منبع: | دنیای اقتصاد | تاریخ انتشار: | 1388-03-21 |
نویسنده: | محمد علی موثقی | مترجم: | |
چکیده: | |||
قانون، قاعدهای حقوقی است که مرجع قانونگذاری، تصویب میکند و در معنی اخص خود، مصوبات مقنن است و در معنای عام، شامل تصویبنامه و آیین نامهها است که بر حسب مجوز مقنن و نیز توسط هیات وزیران، مصوب میشوند. |
|||
نقدو شرح قانون مالیاتهای مستقیم قانون، قاعدهای حقوقی است که مرجع قانونگذاری، تصویب میکند و در معنی اخص خود، مصوبات مقنن است و در معنای عام، شامل تصویبنامه و آیین نامهها است که بر حسب مجوز مقنن و نیز توسط هیات وزیران، مصوب میشوند و...نباید مغایر با قانون باشند. این مفهوم اخیر «قوانین و مقررات موضوعه» نام دارد. قانون، تعیینکننده روابط افراد با یکدیگر و افراد با هیات حاکمه است تا از اعمال نقطه نظرهای شخصی مقامات دولتی و به بیان سادهتر، خود تشخیصی، جلوگیری و نظم حاکم شود. به همین دلیل و به دیگر بیان، قانون، «زبان حکومت» هم گفته میشود. از جمله مجموعه قوانین وضعی، قوانین راجع به تعیین مالیاتها و طرز وصول آنها، قانون مالیاتی است که در نظام حقوقی ایران و با آغاز مشروطه و به علت ذکر مالیات در قانون اساسی مشروطه، از قدمتی حدودیکصد ساله برخوردار است. ولی کمتر مورد توجه جامعه حقوقی قرار گرفته و به نقد کشیده شده و نقدهای موجود بیشتر بحثهای نظری بوده و عاری از تفصیل استدلالهای حقوقی و قواعدی است که جهت دست یافتن به روح مشترک هر نظام حقوقی از واجبات است. بنابر این بدون توجه به مواد قانونی در سایر قوانین موضوعه و غافل از آنها، صورت گرفتهاند..هرچند که مالیات، یکی از ابزارهای سیاست مالی است؛ ولی قبل از هر چیز یکی از قوانین بنیادی است و باید به شیوه و با درک صحیحی از علم حقوق، نگارش یابد و تصریح و درج واژه «قانون» برآن نیز خود دلالت بر این امر دارد. بنا به این دلایل و نیز عدم رعایت اصول مسلم قانوننویسی، در بسیاری از موارد، مجموعهای که درنهایت تحت عنوان «قانون مالیاتها» در تاریخ 27/11/1380مورد اصلاح مقنن قرار گرفته است؛ از غنای حقوقی لازم بر خوردار نیست و در بسیاری از موارد، مبهم، مسکوت، یا در تعارض با سایر قوانین بوده و یا کلی گویی شده است. صرف نظر از استدلالهای حقوقی ذیل، به عنوان مصادیق تمثیلی مشخص، آنکه قانون مصوب مجلس در خصوص مالیاتها مجموعا مشتمل بر 273 ماده قانونی بوده ولی آنچه که به عنوان مجموعه قانون مالیاتها در اختیار علاقهمندان قرار میگیرد؛ مجموعههای قطوری است که گاهی به لحاظ حجمی بالغ بر چند هزار صفحه و به لحاظ وزنی بالغ برچند کیلوگرم میشود و انباشته از مجموعه بخشنامههای مالیاتی است که ارکان ذیربط سازمان امور مالیاتی کشور با توجیه استفاده از اختیارات حاصله از بند 1ماده255مبنی بر تهیه بخشنامههای مربوط به اجرای قانون مالیاتها، تهیه میکنند. در حالی که به لحاظ حقوقی، بخشنامه مترادف با دستورالعمل بوده و دستور رییس یک سازمان و اداره دولتی برای اطلاع کارکنان و تعلیمات کلی، یکسان در طرز اجرای یک قانون و یا یک آییننامه است تا اختلاف نکنند. بخشنامه نباید مخالف قانون باشد. اگر مخالف باشد؛ صادرکننده مسوول است. بهر روی بخشنامه منشاءحق و تکلیف نیست و در گفتارهای بعدی به تفصیل مورد نقد و بررسی قرار خواهند گرفت. علاوه بر این از مجموعه273 ماده یاد شده، تنها202ماده آن به «قانون ماهیتی مالیاتها» به منظور تعیین مالیاتها و طرز وصول آنها اختصاص دارد و سایر مواد شامل قوانین شکلی، «تشکیلات دادرسی» و یا «آیین دادرسی مالیاتی» هستند و به بیان ساده به مانند آن میماند که قانون مدنی به عنوان قانون ماهیتی به همراه آیین دادرسی مدنی، بانضمام قانون تشکیلات دادگستری به عنوان قوانین شکلی، تواما، در یک زمان و بدون تقدم و تاخر زمانی به منظور اعمال قواعد حقوقی، توسط مقنن تصویب و در یک مجموعه نشر یابند. یا اینکه بیشترین طرح دعاوی و در خواست رفع تظلمات نزد مرجع ذیصلاح در این خصوص(دیوان عدالت اداری)، دعاوی مطروحه از جمله بر علیه سازمان مالیاتی، است.
|