الف

1390-02-25

9 خطری که اقتصاد جهان را با بحران مواجه می کند


به گزارش الف به نقل از بیزنس تایمز، در بازارهای مالی و همچنین سیاستهای مالی- پولی دولتها، جهان اتفاقات مختلفی را در سه سال اخیر تجربه کرده و بزرگترین بحران مالی از زمان جنگ جهانی دوم را پشت سر گذاشته است اما شرایط اقتصاد جهان همچنان بسیار متزلزل است. برخی از اقتصاددانان حتی معتقدند که روند بهبودی شرایط اقتصادی جهان یک روند کاذب است که در ظاهر ممکن است آرام و مثبت باشد اما در باطن می تواند در آن واحد کل اقتصاد جهان را با رکود جدی مواجه کند. به علاوه اینکه سیاست‌های دولتها از جمله طرحهای سختگیرانه برای مقابله با بحران مالی و کاهش کسری بودجه نتوانسته شرایط اقتصاد جهان را تثبیت کند. به رغم اعلام نهادهای مختلف در مورد حرکت رو به جلو روند بهبودی شرایط اقتصاد جهان، بسیاری از کارشناسان در مورد تاثیرات بالقوه سیاستهای اقتصادی کشورها در آینده نگران هستند. موضوع مهم در سال 2011 این است که تحولات سیاسی در این سال شک و تردیدها را در مورد آینده اقتصاد جهان افزایش داده است. در سال 2011 تاکنون شاهد یکی از بی ثبات ترین مقاطع جهان طی چند سال اخیر بوده‌ایم.

اکنون به 9 خطری که می تواند اقتصاد جهان را در مقطع زمانی پر از شک و تردید سال 2011 با شوک جدید روبرو کند، اشاره می کنیم:

1. تحولات خاورمیانه و شمال آفریقا

خطر در دو منطقه ذکر شده این است که اگر در کشورهایی همچون امارات یا عربستان که تولیدکننده نفت هستند تحولاتی همچون مصر و تونس رخ دهد، در توزیع نفت جهان اختلال جدی ایجاد می شود. اگر در کشورهایی همچون عربستان ناآرامی‌های جدی رخ دهد، نفت به بیش از 200 دلار در هر بشکه خواهد رسید و این موضوع ضربه مُهلکی به اقتصاد آمریکا و چین وارد می کند.

2. بهای مواد غذایی

بهای مواد غذایی به دلیل بلایای طبیعی به طور چشمگیری در ماههای اخیر افزایش یافته است. این خطر وجود دارد که بهای بالای مواد غذایی باعث ایجاد بی ثباتی در بازارهای در حال توسعه و همچنین جوامع مختلف شود.

3. کسری بودجه دولت آمریکا

جمهوری خواهان و دموکرات ها در حال حاضر عملا در مورد کسری بودجه آمریکا در نزاع به سر می برند. این نگرانی وجود دارد که عدم اتخاذ سیاستهای سازنده از سوی دولت اوباما باعث شود نه تنها اقتصاد آمریکا بلکه کل اقتصاد جهان رکود بزرگ جدیدی را تجربه کند.

4. بحران بدهی و کسری بودجه اروپا

پیشتر رهبران اروپا بحران بدهی و کسری بودجه در منطقه یورو را جدی نگرفتند که این موضوع باعث گسترش این بحران در کشورهای بیشتری در اروپا شده است. ادامه بحران بدهی و کسری بودجه در اروپا نه تنها اقتصاد اروپا بلکه اقتصاد جهان را با بحران مالی جدیدی روبرو خواهد کرد این در حالی است که به دنبال این بحران، ارزش یورو نیز به طور سرسام آوری کاهش می یابد و اقتصاد اروپا عملا فلج می شود.

5. بازار نامساعد مسکن در آمریکا

بازار مسکن در آمریکا نه تنها بهبود نیافته بلکه هر روز در حال وخیم‌تر شدن است. ادامه این روند ابتدا تاثیر جدی بر اقتصاد آمریکا و در ادامه بر اقتصاد جهان خواهد داشت.

6. تورم در چین و برخی کشورهای در حال توسعه

چین در زمان بحران مالی در جهان حتی رشد اقتصادی را تجربه کرد اما اکنون افزایش تورم در این کشور یک از مهمترین چالش‌های این کشور محسوب می شود. در برخی کشورهای آسیایی و در حال توسعه افزایش تورم مقامات کشورها را در مورد روند بهبودی شرایط اقتصادی جهان نگران کرده است. به همین دلیل دولت پکن سیاست‌های سختگیرانه‌ای را برای مهار تورم اتخاد کرده که این خود پیامدهای منفی به همراه خواهد داشت. نگرانی دیگر اقتصاددانان این است که اگر به دلیل افزایش تورم در چین، رشد اقتصادی این کشور متوقف و یا حتی کاهش یابد، این اتفاق در اقتصاد جهان تاثیر می گذارد چون عملا موتور رشد اقتصادی جهان خاموش خواهد شد.

7. اختلال در روند اقتصاد چین و افزایش تنش میان چین- آمریکا

اگر در روند اقتصاد چین اختلال ایجاد شود و یا اگر به واسطه تنش‌ها میان آمریکا- چین، بخش تولید اقتصاد جهان با مشکلات جدی روبرو شود آنگاه است که می توان وقوع بحران دیگری را در اقتصاد جهان پیش‌بینی کرد.

8. افزایش فعالیتهای تروریستی هزینه‌های مقابله با تروریسم را افزایش دهد

اگر مواضع گروههای تروریستی همچون القاعده یا طالبان تثبیت شود، قطعا شاهد افزایش فعالیتهای تروریستی در جهان خواهیم بود که در نتیجه اقدمات و هزینه های کشورهای جهان برای مقابله با تروریسم بیشتر می شود. حال در این مقطع زمانی که کشورها با بحران بدهی و کسری بودجه روبرو هستند، افزایش هزینه‌های نظامی می تواند کمر دولتها را بشکند.

9. ادامه نگرانی‌ از عدم اتخاذ سیاستهای اقتصادی سازنده توسط دولتها

بسیاری از کارشناسان معتقدند که برخی از رهبران کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه هشدارها در مورد احتمال بروز بحران اقتصادی دیگر را جدی نمی گیرند به همین دلیل در راستای اتخاذ سیاستهای سازنده و کارآمد گام بر نمی دارند که این برای آینده اقتصاد دنیا چشم‌انداز روشنی را به تصویر نمی‌کشد. همکاری‌های اقتصادی کشورهای جهان نیز در سطح مطلوبی قرار ندارد تا این نوع بحران‌ها با همکاری قاطع دولتها حل‌و‌فصل شود.