دلار؛ سود برای آمریکا ضرر برای جهانیان

منبع: سرمایه تاریخ انتشار: 1387-08-19
نویسنده: مترجم:
چکیده:

بحران مالی به وجود آمده ناشی از چیست؟ سوروس از سرمایه داران و نظریه پردازان آمریکایی ریشه بحران آمریکا را در حوزه مالی جست وجو می کند منتها از این زاویه که موضوع جهانی سازی سرمایه به آن عمق و شدت بیشتری بخشیده است.


دلار؛ سود برای آمریکا ضرر برای جهانیان

 بحران مالی به وجود آمده ناشی از چیست؟ سوروس از سرمایه داران و نظریه پردازان آمریکایی ریشه بحران آمریکا را در حوزه مالی جست وجو می کند منتها از این زاویه که موضوع جهانی سازی سرمایه به آن عمق و شدت بیشتری بخشیده است. به این تحلیل در شرایط کنونی کمتر به آن پرداخته است. سوروس از این رو می تواند بحق مبدع چنین نظریه ای باشد که خود بحران شرق آسیا را رقم زد. وی در سال 1997 مقادیر معتنابهی سرمایه های خود را از مالزی بیرون برد و به دنبال آن بحران مالزی به تایلند و دیگر کشورهای شرق آسیا کشید. با این همه بحران حاضر دارای پدیده های جدیدی است که قابل تامل است. ابعاد این بحران را با محمدهادی مهدویان به گفت وگو گذاشته ایم که از نظرتان می گذرد. وی در دوره ریاست مرحوم نوربخش و اوایل ریاست دکتر شیبانی بر بانک مرکزی مدیرکل این بانک بوده است.

¦به نظر می رسد که کسی مایل نیست یکی از عواقب جهانی شدن را این بداند که سیستم مالی جهان نیز باید عوض شود و اگر نشود نتیجه اش این خواهد بود که الان با آن جهان دست به گریبان است؟ به عبارت دیگر جهان سرمایه داری یک مسیر غیرمترقبه را طی نمی کند. بلکه این مسیر، مسیری کاملاً پیش بینی شده است. با این همه، مخاطبان روزنامه سرمایه مایلند بدانند که ماهیت این بحران از نظر شما چیست و از کجا نشأت گرفته است؟
این موضوعی که می فرمایید کاملاً درست است. به عبارت دیگر بحث سیکل های تجاری در اقتصاد سرمایه داری غرب، بحث چند صد ساله است. اما آن چه اتفاق در این چند دهه افتاده، میزان شدت و ضعف این سیکل ها بوده که متفاوت بوده است. از این رو سیکل های تجاری به دلایل متعدد و مختلف سیاسی و اقتصادی مقوله ای کاملاً شناخته شده هستند. این سیکل در دهه نود و در آستانه قرن بیست و یکم دارای ماهیت پیچیده تر مالی نیز شده است. قبلاً تا اندازه ای شناخت مکانیسم هایش ساده بود.
¦منظور از سادگی چیست؟
ببینید قبلاً حجم قابل توجهی از منابع را دولت ها به اقتصاد تزریق می کردند و در اثر آن حباب قیمتی در بازار ایجاد می شد و قیمت ها در اندازه هایی بیش از سطح واقعی شان نسبت به دارایی ها قرار می گرفتند. از این رو قابل پیش بینی و تصور است که در جایی حباب ها می ترکند. قیمت ها به نسبت دارایی شامل مسکن، ساختمان های تجاری، ماشین آلات تولیدی کارخانجات و... دچار حباب می شوند و به سطوح غیرقابل دوامی می رسند که در نهایت به مرز ترکیدن می رسند. اما اینکه حباب چه زمانی می ترکد و شلیک چه واقعه ای منتج به ترکیدن آن حباب می شود موضوعاتی قابل بحث هستند و قطعاً این امر اتفاق می افتد.
¦قبلاً این موضوع در چه کشورهایی روی داده است؟
مثلاً در دهه 90 آنقدر قیمت مسکن در توکیو (ژاپن) بالا بود حتی در برخی از مراکز شهر توکیو گفته می شد قیمت زمین از متر مربعی چند میلیون دلار بالاتر رفته بود. از این رو همه پیش بینی می کردند که این امر قابل دوام نیست و می ترکد. زیرا معنا ندارد که زمین متری چند میلیون دلارباشد. این اتفاق نیز روی داد. اما تا زمانی که اتفاق نیفتاده همه براساس قیمت های جاری دست به معامله می زنند برای اینکه این دست از معاملات در سیکل افزایشی قرار دارد. هرکسی می خرد و با یک افزایش به دیگری آن را می فروشد. اما در یک نقطه این موضوع به اوج می رسد و می ترکد و قیمت ها به سمت نزولی می رود. اما زمان نزول را بسیاری از اقتصاددانان با دامنه تقریب مثلاً شش ماهه برآورد می کنند. بنابراین در سطح جهانی پدیده عجیبی روی نداده است. آنچه که عجیب است، دامنه و اندازه بحران کنونی است.
¦ این بزرگی بحران ناشی از چیست؟ آیا به دلیل فراملیتی شدن سرمایه است یا عوامل دیگری نیز در آن دخیل هستند؟
این موضوع چند دلیل دارد؛ یکی حجم بسیار بزرگ هم افزاشده کسری بودجه دو دوره ریاست جمهوری بوش و همین طور کسری مستمر و اضافه شونده و تجمعی دو دوره ریاست جمهوری آقای بوش در زمینه تراز پرداخت ها بنابراین هم بودجه وهم تراز پرداخت های خارجی در این موضوع بسیار دخیل هستند. به ویژه در تراز پرداخت های خارجی، در دوره، اعداد بسیار نجومی دچار کسری شده اند. یک بخش مهم آن نیز ناشی از هزینه های جنگ عراق و افغانستان از سال 2001 به این طرف بوده است. شما می دانید که فاصله سال 1992 تا 2000 در دو دوره که کلینتون بر سر کار بود، وی توانست به سختی بودجه آمریکا را به بودجه ای متوازن تبدیل کند. البته این بودجه مازادی نداشت. تنها دوسال از دوره هشت ساله کلینتون یعنی سال های 1999 و 2000 بودجه آمریکا متوازن شد. ولی بلافاصله از سال های 2000 و 2001 با آمدن جمهوریخواهان و نئوکان ها این مشکل مجدداً آغاز شد.
¦ ولی صاحبنظران آمریکایی یکی از دلایل مشکلات مالی کنونی آمریکا را مربوط به زمان آقای کلینتون می دانند که حاضر نشده بود درباره آن سخنی بگوید و به عبارتی بحران را از دید افکار عمومی مخفی کرده بود.
من به این سخن اعتقادی ندارم. عین همین پدیده ای که آمریکا اکنون با آن روبه روست، در زمان بوش پدر منتها در ابعاد کوچک تر ایجاد شد البته این امر مربوط به بوش پسر و بوش پدر نیست بلکه مربوط به حزب جمهوریخواه است. احزاب جمهوریخواه معمولاً هزینه های بسیار سنگینی در زمینه های نفتی، دفاعی و نظامی انجام می دهند ولی برعکس دموکرات ها بودجه ها را به برنامه های اجتماعی تبدیل می کنند که به همراه خود تامین و اجتماعی، بهداشت، آموزش و تحصیلات و... ناشی می شود. این موضوع در سیکل های تجاری آمریکا کاملاً روشن است. منتها این مسائل به بحران منتهی نمی شود تا مادامی که جنگ نیست.
¦ چرا شما روی جنگ متمرکز می شوید؟
زیرا این جنگ است که اندازه ها را ابتدا بزرگ و سپس از تناسب خارج می کند و سپس بعد از یک دوره چهار یا هشت ساله یک بحران مانند آنچه مشاهده می کنید از آن بیرون می آید. این موضوع بعد از جنگ ویتنام و سپس بعد از جنگ کره اتفاق افتاد و الان هم بعد از جنگ افغانستان و عراق نیز دارد اتفاق می افتد. به همین دلیل مشاهده می کنیم بودجه وزارت دفاع آمریکا از130 میلیارد دلار در حال حاضر به بالای 600 میلیارد دلار افزایش یافته است. این رقم در هیچ دوره تاریخی سابقه نداشته است. بنابراین این موضوع ریشه قضیه است.
¦مسائل بازار رهنی و بازار مسکن در اینجا تا چه اندازه دخیل هستند؟
این هم یک بعد از بخش مالی قضیه است. از این رو این بخش؛ بخش فاندامنتال موضوع نیست. بخش فاندامنتال این بوده که دولت های نئوکان ها با این حجم از منابع، این دست از کسری و عدم تعادل ها ایجاد شده است که در نهایت منجر به حباب قیمت دارایی ها می شود.
¦آیا نمی توان گفت که تجمیع ارزش افزوده در بخش نه حقیقی و نه واقعی بلکه به طور مستقل به ایجاد حباب منجر شده است؟ و این معنا به دلیل دست به دست شدن و افزایش ریسک پذیری آن، به همراه تزریق سرمایه، ایجاد چنین شرایطی اجتناب ناپذیر بوده است؟
چرا. همین طور است. اگر شما به ارقام بودجه آمریکا، ترکیب هزینه های آن و کسری بودجه نگاهی بیندازید متوجه خواهید شد رشد این ارقام در دوره جمهوریخواهان با رشد تولید ملی و سرمایه گذاری تناسبی نداشته است. مضافاً اینکه پول هایی که به این ترتیب به اقتصاد آمریکا تزریق شده در اندازه های بسیار بالاتر از قیمت واقعی مسکن به صورت وام رهنی به متقاضیان وام اعطا شد. همین طور افت ارزش دلار که منجر به افزایش قیمت کالاهای اولیه به خصوص نفت شده که علی النهایه بخش بزرگی از نقدینگی جهانی را به صورت افزایش دارایی های خارجی کشورهای صاحب نفت، از گردونه تامین مالی تجارت جهانی خارج کرد.
¦ آیا پیامدهای کسر بودجه و کسر تراز پرداخت ها به مواردی که فرمودید محدود می شود؟
در این دو، سه سال اخیر یک مساله مهم دیگر اتفاق افتاده است. آن نیز این است که از کسر بودجه و کسر تراز پرداخت های آمریکا، به طور طبیعی ارزش دلار کاهش یافته است. در سال 1999تا سال 2000 که یورو به بازار عرضه شد، معادل 86 سنت دلاری بود. الان برابری یورو با دلار به 4/1 دلار رسیده است. به عبارت دیگر چیزی حدود 60 درصد دلار در این فاصله زمانی دو دوره ریاست جمهوری تضعیف شده است. این تضعیف دلار منتج به افزایش قیمت کالاهای اولیه شد. به عبارت دیگر قیمت های نفت، آهن، فلزات، غلات، گندم و... در یک فرجه کوتاه دو، سه سال قبل از بحران اخیر بالا رفت. مثلاً نفت از 25 دلار به 150 دلار رسید. این موضوع باعث شد در مدت کوتاهی یک حجم بزرگی از ذخایر ارزی دنیا دردست تعداد قلیلی از کشورها از جمله ایران، روسیه، عربستان و سایر کشورهای عربی نفت خیز دیگر قرار بگیرد. از این رو در مدت این سه سال قبل از بحران اخیر حجم بسیار بزرگی یعنی نزدیک 1500 میلیارد دلار یا 5/1 تریلیون دلار پول اضافی در اختیار این دست از کشورها قرار گرفت. توجه بفرمایید وقتی که حجم بزرگی از ذخایر اینگونه در دست تعداد قلیلی از کشورها حبس شود بقیه کشورها برای مبادلات جهانی خود دچار مضیقه در تامین نقدینگی می شوند. لذا وقتی کشورها دچار کمبود منابع برای تامین نیازهای نقدینگی و خرید و فروش تجارتشان می شوند نرخ بهره افزایش می یابد و از این طریق فشار به نقدینگی در بازار زیاد می شود. لذا این امر ایجاب می کرد که در آن زمان یعنی قبل از وقوع بحران و پس از افزایش قیمت نفت حجم بزرگی از نقدینگی به بازار تزریق بشود. این کار نیز نشد.
¦ البته کشورهای عربی مانند عربستان و... با توجه به ذخیره ارزی غنی خود صریحاً اعلام کردند که حاضرند در ارتباط با مسائل مالی کمک های شایانی به غرب انجام بدهند.
ظرف دو سال اخیر در سطح بانک جهانی و صندوق بین المللی پول کمیته های متعددی بین کشورهای صنعتی و کشورهای به ویژه نفت خیز عربستان سعودی و... و چند کشور دیگر که دارای ذخایر عظیم ارزی هستند مانند چین و هنگ کنگ و ژاپن کمیته های بسیار متعددی در سه سال اخیر تشکیل داده اند که هدفشان آن بوده که چگونه این منابع اضافی تجمیع شده را مجدداً تزریق کنند اما این طرح زیاد موفقیت آمیز نبوده است.
¦ این عدم موفقیت آیا منجر به ضربه شده است اگر شده ماهیت این ضربه چیست؟
آن کاری که باید آن منابع اضافی به صورت ضربه وارد می کرد انجام شده و آن این بود که چیزی حدود 20 تا 30 درصد گردش نقدینگی دنیا روی معاملات نفت آمد. درحالی که ما هیچ گاه با چنین شرایطی روبه رو نبوده ایم. همیشه پنج تا هشت درصد نقدینگی دنیا صرف معاملات نفتی و انرژی می شده است.
¦ بنابراین سوق منابع مالی به بازار نفت تعیین کننده بوده است؟
بسیار زیاد. این امر باعث کاهش نقدینگی در سطح جهان برای سایر امور غیرنفتی و غیر انرژی شد. پدیده سومی نیز وجود دارد که بحث بازارهای ساب پرایم subprime است. بازار رهنی mortgage یک بازار ساب پرایم دارد. بازار اولیه رهنی بازار نظارت شده و کنترل شده سختی است که در آن وام رهنی را به افرادی می دهند که دارای درآمد، شغل و گردش نقدینگی و اهمیت اعتباری خوبی هستند. در این بازار اعتبار را به صورت نظارت شده و براساس نسبت های معین و خاص به افراد می دهند. به عبارت دیگر اولاً تا آن اندازه ای وام می دهند که افراد قدرت بازپرداخت داشته باشند. ثانیاً می سنجند که نسبت وام پرداختی به ارزش دارایی و رهنی چه مقدار باید باشد. این مقدار نیز از 60 تا 70 درصد ارزش ملک نباید بیشتر باشد. سوم آنکه گیرنده وام یک نسبتی از درآمد ماهانه اش را باید به صورت ماکسیمم یعنی 20 تا 25 درصد به پرداخت قسط اختصاص بدهد. این بازار پرایم و اولیه است. اما بازار ثانویه وام رهنی در آمریکا آن گونه است که شما هیچ یک از این اطلاعات را ارائه نمی دهید. کارشناس به جای شش درصد، حاضر است هفت درصد نرخ بدهد ولی هیچ یک از این موارد را رعایت نمی کند. بنابراین به جای آنکه 60 درصد ارزش ملک وام بدهند،100 یا 110 درصد وام اعطا می شود. همچنین به جای آنکه اقساط وام نیز 25 درصد درآمد فرد را تشکیل بدهد ناگهان می بیند که 80 درصد درآمد ماهانه فرد است
بنا براین اینها آمدند ظرف سه الی چهار سال گذشته حجم های بسیار بزرگ وام رهنی پرداختند لذا به محض آنکه نخستین شوک به بازار رهنی و بازار مسکن آمریکا وارد شد بحران آغاز شد. همان طور که می دانید بازار مسکن آمریکا برخلاف سایر نقاط دنیا دو طرفه است؛ یعنی زمانی در سیکل قیمت افزایش می یابد و زمانی کاهش. برخلاف بقیه دنیا که قیمت دارایی و قیمت مسکن شان چسبندگی بالا دارد، مانند قیمت مسکن در ایران. یعنی قیمت بالا می رود و دیگر پایین نمی آید. مفهوم چسبندگی همین است. اما در غرب به دلیل شوک وارده ناگهان 40 درصد قیمت مسکن پایین آمد در این شرایط قیمت مسکن زیر مبلغ وام افتاد. لذا تمام کسانی که وام گیرنده بودند کلید را روی کانتر بانک نهاده و خداحافظی کردند.
¦ با توجه به اوضاعی که آمریکا پیدا کرده، اروپایی ها در کنفرانس داووس اصطلاحی به کار بردند. در آنجا مطرح کردند که واگن از لوکوموتیو دارد جدا می شود. به عبارت دیگر اگر لوکوموتیو اقتصاد جهان را تا آن زمان آمریکا می دانستند، در کنفرانس داووس عنوان کردند واگن ها از لوکوموتیو دارد جدا می شود به دلیل اینکه اقتصاد آمریکا دیگر توانایی آن را ندارد اقتصاد جهان را به دنبال خود بکشد. با این شرایط فکر می کنید آمریکا می تواند برتری مالی خودش را کماکان حفظ کند؟
به نظر من آمریکا هنوز قدرت رهبری جهان را دارد. برتری و هژمونی دلار به این سادگی ها مورد چالش قرار نمی گیرد. برتری و هژمونی دلار در بازارهای مالی و بازارهای اقتصادی دنیا، ناشی از اندازه و وسعت اقتصاد آمریکاست که به تنهایی 30 درصد دنیاست. این هژمونی همچنین ناشی از تجارت بزرگ آمریکا با جهان است. به تنهایی 28 درصد تجارت جهانی دراختیار آمریکا است. فراموش نکنیم که اقتصاد آمریکا آن چنان فراگیر است که به تنهایی بیش از 40 درصد سرمایه های واقعی جهانی دراین کشور است. قدرت دفاعی و دیپلماسی این کشور نیز در جهان کماکان از فعال ترین ها به شمار می رود. علاوه بر اینها هژمونی مذکور ناشی از تکنولوژی ونظم اقتصادی بسیار سنگین بازار است که در هیچ کجای دیگر مشابهی ندارد. از این رو هژمونی دلار ناشی از این امر است که عرض کردم. این هژمونی به این سادگی ها دچار چالش نمی شود.
¦ در شرایط کنونی شاهد رشد پول های منطقه ای هستیم. از جمله این پول ها یوآن چین در آسیای شرقی، روبل در آسیای مرکزی، و یورو در اروپاست. برخی از کارشناسان این احتمال را می دهند که با توجه به بحران به وجود آمده آن هژمونی دلار در حال ضعیف شدن است و در آینده آمریکا باید مشورت بیشتری با کشورهایی با پول های قدرتمند داشته باشد تا بتواند جهان را اداره کند؟
مطمئناً چنین شیوه ای ضروری و لازم است. این موضوع هم اتفاق افتاده است. در حال حاضر تجمع جی-7 تبدیل به جی-8 شده است. همان طور که می دانید یک جی-20 هم تشکیل داده اند. در جی-20 کشورهای مهم و بزرگی چون برزیل، مکزیک، هند، مصر، آفریقای جنوبی و دیگر کشورهای در حال توسعه را اضافه کرده اند. به عبارت دیگر انواع و اقسام ساختارها را شکل داده اند. این ساختارها همگی معطوف به مذاکره و مشارکت و جلب نظر است. اینها همه درست است. اما حرف دوم شما این است که ساختارها منجر به ایجاد تکثر در نظام ارزی جهانی می شود و ارزهایی مانند ین، یوآن و... جایگزین دلار خواهد شد. من در این باره معتقدم چنین اتفاقی رخ نخواهد داد. شما فراموش نکنید ظرف این چند دهه اخیر هم ارزهای بسیار متعدد و قوی خلق شدند مثل یوآن چین، ین ژاپن و... اما توجه کنید همه اینها مثل دلاربودند برای اینکه همه اینها همه قفل دلار داشتند. تنها ارزی را که آمریکایی ها توانستند قانعشان کنند که قفل دلار را بشکنند و اجازه بدهند که آزادانه نوسان کند، یورو بود. اروپا با پذیرش این امر دچار مشکلات زیادی شده است. زیرا با این کار ناگهان 60 درصد یورو را بالا بردند و با این کار اروپا دیگر نمی توانست تولید کند و همچنین دست به صادرات بزند. اروپایی که از بعد از جنگ دوم جهانی هیچ گاه نرخ بیکاری اش به 9 و10 درصد نرسیده بود، در حال حاضر نرخ بیکاری برخی کشورهای اروپایی دو رقمی شده است. بنابراین هیچ ارزی جایگزین دلار نخواهد شد. اما گفت وگو، مشارکت و امثال اینها همچنان وجود خواهد داشت. این را هم توجه بفرمایید در دنیا انحصارگر وصاحب اش آمریکاست. این ارز، ارز دنیا است و هر بلایی که بر سر دلار بیاید بر سر همه جهان خواهد آمد. به همین دلیل آمریکایی ها اصلاً عجله ای ندارند که مسائل دلار را حل کنند و با فشار اروپا، ژاپن و آسیاست که به دست و پا افتاده اند. این کشورها می گویند اوضاع مالی در این بخش از دنیا دچار آشوب می شود. والا اگر برعهده خود آمریکایی ها باشد کماکان این اوضاع را ادامه می دادند تا آنجایی که تعداد بیشتری از کشورها در دنیا زمین بخورند که حتماً با دور دوم بحران تعداد بیشتری از کشورها به زمین خواهند خورد. بنابراین دلار مال دنیاست، اما انحصارش در اختیار آمریکا قرار دارد.
¦ جناب مهدویان، بالاخره ما از دو زاویه با اقتصاد جهان در ارتباط هستیم، یکی نفت و دیگری دلار. فکر می کنید با این بحران مالی که در جهان روی داده است، ما تا چه اندازه تحت تاثیر این بحران قرار خواهیم گرفت؟ و این
تاثیر پذیری بیشتر در چه بخش هایی است؟
همان طور که اشاره کردید ما از دو کانال با اقتصاد جهانی مرتبط هستیم. یکی قیمت نفت و دومی که شما به آن می گویید دلار، من به آن دلار نمی گویم، بلکه می گویم بازارهای مالی. بنا براین ما از دو طریق با جهان در ارتباط هستیم؛ نفت و بازارهای مالی. نفت در حال حاضر آن چیزی است که در ایران دارند به آن اشاره می کنند. هر روز مشاهده می کنیم خیلی ها مطرح می کنند که می گویند قیمت نفت پایین خواهد آمد و درآمدهای ارزی ما کاهش خواهد یافت و بودجه ما نیز دچار کسری خواهد شد. اتکا ما که در بودجه به نفت زیاد شده با شرایط جدید دچار بحران خواهیم شد. اینها همگی درست است. بنابراین اگر نفت از 85 و 80 دلار پایین تر بیاید، اقتصاد ایران دچار مشکلات جدی خواهد شد. این درست است. اما بحثی که در اینجا به آن توجه نشده و من اغلب دیده ام که آن را به درستی درک نکرده اند، بحث کانال های مالی است.ایران به شدت از بابت کانال های مالی متاثر از بحران دلار آسیب پذیر است. این موضوع اثرش روی ما مستقیم نیست چرا که از پیش از بابت تحریم های سازمان ملل و تحریم های آمریکا در معرض تحریم منابع مالی بوده ایم. این بدان معنی است که ما خط فاینانس و ریفاینانس نداشته ایم، ال سی برایمان گشایش نمی کردند، بانک های ما تحت تحریم هستندو.... به عبارت دیگر بخش عمده ای از آن بلایی که بر اثر این بحران جهانی می خواست بر سر ایران بیاید، ممکن است 80 درصد آن بلا بر سر ما آمده باشد ولی هنوز هم مواردی وجود دارد که هنوز به عنوان آثار بحران وارد ایران نشده است و آن این است که به دلیل این بحران شما مطمئن باشید بسیاری از بانک های اروپایی، آسیایی و آمریکایی که این دسته از بانک ها خطوط اعتباری بسیار بالا در کشور ایران دارند مانند امارات و روسیه، اینها حجم بسیار بزرگ اعتبارات دلاری خارجی کوتاه مدت دارند ترکیه به تنهایی در ماه 10 میلیارد دلار منابع کوتاه مدت ارزی در اختیار بانک های خود دارد ولی اگر منابع کوتاه مدت ارزی تنها یک ماه تمدید نشود و این دلارها طی یک ماه مذکور سررسید شود و بانک های خارجی آن را تمدید نکنند، ترکیه زمین می خورد. این همان کانال دوم است یعنی اینکه موج سوم (موج دوم به کشورهای اروپایی وارد شده است)این بحران به قطع خطوط اعتباری بانک های بین المللی به کشورهای عمده طرف ایران مربوط می شود زیرا این بانک های بین المللی مجبورند توجه شان به داخل کشورهای پایه یا مبدأ و میزبان خودشان معطوف شود. بنابراین برای اینکه اینها از عهده تعهدات در کشورهای خود بربیایند، به ناچار خطوط اعتباری شان را روی کشورهای دیگر می بندند. این همان جایی است که به بحران کشورهای صنعتی تبدیل می شود به بحران کشورهای در حال ظهور و در حال توسعه. مانند آن چیزی که در آسیای جنوب شرقی 10 سال پیش اتفاق افتاده است. این بانک ها چون پول ندارند، اعطای خط اعتباری شان به کشورهای نوظهور در اولویت دوم قرار می گیرد. بنابراین این خطوط اعتباری را می بندند و به محض آنکه این خطوط بسته شود، این دسته از کشورها دچار تورم بسیار سنگین می شوند و از تامین نیاز های داخلی خودشان از جمله پرداخت بهای انرژی بسیار بالا و... باز می مانند. از این رو در این شرایط است که بحران جهانی تبدیل به بحران منطقه ای می شود و در این میان کشورهایی نظیر ترکیه، امارات و آسیای مرکزی و... را فرا می گیرد و سپس بدون اجازه کسی وارد کشور ما نیز می شود. کانال و مکانیسم ورود نیز از طریق تورم و قطع منابع مالی فاینانس کشورهای عمده طرف ایران است.( عمدتاً کره جنوبی و چین)
¦ غرب خیلی تمایل پیدا کرده به اینکه موضوع را یک بحران صرف مالی ذکر کند. از این رو طرح آقای براون بسیار طرفدار پیدا کرده است. ویژگی طرح آقای براون چیست؟ آقای کروگمن برنده جایزه نوبل اقتصادی از این طرح حمایت زیادی کرده است.
در این باره موضوع مهمی وجود دارد؛ موضوعی که عرض می کنم تفاوت میان آمریکا و انگلیس را روشن می کند. آمریکا هنوز راجع به کمک به سیستم مالی، پولی و بانکی خودش این پا و آن پا می کند. هنوز در آمریکا بسیاری از اقتصاددانان و افکار عمومی و دولتمردان معتقدند که باید اجازه بدهند بانک های مشکل دار، ورشکست شده و به زمین بخورند. و این دسته از نهادهای مالی باید از درون سیستم بازار خودش را اصلاح کنند. دیدگاه انگلیسی ها همیشه خلاف این بوده است، آنها به ضرورت کمک دولت و مداخله دولت اعتقاد دارند.
¦ آیا این تئوری مربوط به راست های رادیکال مانند هایک، فریدمن و نوزیک است بله؟
تقریباً چنین است که می گویید. اگر شما تاریخچه تشکیل صندوق بین المللی پول، بانک جهانی و... وتاسیسات «برتن وودز» را بعد از جنگ دوم جهانی نگاه بکنید، می بینید که آنجا نیز یک دعوای بزرگ میان کینز که در آن زمان نماینده انگلستان در کنفرانس مذکور و برای تشکیل این دسته از نهادهای مالی بود و وایتهد که نماینده آمریکا در جامعه ملل بود، دارای درگیری بسیار بزرگی بر سر همین مطلب بودند. کینز به شدت معتقد به نقش دولت ها و تاسیس و ایجاد پول بین المللی و... بوده است وایتهد با همه اینها مخالف بوده است. به عبارت دیگر وایتهد معتقد بوده است که این بازار در نهایت می تواند اوضاع را به سمت و سوی درستی هدایت کند. وی معتقد است در دنیا هرکسی که ضعیف است باید بگذارید ورشکست شود و از این طریق بازار به اهداف خود دست یابد و مورد پالایش قرار گیرد. در شرایط حاضر در آمریکا نیز این دیدگاه حاکم است. کنگره آمریکا که بودجه 700میلیارد دلاری را تصویب کرد، پشت در کنگره مردم علیه این مصوبه تظاهرات می کردند. مردم می گفتند پول مالیات نباید به این دسته از بانک ها تعلق بگیرد. اینها در دوره ای بار خودشان را بسته اند، اکنون که دوره پس دادن است، به سراغ شما آمده اند. در این شرایط باید اجازه بدهیم که ورشکست شوند و شرایط برای نیروهای قوی تر فراهم شود. اما دیدگاه تیم براون بر نقش دولت تاکید دارد. براون میراث دار کینز است. وی معتقد است دولت باید وارد میدان شده و با کمک های خودش این بحران را کنترل کند زیرا این بحران تنها به آن سرمایه دار لطمه نمی زند و در این میان میلیون ها نفر از مردم نیز لطمه می بینند بنابراین دولت باید از قدرت خودش برای کنترل این بحران استفاده کند.
¦ ویژگی طرح آقای براون چیست؟
دو ویژگی طرح براون این است که آمده به جای آن پکیج 700 میلیارد دلاری آمریکا که خرد شده و برای کمک به صاحبان خانه های مسکونی که در معرض حراج هستند قرار داده شده (البته بخشی هم به بانک ها و ضمانت های دولت اختصاص داده شده اما درصد آن کوچک است) براون همه پول ها را تبدیل به سهام دولت کرد و به عبارتی سهام ترجیحی بانک های خصوصی را خریداری کرد.
بنابراین چیزی حدود 100 میلیارد دلار به بانک ها تزریق کرد. ویژگی دوم طرح براون این است که خطوط بین بانکی را که براساس آن بانک ها از یکدیگر می گیرند، گارانتی کرده است. براین اساس دولت مطرح کرد که اگر از امروز هر بانکی به هر بانکی با هر نرخی و هر سررسیدی پول قرض بدهد، دولت این وام را تضمین می کند. این به آن معنی است که اگر بانک لویدز، یک میلیارد دلار با نرخ بهره 10 درصد آن هم شش ماهه بگیرد سر شش ماه اگر وام مذکور را پس نداد دولت انگلیس به جای وام گیرنده اصل پول را پرداخت می کند. اینها دو ویژگی عمده طرح براون است. آمریکا چنین کاری انجام نداده است. کاخ سفید برای ارائه کمک مالی 700 میلیارد دلار هنوز این پا و آن پا می کند تا بقیه براساس این بحران زمین بخورند.
¦ فکر می کنید آیا بحران بین المللی حاضر با حرکت جمعی که از سوی اروپا و آمریکا صورت گرفته برای کمک به بانک ها و... متوقف خواهد شد؟ همچنین غرب در چه مرحله ای می تواند بحران حاضر را بهبود ببخشد؟
به نظر من اوج بحران در سه هفته پیش بوده و اکنون در این اوج متوقف شده است. از این به بعد با یک سرعتی که قابل بحث است به سمت بهبود حرکت خواهد کرد.
¦ فکر می کنید بازار در چه زمانی حالت تعادلی خودش را باز خواهد یافت؟

 



ارسال محتوا به دوستان نظرات خود را در رازنامه ثبت کنید                به اشتراک گذاری محتوا در فیسبوک به اشتراک گذاری محتوا در گوگل پلاس به اشتراک گذاری محتوا در لینکدین به اشتراک گذاری محتوا در توی تر

مشخصات ثبت اطلاعات

مدیریت رازنامه

مدیریت رازنامه

تاریخ ثبت:
1387/08/18
بروزرسانی:
1388/12/08
آخرین مشاهده:
1403/10/01

نظرات و پیشنهادات


دریافت آخرین اطلاعات رازنامه
با ثبت پست الکترونیکی خود و یا دوستان خود همیشه از آخرین اطلاعات سایت آگاه شوید.

دریافت آخرین اطلاعات رازنامه

پرسش ها و پاسخ ها

    با عرض سلام و خسته نباشید در صورتی شرکتی به عنوان اسپانسر با ما مشغول فعالیت باشد از نظر اداره مالیاتی پول های واریزی از طرف اسپانسر به چه صورت شناسایی میشود ؟ آیا معاف از مالیات است؟

    علیرضا سربی Alirezasorbi
    علیرضا سربی Alirezasorbi  ( حسابداری ، حسابرسی ، قوانین پایانه ها و سامانه مودیان ، کار ، تامین اجتماعی ، مالیات ها ، تجارت و حسابداری بهای تمام شده )

    باسلام من کاردان دامپزشکم باشراکت مرغداری خریدیم مرغدار نمونه کشور شدم سرم کلاه گذاشتن مرغداری رو فروختن .میخوام کار شروع کنم نمیدونم چیکار باید بکنم.از مردم فراری شدم میترسم با هر کس کار کنم سرم کلاه

    علیرضا سربی Alirezasorbi
    علیرضا سربی Alirezasorbi  ( حسابداری ، حسابرسی ، قوانین پایانه ها و سامانه مودیان ، کار ، تامین اجتماعی ، مالیات ها ، تجارت و حسابداری بهای تمام شده )

    سلام،وقت بخیر زمانی که لیست تعدیل حقوق تهیه می گردد و حقوق و عیدی از مالیات معاف می گردند در سیستم حسابداری چطور باید مالیات حقوق را کسر کرد متشکرم

    احمد نورمحمدی
    احمد نورمحمدی  ( راهبری سیستم های حسابداری - مالیاتی مشاور مالی مالیاتی شرکت های دانش بنیان )

    سلام وقت بخیر من دوتا حساب دارم به نام پیش دریافت عوارض و ارزش فزوده و پیش پرداخت عوارض و ارزش افزود موقع پرداخت ارزش افزوده و عوارض چطوری سند بزنم و این که چرا تفاوت ارزش افزوده خرید من و ارزش ا

    مانوئیل یوحنائی
    مانوئیل یوحنائی ( حسابداری مالی و مالیاتی -حسابداری صنعتی - حسابرسی - حسابرسی داخلی  )

    سلام ، وقت بخیر نحوه سند زدن پرداختی بیمه تامین اجتماعی به چه صورته ؟ بدون این که تو لیست حقوق و دستمزد بیام ه صورت جداگانه چطوری ثبت بزنم؟

    احمد نورمحمدی
    احمد نورمحمدی  ( راهبری سیستم های حسابداری - مالیاتی مشاور مالی مالیاتی شرکت های دانش بنیان )

    سلام به مشاور محترم من تازه دیپلم در رشته حسابداری گرفته ام نمی دانم به تحصیل در دانشگاه ادامه دهم یا خیر ؟ با توجه به اینکه بیکاری در مقطع دانش آموختگان عال زیاد است چه کنم ؟ لطفا" رهنمایی بفرمائید

    عیسی ذوقی
    عیسی ذوقی ( مشاور بازرگانی، مالی ومالیاتی  )

    سلام و وقت بخیر برای استارت آپ ها و کسب و کارهای الکترونیک آیا معافیت مالیاتی وجود دارد؟ در صورت تایید، نحوه استفاده از معافیت چگونه است؟

    علیرضا سربی Alirezasorbi
    علیرضا سربی Alirezasorbi  ( حسابداری ، حسابرسی ، قوانین پایانه ها و سامانه مودیان ، کار ، تامین اجتماعی ، مالیات ها ، تجارت و حسابداری بهای تمام شده )

    با سلام خدمت جنابعالی چنانچه پروانه بهره برداری کارگاه یا کارخانه ای که در شهرک صنعتی به نام فرد باشد ولی همین شخص مدیرعامل شرکتی باشد که در همان کارگاه مشغول تولید است و برای آن شرکت دفاتر قانونی تهی

    علیرضا سربی Alirezasorbi
    علیرضا سربی Alirezasorbi  ( حسابداری ، حسابرسی ، قوانین پایانه ها و سامانه مودیان ، کار ، تامین اجتماعی ، مالیات ها ، تجارت و حسابداری بهای تمام شده )

    سلام و وقت بخیر برای استارت آپ ها و کسب و کارهای الکترونیک آیا معافیت مالیاتی وجود دارد؟ در صورت تایید، نحوه استفاده از معافیت چگونه است؟

    علیرضا سربی Alirezasorbi
    علیرضا سربی Alirezasorbi  ( حسابداری ، حسابرسی ، قوانین پایانه ها و سامانه مودیان ، کار ، تامین اجتماعی ، مالیات ها ، تجارت و حسابداری بهای تمام شده )

    با سلام خدمت استاد محترم برای آموزش کارکنان در دوره آموزشی اکسل در حسابداری میخواستم ببینم چطوری باید با شما هماهنگی کنیم. با تشکر

    مهدی مقدسی
    مهدی مقدسی ( مشاوره مالی ،حسابداری و حسابرسی مالی و مالیاتی ،قانون مالیات های مستقیم. اکسل .قوانین بازار سرمایه، )