منبع: | دنیای اقتصاد | تاریخ انتشار: | 1390-07-30 |
نویسنده: | مصطفی علوی | مترجم: | |
چکیده: | |||
ماهیت درونی افشای شرکت تمایل دارد با فراهم کردن اطلاعات مفید، شفافیت عملکرد مالی و عملیاتی شرکت را افزایش دهد تا استفادهکنندگان درون سازمانی و برونسازمانی که بخش عمده آنها را سهامداران تشکیل میدهند در تصمیمات تجاری و اقتصادی خود از آن بهرهمند شوند. استانداردهای گزارشگری مالی به طور قابل توجهی بر نیازهای استفادهکنندگان برونسازمانی تاکید دارد. |
|||
اصول 7 گانه گزارشگری شفاف در اطلاعات مالی شرکتها
اطلاعات صورتهای مالی کمک میکند تا سهامداران عملکرد گذشته شرکت، توانایی، ضعفها، نقدینگی، توانایی پرداخت دیون و اثربخشی مدیریت را ارزیابی کنند. همچنین صورتهای مالی به سهامداران در ارزیابی جریانهای نقدی موثر بر تعیین ارزش ذاتی سهام کمک میکند. «پرابوو» و «آنگوسو» بیان میدارند شفافیت صورتهای مالی موجب حفظ حقوق سهامداران میشود و به آنها و سرمایهگذاران بالقوه که اطلاعات دست اول درباره شرکت و چشماندازهای آن ندارند، امکان میدهد تا به آگاهی لازم دست یابند. در اثر افشای اطلاعات مالی، انتظار میرود عدم تقارن اطلاعاتی به حداقل رسیده و احتمال تقلب کاهش یافته یا کشف آن راحتتر شود. بنابراین عدم اطمینان کاهش یافته و ارزش شرکت افزایش مییابد. از نظر برگلاف مزیت اطلاعاتی مرتبط با شفافیت صورتهای مالی این است که آگاهی سرمایهگذاران افزایش یافته و منجر به ایجاد اعتماد در بین سهامداران میشود و هزینه سرمایه سهام عادی شرکت کاهش مییابد. برای اینکه اطلاعات مالی واضح و شفاف باشد، نباید به صورت گمراهکننده ارائه شود. خوانندگان صورتهای مالی باید بتوانند بدون تلاش اضافی صورتهای مالی را درک کنند. برای دستیابی به این هدف صورتهای مالی سالانه باید افشای کامل و میزان بیشتری از شفافیت را در بر داشته باشد. همان طور که تامسون و یونگ تاکید کردهاند، برای اینکه اطلاعات مالی یک شرکت شفاف باشد، افشای شرکت باید دربردارنده میزان کامل و صریحی از فعالیتهای مالی و عملیاتی شرکت باشد. از طرفی پاسخگویی عبارت است از مجموعهای از روابط اجتماعی که بر اساس آن شخص برای توضیح و توجیه رفتار و روابط خود با دیگران احساس تعهد میکند. در این نوشته منظور از پاسخگویی اشاره به دو جنبه این مفهوم است: نخست: شفافسازی که به عموم مردم مربوط میشود. دوم: مدیران که منابع را مصرف میکنند و در قبال آن باید جوابگو باشند. مدیران که نماینده صاحبان سهام هستند دارای عملکردی در طی دوره مالی اند که باید در برابر آن به ذینفعان پاسخگو باشند. مهمترین ابزار پاسخگویی مدیریت گزارشگری مالی شرکت است که به افشای اطلاعات مورد نیاز ذینفعان میپردازد. اطلاعات افشا شده باید دارای ویژگیهایی باشد تا بتواند نیازهای استفادهکنندگان را برآورده سازد. مهمترین ویژگی این اطلاعات افشا شده شفافیت است تا بتوان بر آن تکیه کرد. درستکاری و شفافیت نقش مؤثری بر مسوولیت پاسخگویی دارد. به هر میزان که اطلاعات افشا شده شفاف باشد در اصل به همان میزان مدیریت پاسخگو بوده است. به رغم آنکه تا کنون رویههای اطلاعاتی گوناگونی برای افشای اطلاعات ارائه شده ولی هیچ کدام نتوانسته است بستری را فراهم کند که موجب پاسخگویی بهتر مدیریت شود. *اصول گزارشگری شفاف شرکتهایی که اصول گزارشگری و افشای شفاف اطلاعات را رعایت میکنند در اصل بر افشای به موقع، درست، کامل و با کیفیت که پاسخگوی ذینفعان باشد، اقدام کردهاند. گزارشگری و افشای شفاف باید موارد زیر را شامل شود: 1) نتایج مالی و عملیاتی شرکت: صورتهای مالی حسابرسی شده و گزارشهای سالانه مدیریت نشاندهنده این مطلب است که عملکرد و وضعیت مالی شرکت مورد استفاده وسیع بسیاری از استفادهکنندگان است. 2) اهداف شرکت: علاوه بر اهداف تجاری، امروزه بسیاری از شرکتها تشویق شدهاند که اطلاعات مربوط به اهداف استراتژیک، رسالت و ماموریت خود را افشا کنند. 3) سهامداران عمده و میزان سهام دارای حق رای: یکی از حقوق اساسی سرمایهگذاران آگاهی درباره ساختار مالکیت واحد تجاری، حقوق آنها و همچنین حقوق سایر مالکان است. از این رو شرکتها باید این اطلاعات را برای آگاهی بیشتر سرمایهگذاران و استفادهکنندگان افشا کنند. 4)اطلاعاتی درباره اعضای هیات مدیره: افشای اطلاعات مدیران شرکتها شامل صلاحیت و واجدالشرایط بودن آنها، مدارک تحصیلی و تخصص، فرآیند انتخاب، عضویت در سایر شرکتها و استقلال آنها مورد مطلوب بسیاری از استفادهکنندگان است. 5) معاملات بااهمیت: یکی از اطلاعاتی که برای بازار اهمیت دارد آگاهی از این مطلب است که آیا شرکت میتواند به فعالیت خود ادامه دهد یا خیر (تداوم فعالیت). وجود قراردادهای معاملاتی با اهمیت نشاندهنده تداوم فعالیت است. از اینرو نیاز است که این قراردادها از طرف مدیریت افشا شود. 6) پیشبینی و شناسایی مخاطرات: افشای مخاطراتی از قبیل ریسک خاص صنعت، شرایط محیطی، ریسک بازار مالی، ریسک مربوط به اقلام خارج از ترازنامه و ریسک ناشی از شرایط جغرافیایی منطقهای که عملیات اصلی شرکت آنجا صورت میگیرد. 7) ساختار نظام راهبری بنگاه: اطلاعات مربوط به ساختار نظام راهبری بنگاه، خط و مشی آن، کارکردها، عملکرد و همچنین سیستم کنترلی که توسط آنها اجرا میشود مورد توجه بسیاری از استفادهکنندگان است. در صورتی که مدیریت، ساختار عنوان شده در بالا را در افشای اطلاعات در نظر بگیرد میتوان گفت که افشای اطلاعات شفاف بوده و مدیریت پاسخگوی پاسخ خواهان بوده است. با این وجود میزان شفافیت اطلاعات ارائه شده دارای سطوح متفاوتی است که در ادامه به آن پرداخته شده است. سطوح شفافیت گزارشهای ارائه شده توسط مدیریت دارای سطوحی از شفافیت است. «نیلسن» و «مادسن» سطوح مختلفی از شفافیت در شرکت را به شرح زیل بیان میدارند: 1- شفافیت در گزارشهای ارائه شده در این سطح میزان شفافیت واحد تجاری در ارتباط با محیط تجاری و بازار سرمایه مدنظر است. در این حالت تمرکز بر تولیدات واقعی واحد تجاری است. یعنی اعداد حسابداری توانایی انعکاس ارزشهای تاریخی و واقعی فعالیتهای صورت گرفته توسط واحد تجاری را داشته باشد. شفافیت در این سطح از پیچیدگیهای زیادی برخوردار است. در این حالت شفافیت میتواند به عنوان انتظارات و استراتژی اصلی شرکت باشد. در این باره مدیران شرکت، تنظیمکنندگان استاندارد، دانشگاهیان، تحلیلگران و سرمایهگذاران هریک ساختار شفافیت را به گونهای متفاوت میبینند. تصور بر این است که افشای داوطلبانه گزارشهای مالی تمام عملکرد و فعالیتهای واحد تجاری را پوشش میدهد. تحقیقات بازار سرمایه نشان میدهد که شرکتها در بهبود افشا و ارائه شفافتر اطلاعات میکوشند، به همین منظور سطح تحلیلی صورتهای مالی را افزایش داده تا هزینههای سرمایهای را کاهش دهند و به نیاز استفادهکنندگان صورتهای مالی که ارائه هرچه بیشتر اطلاعات است پاسخ دهند تا آنها را به سرمایهگذاری در شرکت و تخصیص بهینه منابع جذب کنند. مجموعه اطلاعات شفاف به ایجاد رابطه بین سازمان و بازار سرمایه و گزارشهای مالی سنتی، به ارزش ذاتی و رشد بازدهی شرکت کمک میکند و همچنین گزارشهای تجاری و گزارشهای مدیریتی سریعترین روش برای مطلع کردن سرمایهگذاران از طرحهای آینده مدیریت است که این امر به نوبه خود موجب ارزش آفرینی برای واحد تجاری میشود و این به شفافیت و ارائه صادقانه اطلاعات وابسته است. تنها مشکلی که وجود دارد تعیین میزان شفافیت و صداقت در ارائه گزارشهایی است که به عقیده نیلسن و مادسن بسته به اهداف متمایزی است که افراد دنبال میکنند. برای مثال شفافیت در سیستم سازمانی از شفافیت عملکرد و از شفافیتی که سهامداران به دنبال آن هستند دارای درجات و مقادیر متفاوتی است. شفافیت اطلاعات و پاسخگو بودن یک شرکت تنها نسبت به سرمایهگذاران نیست، بلکه نسبت به کل جامعه است. به عنوان مثال گزارشهای حسابداری محیط زیست و مسوولیتهای اجتماعی کیفیت گزارشهای شرکت را افزایش داده و اثبات میکند که حتی در نظام مالی سرمایهداری و در میان اصول ارگانی و سازمانی هم میتوان عدالت اجتماعی را ایجاد کرد. به عبارت دیگر اطلاعات شفاف و پاسخگو بودن شرکت در جامعه دو فایده دارد: 1- گزارش اقدامات اجتماعی شرکت صورت میگیرد. 2- نسبت به اینکه چه کارهایی نباید صورت بگیرد هشدار داده میشود. شفافیت در این سطح به معنی افشای پی در پی اطلاعات نیست، بلکه شفافیت افشای مناسب اطلاعات است و شفافیت نقطه اشتراک بین عرضهکننده اطلاعات، استفادهکننده اطلاعات و تنظیمکننده گزارشها و اطلاعات برقرار میکند. 2- شفافیت در افشای اطلاعات عمومی شفافیت را میتوان از طریق نزدیک کردن گزارش عملکرد شرکت به گزارش عملکرد مدیریت به دست آورد؛ زیرا بر اساس گزارشهای مدیریتی بهتر میتوان نحوه عملکرد را اندازهگیری و بررسی کرد. ارائه نشدن اطلاعات عمومی همراه با نداشتن توانایی پیشبینی است؛ زیرا این مساله آگاهی نداشتن سرمایهگذاران را در رابطه با انتظارات رشد و افزایش فناوری شرکت به همراه میآورد و ارائه جزئیات عملکردهای آتی و قراردادن اطلاعات داخلی و افشای اطلاعات عمومی به سرمایهگذاران باعث افزایش ارزش سهام شرکت در بازار میشود. اطلاعات عمومی علاوه بر اطلاعات مالی، اطلاعات غیرمالی و اطلاعات فرعی را شامل میشود و در برخی موارد طرحها و برنامههای آتی واحد تجاری را در بر میگیرد. این قبیل اطلاعات در تصمیمگیری بهتر برای سرمایهگذاران و مدیران شرکت بسیار مفید و موثر است اما آنچه سرمایهگذاران به دنبال آن هستند دسترسی به اطلاعاتی در رابطه با تصمیمات آتی واحد تجاری است که در ایجاد جریانات نقدی آتی واحد تجاری و در نحوه تصمیمگیری آنان نیز موثر است. همچنین، این اطلاعات در روابط خارجی واحد تجاری هم میتوان مفید واقع شود. عنصر اصلی در ارائه همه نوع اطلاعات مالی و غیرمالی، اصلی و فرعی در واقع شفافیت و شفاف سازی هر چه بیشتر است. به عبارت دیگر بهبود و افزایش گزارشهای شرکت در گرو افشای همه نوع اطلاعات است و ایجاد شفافیت در چارچوب گزارشهای عمومی به انواع گزارشهای داخلی مدیریت نزدیک است. 3 – شفافیت در گزارشهای مدیریتی بین افشای زیاد و به تبع آن هزینه افشا و افشای اندک اطلاعات، دو دیدگاه متفاوت وجود دارد. در دیدگاه اول بحث هزینه- منفعت مطرح است؛ زیرا ممکن است از افشای زیاد که هزینههای فراوانی دارد، منافع کمی حاصل شود. در بعد دیگر مساله افشای کم مطرح است که البته مطلوب سرمایهگذاران و سهامداران نیست. اما آنچه اهمیت دارد قدرت اثرگذاری اطلاعات افشا شده است. از این رو بعضی از حسابداران عقیده دارند که شفافیت اطلاعات یعنی افشای اطلاعات مالی و غیر مالی موجب ارزشآفرینی برای شرکت میشود. به اعتقاد آنها این حق استفادهکننده صورتهای مالی است که از تمام اطلاعاتی که موجب افزایش ارزش واحد تجاری میشود مطلع باشند. برخلاف آنان «رابرتز» اعتقاد دارد که افشای همه نوع اطلاعات فقط برای مدیریت است آن هم در جهت تصمیم گیری، کنترل و اداره کردن سازمان است و برای جبران این افشا نشدن میتوان از گزارشهای مدیریت به عنوان یک جایگزین مناسب استفاده کرد. در شرایط بازار رقابتی نیز این تفکر بهتر است؛ زیرا بسته به تصمیم مدیر، شرکت متحمل هزینه غیرمستقیم افشاسازی همه نوع اطلاعات در بازار نمیشود؛ هرچند که مساله پاسخگو بودن و مسوولیت پذیری مدیر در این افشا نشدن کامل به چالش کشیده میشود. نتیجهگیری استفادهکنندگان اطلاعات مالی شرکتها که همان ذینفعان هستند نیاز به اطلاعاتی قابل اتکا، شفاف و مفید دارند. افشای اطلاعات شفاف توسط مدیریت نشاندهنده پاسخگویی صحیح مدیریت به نیازهای افراد پاسخ خواه است. به منظور افشای اطلاعات شفاف توسط مدیریت باید مواردی از قبیل افشای اهداف شرکت، اطلاعات سهامداران، اعضای هیات مدیره، ساختار حاکمیت شرکتی و... مد نظر قرار بگیرد. شفافیت در افشاهای صورت گرفته توسط مدیریت دارای سطوح متفاوتی است که به تناسب آن سطح، مدیریت پاسخگو بوده است. شفافیت در سطح گزارشهای ارائه شده، شفافیت در سطح افشای اطلاعات عمومی و شفافیت در سطح گزارشهای مدیریت، هر کدام به نسبتی پاسخگو بودن مدیر را نشان میدهد. *مدرس دانشگاه و کارشناس اداره گزارشگری مالی سازمان بورس منبع: فارس |