منبع: | رستاک | تاریخ انتشار: | 1386-07-10 |
نویسنده: | محمود صدری | مترجم: | |
چکیده: | |||
یکی از گرفتاریهای سیاستورزی در کشورهای در حال توسعه نامشخص بودن مرام سیاسی، برنامه اقتصادی و نگاه فرهنگی سیاستمداران است. علتالعلل این گرفتاری، فقدان بنیانهای معرفت شناختی در سیاستمداران است. همین فقدان معرفتشناسی باعث شده سیاستمداران این کشورها به اقتضای روزگار، گاه در کسوت یک آزادیخواه تمامعیار و طرفدار ارزشهای لیبرالی ظاهر شوند و گاه در کسوت عدالتخواه پایبند به ارزشهای سوسیالیستی. آن گاه که میخواهند نظر نخبگان و روشنفکران را جلب کنند به ارزشهای دسته اول و وقتی میخواهند آرای تهیدستان را به کف آورند به ارزشهای دسته دوم تمسک میجویند. |
|||
پنج جریان فکری جهان
تاریخ انتشار : سه شنبه 10 مهر 1386
محمود صدری
این شیوه روی آوردن به مکاتب و مرامهای سیاسی باعث میشود تناقض در گفتار و کردار سیاستمداران زیاد باشد. فیالمثل کسی طرفدار آزادی سیاسی میشود، حاضر نیست الزامات آن را که در صدر همه احترام به مالکیت فردی و کاهش تصدیگری دولت است بپذیرد، زیرا اگر بخواهد اینها را بپذیرد دیگر ابزاری برای بذل و بخشش در اختیار ندارد و حامیانش از گرد او پراکنده میشوند.
این وضع البته در کشورهای صنعتی و پیشرفته هم تا حدودی وجود دارد، اما از آنجا که چارچوبهای نظری احزاب و سیاستمداران مشخص است، عدول آنها از موازین، به روشنی خود را نشان میدهد. مثلا وقتی که دولت جمهوریخواه یا نومحافظهکار آمریکا قانون ضدتر است وضع میکند، اقتصاددانان با انگشت گذاشتن به آموزههای اقتصادی حزب و دولت، آنها را نکوهش میکنند و یا اگر دولت سوسیالیست آلمان (در دوره صدراعظمی گرهارد شرودر) یا دولت فرانسه (در عصر فرانسوا میتران) سیاست خصوصیسازی را اجرا کند، مورد پرسش قرار میگیرد که چه تناسبی بین سوسیالیسم و خصوصیسازی وجود دارد. در کشورهای توسعه نیافته و در حال توسعه، همان موازین که بتوان با استناد به آن دولتها و احزاب را نقد کرد، وجود ندارد. برای روشن شدن این موازین، در این شماره ماهنامه دنیای اقتصاد، پنج قالب متداول جهانی در حوزه اقتصاد و سیاست را به اجمال معرفی میکنیم و در شمارههای آینده شکل بسط یافته این قالبها و زیرمجموعههای آنها را ارائه میکنیم. پنج قالب جهانی و ویژگیهای آنها به شرح زیر است: چپگرایان (لیبرالها): لیبرالها طرفدار آزادی در حوزه زندگی خصوصی هستند اما از مداخله دولت در اقتصاد حمایت میکنند. این طیف فکری به صورت اصولی مدافع ایجاد شبکه گسترده تامین اجتماعی هستند و معتقدند میبایستی قوانین سختگیرانهای برای حمایت از درماندگان و نظارت کسب و کار مردم وضع شود. لیبرالها از آزادی بیان و آزادیهای مدنی حمایت میکنند و خواستار آن هستند که دولت برای افزایش برابری اجتماعی در کارها مداخله کند و در عین حال تکثر در شیوه زندگی را تحمل کند. در ایران، نوعا لیبرالها را حامیان سرمایهداری لگامگسیخته میدانند. حتی برخی افراد که خود را لیبرال میدانند، در عمل روشهای غیر لیبرالی دارند و چون گمان میکنند، نظامهای اقتصادی و سیاسی مغرب زمین، همگی لیبرالی است، برای ترویج آن الگوها از اصطلاح لیبرالیسم استفاده میکنند. حال آنکه این تعریف از لیبرالیسم مربوط به قرن 19 است و لیبرالهای امروزی به چپگرایان و سوسیالیستها نزدیکترند تا راستگرایان و طرفداران اقتصاد آزاد. مرکزگرایان (میانهروها): مرکزگرایان خواهان ایجاد توازن و تعادل در مداخله دولت در امور اقتصادی و مسائل خصوصی هستند. این طیف فکری، بسته به اقتضائات، گاه از مداخله دولت در امور اقتصادی و سیاسی دفاع میکند و گاه، آزادی انتخاب افراد را ارجح میدانند. مرکزگرایان، ویژگی اصلی خود را تساهل و تسامح و مخالفت با افراطگرایی سیاسی میدانند و معتقدند آنچه آنها ترویج میکنند، عملگرایی سیاسی است. راستگرایان (محافظهکاران): محافظهکاران طرفدار جدی آزادی کامل اقتصادی هستند، اما در حوزه سیاسی و اجتماعی از حامیان پروپا قرص قوانین سختگیرانهای به شمار میروند که هدف آن جلوگیری از نقض ارزشهای سنتی است.آنها با هرگونه مداخله دولت در اقتصاد مخالفند، اما در نقطه مقابل آن از دولت میخواهند که از اخلاقیات و بنیان خانواده با قدرت دفاع کند. محافظهکاران، طرفدار دولت کوچک، ارتش قوی و حرفهای و کاهش مالیاتها و مخالف دولت بزرگ، سقط جنین و همجنسبازی هستند.دولتگرایان (طرفداران دولت بزرگ): دولتگرایان خواستار نظارت کامل و همهجانبه دولت بر اقتصاد و سیاست و کنترل مسائل خصوصی شهروندان هستند. این طیف فکری معتقد است در جهان امروز، اعطای آزادی سیاسی و اقتصادی به شهروندان، عملی نیست. همین رویکرد باعث میشود دولتگرایان به شدت در سازوکار بازار آزاد و آزادیهای سیاسی و مدنی دستکاری کنند. این گروهها طرفدار افزایش مالیاتها، مدافع دولت بزرگ و متمرکز، مخالف تکثر سیاسی و اجتماعی و منتقد جدی آزادیهای مدنی هستند. لیبرتارینها (آزادیخواهان): این گروه به لحاظ سیاسی به لیبرالها و از نظر اقتصادی به محافظهکاران نزدیکترند. آزادیخواهان، طرفدار حداکثر آزادی در زندگی خصوصی و اموراقتصادی و مخالف هرگونه مداخله دولت در اقتصاد، سیاست و اخلاقیات هستند. به اعتقاد این طیف فکری، حداکثر وظیفه دولت دفاع از شهروندان در برابر تعرض دیگران است و فراتر از آن دولت هیچ وظیفه و حتی ندارد در واقع این گروه با همه آزادیهای مطرح شده در دیگر گروههای فکری موافق و با همه محدودیتهای موردنظر دیگران مخالفاند. نظرات این طیف فکری تاکنون در هیچ جامعهای اجرا نشده است، اما نزدیکترین الگوی موردنظر آنها نظام سیاسی- اقتصادی آمریکا است. سخن آخر: براساس یک نظرسنجی اینترنتی که موسسه «ASG» میان 3/7میلیون نفر در سراسر جهان انجام داده است، 11/33 از آزادیخواهان، 82/32درصد از مرکزگرایان، 78/17درصد از لیبرالها، 34/8درصد از محافظهکاران و 94/7درصد از دولتگرایان حمایت کردهاند |