منبع: | دنیای اقتصاد | تاریخ انتشار: | 1390-06-02 |
نویسنده: | یاسر ملایی | مترجم: | |
چکیده: | |||
چکیده: احتمالا خانوارهای بسیار محرومی در مناطق دورافتاده کشور یافت میشوند که همچنان سواد و امکانات ثبتنام در طرح یارانه نقدی را نداشتهاند و شناسایی و ثبتنام از این افراد، باید در اولویت فعالیتهای سازمانهایی مانند کمیته امداد امام خمینی (ره)، سازمان بهزیستی و بنیادهای خیریه مردمنهاد قرار گیرد. |
|||
یارانه نقدی و برنامههای فقرزدایی همچنین پرداخت منظم یارانه نقدی به همه خانوارها، شرایط را برای تمرکز فعالیتهای خیریه بر توانمندسازی خانوارهای محروم با هدف خوداتکایی و کسب درآمد پایدار فراهم ساخته است بهرهگیری از یارانه نقدی به عنوان وثیقه و تضمینی برای بازپرداخت منظم اقساط وامهای خرد، میتواند شرایط مناسبی را برای اجرای طرحهای خلاقانهای در راستای پرداخت وامهایی با هدف توانمندسازی خانوارهای محروم، فراهم سازد. ورود یارانه نقدی به سفره خانوادههای ایرانی، با پوششی بیش از ۷۳ میلیون نفر، بیشک اتفاقی بزرگ با ابعاد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، و سیاسی عمیق و بلندمدت است که باید مورد مطالعه و رصد دائمی پژوهشگران علوم اجتماعی و سیاستگذاران اقتصادی و اجتماعی قرار گیرد. حتی بنگاههای اقتصادی نیز نباید تاثیرات احتمالی یارانه نقدی را بر بازار و فرصتهای تجاری خود نادیده بگیرند. قصد دارم در این سطور، در مورد تاثیری که ورود یارانه نقدی میتواند بر پدیده فقر در جامعه ایران داشته باشد و تغییراتی که در راهبردهای سازمانهای دولتی و بنیادهای مردمی فعال در حوزه فقرزدایی باید ایجاد شود، نکاتی را یادآوری نمایم. آیا همه نیازمندان یارانه نقدی دریافت میکنند؟ اولین نکتهای که در زمینه رابطه فقر و یارانه نقدی باید مورد توجه قرار گیرد این است که آیا نیازمندترین اقشار جامعه، یعنی کسانی که دهکهای اول و دوم درآمدی را تشکیل میدهند، همگی تحت پوشش یارانه نقدی قرار گرفتهاند؟ در این خصوص، بد نیست که به یک خاطره اشاره کنم: در سفری که شهری واقع در نواحی مرکزی کشور داشتم، ساعاتی را در چند کافینت که در مرکز شهر قرار داشتند گذراندم. در آن زمان، یکی دو ماهی از آغاز هدفمندی یارانهها و پرداخت یارانه نقدی میگذشت. در طی این چند ساعت، این کافینتها با تعداد زیادی مراجعهکننده مواجه بودند که شناسنامه به دست، از مسوول کافینت درخواست میکردند تا خانواده آنها را نیز در طرح یارانه نقدی ثبت نام کند. اکثر مراجعان، مادران خانوادههای فقیری بودند که با وجود زمان طولانی اطلاعرسانی و ثبت نام دولت از خانوارها، به علت ضعف دسترسی به اخبار و عدم برخورداری از سواد و امکانات دسترسی به اینترنت، مدتها پس از شروع طرح، هنوز نام خود را در سیستم ثبت نکرده بودند. واقعیت این است که بسیاری از خدمات و امکانات دولتی که در ظاهر، فرصت بهرهبرداری از آنها به صورت برابر در اختیار همه اقشار جامعه قرار دارد، در نهایت، بیشتر مورد استفاده طبقه متوسط و بالای جامعه قرار میگیرد. زیرا این بخش از جامعه هستند که اخبار را دنبال میکنند و مهارت پیگیری امور اداری را در پیچ و خم دستگاههای دولتی دارا هستند. در مقابل، اقشار محروم و فقیر جامعه، از سواد و مهارتهای لازم برای پیگیری حقوق خود محرومند و کمتر اخبار و روزنامهها را به صورت جدی دنبال میکنند. دولت، سازمانهای متولی مبارزه با فقر، و بنیادهای خیریه باید به این نکته توجه داشته باشند. احتمالا خانوارهای بسیار محرومی در مناطق دورافتاده کشور یافت میشوند که سواد و امکانات ثبت نام در طرح یارانه نقدی را نداشتهاند و شناسایی و ثبت نام از این افراد، باید در اولویت فعالیتها آنها قرار گیرد. تغییر در راهبردهای مبارزه با فقر با ورود یارانه نقدی، به طور قطع «نقشه فقر» (Poverty Map) در جامعه ایران تغییر خواهد کرد و تقریباً میتوان مطمئن بود که خانوادهها قادر به تامین نیازهای بسیار اولیه خود، از قبیل غذا، پوشاک و سرپناه هستند. بنابراین، در صورت اطمینان از دریافت یارانه نقدی توسط کلیه خانوارهای فقیر، سازمانهای دولتی و شبهدولتی که وظیفه کمک به خانوارهای کمدرآمد را برعهده دارند، مانند کمیته امداد و بهزیستی، میتوانند صرف هزینه برای پرداخت مستمری و یا کمکهای غذایی به خانوارهای فقیر را تدریجا حذف نمایند و در عوض، جهتگیری بودجه خود را بر توانمندسازی خانوارها به منظور کسب درآمد پایدار و نیز ارائه برنامههایی به منظور ارتقای سطح سواد، مهارتهای شغلی و بهداشت خانوارهای تحت پوشش، متمرکز سازند. به عنوان مثال، مهارتآموزی و برگزاری برنامههای هدفمند آموزشی، میتواند در اولویت کاری سازمانهایی همچون کمیته امداد، سازمان بهزیستی و امثالهم قرار گیرد. یارانه نقدی و بستر مناسب برای توسعه تامین مالی خرد (micro finance) یکی از راهبردهای موفق و رو به گسترش در توانمندسازی جوامع فقیر، اعطای تسهیلات خرد به آنها، با هدف بسترسازی ایجاد شغل و منبع درآمد پایدار برای خانوارها است. به عنوان مثال، این وام میتواند صرف خرید ابزارهای اولیه نجاری و کارهای ساختمانی، چرخ خیاطی، مرغ و خروس، و حیوانات سودمند شود. وامهای خرد خوداشتغالی که توسط کمیته امداد در کشور ما پرداخت میشود را میتوان در این دسته از وامها دستهبندی کرد.واقعیت این است که مهمترین مانع برای گسترش این نوع وام، ریسک بالای بازپرداخت اقساط آن توسط خانوارها است. در واقع، هیچ بانکی حاضر نخواهد شد تسهیلات خود را به صورت وامهای خرد در اختیار خانوادههایی قرار دهد که از تامین زندگی روزمره خود نیز عاجز هستند. بحث در مورد تامین مالی خرد و راهکارهای توسعه آن، خارج از حوصله این نوشتار است؛ اما نکتهای که میخواهم به آن اشاره کنم این است که پرداخت ثابت و مستمر یارانه نقدی به خانوارها، یک فرصت استثنایی را برای گسترش وامهای خرد به اقشار ضعیف جامعه فراهم کرده است. زیرا خانواده وامگیرنده، میتواند از یارانه نقدی به عنوان پشتوانهای برای ایجاد اطمینان در مورد بازپرداخت منظم اقساط وامهای دریافتی استفاده کند و با وجود این پشتوانه درآمدی مطمئن و تضمینشده، ریسک پرداخت تسهیلات برای نهاد وامدهنده کاهش خواهد یافت، خواه این وامها توسط نهادهایی مانند کمیته امداد و سازمان بهزیستی پرداخت شود و خواه توسط گروههای خیریه مردمنهاد غیردولتی. * دانشآموخته کارشناسی ارشد اقتصاد- دانشگاه شریف ([email protected]) منبع: رستاک |