منبع: | دنیای اقتصاد | تاریخ انتشار: | 1390-06-05 |
نویسنده: | گارو هوانسیانفر | مترجم: | |
چکیده: | |||
زمان زیادی تا تاریخ آزمون جامعه حسابداران رسمی ایران باقی نمانده است. بنابراین، افرادی که میخواهند در این آزمون شرکت کنند، باید از خیلی وقت پیش، خود را برای این آزمون آماده میکردند. در هر حال، از این تاریخ به بعد هم بر مطالعات خود بیافزایید تا بتوانید در این آزمون موفق شوید. |
|||
آزمون جامعه حسابداران رسمی ایران بعضیها یا بسیاری از شرکتکنندگان در این آزمون معتقدند که من شخصی سخت گیر هستم و میخواهم تعداد بسیار کمی افراد، عضو جامعه حسابداران رسمی ایران شوند و به قولی بازار حسابدار رسمی را به صورت انحصاری نگه دارم. اما من به هیچ وجه در این مورد دخالتی ندارم و جزو تصمیم گیرندگان نیز نیستم. من فقط یک حسابرس ساده و عاشق رشته حسابرسی هستم، البته این عشق همیشه یکطرفه بوده است! موضوع را خیلی بی پرده و واضح و آشکار بیان میکنم و با کسی هم تعارفی ندارم، همانگونه که قبلا هم نداشتهام. مهمترین مورد برای یک حسابدار رسمی بودن، داشتن دانش حرفهای است. این دانش هم فقط با مطالعه مداوم کتب معتبر (نه کتب جزوهای یا به قول زیدی، کتب میکروفنی) بهدست میآید. منظور از کتب جزوهای کتبی هستند که در سطح بسیار پایین و در حد یک جزوه آسان نوشته شده اند و در حقیقت این کتب قبلا به صورت جزوه بوده که بعدا جلدهای رنگین و جذاب روی آنها کشیده و به صورت کتب درآورده شده که متاسفانه مورد پسند و استقبال بسیار زیاد دانشجویان و حتی متاسفانه بعضی از مدرسین است، زیرا مطالب ساده به زبان ساده نوشته شده است و خوانندگان آنها غافل از اصل قضیه هستند که با خواندن چنین کتبی و کسب نمرات عالی در دانشگاهها، در آینده دچار مشکلات عدیده در آزمونهای کارشناسی ارشد دانشگاهها، جامعه حسابداران رسمی، سایر مراکز آموزشی و در کار حسابداری و حسابرسی میشوند. ممکن است خیلیها از این گفتار من رنجیده خاطر شوند ولی وجدان خود را به عنوان قاضی قرار دهید و ببینید که آیا حرفهای من یکطرفه و بدون مبنا و اساس بوده یا حقیقت محض است. اول در مورد حسابرسان شاغل صحبت میکنم. مطالعات آنها بسیار کم و در مواردی در حد صفر است. دلیلی که این اشخاص میآورند این است که کار آنها زیاد و در نتیجه وقتی برای مطالعه ندارند. حسابرسی که به طور مداوم مطالب حسابرسی، حسابداری مالی، حسابداری صنعتی، قانون مالیاتها، قانون تجارت و ... را مطالعه نکند و معلومات او به روز نباشد، نام او دیگر حسابرس نیست. نام او تیک زن است. به طور کلی، سطح معلومات حرفهای بیشتر حسابرسان بسیار پایین و محدود به موارد جزئی و کلیشهای میشود و تنها علت آن هم نداشتن مطالعه سیستماتیک مواردی است که در بالا عنوان کردم. البته ممکن است کسی بپرسد که بر چه مبنا و اساسی این حرف را میزنم. نخست اینکه با صحبت با حسابرسان در سطوح مختلف به عمق دانش آنها پی میبرم (ظرف چند دقیقه) و دیگر اینکه هر گاه آگهی استخدام در روزنامهها میزنیم، افرادی در حد حسابرس، حسابرس ارشد و سرپرست مراجعه میکنند که بعضی از آنها به هیچ یک از سوالاتی که میپرسیم (البته سوالات بسیار معمولی و در حد کلاس اول) نمیتوانند پاسخ دهند. البته این موضوع را به هیچ وجه عمومیت نمیدهم، زیرا در بین حسابرسان، هستند کسانی که از معلومات بسیار خوب حرفهای برخوردارند. در رابطه با حسابداران نیز وضع بدتر است. بیشتر آنها از استانداردهای حسابداری و حتی وجود کتابی بنام «استانداردهای حسابداری» بیخبرند. در بیشتر حسابرسیهایی که ما انجام میدهیم، تقریبا 80 درصد صورتهای مالی را ما تهیه میکنیم. البته حالا کسی از ما عیب نگیرد که این امر بر خلاف استانداردهای حسابرسی است. میدانم که این امر برخلاف استانداردهای حسابرسی است، ولی چاره دیگری نداریم. باید قدم به قدم دست آنها را بگیریم و در تهیه صورتهای مالی کمک کنیم، در غیر این صورت، صورتهای مالی به هیچ وجه تهیه نمیشود. این امر را نیز از بسیاری از دوستان حسابرس شنیدهام که از ابتدا، کار تهیه صورتهای مالی واحدهای مورد رسیدگی را به عهده میگیرند زیرا اگر قرار باشد که کادر مالی واحدهای مورد رسیدگی صورتهای مالی را تهیه کنند، این صورتهای مالی در حد تراز آزمایشی 4 ستونی و پرینت از ریز کلیه حسابهای دریافتنی، پرداختنی و.............. بود. در مورد تهیه صورت جریان وجوه نقد و تجدید ارائه صورتهای مالی مقایسهای هم هیچ نظر و صحبتی ندارم. در مورد کاربرد استانداردهای حسابداری هم کلا نمیتوانم حتی یک جمله بنویسم. البته به موارد بسیار استثنایی و نادر هم برخورد کردهام که مدیران مالی از دانش بالایی برخوردار هستند ولی تعداد آنها متاسفانه زیاد نیست. من به این نتیجه رسیدهام که تا اجباری نباشد، کمتر کسی به کتابهای استانداردهای حسابداری، استانداردهای حسابرسی، حسابداری صنعتی، قانون مالیاتها، قانون تجارت و ....... مراجعه میکند. چرا؟ زیرا افراد لزومی نمیبینند و به قول معروف، نمیدانند که نمیدانند. در مورد حسابداری صنعتی باید یک پاراگراف جداگانه بنویسم، که یکی از نقاط ضعف حسابرسان و حسابداران است. برای مثال و به عنوان یک نمونه، بعضیها تا به حال عبارت هزینههای جذب نشده در تولید را یا نشنیده اند یا اگر هم شنیده باشند، در حد همان عبارت «هزینههای جذب نشده در تولید» است. این یک حقیقت محض است. لطفا کسی انکار نکند. البته استثناهای بسیار جزئی و نادر را فراموش نمیکنم ولی همانطور که گفتم، این استثناها بسیار نادر و در حد تعداد جواهرات «کوه نور» و «دریای نور» است. چاره چیست؟ نمیتوان با زور سر نیزه، حسابرسان و حسابداران شاغل را مجبور به مطالعه موارد یادشده بالا کرد. یک مثال انگلیسی است به این مضمون: «اسب را میتوان به زور تا دم آب برد، ولی نمیتوان آن را مجبور به خوردن آب کرد». تنها چارهای که میبینم این است که برای عنوان حسابدار رسمی یک امتیاز بسیار بالایی قائل شد و ارزش آن را در اجتماع بسیار بالا برد و به قول عامیانه، سرقفلی آن را به حد بسیار بالا برد. پس اگر چنین باشد، هر حسابدار و هر کسی که در رشته حسابداری یا حسابرسی مشغول به کار یا تحصیل است، صد در صد مایل خواهد بود که این عنوان را کسب کند، زیرا این عنوان میتواند برای او در آینده درآمد بسیار خوبی را ایجاد کند و از نظر اجتماعی نیز عنوان بسیار با ارزشی باشد. خب، حالا که این طور شد، هر کسی که مایل به اخذ این عنوان است، بیاید و آزمون آن را بگذراند. «هر که طاووس خواهد، جور هندوستان کشد». حالا که مایلید این عنوان پر ارزش را بهدست آورید، از یک آزمون با فیلترهای میکروسکوپی باید بگذرید. بله، میکروسکوپی و نه از فیلترهای گشادی که در ساختمان سازی یا صنایع گچ و آهک، برای غربال کردن استفاده میشود. این فیلتر میکروسکوپی را هم با طرح سوالات بسیار فنی و عملی و نکتههای ظریف و ریز میتوان بوجود آورد. سوالات آزمون باید آنقدر دارای نکتههای ظریف و عملی باشند که فقط کسانی که کلیه کتب فوق را که اشاره کردم، به صورت کامل و عمقی (نه حفظی) مطالعه کرده باشند و تا آخر عمر کاری خود آنها را فراموش نکنند، در آزمون جامعه قبول شوند. شرکتکنندگان در آزمون جامعه باید بر تمام نکات استانداردهای حسابداری و حسابرسی، از بخش مقدمه تا آخرین بخش آنها اطلاع و آگاهی کامل داشته باشند و به قول معروف این نکات به نحوی در حافظه آنها جا گیرد تا آنها را هیچوقت فراموش نکنند و در عمل هم آنها را بکار ببرند. در مورد قانون مالیاتها و سایر موارد هم همین مورد باید به صورت کامل رعایت شود. کسی که عنوان حسابدار رسمی را بهدست میآورد، باید حداقل در حد یک سرپرست ارشد یک موسسه حسابرسی بسیار معتبر، دانش، معلومات و سابقه کاری مفید حسابرسی داشته باشد (متاسفانه هنوز وقت نکردم در رابطه با درجه بندی موسسات حسابرسی از نظر معتبر بودن و غیره مقالهای مفصل بنویسم ولی انشا ا.... در آینده نزدیک آنرا خواهم نوشت زیرا از ضروریات است و همیشه در تمام مطالب خود به آن اشاره میکنم.) شرکتکنندگان در آزمون جامعه باید این نکته را خوب درک کنند که عنوان «حسابدار رسمی» یک کالا نیست که به صورت فلهای و ارزان به هر مشتری فروخته شود و هر کسی که در آزمون آن شرکت میکند، حتما باید قبولی او تضمین شده باشد. بله، این عنوان هنگامی به کسی داده میشود که کلیه موارد و مطالبی را که در بالا عنوان کردم، مو به مو به طور عمقی درک (نه حفظ) کرده باشد. پس، از مشکل بودن سوالات آزمون هیچ ایرادی نگیرید و هیچکس تحت هیچ عنوانی حق اعتراض به سطح سوالات آزمون جامعه را ندارد زیرا اظهار چنین جملهای در شان کسی که میخواهد حسابدار رسمی شود، نیست. اگر به نظر شما شرکتکننده گرامی، سوالات مشکل است، حتما بدانید که اشکال از خود شماست و نه از سوالات یا طراحان سوالات. متاسفانه بعضیها انتظار دارند که مثل دوران دبستان (کلاس اول و دوم .....)، کلیه نمرات آنها در کارنامه بیست و معدل آنها بیست و در نهایت عکس آنها در روزنامههای کثیرالانتشار به عنوان شاگرد اول و شاگرد ممتاز چاپ شود. نه، در آزمون جامعه حسابداران رسمی ایران چنین خبرهایی وجود ندارد. بعضیها هم انتظار دارند که چند مساله ساده همراه با حل آنها قبل از آزمون به آنها داده شود و در آزمون هم یک یا چند تا از همان مسائل از آنها امتحان شود، البته بدون تغییر ارقام و اسامی! از مسوولان برگزاری آزمون جامعه حسابداران رسمی ایران تقاضا دارم که در تمام موضوعات آزمون، سوالات، بسیار فنی و عملی باشد و در حدی باشد که فقط افراد با ضریب هوشی بسیار بالا و معلومات حرفهای وسیع بتوانند در آن آزمون موفق شوند. بقیه چکار کنند؟ بقیه در همان رشته حسابداری و حسابرسی و کار قبلی خود ادامه کار دهند و مطالعات وسیعتر به عمل آورند تا در آزمونهای آینده، موفق شوند. انشاا.......... اگر من جزو طراحان سوالات آزمون جامعه حسابداران رسمی ایران باشم (البته توجه کنید که اگر بسیار بزرگی در اول جمله قرار دارد)، سوالاتی را طرح خواهم کرد که شخص یا اشخاصی در آزمون موفق شوند که دارای تجربه کاری کافی (کار عملی مفید) و دارای مطالعات بسیار وسیع و عمیق (نه حفظی) در موضوعات آزمون باشند. همانطور که در مقالههای قبلی نوشته بودم، از یک دیگ شیر بسیار بزرگ، فقط به سرشیر آن نیاز است. از مسوولان برگزاری آزمون جامعه حسابداران رسمی ایران درخواست دارم که طراحان سوالات را از همین حالا انتخاب کنند، البته از بین افرادی که معلومات آنها در موضوعات آزمون کاملا به روز باشد، تسلط کافی در رشته خود داشته باشند و کار عملی مفید کرده باشند و این طراحان زمان کافی برای طرح سوالات فنی و عملی داشته باشند. تقاضای دیگرم این است که در آزمون جامعه حسابداران رسمی ایران، در کلیه موضوعات، از کلیه مطالب هر موضوع آزمون، سوال طرح شود و مطالب مطرح شده محدود به چند مطلب خاص نباشد. به عبارت دیگر، در هر موضوع آزمون، از کلیه مطالب آن سوال مطرح شود تا بتوان مطمئن شد که آزموندهنده، کلیه مطالب هر موضوع آزمون را به دقت مطالعه کرده است و به تمام مطالب و نکات آن آگاهی و تسلط کامل دارد. کلام آخر و نتیجهگیری: به کلیه شرکتکنندگان در آزمون جامعه حسابداران رسمی ایران بدون تعارف و رودربایستی اعلام میکنم که باید بر کلیه موضوعات آزمون تسلط کامل و کافی داشته باشند تا بتوانند حسابدار رسمی شوند. توجه داشته باشید که مدرک «حسابدار رسمی» یک مدرک کیلویی نیست. آن را با همان ترازویی وزن میکنند که جواهرات «کوه نور» و «دریای نور» را وزن میکنند. از طرفی هم مدرک «حسابدار رسمی» یک مدرک افتخاری نیست که به همه شرکتکنندگان در آزمون جامعه حسابداران رسمی ایران داده شود. البته میتوان چنین مدرکی را به همه شرکتکنندگان در آزمون داد، ولی در بالای مدرک باید با خط قرمز و حروف بزرگ نوشت «مدرک حسابدار رسمی افتخاری» و در ذیل مدرک نیز نوشت که این مدرک فاقد هرگونه ارزش حرفهای است. افرادی که چنین مدرکی دارند، شاید بتوانند برای خواستگاری و غیره از آن استفاده کنند. البته فکر میکنم که بعد از مدتی، عموم مردم نیز آگاه شوند که دارندگان این نوع مدرک فاقد معلومات و جنبه حرفهای بوده و جواب رد به خواستگاری آنها بدهند! |