دسته بندی اطلاعات

کتابخانه‌ای‌ مجازی که دود شد

منبع: دنیای اقتصاد تاریخ انتشار: 1391-01-17
نویسنده: مترجم: امین گنجی
چکیده:

چندی پیش وب‌سایتِ “library.nu” ناپدید شد. ائتلافی از ناشران بین‌المللی پژوهشی سایت را به سرقت اینترنتی متهم کردند و یک قاضی در مونیخ دستور بستن آن را صادر کرد. بنا به گزارش‌ها، Library.nu که پیش‌تر با آدرسgigapedia.com در دسترس بود، بین 400 هزار تا یک میلیون کتاب دیجیتال را به رایگان در اختیار کاربران قرار می‌داد.


کتابخانه‌ای‌ مجازی که دود شد



و البته نه هر کتابی را - مثلا رمان‌های عاشقانه یا آخرین کتاب‌های پرفروش را نمی‌توانستی در این سایت پیدا کنی، بل بیشتر کتاب‌ها پژوهشی بود: کتاب‌های درسی و آموزشی، رساله‌های تشریحی، ویژه‌نگاشت‌های گنگ و پیچیده، دستور‌العمل‌های تکنیکی، مجموعه‌ای از پژوهش‌های به‌روز در حیطه‌ مهندسی، ریاضیات، زیست‌شناسی، علوم اجتماعی و علوم انسانی.
متن‌های این سایت از آثار به اصطلاح «بی‌پدرمادر» (یعنی آنهایی که چاپشان تمام شده است؛ اما هنوز کپی‌رایت دارند) تا نسخه‌های متاخر؛ از صفحاتی که به‌شکل بدی اسکن شده‌اند تا آنهایی که با مهارت خارق‌العاده دیجیتالی شده‌اند؛ از انگلیسی تا آلمانی تا اسپانیایی تا روسی و نیز گهگاه متن‌های ژاپنی یا چینی. این سایت به واقع حاصل خبرگی و مهارت جمعی بود.
رویداد بسته‌شدن سایت library.nu برای صنعت چاپ و نشر یک پیروزی بود؛ یعنی یک گام دیگر به سوی مقیدکردن اینترنت لجام‌گسیخته به نظمی که خیلی ضروری بود. برای بسیاری دیگر -یعنی کاربران سایت - این واقعه تنها به خشم و ناراحتی انجامید و البته تقدیرباوری! اما این مجرمان ناراحت، این بربرهای ایستاده بر دروازه‌ها که آماده‌اند اقتصاد اطلاعات ما را به زانو درآورند، واقعا چه کسانی هستند؟ پاسخ ساده است: دانشجوها و محققان از چهارگوشه‌ دنیا!
سرقت‌کردن برای آموختن
شگفت‌آور نیست که جهان مملو از آدم‌هایی است که عطش آموختن دارند. جهان ما باید از این آدم‌ها پر شود و پژوهشگران به سختی تلاش می‌کنند تا چنین جهانی بیافرینند: جهانی از خواندن، آموختن، اندیشیدن و پژوهش. کاربرانlibrary.nu پژوهشگران بالقوه بودند: آنهایی که می‌خواستند همچون دانشگاهیان بدانند، بحث کنند، جدل کنند، آزمون‌گری کنند و بنویسند؛ اما خارج از آکادمی‌ها.
چه بسا آنها هم گاهی دانشجو بودند، اما پس از آن به دنبال شغل و خانواده رفتند. ما خودمان آنها را ساخته‌ایم، ما به آنها اجازه دادیم چهارسال طعم شیرین زندگی ذهنی را بچشند و بعد با وام‌های سنگین رهایشان کردیم.
پس بستن library.nu به چه معنا است؟ ناشران تصور می‌کنند این کار موفقیت بزرگی در جنگ علیه سرقت اینترنتی بوده است و به درآمدهای بیشتر و کنترل بیشتر بر خریداران کتاب‌ها می‌انجامد، اگرچه باز هم به کنترل بر آنچه می‌خوانند ختم نمی‌شود. سارقان، آدم‌هایی که چنین سایت‌هایی را به راه می‌اندازند، تصور می‌کنند بستن library.nu فقط و فقط به سربرآوردن هزاران سایت دیگر خواهد انجامید: سایت‌هایی قوی‌تر و بهتر از خود library.
اما هر دو سوی ماجرا نکته‌ای را نادیده گذاشته‌اند: صنعت نشر معاصر نمی‌تواند از پس مطالبه‌ جهانیِ آموختن و پژوهش برآید. دشوار بتوان اعداد و ارقام دقیقی به دست آورد؛ اما اگر به توییت‌ها و نظرات وبلاگ‌هایی که library.nu را ذکر کرده‌اند نگاهی بیندازیم، می‌بینیم که کاربران این سایت طبقه متوسط جهانی بودند. آنها فقرا نبودند، ساکنان زاغه‌ها نبودند؛ اما در هر حال پول زیادی هم نداشتند. آنها همان 99 درصد بودند؛ 99 درصدی که جنبش اشغال وال‌استریت صدای آنها است.
خود آنها حتی ممکن است پژوهشگر یا دانشمند هم باشند: برخی در مدارس، دانشگاه‌ها یا شرکت‌ها کار می‌کنند، برخی دیگر به طور مضاعف از طبقات نخبه بیرون افتاده‌اند، یعنی شاغلانی در مشاغل بی‌ربط که میلشان به یادگیری تنها می‌تواند جنبه‌ای فرعی از زندگی‌شان باشد. آنها بازاری جهانی هستند، درگیر در همان فعالیتی که ما در نهادهای نخبه‌ سرتاسر جهان پی‌درپی به آنها می‌گوییم انجام دهند: همان آموزش‌دادن به خود و بدل‌شدن به متفکر و پژوهشگر و توسعه‌دادن به تمدن بشری و فراهم‌آوردن مدرنیته برای ملت خویش.
سهیم‌شدن؛ یعنی مراقبت‌کردن
Library.nu آموختنی را ممکن می‌کرد که ناشران توانایی ممکن‌کردنش را نداشتند. این سایت به خوبی توانست نقش «مرورگر کتاب‌ها» را ایفا کند و به همین خاطر اسمشlibrary.nu است و نه bookstore.nu (به معنای کتاب‌فروشی). این سایت تبلیغاتی نداشت و کتاب‌های دیگر را دائما «پیشنهاد نمی‌کرد». این سایت تنها و تنها پاسخ‌هایی سرراست به جست‌وجوهای سرراست می‌داد.
تنها این واقعیت که library.nu لینک‌هایی به سایت‌های دیگر (سایت‌های «سهیم‌شدن اطلاعات» همچون ifile.it، megaupload.com یا mediafire.com) می‌داد - که در آنها متن کامل کتاب‌ها را می‌شد دریافت کرد - باعث شد آن را در قلمروی سایت‌های مجرم قرار دهند.
اما قانونی‌بودن یا نبودن library.nu مساله‌ی ما نیست؛ این سایت در هر حال کتاب‌ها را نمی‌فروخت. اگر هم پولی در می‌آورد، از خلال متن کتاب‌ها نبود. Library.nu مثل نرم‌افزار دانلود Napster کند و کاو را تنها تسهیل می‌کرد: توانایی جست‌وجوی دقیق‌تر برای انسان‌هایی که ذوق موسیقیایی یا پژوهشی داشتند. ناشران در تلاش برای اعمال کنترل خویش بر این بازار همراه با صاحبان صنعت موسیقی و فیلم توانسته‌اند به شکلی موثر نه سرقت‌کردن که سهیم‌شدن، آموختن و آفرینش‌گری را به جرم بدل سازند.
کاربران library.nu مجبور نبودند برای استفاده از این سایت فایلی آپلود کنند، اما اگر چنین می‌کردند جایزه می‌گرفتند. قواعدی رسمی (و البته غیررسمی) وجود داشت که می‌گفت چطور عضوی از اجتماع این سایت بشوی. این سایت مثل همه‌ سایت‌های دیگر پیشرفت کرد و زیرساخت خود را بر حسب ضرورت توسعه داد. مدیران سایت کنترل مطلقی بر مشارکت‌کنندگان در این سایت داشتند - طبعا برای اینکه از فضولی‌های ماموران اف.بی.آی جلوگیری کنند.
حتی بازدیدکننده‌ گاه‌به‌گاه سایت هم می‌فهمید که تغییرات دنباله‌دار در سایت نتیجه‌ موش و گربه‌بازی با مراجع رسمی و ناشران بود؛ زیرا آنها می‌خواستند به اجتماع کاربران این سایت وارد شوند و بهانه‌ای برای بستن آن دست و پا کنند. در نهایت، مراجع قانونی از طریق امکان اهداکردن پول به سایت بود که توانستند آدم‌های اصلی این سایت را پیدا کنند - سارقان اینترنتی هم حساب‌های PayPal دارند.
تعطیل‌کردن یادگیری
زمستان 2011 همزمان با طرح قوانین شکست‌خورده‌ SOPA و PIPA شاهد حملات متعددی به سایت‌های اشتراک اطلاعات بود. مگاآپلود بسته شد و مغز متفکر آن، کیم دات‌کام - که به طور قانونی نام خود را سال 2005 تغییر داده بود ــ دستگیر شد. سایت تورنت btjunkie.com هم داوطلبانه و از ترس پیگیری‌های قضایی خود را تعطیل کرد.
در روزهای آخر library.nu تقریبا از کار افتاده بود، تا اینکه دست آخر به طنز چنین پیغامی را روی صفحه‌ خود گذاشت: «این دامین را .nu دامین باطل کرده است» (جزیره نیو). و به طور دائمی لینکی را به یک کتاب روی آمازون به نام عرض‌های جغرافیایی آبی گذاشته که درباره‌ سفر کاپیتان کوک نوشته شده است.
خب، پس بستن این سایت چه معنایی می‌تواند داشته باشد؟ یکی از معناهای ممکن چنین کاری قطعا این است: بربرهای library.nu، این سارقانی که پژوهشگر هم هستند، خشمگین شده اند. ما پژوهشگران سال‌ها در ستایش آموزش، یادگیری، کمک متقابل و فضیلت‌های تحصیلات عالیه سخن گفته‌ایم. ما پژوهشگران سال‌ها به جهان تشنگان آموختن می‌گفتیم که همین کارها را بکنند، که برای آموختن منابعی دست و پا کنند.
پس در ایام جاری مشتاقان طبقه‌ متوسط یادگیری و علم در سرتاسر جهان بسیار خشمگین هستند. برخی از بی‌عدالتی سیستم خشمگین هستند و برخی دلایلی عملی برای این خشم دارند: آنها حالا باید برای هر کتاب مورد نیاز برای تحقیقاتشان 100 دلار پول بدهند، البته اگر خودشان یا دوستانشان هرگز بتوانند این قدر پول برای یک کتاب بدهند!
همه‌ آنها خشمگین هستند؛ زیرا افق جدید یادگیری و وعده‌های اقتصاد دیجیتال نوین را بربادرفته می‌بینند؛ آن هم به دستور یک قاضی در مونیخ! نویسندگان و پژوهشگران در اروپا و آمریکا همدستان این اتفاق هستند. شرکت‌های نشر دارند از خودشان و سود خودشان محافظت می‌کنند، اما این کار را با همدستی کسانی می‌کنند که هنوز به آنها وابسته هستند. این شرکت‌ها دارند از ما محافظت می‌کنند، یا دست کم چنین ادعایی دارند. به ما می‌گویند این بربرها - این مشتاقان آموزش و یادگیری - دارند ملک‌مان را می‌دزدند و باید تقاصش را پس بدهند.
در واقع، صنعت چاپ کتاب‌های پژوهشی به مرحله‌ای وارد شده است که صنعت دارو در دهه‌ 1990 بدان قدم نهاد، یعنی وقتی داروهای ایدز - که به جان انسان‌ها گره خورده بود - عمدتا محدود شدند تا از منافع مربوط به حقوق انحصاری شرکت‌های دارویی محافظت کنند.
شاید این قیاس چندان صحیح نباشد: در هر حال، متون پژوهشی تنها به شکلی غیرمستقیم با جان انسان‌ها گره خورده‌اند؛ اما وضعیت به لحاظ حقوقی تقریبا یکسان است. library.nu هیچ شباهتی به سازمان‌های هوشمند و غیرقانونی شرکت‌های محلی در هند و آفریقا نداشت که داشتند نسخه‌هایی تکوینی از داروهای ایدز می‌ساختند.
شرکت‌های صنعتی به جای آنکه آثار ما پژوهشگران را به قیمت اندک برای مصرف‌کنندگان بسیار تهیه کنند، آنها را با قیمت بسیار بالا برای چند موسسه‌ ثروتمند تولید می‌کنند. آنها بازاری بزرگ را با بازاری خرد و بسیار ثروتمند جایگزین کرده‌اند. در این میان بازندگان تنها خود کتاب‌ها و نویسندگان‌شان هستند. امروز صنعت چاپ نمی‌تواند آثار ما را به بازار جهانی آدم‌هایی تحویل دهد که مخاطب اصلی پژوهش‌های ما هستند. بل تعداد اندکی از کارهای پژوهشی را چاپ می‌کند و آنها را به قیمت‌هایی بسیار گزاف به نهادها می‌فروختند. این پدیده قضیه را بسیار بدتر کرده است. دیگر حتی کتابخانه‌های دانشگاه‌های ما نمی‌توانند این کتاب‌ها و ژورنال‌ها را بخرند. به همین خاطر بود که library.nu اهمیت داشت و آنها را در دسترس قرار می‌داد.
در هر حال، سایت‌هایی همچون library.nu به وضوح نماینده‌ مسیری ارزشمند هستند به سوی آموزش و یادگیری، آن هم برای بسیاری از مردم در چهارگوشه جهان. پرسش اصلی پیش روی ما از این قرار است: پژوهشگران و دانشمندان اروپایی و آمریکایی می‌خواهند در کدام جبهه این نبرد قرار گیرند؟ سمت مردم یا سمت ناشران؟
* استاد پژوهش‌های اطلاعاتی و انسان‌شناسی در دانشگاه کالیفرنیا
منبع: الجزیره



ارسال محتوا به دوستان نظرات خود را در رازنامه ثبت کنید                به اشتراک گذاری محتوا در فیسبوک به اشتراک گذاری محتوا در گوگل پلاس به اشتراک گذاری محتوا در لینکدین به اشتراک گذاری محتوا در توی تر

مشخصات ثبت اطلاعات

مدیریت رازنامه

مدیریت رازنامه

تاریخ ثبت:
1391/01/17
بروزرسانی:
1391/01/17
آخرین مشاهده:
1403/08/28

نظرات و پیشنهادات


دریافت آخرین اطلاعات رازنامه
با ثبت پست الکترونیکی خود و یا دوستان خود همیشه از آخرین اطلاعات سایت آگاه شوید.

دریافت آخرین اطلاعات رازنامه

پرسش ها و پاسخ ها

    با عرض سلام و خسته نباشید در صورتی شرکتی به عنوان اسپانسر با ما مشغول فعالیت باشد از نظر اداره مالیاتی پول های واریزی از طرف اسپانسر به چه صورت شناسایی میشود ؟ آیا معاف از مالیات است؟

    علیرضا سربی Alirezasorbi
    علیرضا سربی Alirezasorbi  ( حسابداری ، حسابرسی ، قوانین پایانه ها و سامانه مودیان ، کار ، تامین اجتماعی ، مالیات ها ، تجارت و حسابداری بهای تمام شده )

    باسلام من کاردان دامپزشکم باشراکت مرغداری خریدیم مرغدار نمونه کشور شدم سرم کلاه گذاشتن مرغداری رو فروختن .میخوام کار شروع کنم نمیدونم چیکار باید بکنم.از مردم فراری شدم میترسم با هر کس کار کنم سرم کلاه

    علیرضا سربی Alirezasorbi
    علیرضا سربی Alirezasorbi  ( حسابداری ، حسابرسی ، قوانین پایانه ها و سامانه مودیان ، کار ، تامین اجتماعی ، مالیات ها ، تجارت و حسابداری بهای تمام شده )

    سلام،وقت بخیر زمانی که لیست تعدیل حقوق تهیه می گردد و حقوق و عیدی از مالیات معاف می گردند در سیستم حسابداری چطور باید مالیات حقوق را کسر کرد متشکرم

    احمد نورمحمدی
    احمد نورمحمدی  ( راهبری سیستم های حسابداری - مالیاتی مشاور مالی مالیاتی شرکت های دانش بنیان )

    سلام وقت بخیر من دوتا حساب دارم به نام پیش دریافت عوارض و ارزش فزوده و پیش پرداخت عوارض و ارزش افزود موقع پرداخت ارزش افزوده و عوارض چطوری سند بزنم و این که چرا تفاوت ارزش افزوده خرید من و ارزش ا

    مانوئیل یوحنائی
    مانوئیل یوحنائی ( حسابداری مالی و مالیاتی -حسابداری صنعتی - حسابرسی - حسابرسی داخلی  )

    سلام ، وقت بخیر نحوه سند زدن پرداختی بیمه تامین اجتماعی به چه صورته ؟ بدون این که تو لیست حقوق و دستمزد بیام ه صورت جداگانه چطوری ثبت بزنم؟

    احمد نورمحمدی
    احمد نورمحمدی  ( راهبری سیستم های حسابداری - مالیاتی مشاور مالی مالیاتی شرکت های دانش بنیان )

    سلام به مشاور محترم من تازه دیپلم در رشته حسابداری گرفته ام نمی دانم به تحصیل در دانشگاه ادامه دهم یا خیر ؟ با توجه به اینکه بیکاری در مقطع دانش آموختگان عال زیاد است چه کنم ؟ لطفا" رهنمایی بفرمائید

    عیسی ذوقی
    عیسی ذوقی ( مشاور بازرگانی، مالی ومالیاتی  )

    سلام و وقت بخیر برای استارت آپ ها و کسب و کارهای الکترونیک آیا معافیت مالیاتی وجود دارد؟ در صورت تایید، نحوه استفاده از معافیت چگونه است؟

    علیرضا سربی Alirezasorbi
    علیرضا سربی Alirezasorbi  ( حسابداری ، حسابرسی ، قوانین پایانه ها و سامانه مودیان ، کار ، تامین اجتماعی ، مالیات ها ، تجارت و حسابداری بهای تمام شده )

    با سلام خدمت جنابعالی چنانچه پروانه بهره برداری کارگاه یا کارخانه ای که در شهرک صنعتی به نام فرد باشد ولی همین شخص مدیرعامل شرکتی باشد که در همان کارگاه مشغول تولید است و برای آن شرکت دفاتر قانونی تهی

    علیرضا سربی Alirezasorbi
    علیرضا سربی Alirezasorbi  ( حسابداری ، حسابرسی ، قوانین پایانه ها و سامانه مودیان ، کار ، تامین اجتماعی ، مالیات ها ، تجارت و حسابداری بهای تمام شده )

    سلام و وقت بخیر برای استارت آپ ها و کسب و کارهای الکترونیک آیا معافیت مالیاتی وجود دارد؟ در صورت تایید، نحوه استفاده از معافیت چگونه است؟

    علیرضا سربی Alirezasorbi
    علیرضا سربی Alirezasorbi  ( حسابداری ، حسابرسی ، قوانین پایانه ها و سامانه مودیان ، کار ، تامین اجتماعی ، مالیات ها ، تجارت و حسابداری بهای تمام شده )

    با سلام خدمت استاد محترم برای آموزش کارکنان در دوره آموزشی اکسل در حسابداری میخواستم ببینم چطوری باید با شما هماهنگی کنیم. با تشکر

    مهدی مقدسی
    مهدی مقدسی ( مشاوره مالی ،حسابداری و حسابرسی مالی و مالیاتی ،قانون مالیات های مستقیم. اکسل .قوانین بازار سرمایه، )