دعوت به اقتصادخوانی-جهان کامل نیست (2)

منبع: دنیای اقتصاد تاریخ انتشار: 1390-02-22
نویسنده: مترجم: جعفر خیرخواهان
چکیده:

ما در جهان ناقصی زندگی می‌کنیم. پس لابد حیرت کرده‌اید چگونه می‌توانم سازوکار قیمت را چنین ابزار باشکوهی توصیف کنم. پاسخ این است که آنچه تا اینجا توصیف کردم سازوکار قیمت در جهان واقع نیست، بلکه مدل ایده‌آلی است که فقط در چند بازار اگر وجود داشته باشد پیدا می‌شود. حالا می‌خواهیم به سازوکار قیمت واقعی نگاه کنیم که با این دنیای ایده‌آل تفاوت دارد. (در فصول بعدی به اختلالات ناشی از مساله کارفرما- کارگزار و محدودیت‌های حقوق مالکیت می‌پردازیم.)


خودبزرگنمايي، حسادت و كالاهاي تشخصی
نوع خاصی پيامد بيروني داريم كه از حسادت برمي‌خيزد. اگر شما ماشين لوكسي بخريد يا خدا را چه ديديم كتاب پرفروشی بنويسيد، بعید نیست که همتایان شما احساس حسادت کرده و بنابراين وضعشان بدتر شود.

كسي شايد پاسخ دهد چون حسادت احساس بي‌ارزشي است، هنگام سرجمع‌كردن رفاه جامعه، بايد آن را ناديده بگيريم و نبايد با دندان قروچه كردن ديگران، به مثابه پيامد بيروني منفي به موفقيت برنده نگاه شود، اما از آنجا كه محركه احساس برتري یافتن به ديگران بسيار رايج است، هر اندازه بيشتر اخلاق‌گرايان آن را كوچك بشمارند، اصلا مطمئن نيستم كه اقتصاددانان هنگام نیاز به قضاوت اخلاقي، نقش حسادت را فراموش کنند. با اين همه، اقتصاددانان جريان اصلي، به تفكيك بين آنچه عمدتا كالاي تشخصي یا حیثیتی كه براي «مصرف نمايشي» استفاده مي‌شود و ساير كالاها توجه اندكي (نه خيلي اندك) مي‌كنند.
جدي گرفتن حسادت، دلالت ناراحت كننده‌اي دارد. حالت افراطي و كاملا قابل تاملي را در نظر بگيريد كه همه توليد اضافي براي مصرف نمايشي استفاده شود و سپس فرض قطعا قوي ديگري را مي‌كنيم كه برخلاف آخرين يافته‌ها در مطالعات خوشبختي- لذتي كه خريدار كالاي تشخصي از جلو افتادن نسبت به همتایان خود كسب مي‌كند دقيقا برابر با رنجشي است كه اين همتایان مشتركا تجربه مي‌كنند. در آن حالت، پيشرفت اقتصادي كه GDP نشان مي‌دهد صرفا يك توهم است.
دلالت عادي‌تر از نقش كالاهاي تشخصی اين است كه بايد از مصرف كالاهايي كه در آنها مصرف نمايشي سهم نامتناسبي دارد، جلوگيري کرد. اگر به خاطر نابساماني اداري، سوء تخصيص منابع و نابرابري‌هايي كه مالیات بوجود مي‌آورد نبود، ماليات بر كالاهاي لوكس بايد نقش برجسته‌اي در نظام مالياتي ما بازي مي‌كرد. به همين ترتيب، چون خودنمايي كردن در برابر دوست و آشنا با پس‌اندازهايي كه جمع كرده‌ايد سخت‌تر از طلا و جواهرتان است، شايد دفاعي در دادن يارانه به پس‌اندازها باشد كه ماليات بر مصرف را به جاي ماليات بر درآمد وضع كنيم و اگر نظام مالياتي، مردم را از كار كردن باز داشته و ترغيب به فراغت بيشتر كند «شايد» كه بد هم نباشد، اما استدلال‌هاي مخالف هم وجود دارد. نخست اگر شما سخت‌تر كار كنيد، در عوض دريافت كالاها و خدمات ديگران، خدمات بيشتري عرضه مي‌داريد و وضع بقيه را بهتر مي‌كنيد. دوم اينكه با پرداخت بيشتر ماليات بر درآمد به سايرين نفع مي‌رسانيد. سوم اگر كمتر كار كنيد و بيشتر فراغت داشته باشيد، احتمال دارد «كالاهاي» جايگاهي مثل تخصص‌هاي هنري كسب كنيد كه در رقابت با جايگاه، تخصص سايرين را بي‌ارزش مي‌سازد.
اگر ما اين استدلال‌هاي مخالف را مهم ندانيم، دلالت كلي‌تري از غلبه كالاهاي تشخصي و حسادت بيرون مي‌آيد. اين كه هدف بايد توزيع برابرتر درآمد باشد، به رغم اثرات منفي که بر انگيزه‌ها دارد . اگر نابرابري عمدتا منجر به خودپسندي شود، حتي بر استدلال حقوق طبيعي عليه بازتوزيع، يعني اينكه مردم مستحق دريافت آنچه توليد مي‌كنند هستند، دست‌كم تا حدودي خدشه وارد می‌شود، هر چند كه واقعا ابطال نمي‌شود، اما همانطور كه اغلب مصداق پيدا مي‌كند، يك «از طرف ديگر» وجود دارد. اهمیت حسادت و خودپسندي را نيز مي‌توان در دفاع از توزيع درآمد كاملا نابرابر استفاده كرد. در سطح ابتدايي مي‌توان ادعا كرد مخالفت با نابرابري درآمد عمدتا بر پايه حسادت است و همانطور كه بحث كرديم به چنين مخالفتي نبايد خيلي بها داد. در سطح ظريف‌تر قضيه، مي‌توان استدلال كرد كه اگر اشتياق به احساس برتري كردن چنان نيروي قدرتمندي است، پس بهتر است كه آن را به سمت پيشي گرفتن از ديگران در تصاحب كالاهاي مادي هدايت كنيم تا در تصاحب قدرت سياسي. نخير، اين قشقرق محافظه‌كاران كهن نيست. كينز پرنفوذترين اقتصاددان ليبرال دست‌كم طی دويست سال گذشته، اين مطلب را بيان كرد. آنطور كه دكتر جانسون گفته است: «كمتر روشي به غير از پول دادن به انسان‌ها یافت می‌شود که بتوان از این ساده‌لوحانه‌تر به كارشان گرفت.»

پيامدهاي بيروني مطلوب و خواستني
اين طور نيست كه همه پيامدهاي بيروني نامطلوب باشند. باغ زيبايي كه درختكاري كرديد و همسايگانتان و نيز پرندگان محلي از آن لذت مي‌برند پيامد بيروني مطلوب است و به همين ترتيب ساخت فروشگاه بزرگ كه ارزش زمين پاركينگ مجاور آن را بالا مي‌برد، يك نوع ويژه پيامد بيروني مطلوب اثر شبكه‌اي است: براي مثال هر چه افراد بيشتري در اينترنت باشند، ارزش اينترنت براي كساني كه قبلا در آن بودند بيشتر مي‌شود. از آنجا كه هر چيزي كه ارزش چيز ديگري را در اقتصاد بالا مي‌برد بدون اينكه هزينه‌اش را كامل بگيرد پيامد بيروني مطلوب است، پيامدهاي بيروني مطلوب مي‌توانند به اندازه پيامدهاي بيروني منفي مهم بوده يا حتي مهم‌تر باشند. (شايد كه ما درباره آنها كمتر شنيديم چون گرايش به شكايت كردن قوي‌تر از گرايش به تشكر كردن است.) و دقيقا همانطور كه بازار تمايل دارد مقدار زيادي كالاهاي با پيامد بيروني منفي توليد مي‌كند، تمايل به توليد بسيار كمتر كالاهاي با پيامدهاي بيروني مثبت دارد. حكايت از اينكه بايد به آنها يارانه داد، اما مشكلي وجود دارد: دولت تخصيص‌دهنده كارآي يارانه‌ها نيست، به خصوص پس از اينكه لابي‌گرها كار خودشان را مي‌كنند.
اما تنظيم پيامدهاي بيروني به شكل‌هاي بسياري در مي‌آيد. در بيشتر طرح‌هاي توسعه مسكن جديد در آمريكا، انجمن‌هاي محلات لازم مي‌سازند همه ساكنان كف و سقف تلاش‌هاي خود در مراقبت از زمين چمن را حفظ نمايند. در اين حالت پيامدهاي بيروني مثبت و منفي به علت باغباني جذاب يا ملك پوشيده از علف هرز، به نفع يك منظره يكسان ممنوع شده است.
حالت افراطي پيامدهاي بيروني مثبت: كالاهاي عمومي
كالاهاي عمومي چيزهايي هستند كه اگر در دسترس يك شخص قرار بگيرند، به ديگران نيز نفع مي‌رسانند، بدون اينكه شخص اول وضع رفاهي‌اش بدتر شود یا بدون هيچ هزينه اضافي كه بر توليدكننده تحميل شود. براي مثال، هنگامي كه برنامه‌هاي تلويزيوني تماشا مي‌كنيد جلوي تماشا كردن ديگران را نمي‌گيريد يا هزينه‌اي بر ايستگاه تلويزيوني وارد نمي‌كنيد؛ بنابراين پول گرفتن از شما بابت تماشاي برنامه‌ها عمل ناكارآيي است. فرض كنيم اشتراک ماهانه تلويزيون كابلي 40 دلار باشد و شما مشترك نشديد، چون ارزش آن براي شما 30 دلار است. به اين ترتيب اقتصاد 30 دلار ارزش خدمات مفيد را از دست مي‌دهد كه ارائه كردنشان هيچ هزينه‌اي نداشت، اما بنگاه‌ها نمي‌توانند قيمت صفر بگيرند و به كاسبي ادامه دهند؛ بنابراين دليلي براي حضور دولت در ارائه كالاهاي عمومي يا يارانه‌دهي به توليد آنها توسط توليدكننده خصوصي پيدا مي‌شود، اما منظور افزايش ماليات‌ها است كه به تنهايي ناكارآيي ايجاد مي‌كند و براي ماليات‌دهندگاني كه هيچ لذتي از اين كالاهاي عمومي نمي‌برند نيز ناعادلانه است.
آنچه «كالاي عمومي خالص» ناميده مي‌شود نيز داريم. اينجا نه فقط مي‌توان كالا يا خدمت را بدون هيچ هزينه‌اي در دسترس ديگران گذاشت، بلكه هيچ روش فني عملي وجود ندارد كه كساني را كه پولي نمي‌دهند مستثنا و جدا ساخت، به‌طوري كه هر بنگاهي كه مي‌خواهد آنها را عرضه كند موفق به انجامش نمي‌شود. كالاي عمومي خالص اصولا اگر عرضه شود بايد توسط دولت عرضه يا يارانه داده شود كه با استفاده از قدرت پليسي خود مي‌تواند هر كسي شامل غيراستفاده‌كنندگان را مجبور كند ماليات بدهند. مخارج دفاع ملي يك مثال آشكار است.
هر از گاهي ما متكي بر حس انصاف مشتري هستيم تا مبلغ پيشنهادي را بپردازد، اما هميشه سواري‌كننده‌هاي مجاني وجود دارند كه پولي نمي‌دهند. به تازگي بارگذاري موسيقي حق تکثیردار اين مشكل را به رو آورده است. آنهايي كه مي‌خواهند آهنگ بارگذاري كنند استدلال مي‌كنند چون در هر صورت قصد خريد لوح فشرده ندارند، هيچ‌كس از بارگذاري آنها ضرر نخواهد كرد. بدبختانه هيچ راهي براي مالك موسيقي حق تکثیردار در تفکیک گذاشتن بين اين افراد و آنهايي كه- اگر نتوانند كالا را رايگان به‌دست آورند- حاضر به پول دادن هستند، وجود ندارد.
با توجه به بزرگ‌تر شدن سهم صنعت اطلاعاتي از كل اقتصاد، مساله كالاي عمومي سرانجام آنقدر مهم مي‌شود كه ديگر به صورت تعديلي كوچك در اين گزاره كه سازوكار قيمت تخصيص تقريبا بهينه منابع را فراهم مي‌كند ديده نخواهد شد. شايد ما مجبور به بسط تئوري‌ها و نهادهاي اقتصادي جديد بشويم، اما چنين پيش‌بيني بلندمدتي دشوار است پس موضوع بحث را تغيير مي‌دهيم.

6- هزينه‌هاي كاهنده
حالتي را در نظر بگيريد كه توليد بنگاه هر اندازه بيشتر باشد هزينه نهايي آن كمتر می‌شود: يعني صرفه‌هاي مقياس داريم. اگر بنگاه محصول خود را در هزينه پايين آخرين واحد توليد بفروشد، در همه واحدهاي خود متحمل زيان شده و ورشكست مي‌شود، اما اگر قيمت بالاتري تعيين كند، برخي مصرف‌كنندگان كه مايل به پرداخت هزينه نهايي اما نه قيمتي هستند كه بنگاه وضع مي‌كند، از خريد محصول دست مي‌كشند، به‌طوري كه اقتصاد چيزي را از دست مي‌دهد كه هزينه آن مثلا 3 دلار است، اما 4 دلار براي جامعه ارزش دارد و ناكارآيي آشكاري است. در چنين صنعتي كه هزينه‌هاي نهايي با افزايش توليد كاهش مي‌يابد، بزرگ‌ترين بنگاه مي‌تواند ساير بنگاه‌ها را از كسب و كار خارج كرده و از سود انحصاري برخوردار شود.

7- برخي عوامل محدودكننده تجارت
دليل ديگر اينكه چرا بازارهاي واقعي، تناظري با تصوير درخشان از اقتصاد بازار كه در بخش پیشین توصيف كرديم، ندارد؛ اين است كه برخي بازارهاي فرضي بسيار پرمنفعت وجود ندارند، به‌طوري كه برخي معاملات عملي نيست. براي مثال شما معمولا قادر به فروش طلب بر حقوق سال آينده خود نيستید؛ بنابراين خود را در برابر خطر كاهش بسيار زياد حقوقتان بيمه مي‌كنيد. يك دليل آن مساله اطلاعات نامتقارن است. اين احتمال هست كه اطلاعات شما درباره حقوق آينده خود، بيشتر از يك خريدار بالقوه باشد. فرض مي‌كنيم شما که در حال حاضر 200 هزاردلار در سال به دست مي‌آوريد، پيشنهاد فروش حقوق سال بعد خود را به من به مبلغ 100 هزار دلار مي‌دهيد. من قبل از اينكه سريع معامله را بپذيرم از خودم مي‌پرسم چرا شما چنين پيشنهاد خوب روشني را به من كرديد و آيا شما چيزي مي‌دانيد كه من نمي‌دانم، از اين قبيل كه احتمال دارد سال بعد اخراج شويد؛ بنابراين حتي كساني كه مطمئن هستند سال بعد 200 هزار دلار به دست مي‌آورند قادر به فروش قرارداد براي اين حقوق 200 هزار دلاري نيستند. مگر اينكه تخفيف زيادي بدهند تا جبران اين احتمال بشود كه سال بعد درآمد بسيار كمتري خواهند داشت، اما اگر آنها بتوانند ادعا بر حقوق سال آينده خود را به مبلغ مثلا 50 هزار دلار بفروشند، بعيد است اين كار را بكنند اگر انتظار داشته باشند حقوقشان در سال بعد بسيار بالاتر از اينها است و از آنجا كه شما آن را مي‌دانيد، حتي 50 هزار دلار پيشنهاد نمي‌دهيد. منظور اين نيست كه در شرايطي كه يك طرف بيشتر از طرف ديگر مي‌داند، تجارت اصلا شكل نمي‌گيرد؛ بازار براي خودروي دست‌دوم وجود دارد، اما ريسك انتقال یافته به خريدار، قيمت را پايين مي‌آورد؛ بنابراين مبلغ عرضه شده و بنابراين حجم معاملات را كاهش مي‌دهد.
خوشبختانه با علامت‌دهي مي‌توان اثر اطلاعات نامتقارن كه جلوي معاملات را مي‌گيرد كاهش داد. اگر يك دانشجو مي‌خواهد كارفرمای آتي خود را متقاعد سازد كه وي بسيار باهوش است، گفتن كافي نيست، بلكه كسب نمره عالي در دروس پيشرفته رياضي، فيزيك و فلسفه لازم است حتي اگر در آن شغل خاص هیچ نيازي به دانستن اين موضوعات نباشد. به همين ترتيب، پيشنهاد تضمین پس دادن تمام پول ممكن است فروش را قطعي كند. با اين شيوه، مشتري ناراضي امكان تلافي كردن پيدا مي‌كند. يك هتل كه بخشي از هتل‌هاي زنجيره‌اي است، كيفيت را علامت مي‌دهد و در نتيجه مشتريان را جذب مي‌كند، چون كه اگر رضايت‌بخش نباشد با دوري كردن از آن زنجيره در آينده تلافي مي‌كنيد و زنجيره اين را مي‌داند، اما در جايي كه علامت‌دهي اثربخش نه عملي و نه ارزان است، بيشتر معاملات در غير اين‌صورت سودآور صورت نمي‌گيرد و حتي وقتي علامت‌دهي شدني است، احتمال پرهزينه يا پردردسر بودن آن است.
عامل بعدي كه تجارت را محدود مي‌كند اقتصاددان‌ها «كژمنشي» مي‌نامند، اين واقعيت كه خود قرارداد به شما انگيزه مي‌دهد تا رفتارتان را به شيوه غيرمنصفانه براي طرف ديگر تغيير دهيد. اگر من خودرو خود را در برابر دزدي بيمه كنم، احتمال كمتري دارد آن را قفل كنم؛ اگر بيمه عمر بخرم انگيزه بیشتری براي سيگار كشيدن دارم. در سال 2008 وقتي بانك مركزي دخالت كرد تا جلوي ورشكسته شدن بيراسترنز را بگيرد، كژمنشي ايجاد كرد چون به كساني كه اوراق قرضه صادره چنين بانك‌هاي سرمايه‌گذاري بزرگ را مي‌خرند يا به آنها وام مي‌دهند، دلايل خوبي دارند كه فكر كنند بانك مركزي دوباره آنها را نجات خواهد داد اگر بانك‌هاي سرمايه‌گذاري بزرگ در آينده ورشكست شوند. بنابراين آنها انگيزه اندكي دارند تا ريسك را به دقت برآورد كنند يا نرخ بهره‌اي كه مبلغي براي ريسك در نظر مي‌گيرد را تغيير دهند.
تهيه قراردادهاي مفصل، هر چند با صرف هزينه چشمگير، تا حدودي مي‌تواند ما را در برابر كژمنشي حفاظت کند، اما معمولا مشكل يا ناممكن است اطمينان کافي به وام‌دهنده بالقوه داد كه ما قادر به بازپرداخت هستيم هر چند كه خودمان مي‌دانيم قادر به پرداخت هستيم (اطلاعات نامتقارن) يا كه چون نمي‌توانيم وام‌دهندگان را متقاعد كنيم كوشش كافي به عمل مي‌آوريم (كژمنشي) و اگر سعي در ارائه نرخ بهره بسيار بالا داشته باشيم تا چنين ريسك‌هايي را خنثي كنيم، نتيجه نخواهد داد، چ



ارسال محتوا به دوستان نظرات خود را در رازنامه ثبت کنید                به اشتراک گذاری محتوا در فیسبوک به اشتراک گذاری محتوا در گوگل پلاس به اشتراک گذاری محتوا در لینکدین به اشتراک گذاری محتوا در توی تر

مشخصات ثبت اطلاعات

مدیریت رازنامه

مدیریت رازنامه

تاریخ ثبت:
1390/02/22
بروزرسانی:
1390/02/22
آخرین مشاهده:
1403/09/28

نظرات و پیشنهادات


دریافت آخرین اطلاعات رازنامه
با ثبت پست الکترونیکی خود و یا دوستان خود همیشه از آخرین اطلاعات سایت آگاه شوید.

دریافت آخرین اطلاعات رازنامه

پرسش ها و پاسخ ها

    با عرض سلام و خسته نباشید در صورتی شرکتی به عنوان اسپانسر با ما مشغول فعالیت باشد از نظر اداره مالیاتی پول های واریزی از طرف اسپانسر به چه صورت شناسایی میشود ؟ آیا معاف از مالیات است؟

    علیرضا سربی Alirezasorbi
    علیرضا سربی Alirezasorbi  ( حسابداری ، حسابرسی ، قوانین پایانه ها و سامانه مودیان ، کار ، تامین اجتماعی ، مالیات ها ، تجارت و حسابداری بهای تمام شده )

    باسلام من کاردان دامپزشکم باشراکت مرغداری خریدیم مرغدار نمونه کشور شدم سرم کلاه گذاشتن مرغداری رو فروختن .میخوام کار شروع کنم نمیدونم چیکار باید بکنم.از مردم فراری شدم میترسم با هر کس کار کنم سرم کلاه

    علیرضا سربی Alirezasorbi
    علیرضا سربی Alirezasorbi  ( حسابداری ، حسابرسی ، قوانین پایانه ها و سامانه مودیان ، کار ، تامین اجتماعی ، مالیات ها ، تجارت و حسابداری بهای تمام شده )

    سلام،وقت بخیر زمانی که لیست تعدیل حقوق تهیه می گردد و حقوق و عیدی از مالیات معاف می گردند در سیستم حسابداری چطور باید مالیات حقوق را کسر کرد متشکرم

    احمد نورمحمدی
    احمد نورمحمدی  ( راهبری سیستم های حسابداری - مالیاتی مشاور مالی مالیاتی شرکت های دانش بنیان )

    سلام وقت بخیر من دوتا حساب دارم به نام پیش دریافت عوارض و ارزش فزوده و پیش پرداخت عوارض و ارزش افزود موقع پرداخت ارزش افزوده و عوارض چطوری سند بزنم و این که چرا تفاوت ارزش افزوده خرید من و ارزش ا

    مانوئیل یوحنائی
    مانوئیل یوحنائی ( حسابداری مالی و مالیاتی -حسابداری صنعتی - حسابرسی - حسابرسی داخلی  )

    سلام ، وقت بخیر نحوه سند زدن پرداختی بیمه تامین اجتماعی به چه صورته ؟ بدون این که تو لیست حقوق و دستمزد بیام ه صورت جداگانه چطوری ثبت بزنم؟

    احمد نورمحمدی
    احمد نورمحمدی  ( راهبری سیستم های حسابداری - مالیاتی مشاور مالی مالیاتی شرکت های دانش بنیان )

    سلام به مشاور محترم من تازه دیپلم در رشته حسابداری گرفته ام نمی دانم به تحصیل در دانشگاه ادامه دهم یا خیر ؟ با توجه به اینکه بیکاری در مقطع دانش آموختگان عال زیاد است چه کنم ؟ لطفا" رهنمایی بفرمائید

    عیسی ذوقی
    عیسی ذوقی ( مشاور بازرگانی، مالی ومالیاتی  )

    سلام و وقت بخیر برای استارت آپ ها و کسب و کارهای الکترونیک آیا معافیت مالیاتی وجود دارد؟ در صورت تایید، نحوه استفاده از معافیت چگونه است؟

    علیرضا سربی Alirezasorbi
    علیرضا سربی Alirezasorbi  ( حسابداری ، حسابرسی ، قوانین پایانه ها و سامانه مودیان ، کار ، تامین اجتماعی ، مالیات ها ، تجارت و حسابداری بهای تمام شده )

    با سلام خدمت جنابعالی چنانچه پروانه بهره برداری کارگاه یا کارخانه ای که در شهرک صنعتی به نام فرد باشد ولی همین شخص مدیرعامل شرکتی باشد که در همان کارگاه مشغول تولید است و برای آن شرکت دفاتر قانونی تهی

    علیرضا سربی Alirezasorbi
    علیرضا سربی Alirezasorbi  ( حسابداری ، حسابرسی ، قوانین پایانه ها و سامانه مودیان ، کار ، تامین اجتماعی ، مالیات ها ، تجارت و حسابداری بهای تمام شده )

    سلام و وقت بخیر برای استارت آپ ها و کسب و کارهای الکترونیک آیا معافیت مالیاتی وجود دارد؟ در صورت تایید، نحوه استفاده از معافیت چگونه است؟

    علیرضا سربی Alirezasorbi
    علیرضا سربی Alirezasorbi  ( حسابداری ، حسابرسی ، قوانین پایانه ها و سامانه مودیان ، کار ، تامین اجتماعی ، مالیات ها ، تجارت و حسابداری بهای تمام شده )

    با سلام خدمت استاد محترم برای آموزش کارکنان در دوره آموزشی اکسل در حسابداری میخواستم ببینم چطوری باید با شما هماهنگی کنیم. با تشکر

    مهدی مقدسی
    مهدی مقدسی ( مشاوره مالی ،حسابداری و حسابرسی مالی و مالیاتی ،قانون مالیات های مستقیم. اکسل .قوانین بازار سرمایه، )