکردی در استرالیا بیتردید منجر به نتیجه عکس گرفتن خواهد شد. 19. شوخ طبعی یک ابزار ارتباطی همیشگی در چرخه استرالیا است. به سختی میتوان موقعیتهای زیادی را در نظر آورد که در آنها، مزاح کردن نابجا دانسته شود. 20. پوشش کاری- تجاری در استرالیا به رسمیت سوق دارد؛ چنان که هنجار پوششی مردان در مناصب مدیریتی در شهرهای بزرگ، کت و شلوار و کراوات است. |