منبع: | دنیای اقتصاد | تاریخ انتشار: | 1390-03-19 |
نویسنده: | مترجم: | بهزاد بهمننژاد | |
چکیده: | |||
به گفته Roussanov «کارآفرینان در جامعه ما ثروت زیادی را خلق میکنند، ولی ما متوجه نمیشویم که چه چیزی یک فرد را تبدیل به کارآفرین میکند. آنچه در مورد این قشر برای اقتصاددانان جذاب است، سودی است که به جامعه میرسانند و ما بدون آنها اوضاع بدی خواهیم داشت.» |
|||
چه چیز کارآفرینان را متمایز میکند؟ وی در مقاله اخیر خود تحقیقاتی روی رفتار کارآفرینی، تحلیل رابطه ریسک و نتیجه مورد انتظار سرمایهگذاریها (Risk-return) و آرمانهای اجتماعی انجام داد تا به سوال «چرا برخی افراد تمایل دارند در زندگی جهشهای بزرگ کارآفرینی داشته باشند؟» پاسخ دهد. وی به این نتیجه رسید که کارآفرینان آرمانهای اجتماعی یکتایی دارند. آنها ریسک و نتیجه مورد انتظار را به گونهای دیگر مقایسه میکنند که این امر باعث میشود به نتایج غیرمعمول اما منطقی در رابطه با ریسکهای هر فرصتی برسند. ذهنیت عموم اینگونه است که کارآفرینان از ریسک کردن واهمهای ندارند، در حالی که آنها فقط به خطرهای نسبی نگاه متفاوتی دارند. Roussanov میگوید کارآفرینان شجاع اصلا علاقه ندارند مانند اطرافیان خود باشند و همواره به این فکر میباشند که چگونه از همه پیش بیفتند. آنها هیچگاه به میزان مطلق ثروت خود توجهی ندارند، بلکه همیشه ثروت خود را به نسبت سایرین میسنجند و میخواهند از همه بهتر باشند. کارآفرینان نسبت به سایر مردم پول بیشتری ذخیره و کمتر خرج میکنند. آنها اعتبار اجتماعی خود را با رسیدن به سرمایهای بیش از سرمایه پیشین خود و سرمایه فعلی اطرافیانشان بالا میبرند. وی میافزاید؛ «به هنگام پیشرفت افرادی که خود را با آنها مقایسه میکنید تغییر میکنند، ابتدا شما میخواهید مانند بسیاری از افراد موفق شوید، اما پس از کسب کمی موفقیت میخواهید در میان برترینها قرار گیرید و در نهایت بهترین شدن به هدف شما تبدیل میشود.» Roussanov در مقاله خود اظهار میدارد «پیش افتادن از اطرافیان رضایتی به همراه دارد که اگر این رضایت به ریسک عقب افتادن از آنها بچربد، برخی کارآفرینان چنین ریسک بزرگی را انجام میدهند و اعتبار بالایی کسب میکنند. این در حالی است که مردم عادی در مواجهه با چنین ریسکهایی عقبنشینی میکنند.» Roussanov افزود: «از نگاه یک اقتصاددان مساله نگرانکننده در مورد فعالیتهای کارآفرینان ریسک بسیار بالای آن است. در واقع افراد با انجام چنین فعالیتی بخش اعظمی از نیروی انسانی و مالی خود را سرمایهگذاری میکنند و در واقع ریسکی انجام میدهند که ممکن است قابل جبران نباشد. تئوریهای اقتصادی پیشبینی میکند که هرچه ریسک بالاتر، نتیجه و سود حاصل از سرمایهگذاری نیز از میانگین سود سایر سرمایهگذاریها بیشتر خواهد بود؛ اما از طرف دیگر میگوید سرمایهگذاری با وجود ریسکهای غیر قابل جبران، نتیجه و سودی بیشتر از میانگین سود سایر سرمایهگذاریها نخواهد داشت. به عبارت دیگر اگر کارآفرین فقط به دنبال نتیجه و سود بیشتر از سرمایهگذاری خود میباشد، بهتر است در بازار سهام سرمایهگذاری کند، اما مساله این است که کارآفرینان به یکدیگر کاملا وفادارند و ریسکهای هرچند بسیار بالا در حیطه خود را به ریسکهای موجود در بازار سهام یا دیگر بازارهای اقتصادی ترجیح میدهند.» اکثر کارآفرینان به هنگام سرمایهگذاری به شکست یا حتی موفقیت نسبی فکر نمیکنند، آنها برای یک موفقیت بسیار بزرگ لحظهشماری میکنند، آنها در طول انجام فعالیت و سرمایهگذاری دائما خود را «Mark Zuckerberg» (مدیر ارشد اجرایی فیسبوک) بعدی تصور میکنند؛ بنابراین هر فردی پیش از آنکه بخواهد کارآفرین شود میبایست هدف خود را از قدم گذاشتن در این مسیر بداند. باید بداند آیا هدف وی پولدار شدن است یا موفقیت در یک پروژه یا کار کردن برای خودش یا بهبود کیفیت زندگی شخصیاش؟ به گفته Roussanov «اگر هدف فرد پولدار شدن باشد بهتر است در مورد تصمیم خود تجدید نظر کند، احتمالا راههای بهتر با ریسک کمتری نیز وجود دارد.» وی میافزاید: «کارآفرینان و اطرافیانشان باید بدانند که نوع نگاه غیرمعمول لزوما غیرمعقول نمیباشد. هر کس از زاویهای به قضایا نگاه میکند، ممکن است دیدگاه شما با دیدگاه افراد دیگر در مورد نتیجه و سود حاصل از یک ریسک کاملا متفاوت باشد، اما این دلیلی بر غیرمعقول بودن هیچ یک از شما نیست.» |