منبع: | raznamehportal.mihanblog.com/ | تاریخ انتشار: | 1391-09-26 |
نویسنده: | مهدی غلام زاده-حسابدار رسمی | مترجم: | |
چکیده: | |||
چرا مجمع حسابداران رسمی در اقلیت برگزار می شود؟ |
|||
چرا مجمع حسابداران رسمی در اقلیت برگزار می شود؟ این نوشته دغدغه شخصی حقیر است که در امتداد دغدغه بزرگانی که پایه گذار این حرفه در ایران محسوب می شوندطرح شده است واینکه چرا با وجود اعلام چند باره برگزاری مجمع چیزی در حدود 15% از حسابداران رسمی حضور می یابند( که ترکیب این درصد نیز مهم است که چند نفر شاغل وچند نفر غیر شاغل هستند) ونهایتا مجمع در هر تعداد بار سوم تشکیل خواهد شد ومجدد دیگران برای ما تصمیم خواهند گرفت.
بله استاد گلایه دارند که چرا حضوراندک است و تمامی زیر بنای تشکیل حرفه اعم از اساسنامه قبل وفعلی وآئئینامه تشکیل وتشخیص و... وهمچنین شوکهای حاصله منتج ازمصوبات وبخشنامه ها و...را بیان نمودند. واز اینکه چه نامردمی ها بر حسابداران رسمی گذشته است وهم اینکه حسابرسان مستقل مسوولیت بسیار مهمی را در مقابل؛ مردم، سهامداران، دولت، ذینفعان، در نظارت بر حفظ سرمایه و داراییهای این افراد در واحدهای اقتصادی و اظهارنظر نسبت به صحت و درستی گزارشگری مالی واحدهای اقتصادی به مردم و دولت دارند .ونیز اینکه اعضاء فعلی شورای عالی تمام سعی وهمت خود را در رفع مشکلات حسابداران رسمی به گوش مسولان رسانده اند وانچیزی که تغییر نکرده است رسم ورسوم مالوف بر پیکر این جامعه " غیر دولتی و غیرانتفاعی ومستقل و خود انتظام" توسط دیگران بوده است. استاد گرامی ما هم تمام گفته های شما را با جان می پذیریم که مسوولیت مهمی داریم اما معادل این مسوولیت چه چیز داریم؟(چه مادی وچه معنوی)وگفته اند که چه نامردمی ها بر حسابداران رسمی گذشته ولی نگفتند که در آینده احتمالا چه چیز هایی بر این نامردمی ها اضافه خواهد شد واگر اضافه شود از جامعه " غیر دولتی و غیرانتفاعی ومستقل و خود انتظام " چه خواهد ماند (شاید شیری بی دم واشکم ویال)و بگذریم از این نکته که پیشکسوتان دغدغه های متفاوتی نسبت به مسائل حرفه دارند تا جوانان حرفه (که عمدتا بین 35 الی 45 سال هستند) .لذا جهت نزدیک تر شدن به دیدگاهی که در پایان نتیجه گیری نموده ام، در ابتدای این نوشتار به نکاتی فهرست واردر خصوص مساله جاری جامعه که استاد مطرح نموده اند(متن گفتار :لزوم حضور در مجمع عمومی جامعه حسابداران رسمی) می پردازم(لازم به ذکر است که در سال1386 در روزنامه دنیای اقتصاد وسرمایه به تفصیل به موضوع چالش های حرفه حسابرسی در ایران برای اولین بارپرداخته ام) هر چند که اکثریت اعضاء جامعه خود به مشکلات واقفند اما ذکر مجدد آنها خالی از فایده نیست. در حال حاضر ما با دو مساله اساسی بیرونی وداخلی تاثیر گذار بر این عدم حضور در حرفه مواجه هستیم . الف)مسائل بیرونی : صحبت از مسائل بیرونی اجحافهایی است که از بیرون جامعه بر حسابداران رسمی می شود ونمونه هایی در ذیل ارائه می شود:
-1 واقعیت قضیه تشکیل جامعه ایجاد یک تشکل " غیر دولتی و غیرانتفاعی ومستقل و خود انتظام" بوده اما در حال حاضر، دولتی هستیم ومستقل نیستیم وانتفاعی عمل می کنیم(حتی برای اعضاء) بنابراین ظاهرا ما انتخاب می کنیم و تشکیلات توسط خود ما اداره می شود اما افرادی خارج از حرفه در حال سیاست گذاری وبرنامه ریزی برای کلیت حرفه هستند.(کسی ما را تحویل نمی گیرد.) -2 قرار بوده جامعه طبق ماده 2 اساسنامه از منافع اعضاء در قبال دیگر سازمانها حمایت کند اما به علت نبود ابزار اجرایی در بسیاری از موارد دیگران برای ما حکم بریده اند و ما دست بسته صرفا منتظر بوده ایم ببینیم چه پیش می آید وچگونه می توانیم سنگ هایی که توسط دیگران انداخته می شود در آوریم.این میشود که هیات هماهنگی در اقدامی هماهنگ انصراف می دهد وعطای حمایت از حسابداران رسمی را به لقای "شاید وقتی دیگر" می بخشد. -3 حسابداران رسمی ظاهرا قرار است در مقطعی فقط انتخاب کنند ولی در تمام مقاطع بعدی به انحاء مختلف پاسخگوباشند .در مقطعی نیز مجمع برای تصویب عملکرد حسابداران رسمی توسط خودشان تشکیل وتائید شود که کارشان را مطابق مقررات وقوانینی که دیگران برایشان تدوین کرده اند (ومشق شبشان را نوشته اند)بدون کم وکسر انجام داده اند.(چون ظاهرا کسی دیگری حریف حسابداران رسمی نیست مگر خودشان.) -4 قوانین ومقررات وبخشنامه ها قرار است از بیرون به جامعه تحمیل شود وحسابداران رسمی مثل بچه های کلاس اول باید مشقشان را خوب بنویسند وپرونده های حسابرسی با کیفیت نگهدای کنند ( با هرهزینه ای)که مورد عتاب ناظم ومعلم قرار نگیرند. -5 قرار نیست با تشکیل مجمع به حسابداران رسمی سودسهام پرداخت شود .حتی قبل از زمان حضور در مجمع با اس ام اس حق عضویت ها را به شماره حساب ... واریز نمائید ما را همراهی می کنند بنابراین انگیزه مادی نیز نمی تواند مسهل کننده حضور حسابداراران رسمی باشد.)هر چند ممکن است برخی ایراد بگیرند که این حرفها چیست جامعه مال خود شماست ما فقط جمع می شویم با یکدیگر دیدار کنیم وحال واحوال همدیگر را بپرسیم ولذا نباید انتظار مادی از این تشکیلات داشت چون غیر انتفاعی هستیم و سودی نیز کسب نمی کنیم.اما باید نشان دهیم که مستقل هستیم) -6 قرار نیست اموال ودارائیهای تشکیلاتی که با حق عضویت اعضاء شکل گرفته در پایان ماموریت خود (که ممکن است عنقریب یا بعدها باشد) بین حسابداران رسمی تقسیم شود.ولذا در آینده این سرمایه ای را که اعضاء فراهم اورده اند به نهادی علمی وفرهنگی(که احتمالا دانشگاه پیام نور است)بدون اخذ نظر ورای آنها واگذار خواهد شد.(فقط شما حق رای دارید بقیه امور را به ما بسپارید وهر چند سال یکبار مجددا شما را صدا خواهیم زد) -7استاد می فرمایند ما الزاما باید شرکت کنیم.ظاهرا همین را کم داشتیم که حضور اعضاء در مجمع را الزامی کنیم وبا صحبت های پر طمطراق دموکراسی وحق رای و ... اعضاء را به حضور در مجمع ترغیب کنیم.واگر حضور به هم نرسانید نمره منفی به انها بدهیم واحتمالا تعلیق و توبیخ برایشان در نظر بگیریم و اگر تاکنون به فکرمان خطور نکرده که چنین کاری کنیم در غالب مصوبه شورای عالی این امر خطیر را به سر انجام برسانیم ویا پیشنهاد اصلاح ان را به وزیر برای اساسنامه بعدی (که ان را نیز آنها خواهند نوشت) ارائه نمائیم.(پر واضح اینکه کسانی علاقمند به حضور در این مجمع هستند که احتمالا علاقمند به عضویت در شورای عالی جامعه باشند(که موسسات بزرگ از این جمله اند) و موسسات کوچک نفعی در این برگزاری جز انتخاب آزاد وحق رای نخواهند داشت).پس حسابداران محترم رسمی "بشتابید که وقت مجمع شد دگربار" 8 -قرار نیست که بانکها وموسسات اعتباری حداقل مانند پزشکان و وکلا ومهندسان برای حسابداران رسمی نیز اعتباری ناچیز قائل شوند ودر صورتی که حسابدار رسمی نیازمندی پیدا شد(هر چند که حسابداران رسمی همه ثروتمند هستند وبه این مبالغ ناچیز بانکها که به پشتوانه وثائق و...ارائه می شود هیچ گاه نیازی پیدا نمی کنند) بتواند با ارائه درخواست تسهیلات, با توجه به اعتباری که به همه گزارشات رسمی کشور می بخشد, بتواند اعتبار اندکی نیز در یافت کند. 9-قرار نیست قوانین شهرداری واحیانا امکن در خصوص امکان فعالیت در واحد های مسکونی (همچنان که برای وکلا و مهندسین مشاور و پزشکان این امکان وجود دارد) برای حسابداران رسمی نیز فراهم شود .چرا که حسابداران رسمی با وجود اینکه به تمام گزارشات کشوری اعتبار می بخشند ویک حرفه محسوب می شوند اما فعالیت هاشان بیشتر جنبه تجاری دارد و برای ساکنین یک مجتمع نیز می توانند مشکلات درست کنند اما وکلا وپزشکان ومهندسین کلا فرق می کنند. -10وبسیار ناگفته های دیگر.... الف)مسائل درونی : صحبت از مسائل درونی اجحافهایی است که از بیرون جامعه بر حسابداران رسمی می شود ونمونه هایی در ذیل ارائه می شود: -1 قرار نیست جامعه از محل دریافت حق عضویت ها، که رقم قابل توجهی طی 10 سال گذشته را شامل می شود، کلاسهای آموزشی رایگان برای حسابداران رسمی برگزار کنیم.بالعکس ، باید آنها را الزام به شرکت در کلاسهای آموزشی پولی کنیم وخط ونشان برای آنها نیز بکشیم که در صورت عدم حضور امتیازی کسب نخواهید کرد. -2 قرار نیست کار گروهها به صورت دوره ای بین افراد مختلف حرفه توزیع شود .درست است ما برای اعضاء به صورت یکسان احترام قائلیم و در سایت نیز ذکر می کنیم که هر کسی علاقمند به مشارکت در کارهای جامعه است(چه اموزش /چه کارگروه و..) درخواست خود را به جامعه ارسال نماید .اما واقعیت امر توصیه شده ها را انتخاب می کنیم وآنها را برای قدمهای بعدی انتخاباتی بزرگ می کنیم ودر گروه خود راه می دهیم و چه بسیارند از اعضاء جامعه که با خوش بینی وساده دلی قدم در راه ارسال درخواست نهاده اند ولیکن نتیجه ای در یافت نکرده اند . -3 قرار نیست حسابداران رسمی جوان را(بین 35 الی45 سال) علی الرغم چندین سال کار مداوم حرفه ای و شرکت در آزمون های حرفه ای سخت به راحتی کارت بدهیم وبگوئیم از هم اکنون آزادید که موسسه بزنید وخدمات حرفه ای انجام دهید و باید دست وپای انها را به طرق مختلف بست به طوری که نفس نتوانند بکشند و به کارمندی رضایت دهند.از طرفی قرار بر این است که مدیران دستگاههای اجرایی که حداقل 10 سال در ارتباط با امور حسابرسی و مالی دارند بدون آزمون حسابدار رسمی کنیم وفاتحه حرفه را بخوانیم.(ظاهرا با موضوعی پارادوکسی مواجه هستیم مثلا حرفه پزشکی حتما باید مدرک پزشکی طرف داشته باشد اما در حرفه حسابرسی هر مدرکی وبه صرف داشتن سابقه اجرایی در امور مالی وحسابداری قابل پذیرش است وکافی است مدارک ومستنداتی مبنی بر مدیر بودن واشتغال داشتن در امور حسابداری وحسابرسی نشان دهید) واین حسابدار رسمی های دولتی نیز احتمالا قرار است حسابرس گروه آریا و سایر سازمانهای دولتی(مثلا بانک صادرات ویا ملی) شوند. -4وبسیاری از ناگفته های دیگر.... ودر کل همکاران حرفه ای بپذیرید که ما "تحقیر شده ایم" یا توسط هم حرفه ای ها ویا توسط دیگران وطبیعی بود که این تحقیر مداوم تاثیر خود را بر روی حسابداران رسمی می گذاشت .شاید لازم است تا فرصت دیر نشده از مسیر برگردیم.وبدانیم که "پشت کوهها شهری است که در آن پنجره ها رو به تجلی باز است"
|