استرالیاکشوری توسعه یافته در نیمکره جنوبی است.‌این کشور با وسعتی حدود 5 برابر‌ایران، ششمین کشور پهناور دنیا است. استرالیا کشوری وسیع با جمعیتی نسبتا اندک است. مساحت استرالیا برابر با مجموع مساحت چهل و هشت ایالت اصلی و سازنده بدنه اصلی ایالات متحده و جمعیت آن فقط معادل نیمی‌از جمعیت کالیفرنیا است.

<p>فرهنگ كسب و كاراستراليا<br>
<br>
<br>
استراليا يكي از قلمروهاي مشترك‌المنافع بريتانياي كبير بوده است كه در سال ۱۹۰۱
استقلال يافته است. پايتخت استراليا شهر كانبرا است؛ شهري كه در آن مجلس كشور و
خانه فرماندار كل قرار دارد. او به صورت تشريفاتي و به نمايندگي ملكه اليزابت دوم
رياست دولت را در استراليا به عهده دارد. در عمل نخست‌وزير منتخب در كنار دولت و
مجلس اداره كشور را در دست دارند. استراليا از نظر مساحت دومين كشور پهناور عضو
مجموعه اتحاديه كشورهاي مشترك‌المنافع است.<br>
سيدني و ملبورن دو شهر بزرگ استراليا هستند.‌اين كشور داراي مرز خاكي با كشور ديگري
نيست و دور آن را از شرق، اقيانوس آرام، از جنوب اقيانوس منجمد جنوبي، از غرب
اقيانوس هند و از شمال چندين دريا و خليج دربرگرفته است. استراليا همچنين سرزمين
اصلي قاره اقيانوسيه به حساب مي‌آيد كه كوچك‌ترين قاره دنيا است.<br>
<br>
آماركلي كشور استراليا<br>
مساحت: 7617930 كيلومترمربع (رتبه 6 در ميان كشورهاي جهان)<br>
جمعيت: 22ميليون و 600 هزار نفر (رتبه 50 در ميان كشورهاي جهان)<br>
تراكم جمعيت: 3 نفر در كيلومتر مربع (رتبه 233 در ميان كشورهاي جهان)<br>
اميدبه زندگي: مردان 5/78 سال–زنان 5/83 سال<br>
درصد افراد باسواد: 99 درصد<br>
ميزان طلاق در 1000 نفر: 8/2 نفر<br>
<br>
آمار اقتصادي<br>
واحد پول: دلار استراليا<br>
توليد ناخالص ملي: 882 ميليارد دلار–سرانه 39699 دلار<br>
اشتغال: كشاورزي 4 درصد- صنعت 20 درصد - خدمات70 درصد – بيكار 6 درصد<br>
صادرات عمده: نيشكر– پنبه -غلات و گوشت - كالاهاي واسطه – انواع سوخت و
روان‌كننده‌ها – موادمصرفي<br>
مقاصد صادرات: ژاپن 19 درصد-كشورهاي اتحاديه اروپا 11 درصد - آمريكا 8 درصد<br>
واردات عمده: كالاهاي واسطه – كالاهاي سرمايه‌اي –حامل‌هاي انرژي– مواد مصرفي<br>
منابع واردات: كشورهاي اتحاديه اروپا 24 درصد- كشورهاي آسيايي 16 درصد – آمريكا 15
درصد-ژاپن 12 درصد<br>
استراليا سرزميني تقريبا هموار است. ناحيه غربي آن را فلات غربي استراليا و شرق آن
را رشته كوه‌هاي جداكننده تشكيل مي‌دهد و بين ‌اين دو، سرزمين پست و همواري قرار
گرفته كه بيشتر آن خشك و خالي از سكنه است. بلندترين نقطه استراليا قله‌اي در
كوهستان برفي است كه ۲۲۲۸ متر ارتفاع دارد و پست‌ترين نقطه آن ۱۵- متر است كه در
درياچه ‌اير قرار دارد. بلندترين رودخانه استراليا رود دارلينگ است كه بيش از دو
هزار و هفتصد كيلومتر طول دارد.‌ اين رود با پيوستن به رود موراي كه دومين رود بزرگ
استراليا است، در نهايت در جنوب ويكتوريا به اقيانوس منجمدجنوبي مي‌ريزد.<br>
استراليا كه همچون جزيره‌هاي بزرگ در اقيانوس آرام واقع شده، از نظر زمين‌شناسي
كهن‌ترين خشكي جهان به شمار مي‌آيد. استراليا اقيانوس آرام جنوبي را از اقيانوس هند
جدا مي‌كند. درازاي سرزمين اصلي از شمال تا جنوب ۳۱۳۴ كيلومتر و پهناي آن از شرق به
غرب ۳۷۸۲ كيلومتر است. استراليا 760 25 كيلومتر مرز دارد كه تماما مرز آبي است.
كشور استراليا با داشتن ۷۵۵ گونه متنوع‌ترين كشور در دنيا از لحاظ زيست‌بوم است.<br>
استراليا كشوري توسعه يافته با اقتصاد متكي بر بازرگاني و كشاورزي است. در ميان
قابل زندگي‌ترين شهرهاي جهان در سال ۲۰۰۸ به گزارش اكونوميست، ملبورن دوم، پرت
چهارم، آدلايد هفتم و سيدني نهم بود. محصولات اصلي استراليا نيشكر، پنبه، غلات و
گوشت است.اين كشور معادن فراواني دارد. شركاي بازرگاني استراليا بيشترچين، ژاپن و
كره‌جنوبي در آسيا و نيز‌ايالات متحده آمريكا هستند. بنا بر گزارش بانك جهاني،‌ اين
كشور در سال ۲۰10، از نظر توليد ناخالص داخلي يا GDP در رده هفدهم جهان قرار داشته‌
است.<br>
<br>
فرهنگ كسب‌وكار در استراليا<br>
در اين هفته كه به بررسي مجزاي كشور استراليا اختصاص داده شده است، اطلاعات جامعي
پيرامون فرهنگ تجاري وفضاي كسب‌و‌كار اين كشور ارائه مي شود كه مي‌تواند ياريگر شما
در تعامل موثرتر با مشتريان و شركاي استراليايي باشد. هر چند هركدام از زير رده‌ها
بر يك زمينه خاص در فرهنگ كسب و كار در استراليا تمركز دارد، پيشنهاد مي‌شود اين
بخش‌ها به ترتيب چاپ، مورد بررسي قرار گيرند.<br>
ممكن است پس از مطالعه ‌اين بخش پيرامون فرهنگ كسب‌وكار استراليا، به مطالعه فرهنگ
تجاري ساير كشورهايي كه با آنها سروكار داريد، احساس نياز كنيد. در آينده نزديك
‌اين كشورها نيز مورد بررسي قرار خواهند گرفت.<br>
<br>
فرهنگ كسب و كار در استراليا<br>
اراضي بسيار وسيعي از اين كشور، خالي از سكنه (و يا به گفته برخي، غيرقابل سكونت)
هستند؛ چنان كه اين كشور بدل به يكي از اصلي‌ترين كشور‌ها به لحاظ نسبت جمعيت
شهرنشين در جهان شده است.<br>
فقدان هرگونه بازار با ابعاد واقعي، توام با انزواي نسبي جغرافيايي، باعث مي‌شود
صاحبان كسب‌وكار‌هاي گوناگون در استراليا، به شكل روزافزوني، هم از جهت كسب اطمينان
خاطر از موفقيت و بقاي خويش در آينده و هم از جهت توجه به رفاه نسل‌هاي آينده كشور،
بازار‌هاي بين‌المللي را مد نظر قرار دهند. در حقيقت يكي از بزرگ‌ترين انتقاداتي كه
گاه متوجه سازمان‌هاي استراليايي مي‌گردد، كندي آنان در اقبال به رقابت در عرصه‌هاي
بين‌المللي است (البته صنعت معدن استراليا قويا از اين نقد مستثنا است).<br>
بنا بر اين استراليا خود را بيش از پيش، چه از منظر اقتصادي و چه از منظر سياسي،
نيازمند جهاني شدن مي‌داند. توفيق اقتصادي چشمگير اين كشور، مرهون مراودات تجاري با
ايالات متحده و نيز كشور‌هاي برجسته آسيايي مثل چين و ژاپن است. در طي دهه‌هاي اخير
از اهميت كشور‌هاي مشترك‌المنافع بريتانيا در اقتصاد استراليا كاسته شده است.<br>
كوتاه سخن آنكه استراليا، بازاري كوچك با مردماني فرهيخته، تحصيلكرده، و مستعد است؛
كه اهميت تجارت جهاني را به فراست دريافته‌اند: آنها مشتاق به ورود در معامله تجاري
با شما خواهند بود!<br>
ساختار‌هاي فضاي كسب‌وكار در استراليا<br>
برابري خواهي، يكي از بارزترين شاخص‌هاي رفتاري مردمان استراليا است. بسيار مهم است
كه اشخاص، اين احساس را به يكديگر القا نكنند كه «فكر مي‌كنند كسي هستند». بسيار
نيكو‌تر داشته مي‌شود كه هر فرد، خود را به عنوان يك همراه خوب يا دوست خوب
بشناساند؛ تا كسي كه آشكارا به خود و دستاورد‌هايش مي‌بالد.<br>
پديده ديگري كه در كنار رويكرد برابري طلبي در روابط شخصي به چشم مي‌خورد، تاثير
پذيري شديد تفكر تجاري استراليايي‌ها، از مدل تجاري آمريكايي است. (برخي معتقدند
اين رويكرد به شكل كوركورانه‌اي مورد تقليد قرار گرفته است، در حالي كه عده اي نيز
در باب نياز بيشتر به بينش ريسك پذير و كار آفرين سبك آمريكايي در بين مردمان
استراليا سخن مي‌گويند.)<br>
تلفيق اين دو شاخص باعث مي‌شود كه سازمان‌هاي استراليايي ساختاري غيرسلسله مراتبي
داشته باشند. در اين حالت توجه چنداني به القاب و عناوين اشخاص معطوف نمي‌شود؛ و
جايگاه افراد در سازمان بر اساس دستاورد‌ها و نه موقعيت ايشان در چارت سازماني،
تعيين مي‌گردد، مادامي‌ كه واكنش‌هاي درستي نشان دهيد و تصميمات به جايي اتخاذ
كنيد، محبوب و مطلوب هستيد.<br>
از اين رو بهتر است كه هر سازمان بين‌المللي خواهان برقراري روابط تجاري در اين
كشور، هيچ گونه بازتابي از ساختار‌هاي سلسله مراتبي احتمالي كه در كشور مبدا ممكن
است به كار گرفته شده باشند، بروز ندهد؛ چرا كه اين قضيه مي‌تواند موجبات آزردگي
خاطر بخشي از همكاران استراليايي را فراهم آورد. از همين منظر، از بي‌توجهي
كارگزاران تجاري استراليا به سلسله مراتب در مبادلات بين‌المللي شگفت‌زده نشويد:
اين رفتار از بي‌مبالاتي و بي‌ادبي آنان ناشي نمي‌شود، بلكه به دليل خو گرفتن با
شيوه‌هاي استراليايي روي مي‌دهد.<br>
<br>
فرهنگ<br>
بعد از اسكان اروپاييان، شيوه زندگي در استراليا، بازتابي از زندگي مردم انگليس شد.
فرهنگ و آداب و رسوم مردم و ساكنان به سرعت با اين كشور كه داراي آب و هواي مختلفي
است اصلاح شد.<br>
فرهنگ به دست آمده، اگرچه بر اساس رسوم بريتانيايي بود، ولي منحصر به استراليا بود.
افزايش جذابيت فرهنگ استراليا توسط كمك‌هاي مالي دولت بود كه اين كمك براي هنر،
تغذيه و بهبود وسايل رفاهي بود. شهرهاي كوچك و بزرگي ساخته شد كه در آنها پر از
ساختمان‌هاي هنري، گالري‌ها و سالن‌هاي نمايش و تئاتر بود. بهترين معماران، خانه
اپراي سيدني را ساختند. اپرا، رقص، باله، سمفوني‌ها و اركسترها، بازيگران، نمايش
نامه‌نويسان، شركت‌هاي هنري و همه و همه توسط مجلس استراليا حمايت مي‌شدند.<br>
دولت‌هاي فدرال بر روي كمپاني‌هاي راديويي استراليايي مستقل از شبكه راديويي و
تلويزيوني سراسري سرمايه‌گذاري كردند. استراليا همچنين داراي شركت‌هاي رسانه‌اي،
روزنامه و مجلات زيادي است كه به فرهنگ منطقه‌اي كمك بسزايي مي‌كند. اگرچه بعضي از
آنها هم اكنون متعلق به خارجي‌ها است.<br>
<br>
سبك مديريت استراليايي<br>
مديران به هيچ روي نمي‌بايست خود را بالاتر از ساير همكاران ببينند. همه برابر
هستند و فقط نوع شغل افراد متفاوت است. بنابراين هر گونه شيوه مديريتي مستبدانه، با
واكنش تند از سوي اكثر استراليايي‌ها همراه شده، مي‌تواند سريعا موجب برانگيختگي حس
خصمانه در آنان شود.<br>
<br>
پذيرش شيوه‌هاي مشاركتي و مشورتي در مديريت بسيار سودمند خواهد بود. اين شيوه از
مجموع و برآيند نظرات همه افراد تشكيل شده، امكان مباحثات آزاد را فراهم مي‌آورد.
در حقيقت، به چالش كشيدن عقايد روسا در جلسات بحث آزاد، نه تنها حمل بر بي‌ادبي و
بي احترامي‌نمي‌گردد، بلكه نشانه‌اي از يك رويكرد كاملا متعهدانه و حرفه‌اي است.
عمل گرايي يك شاخص كليدي است؛ ماموريت را با سرعت به اتمام رساندن، بسيار مهم‌تر از
توجه و مداقه در دستورالعمل‌ها و سلسله مراتب است.<br>
همسو با شيوه ارتباطي مستقيم استراليايي‌ها، مناظرات بين مديران ارشد و مديران
اجرايي، ممكن است از بيرون بسيار مناقشه‌آميز و حتي گاه مشاجره‌گونه به نظر برسند؛
در حالي كه واقعا به ندرت اين گونه است. اين شيوه تعامل عمدتا به عنوان اثربخش‌ترين
شيوه براي نيل به اهداف به شمار مي‌رود.<br>
مديران استراليايي معمولا رغبتي به گوشه گيري از ساير اعضاي تيم خود ندارند. آنها
غالبا مايل‌اند «يكي از بچه‌ها» باشند و به صورت «يك رفيق خوب» ديده شوند. شيوه
رفتاري معاشرت صرف مديران با مديران، به‌زعم افراد بسيار ناخوش و ناهنجار قلمداد
شده، عمدتا منجر به جبهه‌گيري سايرين مي‌شود.<br>
<br>
جلسات در استراليا<br>
وقت شناسي در استراليا به عنوان يك اصل مهم شناخته مي‌شود؛ البته با ذكر اين قاعده
كه جلسات معمولا با 5 الي 10 دقيقه تاخير آغاز مي‌شوند. به علاوه، مرسوم است كه پيش
از پرداختن به موضوع اصلي جلسه، چند دقيقه گفت‌وگوهاي غيركاري صورت پذيرد. (ورزش
مضمون بسيار متداولي براي اين قبيل گفت‌وگوها است.)<br>
استراليا را مي‌توان در زمره كشورهايي با فرهنگ«پس برنامه‌ريز» قرار داد؛ بدين معنا
كه به نسبت، پيش‌آمادگي اندكي براي حضور در جلسات (به استثناي جلساتي كه در حضور
مشتريان برگزار مي‌گردند) انجام مي‌گيرد.<br>
جلسات را غالبا مي‌توان نشست‌هايي براي بحث آزاد پيرامون هر موضوع به شمار آورد كه
در طي اين بحث آزاد، راهي براي حركت به پيش پديدار مي‌شود. اين رويكرد به خوبي با
رويكرد برابري خواهي استراليايي‌ها همخواني دارد. هنگامي ‌كه مسير حركت به پيش، در
جلسه مورد اجماع نظر و توافق قرار گرفت؛ براي تكميل جلسه، يك جدول زمان بندي شده
كاري تدوين مي‌شود. پيش آمادگي افراطي برخي اشخاص براي حضور در جلسات مي‌تواند منجر
به بروز اين احساس منفي در حاضران نسبت به آنان گردد كه مي‌كوشند عقايد خود را به
ديگران ديكته كنند.<br>
چنانچه دستور جلسه‌اي نيز تدوين شده باشد، اصولا در بسياري موارد از آن تبعيت دقيق
صورت نمي‌گيرد. اگر موضوع مهمي ‌در حين بحث آزاد پيش آيد، آن را صرفا به دليل آن كه
در دستور جلسه نيامده است، كنار نمي‌گذارند.<br>
<br>
كار گروهي در استراليا<br>
ديده شدن به عنوان يك بازيكن خوب در تيم، بخش فوق‌العاده مهمي‌از روح استراليايي
است؛ چنانكه تك‌روي و انزوا بدون شك منجر به طرد شدن فرد از ساير همكاران مي‌شود.
ايجاد احساس مثبت و خردمندانه در يك دپارتمان سازماني يا يك تيم پروژه، مي‌تواند يك
عملكرد مديريتي كليدي به شمار رود و جلسات الحاقي (همراه با صرف غذا و نوشيدني) به
شكلي پويا مورد حمايت قرار مي‌گيرند.<br>
ناگفته پيدا است كه هر كس بخواهد خود را برجسته‌تر از ساير اعضاي تيم نشان دهد يا
بكوشد از ساير همكاران، پلكاني براي ترقي خود بسازد، بازيكن خوبي در تيم به شمار
نخواهد رفت. لبه تيز رقابت را مي‌بايست به سوي تيم‌هاي رقيب نشانه رفت و نه به سوي
ساير اعضا و همكاران تيم؛ رقابت در استراليا چنين معنايي دارد.<br>
<br>
مردم استراليا<br>
يك نگاه به تركيب جمعيتي استراليا نشان مي‌دهد كه 63 درصد افراد مقيم استراليا
مهاجرند. البته خود استراليايي‌ها (كه Aussie يا Ozzy ناميده مي‌شود) هم خيلي قدمت
ندارند.<br>
در برخورد با استراليايي‌ها هم اصليت فرد تغييري در رفتارشان ايجاد نمي‌كند. آنها
رفتار خوبشان را با همه دارند. خيلي زود صميمي مي‌شوند، يك تعارف كوچك بكنيد به
خانه‌تان هم رفت و آمد مي‌كنند. خانواده برايشان مهم است. اهل گشت و گذار و لذت
بردن از زندگي هستند. پيرمردها و پيرزن‌هايشان اينقدر با انرژي هستند كه آدم تعجب
مي‌كند. بازنشسته‌هايشان به جاي نشستن در خانه و افسرده شدن، در جاهاي مختلف
داوطلبانه و بدون دريافت حقوق كار مي‌كنند.<br>
</p>

سبك‌هاي ارتباطي استراليايي‌ها
هر چند استراليا سرزميني چند زبانه است (آن بخش از جمعيت استراليا كه از ساير نوا