منبع: | https://mostafaee.com/portfolio-item/%d8%a7%d9%86%da%af%db%8c%d8%b2%d9%87-%da%86%db%8c%d8%b3%d8%aa/ | تاریخ انتشار: | 1995-05-24 |
نویسنده: | معصومه تیموری | مترجم: | |
چکیده: | |||
مقدمه برای انگیزه تعاریف بسیاری ذکر شده است. اما در این مقاله قصد داریم آن را به سادهترین شکل ممکن برای شما بازگو کنیم. زمانی که رفتاری از شما سر میزند، آن رفتار از انگیزههای شما سرچشمه میگیرد. بنابراین به طور دقیق میتوان گفت انگیزه همان چیزی است که باعث می شود شما رفتار خاصی را از خود بروز دهید، بر آن پافشاری کنید و آن را به مراتب تکرار کنید. بنابراین انگیزه از سه مولفه اصلی جهت، شدت و پافشاری تشکیل شده است. چه دلیلی وجود دارد که شما تصمیماتی را اتخاذ می کنید و آنها را در جهت معینی پیش می برید؟ به چه دلیل است که در برابر موانع و مشکلات پافشاری میکنید و سعی می کنید از آنها عبور کنید؟ چرا رفتار خاصی را چندین بار تکرار می کنید؟ علت همه اینها در اصل به انگیزه های شما باز می گردد. این انگیزه است که کنترل رفتارها و افکار شما را در دست دارد و آنها را در جهت معینی پیش میبرد… |
|||
بی استعداد یا بی انگیزه؟گاهی اوقات افراد بر این باورند که برخی اشخاص بی استعداد هستند و توانایی انجام هیچ کاری را ندارند. آنها اینگونه می پندارند که هرگز به موفقیت دست نخواهند یافت و نمیتوانند آینده روشنی را برای خود رقم بزنند. اما نکته قابل ذکر اینجاست که این افراد بی استعداد نیستند، بلکه اغلب آنها از این مشکل رنج می برند که انگیزه کافی برای شروع فعالیتهای خود و به ثمر رساندن آنها ندارند. این انگیزه است که در شما احساس حرکت و پویایی و هدفمندی را ایجاد می کند و به شما این انرژی را می دهد تا با قدرت به سمتاهداف خود گام بردارید. بنابراین اگر هنوز موفق به دستیابی به آرزوهای بزرگ خود نشدهاید، نیاز به نگرانی نیست! شما بی استعداد نیستید تنها باید از روش های درست انگیزه را در وجود خود ایجاد کنید تا شاهد تغییرات بزرگ باشید…
انواع انگیزهانگیزه درونیتصور کنید اگر هیچ رئیس یا مافوقی وجود نداشت… اگر نگران رنجیده خاطر شدن والدین خود نبودید… و یا اگر ترس از دست دادن یا آسیب دیدن همسر و فرزندان خود را نداشتید… و در یک کلام اگر شما را به صورت کامل به حال خود رها می کردند، به انجام چه کارهایی روی می آوردید؟ پاسخ این سوال نشان دهنده انگیزه های درونی شماست. بله کاملاً درست متوجه شدهاید! انگیزه درونی همان چیزی است که شما را بدون هیچ نوع دستوری از جانب دیگر آن مجبور به بروز رفتار خاصی می کند. تمام کارهایی که در اوقات فراغت برای خود انجام میدهید، همگی از انگیزه های درونی شما سرچشمه می گیرند. اگر به درس خواندن علاقهمند هستید یا دوست دارید در زمینه موفقیت کتابهای بسیاری مطالعه کنید و یا این که تعطیلات آخر هفتهتان را در کنار دوستان در نقطهای به دور از هیاهوی شهر به سر ببرید، همه این تصمیمات و رفتارها از همان انگیزه های درونی شما ساطع میشوند. انگیزه درونی همان چیزی است که بدون ترس از تنبیه یا تشویق شما را مجبور به انجام کار خاصی میکند. شاید بتوان اینگونه تعریف کرد که انگیزه درونی در اصل همان علایق ذاتی شماست. هیچ فردی برای پیگیری علایق ذاتی خود نیاز به شنیدن دستوری از دیگران ندارد. بلکه به صورت کاملا خودجوش به دنبال آنها میرود و از انجام دادن آنها لذت فراوانی می برد. فکر می کنم حالا به درستی به مفهوم انگیزه درونی پی برده باشید…
انگیزه بیرونیپدر شما با وجود خستگی بسیار هر روز صبح به محل کار خود می رود و تا پاسی از شب به فعالیت در آنجا می پردازد تا هزینه های جاری زندگی شما را تأمین کند. دانشآموزان در مدرسه به مطالعه دروس خود میپردازند. چون دوست دارند با کسب نمرات بالا مورد تشویق معلمان و اولیای خود قرار بگیرند. شما پول های خود را در بانک پس انداز میکنید برای اینکه از آینده هراس دارید. همه اینها نمونههای بارز انگیزه بیرونی هستند. در وجود همه انسانها ترس از تنبیه و اشتیاق برای مورد تحسین قرار گرفتن وجود دارد. اگر رفتارهای روزمره خود را بررسی کنید، متوجه خواهید شد که بسیاری از آنها از این دو گزینه سرچشمه می گیرند. فرقی نمیکند شما یک بانوی خانه دار باشید یا یک کارمند و یا حتی یک سرمایهگذار بزرگ. در هر موقعیت و منصبی که قرار دارید، انگیزه های بیرونی فرمانروای بسیاری از اعمال و رفتار شما هستند و تعیین میکنند که در هر موقعیتی چه رفتاری را از خود بروز دهید…
انگیزه درونی مهمتر است یا انگیزه بیرونی؟ممکن است این سوال برای شما پیش بیاید که رفتارهایی که بر اساس انگیزه درونی انجام می دهید بهتر هستند یا آن دسته از کارهایی که بر اساس انگیزه های بیرونی از شما سر می زند؟ پاسخ این سوال به این صورت است هر یک از این دو مورد در جایگاه خود لازم و کارآمد هستند. برخی اوقات نیاز است بترسیم تا از بعضی خطرات احتمالی مصون بمانیم و گاهی نیاز داریم تا برای مورد تشویق واقع شدن کارهای خاصی را انجام دهیم. اما نکته قابل توجه این است ممکن است این عامل ترس و تشویق بعد از مدتی از بین رفته و دیگر وجود نداشته باشد. آنگاه تکلیف شما چه خواهد بود؟ آیا شما همچنان به همان رفتارهای سابق ادامه خواهد داد یا الگوهای خود را تعویض خواهید کرد؟ |
|||
کاربر گرامی اجازه مشاهده کامل مطلب را ندارید.جهت مشاهده مطالب می بایست عضو سایت شوید و یا در صورتیکه قبلا عضو شده اید با نام کاربری خود به سایت وارد شوید
ورود / ثبت نام |