منبع: | دنیای اقتصاد | تاریخ انتشار: | 1388-08-20 | |
نویسنده: | گایث شابسای، ندیم ایلاهی | مترجم: | ||
چکیده: | ||||
صندوقهای نفتی، به دلیل افزایشهای شدید قیمت نفت، در میان کشورهای صادرکننده نفت افزایش پیدا کرده است. گرچه مقالات و نوشتهها در این زمینه کم است ولی به هرحال در ادبیات اقتصادی صرفا بر اثرات مالی این نهاد تاکید شده و نتیجه گیری میشود که چنین صندوقهایی، غالبا نهادهایی زاید هستندولذاچنین به نظر می رسدکه مدیریت مناسب مالی می تواند جانشینی برای صندوقهای نفتی مد نظر برنامه ریزان کشورهای تولید کننده نفت قرار گیرد. |
||||
آیا صندوقهای نفتی موجب ثبات اقتصاد کلان میشوند؟
تاریخ چاپ : دوشنبه 20 آبان 1387
گایث شابسای، ندیم ایلاهی
مترجمان: مریم کاظمی، علی حمیدی ایجاد صندوقهای نفتی، به دلیل افزایشهای شدید قیمت نفت، در میان کشورهای صادرکننده نفت افزایش پیدا کرده است. گرچه مقالات و نوشتهها در این زمینه کم است ولی به هرحال در ادبیات اقتصادی صرفا بر اثرات مالی این نهاد تاکید شده و نتیجه گیری میشود که چنین صندوقهایی، غالبا نهادهایی زاید هستند؛ به بیان دیگر مدیریت و سیاست مناسب مالی جانشینهای کاملی برای صندوقهای نفتی میباشند. این مقاله بحث خواهد کرد که به یک تمرکز دقیقتر راجع به کارآیی چنین صندوقهایی نیاز است. ما آزمون خواهیم کرد که آیا صندوقهای نفتی به کاهش نوسانات اقتصاد کلان کمک خواهد کرد یا خیر. برآوردهای اقتصاد سنجی این مقاله از دادههای جمعآوری شده در طول 30 سال از کشورهای دارای صندوقهای نفتی و فاقد صندوقهای نفتی، بیان میکند که صندوقهای نفتی با کاهش نوسانات حجم پول و تورم کمتر همراه خواهد بود. اگرچه از نظر آماری یک رابطه ضعیف منفی بین حضور صندوق نفتی و نوسانات نرخ ارز حقیقی وجود دارد.
صندوقهای نفتی در میان کشورهای صادرکننده نفت مشهور هستند و افزایش ناگهانی اخیر قیمتهای نفت سبب شده تا صادرکنندگان نفت و گاز چنین صندوقهایی را بیشتر بهکار گیرند. اما صندوقهای نفتی برای کشورهای صادرکننده نفت چه منافعی به ارمغان میآورد؟ شواهد موجود محدود است، مطالعات بسیار کمی بهطور تجربی اثر صندوقهای نفتی را آزمون کرده اند. اکثر مطالعات بر روی منافع مالی تمرکز میکنند (نقشی که صندوقهای نفتی در کاهش بیثباتی مالی در قالب نوسان قیمتهای جهانی نفت بازی میکند. اما هنوز نتیجه مشخص نیست) میتوان ادعا کرد که صندوقهای نفتی منافع مالی محدودی دارند و کلا زائد هستند، در عوض، این منافع میتواند از طریق اصلاح سیاستهای مالی و اجرای سیاستهای صحیح حاصل گردد. بهعلاوه، این مطالعات به سختی میتوانند تاثیر صندوقهای نفتی یا تاثیر نهادهای خوب و سیاستهای کلی را از یکدیگر جدا کنند. این مقاله بحث میکند که برای قضاوت راجع به تاثیر صندوقهای نفتی نیاز است تا یک قدم از تمرکز صرف مالی به عقب برگردیم و یک نگاه جامعتر به اقتصاد کلان داشته باشیم. ما ادعا میکنیم که مزایای «خود بیمه کردن» که از صندوقهای نفتی در مقابل نوسان جریانهای خارجی روی میدهد، فراتر از بخش مالی گسترش مییابد. کشورهای صادرکننده نفت با بهکار گرفتن یک صندوق نفتی ممکن است بتوانند نوسانات ارقام کلی پول و قیمتها را کاهش دهند و بنابراین به ثبات اقتصاد کلان بیشتری دست یابند. ما آزمونهایی را با آمار 15 کشوری که صندوقهای نفتی در طول سه دهه داشتهاند و نداشتهاند، انجام میدهیم. بهعنوان یک پیشرفت در ادبیات موجود ما قادریم که عدم تجانسهای نادیده گرفته شده مانند محیط سیاسی نامتغیر یک کشور در طول زمان یا سایر ویژگیهای ثابت برآوردمان در مورد رابطه میان نوسانات اقتصاد کلان و حضور صندوقهای نفتی را کنترل کنیم. بهرغم وجود محدودیتهای دادهها که شامل غیاب اطلاعات راجع به آمار موجودی صندوق نفتی و نبود اطلاعات راجع به متغیرهایی که نوسانات رشد و مصرف را نشان میدهد، ما میتوانیم به صورت متدولوژیک نتیجه گیری کنیم که تورم، نوسانات حجم پول و قیمتها وقتی که ما یک صندوق نفتی را بهکار میگیریم، نسبت به زمانی که آن را به کار نمیگیریم، کمتر هستند. گرچه ما بهطور آماری حمایت ضعیف تری را برای چنین تاثیری بر روی نوسان نرخ ارز حقیقی در مییابیم. نوسانات قیمت نفت، اقتصاد کلان و منطق صندوقهای نفتی در حالت کلی دو منطق برای ایجاد یک صندوق نفتی ذکر شده است. اول اینکه صندوقهای نفتی میتوانند به عنوان حفاظی در مقابل نوسانات کوتاه مدت در بازار جهانی نفت بهکار گرفته شوند، همچنین این صندوقها میتوانند به عنوان یک ابزار بلند مدت انتقال منابع به نسلهای بعدی عمل کنند. بهطور مفهومی، یک صندوق نفتی به عنوان یک ابزار خود بیمهای، می تواند ثبات اقتصاد کلان را فراهم کند. صندوق این کار را از دو طریق انجام میدهد: اول این که صندوق نفتی میتواند مخارج مالی را متعادلتر کند و همچنین یک اصلاح مناسب در سیاست پولی در برابر نوسانات جریان خارجی صندوق انجام دهد. الف. نگاه مرسوم: صندوقهای نفتی به مانند خود بیمه کردن صادرکنندگان نفت با عدم ثبات قیمتهای جهانی روبهرو میشوند و چون بیشتر محصولات نفتی به دولت تعلق دارد، نوسانات قیمت میتواند به مخارج مالی انتقال یابد. دو عامل میتواند نیاز به متعادلکردن مخارج دولت را برای سیاستگذاران توجیه کند. اول، جریان ورودی سرمایههای خارجی در جهت سیکلهای تجاری است. به این معنا که در دوران بد اینچنین جریانهایی یا قطع میشود یا نرخهایش افزایش مییابد، بنابراین کشورهای صادرکننده نفت را از جانشینکردن قروض خارجی با درآمدهای نفتی در هنگام افت قیمت نفت ناتوان میس%C |