منبع: | دنیای ادقتصا | تاریخ انتشار: | 1387-08-21 |
نویسنده: | حسابدار رسمی -مهدی غلام زاده | مترجم: | |
چکیده: | |||
اخیرا پوشش رسانه ای زیادی در خصوص حسابداری ارزش متعارف (Mark to market) یا مارک تو مارکت ( fair value ) در کشورهای بحران زده مالی شنیده می شود. در حالی که برخی ازمفسران در روزهای اخیر استفاده از ارزشهای متعارف را برای ارزشیابی دارائیهای مالی شرکتها وبنگاهای آسیب دیده از بحران اخیربازارهای مالی توصیه می نمودند برخی دیگر استفاده از آن را در شرایط کنونی به عنوان نکته منفی تلقی می کردند که اوضاع را نه تنها بهتر نخواهد کرد بلکه به تشدید بحران نیز دامن خواهد زد. |
|||
بحران مالی و نقش ارزشهای متعارف اخیرا پوشش رسانه ای زیادی در خصوص حسابداری ارزش متعارف(Mark to market) یا مارکت تو مارکت ( fair value ) در کشورهای بحران زده مالی شنیده می شود. در حالی که برخی ازمفسران در روزهای اخیر استفاده از ارزشهای متعارف را برای ارزشیابی دارائیهای مالی شرکتها وبنگاهای آسیب دیده از بحران اخیربازارهای مالی توصیه می نمودند برخی دیگر استفاده از آن را در شرایط کنونی به عنوان نکته منفی تلقی می کردند که اوضاع را نه تنها بهتر نخواهد کرد بلکه به تشدید بحران نیز دامن خواهد زد.(توضیح اینکه استاندارد شماره 15 کشور ما نیز چنین ارزش گذاریهایی را مجاز شمده ویکی از پر چالش ترین استانداردها در سالهای اخیر بین حسابرسان وشرکتها نیز بوده است).بسیاری از سرمایه گذاران بر این نکته اعتقاد دارند که ارزش متعارف بهترین روش برای ارزشگذاری دارئیهای مالی نهادهای مالی وسرمایه گذاری است چراکه مبتنی بر واقعیتهای اقتصادی است ومی تواند منجر به تصمیم گیریهای صحیح اقتصادی ودر نتیجه استحکام بازار سرمایه شود. در این مقاله ما به توضیح مختصری در خصوص این موضوع خواهیم داشت(نه در مخالفت یا موافقت با ارزش متعارف) تا بتوان تصویر درستی از چندی از مفاهیم مورد بحث به خوانندگان محترم انتقال یابد.بنابراین در این مقاله سه پاسخ برای : 1-ارزش متعارف چه هست وچه نیست2-چگونه تعین می شود 3- چه بنگاههایی از ان استفاده می کنند را ارائه خواهیم داد. 1-ارزش متعارف چیست؟ ارزش متعارف(منصفانه) مبلغی است که خریداروفروشنده ای مطلع ومایل می توانند در معامله ای حقیقی ودر شرایط عادی یک دارائی را در ازای مبلغ مذکور مبادله نمایند.بنابراین اگر خیدار یا فروشنده محجور ودیوانه و..باشد ویا معامله در شرایط غیر عادی وتحت اجبار وفورس مازرو... ویا معامه غیر واقعی باشد به عنوان ارزش متعارف شناخته نمی شود. استاندارد شماره 157 هیات تدوین استانداردهای حسابداری توضیح می دهد که هدف ارزش متعارف انتقال ارزش صحیح دارائی یا بدهی در تاریخ اندازه گیری آن می باشد ونه ارزشی که ممکن است بنگاه در آینده از این بابت کسب کند(مثلا مبلغی که احتمالا در زمان فروش به دست خواهد امد). 2-ارزش متعارف چگونه تعیین می شود؟ استاندارد 157 با استفاده از یک ساختار سلسله مراتبی با سه سطح از شیوه تعیین ارزش سعی در باز کردن مفهوم ارزش متعارف وارائه راه کاری اجرائی در این خصوص بر آمده است.در تمامی سطوح هدف یکی است وان تعیین ارزش منصفانه یک مبادله اقتصادی است.(ظاهرا نوعی مفهوم سازی بر اساس مفاهیم بازارهای کارا در این خصوص مشاهده می شود(توضیح اینکه بازارهای سرمایه به بازرارهای با سطح کارائی قوی، نیمه قوی وضعیف تقسیم بندی می شود)).در سطح یک قیمت دارائی ویا بدهی مورد ارزشگذاری دارای مظنه قیمت بوده وبه سهولت اطلاعات ان در دسترس وهمگانی است بنابراین مشکلی برای ارزش گذاری وجود ندارد.در سطح دوم بازارهای فعال ومشابه برای دارائی وبدهی مورد ارزشگذاری وجود ندارد بنابراین در این روش از روشهای موجود ارزشکذاری مثلا نسبت پی به ائی ویا مدل قیمت گذاری دارائی سرمایه ای به صورت غیر مستقیم ارزش دارائی یا بدهی به دست می آید.در مواردی که هیچ یک از این دو سطح نتوانست به ارزشیابی دارائی ویا بدهی کمک کند ناچارا از ورودی های نامشهود ومثلا تحلیلهای مدیریتی موجود در داخل بنگاه برای ارزشگذاری استفاده می شود.بنابراین نقطه شروع ارزشگذاری (یافتن بدیل برای مفهوم ارزش متعارف) سطح یک ونقطه پایانی سطح 3 می باشد. بنابراین طیفی از ارزشها بین روشهای مشهود(عینی) تا نامشهود(ذهنی) ماخوذه از بازرارهای کارا تا ناکارا وجود دارد که همه اینها ارزش متعارف تلقی می شود. 3- چه بنگاههایی از ان استفاده می کنند؟ این نکته را باید متذکر شد که استفاده از ارزش متعارف ومباحث ان در حسابداری موضوع جدیدی نیست واستانداردهای حسابداری در این خصوص برای دارائیهای مالی به اواخر سالهای 1980 بر می گردد.اما موضوع اینست که همه دارائیهای مالی تحت پوشش این ارزشگذاری قرار نمی گیرند وبسته به نوع وهدف نگهداشت آن توسط مدیریت شیوه ارزشگذاری نیز متفاوت می شود ضمن اینکه زمانی که اجباری می شود به صورت مستمر دارائیهای مالی به ارزش های جدید بازار (اصطلاحا مارک تو مارکت) ارائه مجدد نمی شوند.در ذیل به برخی از این تفاوتها اشاره می کنیم: - ارزش متعارف برای اوراق مشتقه(اوراقی با ویژگیهای دوگانه بدهی وسرمایه به جز دارائی ها وبدهی هایی که به عنوان سپر عمل می کنند(هجینگ)) اوراق سهام قابل معامله واماده برای فروش به صورت مستمر مورد استفاده قرار می گیرد .با این تفاوت که تفاوت حاصله ارزش حسابداری ثبت شده با ارزش متعارف بازار برای اوراق آماده فروش در سود وزیان جامع گزارش می شود اما در خصوص سهام واوراق مشتقه در سود وزیان دوره جاری گزارش می شود. - ارزش متعارف همچنین برای دارائیهایی که در معرض کاهش دائمی در بازاری روبه نزول قرار دارند (برای اوراق سهام اماده برای فروش واوراق بدهی نگهداری شده تا سر رسید ) مورد استفاده قرار می گیرد - در مواردی که سرمایه گذاریهائی برای دوره بلند مدت خریداری ونگه داری می شود وپیش بینی کاهش دائم در ارزش ان برود(به علت تداوم بازار نزولی) ضرورتا از ارزش متعارف استفاده نمی شود بلکه از ارزش فعلی جریانات وجوه اتی نیز استفاده می شود. روشهای مورد اشاره همه در قبل از این بحران نیز وجود داشته وتوسط بنگاهها مورد استفاده قرار می گرفته است.اما با انتشار استاندارد 159 یک واحد گزارشگر می تواند(با اطمینان مشخصی) برای دارائیها وبدهیهای مالی که قبلا به ارزش متعارف ثبت نمی شده اند به شرط استمراروادامه این رویه( که در شناسایی اولیه روش فوق انتخاب شده) انتخاب کند. بسیاری از همین موسسات مالی این روش گزارشگری را از ابتدای سال 2007 مورد استفاده خود قرار دادند در این گونه موارد تفاوت حاصله در صورت سود وزیان منعکس می شود. وشاید یکی از دلایل حباب دار شدن بازار باز گذاشتن دست مدیران برای بازی با سود ومدیریت کردن آن در صورتهای مالی بوده است به هر حال استانداردهای حسابداری نوعی تدوین مقررات در حوزه بازار های سرمایه تلقی می شود وچه خوب است سیاستمداران واقتصاد دانان نیز در این مقررات گذاری شرکت داشته باشند.
|