منبع: | فارس | تاریخ انتشار: | 1389-12-24 |
نویسنده: | فارس | مترجم: | |
چکیده: | |||
خبرگزاری فارس: داراییها برای تبدیل شدن به انواع اوراق بهادار از جمله صکوک باید فرایندی را کنند. این موضوع گذشته و حال، هزینه و ریسک هایی دارد. |
|||
نحوه تبدیل کردن داراییها به اوراق بهاداری مانند صکوک به گزارش خبرنگار اقتصادی فارس، در ادامه مباحث مربوط به تبین ابعاد انواع صکوک و کارکردهای این ابزار نوین بازار سرمایه کشور، موضوع تبدیل داراییها به اوراق بهادار مطرح است که به نوعی پایه و اساس بکارگیری صکوک است. تبدیل به اوراق بهادار کردن فرآیندی است که طی آن داراییهای مؤسسه مالک دارایی یا بانی از ترازنامه آن مؤسسه جدا میشود اما در عوض، تأمین وجوه توسط سرمایهگذارانی انجام میشود که یک ابزار مالی قابل مبادله را میخرند. این موضوع در حالی تاریخچه ، فرایند ، هزینه و ریسک هایی دارد که سومین قسمت از سلسه گزارش های فارس در خصوص صکوک به چند و چون این بحث اختصاص دارد. *تبدیل داراییها به اوراق بهادار چیست؟ واژه تبدیل به اوراق بهادار کردن، یکی از واژههایی است که از ظهور آن در ادبیات مالی جهان بیش از دو دهه نمیگذرد. تبدیل به اوراق بهادار کردن فرآیندی است که طی آن داراییهای مؤسسه مالک دارایی یا بانی از ترازنامه آن مؤسسه جدا میشود اما در عوض، تأمین وجوه توسط سرمایهگذارانی انجام میشود که یک ابزار مالی قابل مبادله را میخرند.این ابزار نمایانگر بدهکاری مزبور است بدون اینکه به وامدهنده اولیه مراجعهای صورت پذیرد. در جایی دیگر برای تعریف تبدیل به اوراق بهادار کردن آمده است: "تبدیل به اوراق بهادار کردن، فرآیندی است که در آن واسطههای مالی مانند بانکهای تجاری حذف شده و اوراق بدهی قابل خرید و فروش مستقیماً به سرمایهگذاران فروخته میشود. " در واقع یک شرکت تامین سرمایه ، مجموعهای از داراییهای مالی را جمع کرده و اوراق بدهی را برای تأمین مالی آن مجموعه به سرمایهگذاران بیرونی میفروشد. *گذشته وحال تبدیل داراییها به اوراق بهادار تبدیل داراییها به اوراق بهادار با تامین مالی ساختار یافته مجموعههای رهنی در دهه 1970 آغاز شد. در دهههای قبل از دهه 1970، بانکها اساساً وامدهنده بودند و تا زمان سررسید وام یا بازپرداخت کل وام توسط وامگیرنده، وامها را نگهداری میکردند. این وامها عمدتاً به وسیله سپردهها و بعضی اوقات هم به وسیله بدهی تامین مالی میشدند که تعهد مستقیم بانک به شمار میرفتند. پس از جنگ جهانی دوم، موسسات سپردهپذیر نتوانستند به سادگی به تقاضای فزاینده وام مسکن پاسخ دهند. بانکها و سایر واسطههای مالی، فرصت پیشآمده و روش های افزایش منابع تامین مالی را دریافتند.از این رو شرکت های تامین سرمایه برای جذب سرمایهگذاران بیشتر، ابزارهای سرمایهگذاری را توسعه دادند تا بتوانند ریسک اعتباری دارایی را از ریسکهای مربوط به مالک تفکیک و جریانهای نقدی ناشی از وامهای اساسی را سازماندهی کنند. اگر چه توسعه ساختارهای تبدیل رهن به اوراق بهادار چندین سال به طول انجامید ولی اعتباردهندگان به سرعت فرآیند انتقال انواع دیگر وامها را تشخیص دادند. این درحالی است که از اواسط دهه1980 ترکیب فناوری بهتر و سرمایهگذاران آگاهتر منجر به سرعت بیشتر تبدیل دارایی ها به اوراق بهادار در بازارهای سرمایه شده است. نرخ رشد اکثر قریب به اتفاق تمام انواع دارایی های به اوراق بهادار تبدیلشده همانند افزایش تعداد شرکت هایی که از تبدیل داراییها به اوراق بهادار استفاده میکنند قابل توجه بوده است. کسب و کار واسطههای مالی نیز تغییرکرده است.به طوری که تنها تعداد کمی از بانک ها و موسسات مالی وجود دارد که فعالیت خود را به صرف اعطای وام منحصر کردهاند. بازار وامهای رهنی در آمریکا به عنوان اولین نمونه فرآیند تبدیل به اوراق بهادار کردن وامهای رهنی مسکن بود. در این فرآیند قراردادهای وامهای رهنی متعلق به وامدهندگان اولیه به فروش میرسد. این وامها به شکل جدیدی بستهبندی میشود و دوباره به سرمایهگذارانی فروخته میشود که مستقیماً از جریان درآمدهای ناشی از اصل و بهره سود میبرند. ایجادکننده رهن - قرضدهنده - به طور کلی ادعای بلندمدتی روی دارایی دارد چون وامهای رهنی معمولاً به اقساط تقسیم شده و قرضگیرنده محتاج زمان طولانی برای بازپرداخت اصل و بهره است. وامهای رهنی در بازار اولیه رهنی پرداخت میشود و غالباً وامدهندگان مانند بانکهای تجاری، بانکهای پسانداز و تعاونیهای اعتبار قصد نگه داشتن وام تا سررسید را دارند.اما شرایط اقتصادی که تحت تأثیر سیاستهای پولی و مالی است، موجب میشود مؤسسات مالی، نیاز به وجوه نقد پیدا کرده و مجبور شوند تا وامهای رهنی را تبدیل به وجوه نقد کنند. رشد و توسعه بازار ثانویه رهن در کشورهای پیشرفته، مرهون استاندارد شدن بیشتر وامهای رهنی در موفقیت نسبی اوراق بهادار با پشتوانه رهن است. اوراق بهادار با پشتوانه رهنی، ابزاری مالی است که نماینده سهمی از مجموعه وامهای رهنی است. وامدهندگان رهنی مانند بانک رهنی و یا دارندگان حجم زیادی از وامهای رهنی میتوانند با قراردادن مجموعهای از وامهای رهنی نزد امین، اقدام به انتشار اوراق بهادار کنند. امین میتواند یکی از بانکها، بیمهها یا مؤسسات مالی معتبر باشد. مجموعهای از وامهای رهنی، به عنوان پشتوانه و تضمین برای اوراق بهاداری است که توسط امین منتشر شده است. پرداختهای ماهانه اصل و بهره، توسط قرضگیرنده به قرضدهنده انجام میشود و سپس این اقساط به امین که نماینده منافع دارندگان اوراق بهادار است، داده میشود. *فرآیند تبدیل داراییها به اوراق بهادار براساس این گزارش، به طور کلی در فرآیند تبدیل داراییها به اوراق بهادار (از جمله وامهای رهنی) به این صورت است که شرکت یا مؤسسهای که نیاز به تأمین مالی دارد، اقدام به تأسیس یک "شرکت با مقصد خاص ( که شرکت واسط یا اصطلاحا " SPV ) " میکند و آن دسته از داراییهای خود را که دارای جریانهای نقدی آتی هستند به شرکت با مقصد خاص میفروشد. شرکت با مقصد خاص برای اینکه وجه لازم برای خرید داراییهای مذکور را فراهم کند، اقدام به انتشار اوراق بدهی با پشتوانه دارایی میکند و آن را به عموم سرمایهگذاران عرضه میکند. سپس SPV وجوهی را که از محل فروش اوراق بدهی به دست آورده بابت خرید داراییهای مالی به بانی پرداخت میکند. سرمایهگذارانی که اوراق بدهی با پشتوانه دارایی را خریدهاند از محل جـریانهای نـقـدی حاصل از دارایـیهای مـالی شرکت با مقصد خاص بـازدهی کسب میکنند. برخی از داراییهای مالی دارای جریانهای نقدی آتی که قابل تبدیل به اوراق بهادار هستند و میتوان به پشتوانه آنها اوراق بهادار منتشر کرد، عبارتاند از حسابهای دریافتنی حاصل از وام (اقساط وام)، حسابهای دریافتنی مربوط به کارتهای اعتباری، حسابهای دریافتنی حاصل از لیزینگ و... برای توضیح بیشتر اگر فرض شود بانکی با نرخ سود 10 درصد سالانه اقدام به اعطای یک میلیون ریال تسهیلات به مشتریان خود (قرضگیرنده) کرده و قرار است یک سال بعد مبلغ یک میلیون و یکصد هزار ریال از آنها دریافت کند، بخشی از داراییهای این بانک به ارزش یک میلیون و یکصد هزار ریال مربوط به حسابهای دریافتنی حاصل از اعطای تسهیلات است. این بانک حسابهای دریافتنی خود را به مبلغ یک میلیون و 9 هزار ریال به شرکت با مقصد خاص میفروشد. شرکت با مقصد خاص به پشتوانه این حسابهای دریافتنی (دارایی مالی) اوراق بهاداری به همان ارزش منتشر میکند و به عموم سرمایهگذاران میفروشد و وجوه حاصله را در اختیار بانک قرار میدهد. درحالی نرخ سود پرداخت شده توسط مشتریان بانک (قرض گیرنده) 10درصد است که نرخ سود سرمایهگذاران اوراق منتشره توسط شرکت با مقصد خاص 9 درصد خواهد بود. این مابهالتفاوت صرف هزینههای مربوط به انتشار، بیمه وامهای اعطایی به مشتریان و... میشود و بخشی از آن نیز سود بانک را تشیکل میدهد. طی سالهای 1983 تا اواسط 1987، بازارهای مالی در سطح بینالمللی شاهد رشد بسیار چشمگیری بود. در این مدت، بازارهای اوراق قرضه در اقتصادهای بزرگ به سمت نرخهای بازده پایینتر حرکت کردند.درحالی که رشد بازارهای سهام در این مدت قابل توجه بود و شاخصها به سمت نرخهای بازده بالاتر، روندی صعودی داشتند. درچنین محیط سودآوری بود که شرکتهای تامین سرمایه و شرکتهای کارگزاری با رشد قابل ملاحظهای مواجه شدند. به دلیل موفقیت در سطح بازار داخلی و همچنین کسب موفقیت در بازارهای خارجی و بینالمللی، بسیاری از این مؤسسات به بازیگران چند ملیتی تبدیل شدند و این وضع برای تمامی مؤسساتی که به نحوی عمده فعالیت آنان مربوط به اوراق بهادار بود، پیش آمد. جابجایی در منبع تأمین مالی و حرکت به طرف بازار اوراق بهادار، اغلب تحت عنوان "تبدیل به اوراق بهادار کردن " داراییهای بانی مورد بحث قرار میگیرد. بنابراین دارایی بانی عملاً به اوراق بهادار قابل خرید و فروش تبدیل میشود. *مزایای تبدیل به اوراق بهادار کردن فرآیند "تبدیل به اوراق بهادار کردن " فواید بسیاری برای طرفهای قرارداد دارد. فواید "تبدیل به اوراق بهادار کردن " برای وامدهندگان را میتوان به شکل ترکیبی از درآمد و انعطافپذیری توضیح داد. همین قدر که داراییهای تبدیل شده به اوراق بهادار میتوانند در مقایسه با تأمین وجوه توسط خود مؤسسه، منابع ارزانتری را تجهیز کنند، بیانگر مزایای تبدیل به اوراق بهادار کردن است. این مطلب اغلب در مواردی صادق است که داراییهای تبدیل به اوراق بهادار شده برای خریداران آن در مقایسه با وام دهنده اولیه، ریسک اعتباری مطلوبتری داشته باشد. علاوه بر آن، حجم کل وجوه در اختیار شرکتها و مؤسسات را میتوان از طریق دسترسی به بازار سرمایه و محدود نشدن به مؤسسات سپردهگذاری سنتی افزایش بیشتری داد. این توانایی در تأمین مالی داراییها از طریق بازار سرمایه، موجب شده است که سررسید وجوه در اختیار شرکتها بوده و مدت این سررسید نیز طولانیتر شود. نمونه بسیار قابل توجه در بازارهای مالی امروز جهان، اعتبارات رهنی با سررسیدهای 15 و 30 سال است. از طرف دیگر توانایی جابجایی داراییها در ترازنامه، مزایای نقدینگی قابل توجهی را برای پرتفوی وام دهنده اولیه به همراه دارد. چرا که هنگامی که سررسید داراییهای اولیه طولانیتر است، مزیت نقدینگی برجستهتر میشود. به همین دلیل است که تبدیل به اوراق بهادار کردن وامهای رهنی با سررسیدهای 15 تا 30 سال مورد توجه بسیاری از شرکتهای تامین سرمایه و فعالان بخش مالی قرار گرفته است. یکی دیگر از مزایای تبدیل به اوراق بهادار کردن برای وامدهنده اصلی، امکان بهبود اهرم مالی و سایر نسبتهای مالی است. داراییهایی که به شکل اوراق بهادار درمیآیند (از جمله وامهای رهنی) از ترازنامه وامدهنده اولیه حذف میشوند. این کاهش در میزان داراییها با درآمد حاصل از تبدیل به اوراق بهادار کردن جبران میشود و بسیاری از نسبتهای مالی کلیدی وامدهنده اولیه را بهبود میبخشد. *هزینههای تبدیل دارایی به اوراق بهادار عمده هزینههای مربوط به تبدیل به اوراق بهادار کردن اصولاً هزینههای مبادله و عملیات است که میتوان بسیاری از آنها را به صورت کمی درآورد و میزان آن را با احتمال بالایی پیشبینی کرد. حقالزحمه شرکتهای تامین سرمایه و هزینههای چاپ اوراق بهادار به عنوان هزینه مستقیم این عملیات است. در مورد هزینههای غیرمستقیم میتوان به هزینه زمان اشاره کرد که نوعاً به وامدهنده اولیه تحمیل میشود. میتوان این طور فرض کرد که وامدهندگان تا موقعی داراییهایشان را به اوراق بهادار تبدیل میکنند که هزینههای این کار از منافعش کمتر باشد. در این میان نقش سرمایهگذار بازار سرمایه بسیار مهم میشود، چون این سرمایهگذار است که در نهایت قیمت فروش اوراق بهادار موجود در بازار را تعیین میکند و روشن است حجم داراییهایی که در هر بخش به اوراق بهادار تبدیل میشوند به جذابیت نسبی نرخ بهره تعیین شده در بازار مالی بستگی دارد. *پذیرش دو ریسک تبدیل به اوراق بهادار کردن که مستقیماً از طریق داراییها انجام میشود، مستلزم پذیرش دو ریسک ناشی از خود داراییها و ریسک افزایش اعتبارات است. در تبدیل به اوراق بهادار کردن سرمایهگذاران باید بتوانند ریسک ذاتی ناشی از نگهداری داراییها را ارزشیابی کنند. به طور کلی، برای کاهش ریسک ورشکستگی، داراییها باید متنوع و گوناگون باشند و بانک اطلاعات معتبری در دسترس باشد که زیان تاریخی سرمایهگذاریهای مشابه در داراییها را نشان دهد. اعتبارات موردنظر از نظر طول مدت و شرایط به ویژه ساختار بازپرداخت و سررسید داراییها باید یکسان و مشابه باشند. |