منبع: | دنیای اقتصاد | تاریخ انتشار: | 1390-04-08 |
نویسنده: | غلامحسین دوانی | مترجم: | |
چکیده: | |||
چندی پیش (21 /03/1390) مقاله ذیل در روزنامه «دنیای اقتصاد» چاپ شد که مورد استقبال جامعه کار و تولید و به ویژه شرکتهای پیمانکاری قرار گرفت. |
|||
«سازمان امور مالیاتی و تکلیف مالایطاق» خوشبختانه با خبر شدیم هیات عمومی دیوان عدالت اداری طی دادنامه شماره 106 مورخ 2/03/ 1390در همین رابطه براساس شکایت شرکت رشد صنعت، بخشنامه شماره 46378 مورخ 26/09/1377 معاون درآمدهای مالیاتی را ابطال و گامی نو در مسیر حقوق مالیاتی مودیان برداشته است. این مطلب نظر به اهمیت موضوع مقاله یادشده و مندرجات دادنامه بار دیگر به منظور تنویر افکار عمومی چاپ شده است. ماده (104) قانون مالیاتهای مستقیم اشاره میدارد: وزارتخانهها، موسسات دولتی، شهرداریها، موسسات وابسته به دولت و شهرداریها و کلیه اشخاص حقوقی اعم از انتفاعی و غیرانتفاعی و اشخاص موضوع بند (الف) ماده (95) این قانون مکلفاند درهر مورد که بابت حقالزحمه پزشکی، به هر عنوان پرداخت میکنند پنج درصد آن را بهعنوان علیالحساب مالیات مودی (دریافتکنندگان وجوه) کسر و ظرف سی روز به حساب تعیین شده از طرف سازمان امور مالیاتی کشور واریز و رسید آن را به مودی تسلیم کنند و همچنین ظرف همین مدت، مشخصات دریافتکنندگان را با ذکر نام و نشانی آنها به اداره امور مالیاتی ذیربط ارسال دارند. در این ارتباط توجه ریاست محترم سازمان امور مالیاتی را به نکات ذیل جلب میکنیم. 1- بسیاری کارفرمایان (به ویژه چند وزارتخانه مهم دولتی) بهرغم کسر 5درصد مالیات مربوطه وجه آنرا به سازمان امور مالیاتی پرداخت نمیکنند و پیمانکار بخت برگشته در هنگام رسیدگی مالیاتی ناچار است کل مالیات متعلقه را پرداخت کند و عملا 5درصد مالیات کسر شده از بین میرود. 2- بسیاری کارفرمایان کل کسورات مالیاتی را طی یک لیست جداگانه و به همراه یک چک پرداخت میکنند که تنها نام پیمانکاران مربوطه در این لیست درج شده بنابراین در هنگام رسیدگی مالیاتی پیمانکاران، ماموران مالیاتی از مودی میخواهند که از طریق مراجعه به اداره امور مالیاتی کارفرمای ذیربط، تاییدیهای مبنی بر پرداخت مالیات مکسوره ارائه دهند تا اداره امور مالیاتی پیشپرداختهای مالیاتی را از مالیات تشخیص شده کسر نماید. 3- برخی از کارفرمایان اصل فیش کسر و واریز مالیات را بهرغم صراحت ماده قانونی یادشده بالا به پیمانکاران ارائه نمیدهند و پیمانکاران در هنگام رسیدگی مالیاتی ناچارند دوباره کپی فیشهای مربوطه را به ادارات مالیاتی کارفرما ارائه و مصدق کنند که در غیر این صورت مودی نمیتواند از پیش پرداخت مالیاتی استفاده کند! 4- در بسیاری موارد که کارفرمایان اصل فیش مالیات مکسوره را به مودیان تسلیم میکنند، در هنگام رسیدگی مالیاتی، ادارات مالیاتی بار دیگر از مودیان خواستار میشوند که اصل فیشها را به امور مالی ادارات مالیاتی ذیربط برده تاییدیه مجدد ارائه دهند تا اداره امور مالیاتی مودیان اصل فیشها را قبول و با مالیات متعلقه تهاتر نماید. قانونگذار در هیچیک از موارد بالا، مودیان مالیاتی را مکلف به پیگیری ارائه تاییدیه اصل فیشهای مالیاتی نکرده و اجتهاد و سیره ادارات مالیاتی در ارتباط با عدم قبول اصل فیشها و اجبار مودیان به پیگیری و «ارائه مجدد تاییدیه»، خلاف قانون و مصداق «تکلیف مالایطاق» به شمار میرود، زیرا ارائه اصل فیش بهاستناد ماده (104)، رافع مسوولیت مودی در این ارتباط است. رویه ادارات مختلف مالیاتی در اینگونه موارد دوگانه و به شرح ذیل است: 1- بسیاری ادارات تا زمان تایید اصل فیشها مودیان را در بلاتکلیفی نگهداشته و در عمل مودیان مالیاتی را در تنگنای تسلیم و اجبار قرار میدهند تا برگ تشخیص را بپذیرند و مالیات مضاعفی معادل 5درصد پرداخت کنند. برخی ادارات مالیاتی که دارای مسوولان شجاع و قانونمند هستند اصل فیشها را به منزله پایان وظیفه مودی تلقی و خود از طریق مجاری ذیربط موضوع را پیگیری و مفاصاحساب مالیاتی مودیان را صادر میکنند که جا دارد سازمان امور مالیاتی همانطوری که ادارات مجری بند (1) فوق را به پاسخگویی ملزم کرده، ادارات موضوع بند (2) را تشویق و از این طریق به حقوق مودیان مالیاتی احترام گذارد. اما متن شکوائیه و رای هیات عمومی دیوان عدالت اداری به شرح زیر است. «الزام مودی به ارائه اصل یا تصویر قبوض وجوه کسر و ایصالشده به حساب درآمدهای مالیاتی با تایید کتبی سرممیز اداره کل خلاف قانون است.» تاریخ: 2/3/1390 شماره دادنامه: 106 کلاسه پرونده: 88/1025 مرجع رسیدگی: هیأت عمومی دیوان عدالت اداری. شاکی: شرکت رشد صنعت. موضوع شکایت و خواسته: ابطال بخشنامه شماره 46378 مورخ 26/9/1377 معاون درآمدهای مالیاتی وزارت امور اقتصادی و دارایی. گردشکار: شاکی به موجب دادخواست تقدیمی، ابطال بخشنامه شماره 46378 مورخ 26/9/1377 معاون درآمدهای مالیاتی وقت وزارت امور اقتصادی و دارایی را خواستار و در توضیح و تبیین خواسته اشعار داشته است که: «در مورد برخی از مودیان از جمله شرکتهای پیمانکاری به موجب ماده 104 قانون مالیاتهای مستقیم کارفرما از هر پرداخت، 5درصد مالیات کسر و به اداره مالیاتی مرتبط با کارفرما واریز میکنند و یک نسخه از قبض پرداخت را به مودیان (پیمانکاران) ارائه میدهند که شرکتهای پیمانکاری نیز این قبوض را در قبال اعلام بدهی مالیات عملکرد هر سال توسط اداره مالیاتی مرتبط با شرکتهای پیمانکاری ارائه میدهند که از بدهی مالیاتی اعلامشده کسر شود. به عبارت دیگر ماده 104 قانون مالیاتهای مستقیم به کیفیت سادهای تکلیف مودیان را مشخص کرده و آن این است که همان قبوض دریافتی از حوزههای مختلف مالیاتی برای مودیان کافی است. متاسفانه واحدهای تابعه سازمان امور مالیاتی کشور با استناد به بخشنامه شماره 46378 مورخ 26/9/1377 معاونت وقت وزارت امور اقتصادی و دارایی مودیان را مکلف میکنند که علاوه بر قبوض مالیاتی یادشده بالا، تاییدیه قبوض را نیز از ادارات مالیاتی دریافتکننده وجوه مالیاتی دریافت و ارائه دهند. این تکلیف گذشته از آن که خلاف نص صریح ماده 104 قانون مالیاتهای مستقیم است موجب ایجاد زحمت و هزینههای سنگین و اتلاف وقت جهت مودیان میشود تا با اعزام مامور و هزینه سفر و اقامت تاییدیههای مورد درخواست بخشنامه را تهیه کنند که گاه مواجه با اشکالات و ایرادات گوناگون اداری در تهیه تاییدیهها میشود که یک مورد آن تغییر ادارات امور مالیاتی است، مثل تقسیم پروندههای مالیاتی مالیات بر شرکتها به ادارات کل غرب، شرق، شمال، جنوب، مرکز و مودیان بزرگ مالیاتی و همچنین شهرستانهای دیگر، به خصوص در مورد شرکتهایی مشابه این شرکت تعداد قبوض پرداخت مالیاتی از سالهای 1383 تا 1387 بالغ بر چند صد فقره مرتبط با اقصی نقاط کشور از قشم تا تبریز و کرمان و... میشود. از طرف دیگر قبول پرداخت مالیاتهای تکلیفی به طور رسمی و قانونی از سوی ادارات مالیاتی تابعه سازمان امور مالیاتی صادر شده است که تایید آنها با مراجعه به حسابهای بانکی و با توجه به امکانات وزارت امور اقتصادی و دارایی و از همه مهمتر از طریق سیستمهای رایانهای که مدتها است در سازمان امور مالیاتی معمول و متمرکز شده است باید امر سادهای باشد. یادآور میشود بخشنامه یادشده بالا در تاریخ 26/9/1377 صادر شده است که در عمل تا سال 1382 شاید به دلایل مسائل گفته شده بالا متروک و مسکوت مانده بود و از سال 1383 به جریان افتاده است. جالب این است که خود سازمان امور مالیاتی به این زحمتها و مشکلات توجه داشته و در جواب نامه شماره 03986/60/88 مورخ 28/9/1388 این شرکت به معاونت سازمان امور مالیاتی به موجب نامه شماره 70661/233/ص مـورخ 28/10/1388، مدیرکل دفتر حسـابهای مالیاتی عنوان کرده که در صدد رفع آن است، اما تا رفع آن همهساله مودیان مالیاتی به خصوص شرکتهای پیمانکاری دچار مشکلات و عواقب آن هستند و حتی با وجود آن که مالیات متعلقه پرداختشدهاست تا سالها صدور برگ قطعی (تسویهحساب) به طول میانجامد. موارد متعددی است که کارفرمایان با ارسال فهرست کارهای انجام شده توسط پیمانکاران متعدد طی یک فقره چک، مالیات متعلقه را به اداره مالیاتی مربوطه ارائه میکنند و ادارات مالیاتی بهرغم تاکید سازمان مالیاتی مبادرت به صدور قبوض مالیاتی به تفکیک مودیان نمیکنند بنابراین مودیان رسیدی در مورد مالیاتهای واریزی ندارند که در آن صورت نیاز به دریافت تاییدیه از ادارات مالیاتی دریافتکننده مالیات الزامی است، نه وجود داشتن قبض. با عنایت به مراتب فوق و با توجه به صلاحیت قانونی دیوان عدالت اداری، استدعا دارد به این امر و موضوعیت این بخشنامه مخل نظم اداری و جاری رسیدگی و حکم به لغو آن صادر فرمایند تا مودیان سرگردان و بلاتکلیف نمانده و از اتلاف وقت اموال و اوقات مودیان و همچنین وزارت امور اقتصادی و دارایی و سایر مراجع دولتی که موجب افزایش در هزینه ملی میشود، جلوگیری به عمل آید.» مشتکیعنه به موجب لایحه دفاعیه شماره 7357/212/ص مورخ 16/3/1389، اشعار داشته است که: «براساس مفاد ماده 104 قانون مالیاتهای مستقیم مصوب 1366 با اصلاحات بعدی آن وزارتخانهها و... کلیه اشخاص حقوقی اعم از انتفاعی و غیرانتفاعی و اشخاص حقیقی که طبق مقررات این قانون مکلف به نگاهداری دفاتر قانونی، روزنامه و کل هستند مکلفند در هر مورد که بابت حقالزحمه و... که به هر عنوان پرداخت میکنند پنج درصد آن را به عنوان علیالحساب مالیات مودی (دریافتکننده وجوه) کسر و ظرف سیروز به حساب تعیینشده از طرف وزارت امور اقتصادی و دارایی واریز و رسید آن را به مودی تسلیم کنند و همچنین ظرف همین مدت مشخصات دریافتکنندگان را با ذکر نام و نشانی آنها به حوزه مالیاتی ذیربط ارسال دارند و .... اولا، مستنبط از ماده مرقوم و نظریه شماره 459/5/30 مورخ 27/2/1373 مدیرکل دفتر فنی مالیاتی حوزه صلاحیتدار برای وصول مالیاتهای علیالحساب موضوع ماده صدرالاشاره و حوزه مالیاتی محل پرداخت وجوه است. ثانیا، در خصوص کسر و ایصال مالیاتهای تکلیفی مقرر در قانون یادشده بالا و رفع ابهامات و اشکالات در مورد انجام کلیه امور مربوط به مفاد بخشنامه مورد شکایت بخشنامه شماره 37002/407123/30 مورخ 7/8/1379 معاون درآمدهای مالیاتی صادر و در آن محل پرداخت مالیاتهای تکلیفی بین ادارات کل مالیاتهای تهران و ادارات کل امور اقتصادی و دارایی استانها و حوزههای مالیاتی صالح برای دریافت مالیاتهای تکلیفی به طور جامع و منجز و صریح مشخص شده است. ثالثا، با توجه به ویژگیهای مالیاتهای تکلیفی از جمله علیالحساب و غیرقطعی بودن مالیات پرداختی مقنن ـ استرداد وجوه یادشده و یا احتساب آن را به عنوان مالیات پرداخت شده به موجب تبصره 3 ماده 105 و ماده 159 قانون مالیاتهای مستقیم پیشبینی کرده است. رابعا، با توجه به اینکه بعضی از حوزههای مالیاتی قبول وجوهی را که درگذشته در منبع، به عنوان مالیاتهای تکلیفی از مودیان کسر و به حساب درآمدهای مالیاتی واریز شده بود منوط به واریز وجوه مزبور به حساب مخصوص اداره کل ذیربط میکردند که لازمه آن درخواست انتقال مالیاتهای مکسوره از اداره کل دریافتکننده وجوه به اداره کل متبوع است و این امر علاوه بر صرف وقت بیحاصل موجب نارضایتی مودیان و مضاعف شدن آمار وصولی میشد. بنابراین بخشنامه مورد شکایت به منظور اجتناب از اتلاف وقت مودیان مالیاتی و جلوگیری از مضاعف شدن آمار وصولی صادر و در آن حوزههای مالیاتی را مکلف کرده مالیاتهای تکلیفی پرداخت شده را در صورت ارائه اصل یا تصویر برابر اصل قبوض وجوه کسر و ایصال شده به حساب درآمدهای مالیاتی با تایید کتبی سرممیز مالیاتی اداره کل دریافتکننده وجوه به عنوان مالیات پرداختی مودی قبول کنند. در ضمن یادآور میشود، به منظور تکریم ارباب رجوع به منظور تسهیل تایید قبوض مالیاتی با توجه به مشکلات مودیان مالیاتی مطروحه و دادخواست شاکی، با توجه به اینکه تایید قبوض مالیاتی موضوع بخشنامه موردشکایت نیاز به سامانهای گسترده در سطح کشور دارد، مرکز فنآوری اطلاعات در حال فراهم کردن زیرساختهای لازم به منظور راهاندازی خطوط MPLS است. بدیهی است با راهاندازی خطوط یادشده به زودی مشکلات مزبور مرتفع خواهد شد. با عنایت به توضیحات یادشده بالا تقاضای رد شکایت و تایید بخشنامه مورد شکایت را دارد.» هیات عمومی دیوان عدالت اداری در تاریخ یادشده با حضور روسا، مستشاران و دادرسان علیالبدل شعب دیوان تشکیل و پس از بحث و بررسی و انجام مشاوره با اکثریت آرا به شرح آتی مبادرت به صدور رای میکند. رای هیات عمومی به موجب ماده 104 قانون مالیاتهای مستقیم وزارتخانهها، موسسات دولتی و شهرداریها، موسسات وابسته به دولت و شهرداریها و کلیه اشخاص حقوقی اعم از انتفاعی و غیرانتفاعی و اشخاص موضوع بند (الف) ماده 95 این قانون مکلفاند در هر مورد که بابت حقالزحمه پزشکی، هزینههای بیمارستانی و... وجوهی به هر عنوان پرداخت میکنند، پنج درصد آن را به عنوان علیالحساب مالیات مودی (دریافتکننده وجوه) کسر و ظرف سی روز به حساب تعیینشده از طرف سازمان امور مالیاتی کشور واریز و رسید آن را به مودی تسلیم کنند و همچنین ظرف همین مدت مشخصات دریافتکنندگان را با ذکر نام و نشانی آنها به اداره امور مالیاتی ذیربط ارسال دارند. نظر به اینکه برای مودیان به غیر از تکالیف مندرج در ماده 104 قانون یادشده بالا، تکلیف دیگری پیشبینی نشده است بنابراین بخشنامه معترضعنه در حدی که مفید الزام مودی به ارائه اصل یا تصویر قبوض وجوه کسر و ایصالشده به حساب درآمدهای مالیاتی با تایید کتبی سرممیز اداره کل مربوط است، خلاف قانون وخارج از حدود اختیارات مرجع وضع تشخیص و به استناد بند 1 ماده 19 و ماده 42 قانون دیوان عدالت اداری ابطال میشود. رییس هیات عمومی دیوان عدالت اداری ـ محمدجعفر منتظری |