گفت‌وگو با دکترحسین عبده‌تبریزی ،شباهت‌های بحران اقتصادی آمریکا با ایر

شباهت‌های بحران اقتصادی آمریکا با ایران عبده:شرایط ایران و آمریکا در موضوع حباب قیمت مسکن شباهت زیادی با هم دارد هرچند که شکل‌گیری آن از مسیرهای متفاوتی آغاز شد برای اینکه در آمریکا نظام مالی خیلی پیچیده است اما در ایران نظام مالی خیلی پیچیده نیست سال 2001 وقتی 11سپتامبر اتفاق ‌افتاد، اقتصاد آمریکا اقتصاد قوی‌ای نبود بنابراین از ترس یک بحران عمیق دولت تصمیم می‌گیرد پول داخل بازار بریزد و اقتصاد را رونق بدهد. این نگرانی همه دولت‌هاست که بین کنترل تورم و رونق بتوانند تعادل‌هایی ایجاد کنند چون هیچ کس نمی‌خواهد برای کنترل تورم اقتصاد را به گورستان تبدیل کند بنابراین بانک مرکزی از طریق کاهش نرخ بهره شروع به ریختن پول در اقتصاد کرد بنابراین پول زیادی در داخل اقتصاد ریخته شد و این پول زیاد طبعا سر از ساده‌ترین بخش‌های تولیدی درآورد که زودبازده بود. بخش مسکن و ساختمان هدف اصلی در این شرایط می‌شود. اگر نگاه کنید به آمار می‌بینید عمدتا پول‌ها جذب مسکن‌های دوم شد یعنی مسکن‌های تفریحی یا خانه‌های دومی که مردم از روی نیازهای واقعی نمی‌خرند. بخش دیگر هم کسانی بودند که در بازار رهن نبودند و به آنها گفتند که بیایید خانه دومی بگیرید و در واقع حال کنید چون قیمت مسکن بالا می‌رود، یک از طریق افزایش قیمتی که به آن می‌خورد اقساط را پرداخت کنید.این هم یک مشکل اضافه‌ای را به اقتصاد آمریکا تحمیل کرد. وام‌ها را به کسانی دادند که خانه‌دار بودند به این ترتیب یک رونق در بازار پیدا شد و همه به معجزه واقعی افزایش قیمت معتقد شدند. در ایران هم وقتی نگاه کنیم به سال‌های 81 تا 83 می‌بینیم که بازار سرمایه هر اشکالی که داشته چون توانست نقدینگی موجود در بازار را جمع کند بنابراین افزایش قیمت مسکن بسیار کند بود اما با آمدن دولت جدید و خاموش شدن فرصت‌های سرمایه‌گذاری جدید (البته قبل از این دولت بازار سهام کند شده بود) دولت تصمیم می‌گیرد یک تلاشی داشته باشد و با طرح بحث وام‌های زودبازده کار خود را آغاز کرد. این بحث سرآغازی برای افزایش قیمت مسکن شد.نقدینگی که به این بخش تزریق شد سر از جای دیگر درآورد، در این وضعیت بانک‌های خصوصی هم بیشترین اعتبارات را به مسکن بالای شهر (که حالت پس‌اندازی دارند) دادند، آنها حاضر نبودند وام‌های 15 ساله ارزان قیمت برای واوان و محمدیه بدهند بلکه وام پرداختی را به خانه‌های بالای شهر دادند. نقدینگی اضافی هم که از طریق فروش دلار گیر دولت آمد موجب افزایش نقدینگی به بازار شد به همین دلیل قیمت مستغلات در دو سال اول دولت آقای احمدی‌نژاد قطعا بیش از 100 درصد رشد کرده بود زیرا یک واحد مسکونی که متری 250 هزار تومان در محمدیه کرج فروش می‌رفت بلافاصله به 500 هزار تومان در همان سال اول افزایش قیمت یافت و الان به 900 هزار تومان رسیده است. روند بسیارشبیه جریان شکل‌گیری بحران درآمریکاست. مردمی که وارد بازار مسکن ایران شدند به معجزه و افزایش دائمی قیمت امیدوار شدند. همه شرکت‌ها یک بخش املاک و مستغلات ایجاد کردند. همه نهادها یک پای خود را در بخش مسکن گیر انداختند و امروز که سرمایه در گردش ندارند برای این است که امیدوار بودند آنها را بفروشند. هیچ کدام از اینها فرض نکردند اگر این افزایش قیمت متوقف بشود چه اتفاقی خواهد افتاد. برای اینکه بدانید در بازار مسکن حباب شکل گرفته است یک مثالی می‌زنم. اگر همین امروز کسی بگوید که در 5 سال آینده قیمت مسکن بالا نخواهد رفت و مردم آن را باور کنند همین امروز قیمت‌ها نصف می‌شود چون از قیمت‌های تمام‌شده هنوز هم فاصله دارد.درست است که هنوز قیمت مسکن در بخشی از نقاط تهران متری 2 میلیون و 500 هزار تومان است اما قیمت ساخت از این پایین‌تر است و جا دارد که بخش دیگری از این حباب قیمتی خالی شود البته به عوامل افزایش نقش شهرداری‌ها را اضافه کنید. متاسفانه شهرداری‌ها در ایران با سیاست‌هایی که پیش گرفتند حباب را تشدید کردند چون با بالا رفتن قیمت‌ها، قیمت‌های خود را بالا بردند.در حالی که نباید به این شکل عمل می‌کردند اما برداشت من این است که قیمت ملک در ایران کاهش خواهد یافت.برای نمونه به روند شکل‌گیری قیمت‌ها در ژاپن نگاه کنید. در ژاپن قیمت یک واحد تجاری تا متری 20 میلیون دلار بالا رفت اما سرانجام روزی به یک دهم آن تنزل کرد چون روند افزایش در ادامه براساس اجاره‌بها و میزان فروش مستاجر تعیین شد. یک روزی در ایران هم می‌شود که قیمت مغازه با توجه به اجاره تعیین و اجاره با توجه به درآمد پرداخت شود. الان این رابطه درآمد، اجاره و قیمت تجاری قطع است علت اینکه، یک واحد تجاری هنوز متری 20 میلیون تومان است چون امید دارند قیمت آن بیشتر شود، به اجاره امید نبسته‌اند. چون اجاره یک جریان دائمی نیست که بتوان مرتب آن را افزایش داد و از مستاجر دریافت کرد. مستاجر باید درآمد کسب کند تا میزان اجاره مورد مطالبه را بپردازد بنابراین وقتی چنین ارتباطی برقرار شود به طور حتم روند کاهش قیمت‌ها از سر گرفته می‌شود. نظر همان کارشناس کاردرست که در فروردین ماه سال 87 پیش بینی کرده بود که قیمت مسکن از خرداد 87 شروع به افت می کنه! 1- با توجه به قاعده چسبندگی قیمتها، روند نزولی همواره کندتر از روند صعودی رخ می دهد. به عبارت دیگر هنوز آثار ناشی از کاهش چهار برابری قیمت آهن و سیمان در سال گذشته، تنها در حد 30-40 درصد در قیمت فعلی ملک اعمال شده است. واضح است که تا زمان باور کردن کاهش قیمتها، فروشندگان کماکان پایه قیمت فروش پیشنهادی را در محدوده قیمتهایی که در گذشته نزدیک وجود داشته است، قرار می دهند و تنها پس از آن که یقین پیدا کردند که قادر به فروش در این قیمت نیستند، اعداد کمتر را می پذیرند. ( این همان حالتی است که در تحلیل تکنیکال، قیمت روی یکی از سطوح فیبو متوقف می شود و پس از مدتی ناگهان حمایت را می شکند و به سطح فیبوی بعدی می رسد) 2- غیر از قیمت مصالح و نیروی انسانی ( امروز کسی پیش ما آمده بود که پارسال روز 40 تومان دستمزد می گرفت و الان التماس می کرد که اگر کار باشد با روزی 18 تومان هم قبول می کند) ، عامل مهمتر در قیمت ملک، ارزش زمین است. در شرایط فعلی در بسیاری از نقاط، قیمت زمبن نسبت به سال گذشته افت درخوری که متناسب با عمق رکود اقتصادی باشد، نکرده است. چنانچه قیمت مذکور کاهش یابد( که با توجه به بخشنامه ابلاغی بودجه و صفر شدن اعتبارات عمرانی دستگاهها و کاهش 28 درصدی اعتبارات جاری نسبت به قانون بودجه مصوب امسال، عجیب نخواهد بود)، می توان انتظار داشت که سطح حمایتی فعلی شکسته شود.

منبع:	http://www.ir-shop.ir	تاریخ:	1390-05-25
شباهت‌های بحران اقتصادی آمریکا با ایران عبده:شرایط ایران و آمریکا در موضوع حباب قیمت مسکن شباهت زیادی با هم دارد هرچند که شکل‌گیری آن از مسیرهای متفاوتی آغاز شد برای اینکه در آمریکا نظام مالی خیلی پیچیده است اما در ایران نظام مالی خیلی پیچیده نیست سال 2001 وقتی 11سپتامبر اتفاق ‌افتاد، اقتصاد آمریکا اقتصاد قوی‌ای نبود بنابراین از ترس یک بحران عمیق دولت تصمیم می‌گیرد پول داخل بازار بریزد و اقتصاد را رونق بدهد. این نگرانی همه دولت‌هاست که بین کنترل تورم و رونق بتوانند تعادل‌هایی ایجاد کنند چون هیچ کس نمی‌خواهد برای کنترل تورم اقتصاد را به گورستان تبدیل کند بنابراین بانک مرکزی از طریق کاهش نرخ بهره شروع به ریختن پول در اقتصاد کرد بنابراین پول زیادی در داخل اقتصاد ریخته شد و این پول زیاد طبعا سر از ساده‌ترین بخش‌های تولیدی درآورد که زودبازده بود. بخش مسکن و ساختمان هدف اصلی در این شرایط می‌شود. اگر نگاه کنید به آمار می‌بینید عمدتا پول‌ها جذب مسکن‌های دوم شد یعنی مسکن‌های تفریحی یا خانه‌های دومی که مردم از روی نیازهای واقعی نمی‌خرند. بخش دیگر هم کسانی بودند که در بازار رهن نبودند و به آنها گفتند که بیایید خانه دومی بگیرید و در واقع حال کنید چون قیمت مسکن بالا می‌رود، یک از طریق افزایش قیمتی که به آن می‌خورد اقساط را پرداخت کنید.این هم یک مشکل اضافه‌ای را به اقتصاد آمریکا تحمیل کرد. وام‌ها را به کسانی دادند که خانه‌دار بودند به این ترتیب یک رونق در بازار پیدا شد و همه به معجزه واقعی افزایش قیمت معتقد شدند. در ایران هم وقتی نگاه کنیم به سال‌های 81 تا 83 می‌بینیم که بازار سرمایه هر اشکالی که داشته چون توانست نقدینگی موجود در بازار را جمع کند بنابراین افزایش قیمت مسکن بسیار کند بود اما با آمدن دولت جدید و خاموش شدن فرصت‌های سرمایه‌گذاری جدید (البته قبل از این دولت بازار سهام کند شده بود) دولت تصمیم می‌گیرد یک تلاشی داشته باشد و با طرح بحث وام‌های زودبازده کار خود را آغاز کرد. این بحث سرآغازی برای افزایش قیمت مسکن شد.نقدینگی که به این بخش تزریق شد سر از جای دیگر درآورد، در این وضعیت بانک‌های خصوصی هم بیشترین اعتبارات را به مسکن بالای شهر (که حالت پس‌اندازی دارند) دادند، آنها حاضر نبودند وام‌های 15 ساله ارزان قیمت برای واوان و محمدیه بدهند بلکه وام پرداختی را به خانه‌های بالای شهر دادند. نقدینگی اضافی هم که از طریق فروش دلار گیر دولت آمد موجب افزایش نقدینگی به بازار شد به همین دلیل قیمت مستغلات در دو سال اول دولت آقای احمدی‌نژاد قطعا بیش از 100 درصد رشد کرده بود زیرا یک واحد مسکونی که متری 250 هزار تومان در محمدیه کرج فروش می‌رفت بلافاصله به 500 هزار تومان در همان سال اول افزایش قیمت یافت و الان به 900 هزار تومان رسیده است. روند بسیارشبیه جریان شکل‌گیری بحران درآمریکاست. مردمی که وارد بازار مسکن ایران شدند به معجزه و افزایش دائمی قیمت امیدوار شدند. همه شرکت‌ها یک بخش املاک و مستغلات ایجاد کردند. همه نهادها یک پای خود را در بخش مسکن گیر انداختند و امروز که سرمایه در گردش ندارند برای این است که امیدوار بودند آنها را بفروشند. هیچ کدام از اینها فرض نکردند اگر این افزایش قیمت متوقف بشود چه اتفاقی خواهد افتاد. برای اینکه بدانید در بازار مسکن حباب شکل گرفته است یک مثالی می‌زنم. اگر همین امروز کسی بگوید که در 5 سال آینده قیمت مسکن بالا نخواهد رفت و مردم آن را باور کنند همین امروز قیمت‌ها نصف می‌شود چون از قیمت‌های تمام‌شده هنوز هم فاصله دارد.درست است که هنوز قیمت مسکن در بخشی از نقاط تهران متری 2 میلیون و 500 هزار تومان است اما قیمت ساخت از این پایین‌تر است و جا دارد که بخش دیگری از این حباب قیمتی خالی شود البته به عوامل افزایش نقش شهرداری‌ها را اضافه کنید. متاسفانه شهرداری‌ها در ایران با سیاست‌هایی که پیش گرفتند حباب را تشدید کردند چون با بالا رفتن قیمت‌ها، قیمت‌های خود را بالا بردند.در حالی که نباید به این شکل عمل می‌کردند اما برداشت من این است که قیمت ملک در ایران کاهش خواهد یافت.برای نمونه به روند شکل‌گیری قیمت‌ها در ژاپن نگاه کنید. در ژاپن قیمت یک واحد تجاری تا متری 20 میلیون دلار بالا رفت اما سرانجام روزی به یک دهم آن تنزل کرد چون روند افزایش در ادامه براساس اجاره‌بها و میزان فروش مستاجر تعیین شد. یک روزی در ایران هم می‌شود که قیمت مغازه با توجه به اجاره تعیین و اجاره با توجه به درآمد پرداخت شود. الان این رابطه درآمد، اجاره و قیمت تجاری قطع است علت اینکه، یک واحد تجاری هنوز متری 20 میلیون تومان است چون امید دارند قیمت آن بیشتر شود، به اجاره امید نبسته‌اند. چون اجاره یک جریان دائمی نیست که بتوان مرتب آن را افزایش داد و از مستاجر دریافت کرد. مستاجر باید درآمد کسب کند تا میزان اجاره مورد مطالبه را بپردازد بنابراین وقتی چنین ارتباطی برقرار شود به طور حتم روند کاهش قیمت‌ها از سر گرفته می‌شود. نظر همان کارشناس کاردرست که در فروردین ماه سال 87 پیش بینی کرده بود که قیمت مسکن از خرداد 87 شروع به افت می کنه! 1- با توجه به قاعده چسبندگی قیمتها، روند نزولی همواره کندتر از روند صعودی رخ می دهد. به عبارت دیگر هنوز آثار ناشی از کاهش چهار برابری قیمت آهن و سیمان در سال گذشته، تنها در حد 30-40 درصد در قیمت فعلی ملک اعمال شده است. واضح است که تا زمان باور کردن کاهش قیمتها، فروشندگان کماکان پایه قیمت فروش پیشنهادی را در محدوده قیمتهایی که در گذشته نزدیک وجود داشته است، قرار می دهند و تنها پس از آن که یقین پیدا کردند که قادر به فروش در این قیمت نیستند، اعداد کمتر را می پذیرند. ( این همان حالتی است که در تحلیل تکنیکال، قیمت روی یکی از سطوح فیبو متوقف می شود و پس از مدتی ناگهان حمایت را می شکند و به سطح فیبوی بعدی می رسد) 2- غیر از قیمت مصالح و نیروی انسانی ( امروز کسی پیش ما آمده بود که پارسال روز 40 تومان دستمزد می گرفت و الان التماس می کرد که اگر کار باشد با روزی 18 تومان هم قبول می کند) ، عامل مهمتر در قیمت ملک، ارزش زمین است. در شرایط فعلی در بسیاری از نقاط، قیمت زمبن نسبت به سال گذشته افت درخوری که متناسب با عمق رکود اقتصادی باشد، نکرده است. چنانچه قیمت مذکور کاهش یابد( که با توجه به بخشنامه ابلاغی بودجه و صفر شدن اعتبارات عمرانی دستگاهها و کاهش 28 درصدی اعتبارات جاری نسبت به قانون بودجه مصوب امسال، عجیب نخواهد بود)، می توان انتظار داشت که سطح حمایتی فعلی شکسته شود.

دسته بندی اطلاعات

عبده تبریزی دبیر کل سابق سازمان بورس گفت:گفت‌وگو با دکترحسین عبده‌تبریزی ،شباهت‌های بحران اقتصادی آمریکا با ایران

http://www.ir-shop.ir

1390-05-25

مشخصات ثبت اطلاعات

مدیریت رازنامه

نظرات و پیشنهادات

سلام،وقت بخیر زمانی که لیست تعدیل حقوق تهیه می گردد و حقوق و عیدی از مالیات معاف می گردند در سیستم حسابداری چطور باید مالیات حقوق را کسر کرد متشکرم

سلام ، وقت بخیر نحوه سند زدن پرداختی بیمه تامین اجتماعی به چه صورته ؟ بدون این که تو لیست حقوق و دستمزد بیام ه صورت جداگانه چطوری ثبت بزنم؟

سلام و وقت بخیر برای استارت آپ ها و کسب و کارهای الکترونیک آیا معافیت مالیاتی وجود دارد؟ در صورت تایید، نحوه استفاده از معافیت چگونه است؟

سلام و وقت بخیر برای استارت آپ ها و کسب و کارهای الکترونیک آیا معافیت مالیاتی وجود دارد؟ در صورت تایید، نحوه استفاده از معافیت چگونه است؟

با سلام خدمت استاد محترم برای آموزش کارکنان در دوره آموزشی اکسل در حسابداری میخواستم ببینم چطوری باید با شما هماهنگی کنیم. با تشکر