منبع: | دنیای اقتصاد | تاریخ انتشار: | 1390-02-10 |
نویسنده: | میثمهاشمخانی | مترجم: | |
چکیده: | |||
اختصاص ماهانه 45 هزار تومان یارانه نقدی برای همه شهروندان ایرانی، بدون تردید یکی از مهمترین عوامل موثر در جلب همراهی افکار عمومی با اجرای طرح هدفمندی بوده است. |
|||
پیشنهادهایی برای ارتقای کیفی سیستم پرداخت «یارانه نقدی» به این ترتیب کلیت طرح پرداخت «یارانه نقدی»، طرحی ابتکاری به حساب میآید که سابقه اجرایی مشابهی در سایر کشورهای دنیا نداشته است؛ بنابراین استفاده از ابتکاراتی برای بهبود مکانیزم اجرایی یارانه نقدی، بدون تردید زمینهساز افزایش حمایت افکار عمومی از مراحل بعدی طرح هدفمندی بوده و موفقیت هر چه بیشتر این طرح را در پی خواهد داشت؛ طرحی که در صورت موفقیت، میتواند به عنوان الگویی برای سایر کشورهای مبتلا به معضل یارانه انرژی مورد استفاده قرار گیرد. با توجه به مقدمه مذکور، در این یادداشت، ابتدا به نقاط قوت و ضعف سیستم فعلی پرداخت یارانه نقدی اشاره میشود و سپس پیشنهادهایی اجمالی برای تقویت نقاط قوت و کاهش نقاط ضعف مذکور ارائه خواهد شد: نقاط قوت و ضعف مکانیزم فعلی پرداخت یارانه نقدی: نقاط قوت اصلی در شیوه اجرایی فعلی طرح یارانه نقدی که در جلب رضایت عمومی مردم موثر بوده است، به صورت تیتروار عبارتند از: پرداخت یارانه نقدی مساوی به همه ایرانیان متقاضی دریافت یارانه، تعیین زمان دقیق (2 ماه یک بار و به تازگی ماهانه) برای واریز منظم یارانه نقدی به حساب خانوارها و سرانجام تعیین میزان یارانه نقدی به نحوی که مقدار آن برای 5 دهک پایین درآمدی، قابلتوجه محسوب میشود. در نقطه مقابل، به زعم نگارنده، برخی از نقاط ضعف سیستم فعلی پرداخت یارانه نقدی به صورت تیتروار عبارتند از: پرداخت یکجای یارانه نقدی به سرپرست خانوار که میتواند در بلندمدت به نارضایتی در میان خانوارهای فقیر دارای سرپرست معتاد به مواد مخدر منجر شود یا میزان همراهی افکار عمومی زنان را نسبت به طرح هدفمندی کاهش دهد؛ پرداخت یارانه نقدی به همه نوزادان از بدو تولد که میتواند مشوق افزایش زاد و ولد در میان دهکهای درآمدی بسیار فقیر باشد؛ و سرانجام فقدان مکانیزمی برای حذف اقشار بسیار پردرآمد از لیست دریافتکنندگان یارانه نقدی. راهکارهایی برای بهبود سیستم یارانه نقدی همانگونه که اشاره شد، پرداخت مساوی یارانه نقدی به همه ایرانیان، از نقاط قوت بسیار مهم مطرح محسوب شده و رضایت نسبی بخش عمده شهروندان را در پی داشته است. لازم به توجه است که اگر پرداخت یارانه نقدی بر مبنای «خوشهبندی» و توام با پرداخت یارانه نقدی بیشتر به دهکهای درآمدی پایینتر صورت گرفته بود، با توجه به عدم اعتماد عمومی نسبت به نتایج خوشهبندی، بدون شک با اعتراض بخش قابلتوجهی از شهروندان مواجه میگشت. همچنین در صورت پرداخت یارانه نقدی بیشتر به ساکنان شهرهای کوچکتر، به احتمال فراوان با اعتراض گسترده شهروندان ساکن شهرهای بزرگ مواجه میشد؛ شهروندانی که بار اصلی حذف یارانه انرژی را (مثلا در زمینه افزایش قابلتوجه هزینه حمل و نقل) بر دوش خود احساس نموده و بنابراین دریافت یارانه نقدی کمتر، منجر به احساس بیعدالتی و در نتیجه نارضایتی آنان خواهد شد. با این وجود، به منظور جلب رضایت هر چه بیشتر شهروندان، یکی از مهمترین اصلاحات پیشنهادی به جهتدهی تدریجی پرداخت یارانه نقدی به سمت پرداخت یارانه جداگانه به افراد دارای سن قانونی مربوط میشود. به احتمال فراوان پرداخت یکجای یارانه نقدی به سرپرست خانوار، در مورد بسیاری از خانوارهای کمدرآمد که سرپرست آنها فاقد حداقل صلاحیت میباشد (مانند خانوارهای دارای سرپرست معتاد به مواد مخدر)، نارضایتیهایی را در میان اعضای این خانوارها ایجاد خواهد نمود. ضمن آنکه احتمالا در خانوارهای کمدرآمدی که میزان یارانه نقدی در مقایسه با کل درآمد آنها قابلتوجه است، احتمالا در بلند مدت با نارضایتی زنان نیز مواجه خواهیم بود. آنچه که میتواند این نارضایتی را افزایش دهد، تجربه موجود در میان خانوارهای کمدرآمد در زمینه پرداخت سود سهام عدالت به صورت جداگانه به کلیه افراد دارای سن قانونی مربوط میشود؛ تجربهای که میتواند توقع دریافت مستقیم یارانه نقدی توسط افراد دارای سن قانونی را افزایش دهد. در درجه بعد، لازم به توجه است که در نظر گرفتن سن مشخصی برای اختصاص یارانه نقدی و مثلا اختصاص یارانه نقدی به افراد بالای 10 سال، خواهد توانست از تشویق زاد و ولد در میان دهکهای درآمدی پایین جلوگیری نماید. بدیهی است که اختصاص یارانه نقدی به نوزادان از بدو تولد، تاثیر خاصی بر میزان زاد و ولد در میان ثروتمندان نخواهد داشت، اما در میان خانوادههای فقرا، دریافت ماهانه 45 هزار تومان در ازای هر نوزاد جدید، میتواند موتور محرکی برای افزایش قابلتوجه زاد و ولد محسوب شود؛ پدیدهای که در بلندمدت با توجه به استانداردهای پایین تغذیه، آموزش و بهداشت در خانوادههای مذکور، تبعات منفی خاص خود را به دنبال خواهد داشت. سرانجام، پیشنهاد دیگری به منظور افزایش حمایت افکار عمومی از طرح یارانه نقدی، عبارتست از ارائه راهکارهایی برای حذف اقشار بسیار ثروتمند از لیست دریافتکنندگان یارانه نقدی و در مقابل افزایش نسبی میزان یارانه نقدی پرداختی به سایرین. برای مثال میتوان قانونی را اعلام نمود که به موجب آن، افرادی که مالک اتومبیلهایی با ارزش بالای 20 میلیون تومان یا مالک مستغلاتی با ارزش بالای 100 میلیون تومان باشند، باید اسم خود را از لیست دریافتکنندگان یارانه نقدی خارج نمایند. در مرحله بعد میتوان پیشنهاد نمود که سالانه 1 درصد از دریافتکنندگان یارانه نقدی به صورت تصادفی انتخاب شده و در صورتی که قانون مذکور را نقض کرده باشند، جریمههای سنگینی برای آنان در نظر گرفته شود. در پایان، لازم به تاکید است که قطعا علاوه بر پیشنهادهای اجمالی طرحشده در این یادداشت، میتوان پیشنهادهای متعدد دیگری را نیز به منظور افزایش رضایت عمومی شهروندان از طرح یارانه نقدی ارائه نمود، پیشنهادهایی که در صورت بررسی موشکافانه و اجرای دقیق برترین آنها، به استمرار همکاری و همدلی ایرانیان با طرح هدفمندی منجر خواهد شد. ([email protected]) * |