منبع: | تاریخ انتشار: | |||
نویسنده: | مترجم: | |||
چکیده: | ||||
بررسی نقش اطلاعات در بازارهای دیروز و امروز جهان و تاثیر دانش انفورماتیک بر شفافیت رفتارهای اقتصادی |
||||
بررسی نقش اطلاعات در بازارهای دیروز و امروز جهان و تاثیر دانش انفورماتیک بر شفافیت رفتارهای اقتصادی
دادوستد در اتاق شیشهای http://www.donya-e-eqtesad.com/
یاشار تاروردی ممقانی
[email protected] امروزه اینترنت نقش گستردهای در زندگی اجتماعی افراد هر جامعه ایفا میکند از منبعی برای اطلاعات علمیتا بستری برای انجام مبادلات روزمره. بیشک کلماتی از قبیل تجارت الکترونیک،کسب و کار الکترونیک، بازارهای الکترونیک، جوامع الکترونیک و حتی جاسوسی الکترونیک را خوانده یا شنیدهاید. تاثیر اینترنت در صنعت رایانه نیز بسیار عمیق بوده است به طوری که حتی در بعد تخصصی کلماتی مانند پهنای باند، پورتال، دیواره آتش، تارگاه (وب سایت)، اینترانت و ... کلمات جدیدی است که به سبب استفاده مداوم به تازگی به فرهنگ لغات این صنعت افزوده شده است. شاید اغراق نباشد اگر بگوییم تقریبا تمامی کلاماتی که با پسوند E آغاز میشوند به گونهای در در دنیای امروز ما تاثیر گذارند.
اما تجارت الکترونیک که با ظهور اینترنت شکل تازهای به خود گرفته، امروزه مفهوم عمیقتری به معنای بازار و کارکرد آن و رفتارهای مصرفکنندگان بخشیده و سبب تغییرات عمدهای در مفهوم عرف اجتماعی و حتی سیاست دولتها شده است. برخی از این تاثیرات مرئی و برخی نامرئی، برخی مستقیم و برخی غیرمستقیم است. کارآیی بازارها یا به عبارت دیگر وضعیت آنها از نظر درجه رقابتی بودن و ساختار آنها، به تناسب و تقارن اطلاعات وابسته است. در واقع میزانی از اطلاعات درباره قیمتها، عادات خرید مصرف کنندگان، مدلهای ریسک و ویژگیهای کالاها که برای تمامیبازیگران بازار در دسترس باشد کارآیی بازار را مشخص میکند. اینترنت به عنوان ابزاری مفید و سودمند و موثر در عملکرد بازارها، منجر به کاهش هزینههای تحقیقات، رقابت شدید قیمتها و حاشیه سود کم برای نظام اقتصادی میگردد. با قبول این تعریف میپذیریم که اینترنت در واقع پدیدار شدن بازارهای رقابتی را تسهیل مینماید و بازارهای فعلی را به مدلهای رقابت کامل که در کتب درسی از آن بسیار یاد میشود، نزدیکتر میکند. البته در نگاهی کلانتر، باید اذعان داشت که ICT (فاوا) به طور کلی جریان اطلاعات را تسهیل نموده است .به عنوان مثال در بازارهای مبتنی بر اینترنت حجم عظیمیاز اطلاعات مربوط به قیمتها، کالاها، ساختار هزینهها در دسترس میباشد و این اطلاعات بسیار سادهتر از گذشته بین خریداران و فروشندگان، بین عرضهکنندگان و تولیدکنندگان و میان رقبا رد وبدل میشود و این امر باعث شفافیت اطلاعات (درجه ظهور اطلاعات و در دسترس بودن آنها) در بازارهای الکترونیک نسبت به بازارهای سنتی شده است. حال جای سوال است که آیا اینترنت، این نظام عظیم را میتوان به عنوان ابزاری برای ایجاد تعادل و توزان در جریان اطلاعات نامید ؟یا این بازارهای دیجیتال نیز به مرور زمان همانند بازارهای سنتی (Brick and Mortar) رفتار خواهند کرد و در آنها اطلاعات نامتقارن در نهایت منجر به انتخاب کالاها و خدمات با سطح کیفی پایینتری میشوند؟ در پاسخ به نحوه تاثیرگذاری اینترنت در اقتصاد و بازار، برخی براین عقیدهاند که بدنه نظریههای اقتصادی که مبتنی بر الگوهای زمانی است و در پی سالها تحقیق و تفحص به دست آمده، نیاز به بازنویسی دارد، زیرا ابزارهای اقتصادی پیشین دیگر مناسب تحلیل مواردی همچون تجارت الکترونیک نیستند. برخی دیگر معتقدند ما امروزه وارد دوره جدیدی از اقتصاد تحت عنوان اقتصاد الکترونیک E-conomy شدهایم که مشخصه اصلی آن بازدهی سریع عوامل است یا برخی نظر دارند که اینترنت چیزی نیست به جز یک ابزار جدید برای تبادل اطلاعات و نقش و تاثیر آن تنها به عنوان یک ابزار مبادله اطلاعات است همانند تلفن در دهه گذشته که البته مفاهیم بنیادی اقتصادی را به هیچ عنوان تحت تاثیر قرار نمیدهد. برخی دیگر در حالت افراطی اینترنت را به عنوان صنعت و شاخه جدید در علم میشمارند که ظهور آن علم اقتصاد را به چالش کشیده و با پارادایم جدید مواجه میسازد. آقای پورتر در مقاله «استراتژی و اینترنت» مینویسد نه قواعد جدیدی برای بازارها و رقابت پدید آمده و نه صنعت جدیدی. بلکه اینترنت تنها یک ابزار قدرتمند است که بنگاهها نیاز استراتژیک به آن دارندو میباید آن را نه به عنوان جایگزین و نه پدیدهای جدید بلکه به عنوان یک مکمل در رفتار رقابتی خود بپذیرند. اقتصاد اطلاعات: جریان اطلاعات در بازارهای گوناگون متفاوت است اشاره کردیم که اساسا جریان اطلاعات است که الگوی بازار را تعیین میکند. جریان اطلاعات در بازارهای رقابت کامل یا حتی در بازارهای دیجیتال امروزه متفاوت است. اطلاعات و بازارهای رقابت کامل: بازارهای رقابتی دارای 4 فرض اساسی و مهم هستند : *بنگاههای تولیدی کالاهای همگن تولید میکنند و از دید آنان مصرف کنندگان یکسان هستند. *تعداد بنگاههای تولید کننده و تعداد مشتریان بسیار زیاد است. *بازیگران بازار اطلاعات کافی از شرایط بازار، قیمتها و کالاها دارند. *در بلند مدت ورود و خروج خریداران و عرضه کنندگان آزاد است. کالاهای همگن در بازار رقابت کامل، به معنای یگانگی و یکسان بودن کامل و بی قید و شرط کالاها و خدمات در مقایسه با یکدیگر است. در این بازار دو عامل اصلی میزان اطلاعات مصرف کنندگان و ساختار هزینهای بنگاههای فروشنده، تعداد فروشندگان و در نتیجه مقدار عرضه در بازار را مشخص میکنند که با توجه به غنای اطلاعاتی مصرفکنندگان در این نوع بازارها، تعداد عرضه کنندگان و خریداران بسیار زیاد است. فرض اطلاعات کامل و متقارن در بازار رقابت کامل متضمن این است که هیچ دسته و گروهی نمیتواند برتری اطلاعاتی داشته باشد. با احراز فروض بازار رقابت کامل، در نهایت نیروهای بازار یا همان دستهای نامرئی آدام اسمیت تخصیص بهینه منابع و تعادل در بازار را سبب میشود و قیمت با برابری هزینه نهایی بنگاه تولیدی (P=MC) تعیین میگردد و قیمت در این بازار معیاری از کیفیت کالا محسوب میشود که در نهایت در بلند مدت اقتصاد را به نقطه بهینه «پرتو» میرساند. بازارهای با اطلاعات نامتقارن: امروزه اکثر بازارها چه بازارهای دیجیتال و چه بازارهای سنتی را میتوان جزیی از بازارهای با اطلاعات نامتقارن شناسایی کرد. در چنین بازارهایی که اطلاعات نامتقارن است دیگر قیمتها کارآیی خود را به عنوان معیاری برای کیفیت کالاها از دست میدهند. در این شرایط برخی بنگاهها ممکن است بازار را در اختیار بگیرند (قدرت بازار را به دست آورند) و ممکن است اقدام به تبعیض قیمت در بین بخشهای بازار با استفاده از تفاوت جریان اطلاعات نمایند که این باعث به وجودآمدن بنگاههای انحصارگر در بازار و در نتیجه قیمت در نقطه ای بیش از هزینه نهایی تولید بنگاه (P>MC) تعیین میگردد. در چنین حالتی عدم توازن اطلاعات در زیر بخشهای بازار سبب عدم موفقیت نیروهای بازار و در نتیجه شکست بازار و از بین رفتن خواص مطلوب بازار رقابتی از جمله تخصیص بهینه و کارآیی اجتماعی میشود. بنیان نظریه بازارهایی با اطلاعات نامتقارن به سالهای 1970باز میگردد که مستقلا توسط Gorge Akerlof ,Michael Spence و Joseph Stiglitz پیریزی شد. آنها پیشگامان در شکل گیری اقتصاد اطلاعات مدرن بودند که به همین منظور برنده جایزه نوبل در سال 2001 شدند، مطالعات آنان سبب شده بود تا دیدگاه اقتصاددانان به نحوه عملکرد بازارها تغییر یابد. روشهای تحلیلی که آنها پیشنهاد کردند امروزه برای توضیح بسیاری از نهادهای اجتماعی و اقتصادی به کار میرود. انتخاب معکوس: نتیجه از اطلاعات نامتقارن در بازارها (عدم توازن اطلاعاتی) انتخاب معکوس به حالتی گفته میشود که در آن یک طرف بازار نتواند «نوع» یا کیفیت کالایهای طرف دیگر بازار را مشاهده کند به این علت به این پدیده مساله اطلاعات مخفی نیز گفته میشود. آقای Akerlof در کتاب خود با نام Market for Lemons: Qualityا»and Uncertainty and Market «اmechanism ، «رفتار بازارها را در حالیکه از مشکلات اطلاعاتی رنج میبرند مورد بررسی قرار میدهد. او نشان میدهد که وجود اطلاعات نامتقارن میان دو طرف معامله در نهایت موجب انتخاب معکوس میشود. انتخاب معکوس پدیدهای است که به سبب آن کالاهایی با سطح کیفی پایینتر (یا به تعبیر آقای Akerlof لیموها یا همان ماشینهای دست دوم) سبب خروج کالاهای باکیفیت از بازار میشوند. با اطلاعات کامل هر طرف بازار درباره قیمت و ویژگیهای کالاها، بخشهای مختلف بازار بهطور خودکار با یکدیگر به تعادل میرسند. اما اگر خریداران اطلاعات کامل و جامع درباره کیفیت محصولات نداشته باشند (با همان میزان کیفیتی که فروشندگان اطلاع دارند)دو طرف شانس مساوی برای انتخاب و عرضه بین کالاهای با کیفیت و بیکیفیت ندارند. لذا تمامی کالایهای موجود در بازار (با کیفیت و بی کیفیت) را به عنوان کالاهای بیکیفیت فرض کرده و لذا خریداران دیگر تمایلی برای پرداخت قیمتهای بالا برای کالاهایی از کیفیت احتمالی بالا ندارند. در نهایت تعداد کالاهای با کیفیت در بازار کاهش یافته و جای خود را به کالاهای بیکیفیت میدهند. در یک فضای پویا که انتظارات پی در پی تغییر میکند تقاضا برای کالاهای با کیفیت در بازار کاهش یافته و در نهایت تنها کالاهای بی کیفیت (نظیر لیموها ) در بازار باقی میماند. لذا نامتقارن بودن اطلاعات به انتخاب معکوس و به دنبال آن منجر به کاهش متوسط کیفیت کالاهای درون بازار میشود. علامت دادن در بازارهای با اطلاعات نامتقارن بسیاری از تلاشهای نهادی و بازاری که امروزه توسط بازیگران بازار صورت میگیرد به منظور رفع یا حتی فرار کردن از شکست بازار به دلیل اطلاعات نامتقارن است. در اینگونه بازارها علامت دهی مستلزم این است که بنگاهها فعالیتهای آشکارا و پرهزینه داشته باشند تا خریداران را از ارزش یا کیفیت محصولات و خدمات خود آگاه و مطمئن سازند. به عنوان مثال تبلیغات یا روشهای دیگر در دسترس قراردادن اطلاعات به مشتریان در مورد کیفیت یا ویژگیهای کالاها و خدمات یا خدمات ویژهای از قبیل ضمانتها، سیاستهای مرجوع کالا در صورت خرابی، یا خدمات پس از فروش وغیره. علامتهایی را تشکیل میدهند که به مصرفکننده ارسال میشود تا اطمینان تولیدکننده را نسبت به کالا و خدمات خود نشان دهد. نکته حائز اهمیت در کنار هزینه علامت دهی بنگاهها، این است که تاثیرگذاری این علامتها با درجهای از نااطمینانی مواجه است. Screening:( به نمایش گذاشتن) استراتژی لازم در بازارهای با اطلاعات نامتقارن آنچه که در شرکتهای بیمه یا سازمانهای مالیاتی به عنوان سیاستی استراتژیک مورد استفاده قرار میگیرد Screening است که در پی آن مشتریان انگیزه کافی برای برملا کردن اطلاعات خود از موقعیت ریسک یا درآمد خود را پیدا میکنند. در پی اعمال چنین سیاستی در شرکتهای بیمه، شرکتهای مزبور قادر خواهند بود که مشتریان خود را در گروههای ریسک مختلف طبقه بندی کنند و در نهایت حق بیمه مشخص یا فرانشیز معین برای هر گروه اعمال کنند.باید اشاره کرد در یک محیط رقابتی بیمه، تنها تعادل ممکن در بازار، تعادلهای جداگانه (یک تعادل نش ) است. ادامه دارد |