مکزیک، کشوری در آمریکای شمالی است که از شمال با ‌ایالات متحده آمریکا و از جنوب شرقی با گواتمالا و بلیز هم‌مرز است.

فرهنگ كسب و كارمكزيك


مكزيك، كشوري در آمريكاي شمالي است كه از شمال با ‌ايالات متحده آمريكا و از جنوب شرقي با گواتمالا و بليز هم‌مرز است.

همچنين اقيانوس آرام، از غرب و جنوب، خليج مكزيك از شرق و درياي كارائيب از جنوب شرق آن را دربرگرفته‌اند.‌اين كشور با حدود ۲ ميليون كيلومتر مربع وسعت، پانزدهمين كشور وسيع دنيا و با حدود ۱۰۹ ميليون نفر جمعيت، يازدهمين كشور پرجمعيت دنيا است. ۷6 درصد مردم آن مسيحي كاتوليك و ۶ درصد پروتستان هستند. زبان رسمي‌آنها اسپانيايي است.
پايتخت آن مكزيكوسيتي، يكي از پرجمعيت‌ترين شهرهاي دنيا است. اولين آثاري كه از انسان در مسو آمريكا (مكزيك كنوني) به دست آمده، متعلق به ۴۰ هزار سال پيش است. مكزيك همچنين مهد يكي از مهم‌ترين تمدن‌هاي باستان، يعني «آزتك»، بوده ‌است. مكزيك در قرن ۱۶ ميلادي توسط هران كورتس كشف شد و در سال ۱۵۱۹ تمدن‌هاي بومي‌مكزيك از سوي اسپانيايي‌ها مورد حمله قرار گرفتند.‌اين كشور از سال ۱۵۲۱ تاجنگ‌هاي استقلال مابين ۱۸۲۱ -۱۸۱۰ مستعمره اسپانيا بوده‌است.

آماركلي كشورمكزيك
مساحت: 1972550كيلومترمربع (رتبه15 در ميان كشورهاي جهان)
جمعيت: 112ميليون و300هزارنفر (رتبه 11 در ميان كشورهاي جهان)
تراكم جمعيت: 57 نفر در كيلومترمربع (رتبه 142 درميان كشورهاي جهان)
اميدبه زندگي: مردان 74 سال – زنان 79 سال
درصد افراد باسواد: 91 درصد
ميزان طلاق در 1000 نفر: 5/0 نفر
آمار اقتصادي
واحدپول: پزو
توليد ناخالص ملي: 1041 ميليارددلار–سرانه 9489 دلار
اشتغال: كشاورزي 17 درصد-صنعت 25 درصد- خدمات 57 درصد – بيكار 2 درصد
صادرات عمده: محصولات صنعتي - نفت خام و فرآورده‌هاي آن –محصولات كشاورزي - موتور ماشين - آبزيان دريايي
مقاصد صادرات: آمريكا 88 درصد-كانادا 2 درصد - اسپانيا 1 درصد - ژاپن 1 درصد
واردات عمده: كالاهاي واسطه – كالاهاي سرمايه‌اي – حامل‌هاي انرژي– مواد مصرفي
منابع واردات: آمريكا 56 درصد - چين 4 درصد - آلمان 4 درصد -كره جنوبي3 درصد
مكزيك (United Mexican States) در واقع نقطه تلاقي و اتصال آمريكاي شمالي به مركزي است، ‌اين كشور از قرن شانزدهم ميلادي تا سال 1810 از مستعمرات اسپانيا در قاره آمريكا بوده و در روز 16 سپتامبر آن سال استقلال يافته است. نظام سياسي مكزيك، نظام جمهوري با دو مجلس قانون‌گذاري است. انتخابات رياست جمهوري در مكزيك هر 6 سال يكبار برگزار مي‌شود و فيليپه كالدرون در سال 2006 با راي مردم مكزيك به سمت رييس جمهور انتخاب شد. مكزيك به سبب بدهي‌هاي خارجي و تورم بالا با مشكلات اقتصادي بسياري دست و پنجه‌نرم مي‌كند. ‌اين كشور از صادركنندگان نفت است و روزانه 3.200.000 بشكه نفت توليد مي‌كند، از ديگر صادرات مكزيك، موتور ماشين و آبزيان دريايي نظير ماهي، ميگو و خرچنگ را مي‌توان ذكر كرد. مواد مخدر نيز به صورت غيرقانوني در ‌اين كشور توليد مي‌شود. صنعت توريسم نيز در مكزيك از صنايع پردرآمد محسوب شده و سالانه گردشگران بي‌شماري به مكزيك سفر مي‌كنند. موقعيت جغرافيايي مكزيك باعث شده كه در مسير توفان‌ها و هوريكان‌هاي دريايي سهمگين و سونامي ‌باشد و در ‌اين زمينه بسيار آسيب‌پذير است. مكزيك از دو سمت مورد تهاجم توفان‌ها قرار مي‌گيرد، از طرف شرق همه ساله توفان‌هايي كه در اقيانوس اطلس شمالي و دريايي كارائيب شكل مي‌گيرد به طرف خليج مكزيك رفته و خساراتي را به خصوص به شبه جزيرهيوكاتان وارد مي‌سازد، در غرب نيز امواج سهمگين سونامي ‌سواحل غربي مكزيك مانند شبه جزيره كاليفرنيا (باخا كاليفرنيا) را در مي‌نورد.
فرهنگ كسب‌وكار در مكزيك
در اين هفته كه به بررسي مجزاي كشور مكزيك اختصاص داده شده است، اطلاعات جامعي پيرامون فرهنگ تجاري و فضاي كسب‌وكار اين كشور ارائه مي‌شود كه مي‌تواند ياريگر شما در تعامل موثرتر با مشتريان و شركاي مكزيكي باشد. هرچند هركدام از بخش‌ها بر يك موضوع خاص در فرهنگ كسب‌وكار در مكزيك تمركز دارد، پيشنهاد مي‌شود اين بخش‌ها به ترتيب چاپ مورد بررسي قرار گيرند.
ممكن است پس از مطالعه ‌اين بخش پيرامون فرهنگ كسب‌وكار مكزيك، به مطالعه فرهنگ تجاري ساير كشورهايي كه با آنها سروكار داريد، احساس نياز كنيد. در آينده نزديك‌ اين كشورها نيز مورد بررسي قرارخواهندگرفت


فرهنگ مكزيك بازتابي از تاريخ اين كشور و حاصل تركيبي از فرهنگ تمدن‌هاي پيش از ورود اسپانيايي‌ها و فرهنگ اسپانيا است.

زماني كه مكزيك به يك كشور مستقل تبديل شد به دنبال يك هويت ملي بود و تنها عنصر مشترك بين ساكنان تازه آن مذهب كاتوليك آنها بود. پيشرفت اقتصادي و صلح در اين كشور در آخرين ربع قرن نوزدهم و دهه اول قرن بيستم محقق شد.
عبارت معروفِ «نزديكي جغرافيايي ارتباطي به نزديكي فرهنگي ندارد» احتمالا براي هيچ دو كشوري در دنيا به اندازه مقايسه مكزيك و همسايه پهناورش، ايالات متحده، مصداق ندارد. آن چه دو كشور را از هم جدا مي‌كند، چيزي فراتر از يك مرز است و هر چند در باب اهميت اقتصادي ايالات متحده براي مكزيك زياد شنيده‌ايم (77 درصد از متخصصان و خبرگان مكزيكي راهي ايالات متحده مي‌شوند)، مكزيك كشوري منحصر به فرد است با رويكرد و چشم انداز اقتصادي متمايز.
همان گونه كه مشابه فرض كردن كانادايي‌ها و آمريكايي‌ها قياسي مع‌الفارق است، مشابه دانستن مكزيكي‌ها و آمريكاي شمالي نيز به همان اندازه بي‌ربط است. (مكزيكي‌ها، آمريكايي نيز هستند، كما اين كه همواره اين گزاره ورد زبانشان است).
از اين روي، هر چند آمريكا تاثير بسزايي بر رشد و توسعه مكزيك (چه به لحاظ اقتصادي و چه به لحاظ سياسي) دارد، پيش از آغاز هرگونه مبادله تجاري در اين كشور، پژوهش در باب مولفه‌هايي كه مكزيك را تا اين حد از دو كشور ديگر آمريكاي شمالي متمايز مي‌كند، بسيار سودمند خواهد بود. احتمالا بيشترين تاثير ايالات متحده بر فرهنگ كسب و كار در مكزيك، به علت حضور تعداد كثير شركت‌هاي چند مليتيِ آمريكا است كه در اين كشور (مكزيك) مشغول به كار هستند و اين تاثير به علت جريان‌سازي اين شركت‌ها در فرآيند‌هاي تجاري مكزيك است. هنگام فعاليت تجاري در مكزيك، مي‌بايست نوع شركتي كه با آن كار مي‌كنيد را بشناسيد؛ اين كه آيا آن شركت، تابع يك شركت خارجيِ چند مليتي است يا شركتي تحت مالكيت، كنترل و نظارت بومي. پاسخ اين سوال بر مسائلي از قبيل ساختار سازماني و فرآيند‌هاي تصميم گيري تاثير عمده اي دارد؛ اما در مسائلي چون كار گروهي و سبك‌هاي ارتباطي، تفاوت چنداني وجود ندارد.
اين گزاره نيز احتمالا صحيح است كه بگوييم عمده‌ترين وجه تمايز رويكرد مكزيك و ايالات متحده به كسب و كار، اهميت و نقش به مراتب پررنگ‌تر ارزش روابط فردي در چرخه تجارت در مكزيك است. ساختار‌هاي تجاري اين كشور به گونه اي است كه پيش از آغاز هر پروژه عظيم كاري، روابط مي‌بايست مستحكم شده باشند.

ساختار‌هاي فضاي كسب‌وكار در مكزيك
همان گونه كه پيش‌تر نيز اشاره شد، شركت‌هاي اقماري چند مليتي بسياري در مكزيك داير هستند و قاعدتا ساختار‌هاي تجاري اين شركت‌ها، شديدا متاثر از فرهنگ سازماني شركت مادر خواهد بود. پس احتمال روبه‌رو شدن با شركت‌هايي با ساختار‌هاي مسطح ماتريسي وجود دارد.
با اين وجود، فرهنگ بومي ‌مكزيك، چه از منظر تعاملات فردي و چه از منظر تدوين ساختار‌هاي سازماني، به سمت و سوي نظام سلسله مراتبي سوق دارد. بنابراين بهتر است كه در هنگام انجام مبادلات تجاري با هر شركت مكزيكي، فرض را بر اين بگذاريد كه با شركتي با رويكرد تصميم‌سازي شديدا متمركز طرف هستيد؛ به گونه اي كه همه تصميمات مهم، توسط شمار اندكي از افراد عالي‌رتبه‌ سازمان اتخاذ مي‌شوند.
به منظور حصول اطمينان از ذي‌صلاح بودن افرادي كه با آنان در حال مذاكره هستيد، حتما زماني را صرف شناختن ساختار تجاري شركت طرف قرارداد كنيد. مذاكره با افرادي كه حوزه اختيار محدود دارند يا اشخاصي كه اساسا هيچ نقشي در تصميمات ندارند، صرفا
تلف كردن وقت است.
در مراودات تجاري، مراقب باشيد كه با اعزام كاركنان دون پايه به نزد مديران ارشد مكزيكي، به آنان اهانت نكنيد. بهترين رويه آن است كه در هر گونه تعامل، شخصي هم‌سطح و همطراز با نماينده طرف مقابل، نمايندگي شركت شما را عهده دار شود. (‌اگر طرف مكزيكي، كاركنان دون پايه خود را براي مذاكره گسيل دارد، احتمالا اين اقدام نشانه اي دال بر عدم علاقه جدي ايشان به موضوع مذاكره است.‌)

آداب و رسوم مردم مكزيك
مردم مكزيك به آداب و سنت‌هاي فرهنگي خود بسيار پايبند هستند و انجام مراسم فرهنگي مذهبي در اين كشور فراوان يافت مي‌شود.

مردم مكزيك از لحاظ خصوصيات اجتماعي، مردمي‌خونگرم محسوب شده و پايبندي خاصي به روابط خانوادگي و تعلقات درون فاميلي دارند، به طوري كه سنت‌هاي خانوادگي در اين كشور بسيار قوي است. جوانان خيلي زود تشكيل خانواده مي‌دهند و معمولا به ازدواج‌هاي خود پايبند بوده و تلاش مي‌نمايند با افزايش رفت و آمدهاي خانوادگي، بنيان خانواده را تحكيم بخشند. هر چند اين مهم نيز تحت تاثير ساير فرهنگ‌هاي وارداتي قرار گرفته و نفوذ اين نوع فرهنگ‌ها به خوبي مشهود مي‌باشد.
طبق قانون اساسي، تدوين و پيش‌بيني برنامه‌ها و تسهيلات آموزشي از وظايف مشترك دولت فدرال و ايالت‌ها و شهرداري‌ها است و بايد بر اساس اصل توسعه و پرورش افراد مكزيكي و براي تقويت روحيه وطن پرستي و اعتقاد به وحدت مكزيك و عدالت گسترش يابد.
آموزش در موسسات آموزشي دولتي رايگان و اجباري است. آموزش دوران ابتدايي 6 سال به طول مي‌انجامد و از شش سالگي آغاز ‌مي‌شود. از سال 1979 پيشنهاد شد كه اين دوران به 10 سال افزايش يابد و 3 سال از دوران متوسطه كه غيراجباري بود به آن اضافه شود.

فرهنگ مردم مكزيك
مكزيك، مهد برخي از پيشرفته ترين تمدن‌هاي جهان مانند اولمك، تولتكا، مايا، آزتك و تعدادي ديگر است. تمدن اولمك نخستين تمدني بود كه بيش از سه هزار سال در مناطق ميان تاباسكو و وراكروز رونق داشت.
فرهنگ آن امروزه به واسطه پيشرفتي كه در علوم و كشاورزي داشته، فرهنگي شناخته شده است. ويژگي اين فرهنگ‌ها علاوه بر خلاقيت هنري‌شان، ايجاد مراكز شهري بزرگ و طراحي شده از قبيل تنوچتيتلان، تولا، تئوتي اواكان، چيچن ايتسا و بسياري ديگر بوده است.
مردم بومي‌مكزيك سرخ‏پوستاني بودند كه در طول تاريخ، امپراتوري‌هاي بزرگى را تشكيل دادند، ولي فرهنگ به ارث رسيده از هر يك از اين تمدن‌ها تنها ناحيه مربوط به خود را تحت پوشش قرار مى‏‌دهد و صرفا مختص بعضى از روستاهاست، چون در شهرهاي بزرگ نفوذ فرهنگ اروپا مخصوصا فرانسه، اسپانيا و همچنين فرهنگ آمريكاي شمالي ديده مي‏شود.
مردم مكزيك از لحاظ خصوصيات اجتماعي، مردمي‌خونگرم محسوب شده و پايبندي خاصي به روابط خانوادگي و تعلقات درون فاميلي دارند، به طوري كه سنت‌هاي خانوادگي در اين كشور بسيار قوي است.
فرهنگ مكزيكي از انواع هنرهاي كلاسيك مانند موزيك كلاسيك و رقص گرفته تا هنر آشپزي و سنت‌هاي گفتاري را در بر مي‌گيرد. مردم مكزيك به آداب و سنت‌هاي فرهنگي خود بسيار پايبند هستند و انجام مراسم فرهنگي مذهبي در اين كشور فراوان است.
طيف صنايع دستي مكزيك به وسعت جغرافياي اين كشور است، هر ايالت، هر منطقه و هر قوم داراي يك فن و يك سبك خاص صنايع دستي است. صنايع دستي در مكزيك كه اشكال و رنگ‌هاي بي‌پايان آن بازتاب دهنده زيباشناختي اقوام مكزيكي است، تحسين برانگيزترين نحوه بيان اجتماعي است. ساخت و كار روي انواع مواد (چوب، سنگ، گل، شيشه، الياف بافتني، طلا، نقره، كاغذ و مقوا، موم و استخوان) و نيز فنون و مهارت‌ها، عميق‌ترين سنت‌هاي مردم مكزيك را نمايان مي‌سازد.
صنايع دستي مكزيكي، از هنر ساخت اشيا با پر (مربوط به دوره قبل از استعمار اسپانيا) گرفته تا ظريف‌ترين طلاكاري‌هاي معاصر، بيانگر مهارت و خلاقيت خالقان آن است.

نقش زنان در تجارت در مكزيك
هر چند مكزيك به عنوان كشوري مرد سالار شناخته مي‌شود كه در آن تفكيك كاملي بين نقش‌هاي زنانه و مردانه صورت گرفته است؛ به ندرت ممكن است براي زناني كه به نمايندگي از سازمان‌ها براي مذاكرات تجاري به مكزيك اعزام مي‌شوند، مشكل خاصي در ارتباط با همكاران يا مشتريان مكزيكي روي دهد.
البته ذكر اين نكته ضروري است كه بهتر است مديران زن عازم مكزيك، فاصله حرفه‌اي خود را با مردان در خلال مراودات كاري حفظ كنند؛ و حتي الامكان هيچ گونه پيشنهادي براي آغاز روابط اجتماعي مطرح نكنند، مگر آنكه بخشي از يك ماموريت عمده‌تر تجاري باشد.

سبك مديريت مكزيكي
سبك مديريت در كشور مكزيك، (چنان كه در غالب فرهنگ‌هاي شديدا سلسله مراتبي مشاهده مي‌شود)

پدر مآبانه و دستوري است. البته اين به معناي صدور يك جانبه‌ دستورات به كاركنان، بدون در نظر گرفتن شان و كرامت انساني آنان نيست. اصولا يك مدير توانمند، قادر به تلفيق توامان رويكرد آمرانه و مراعات رفاه و شرافت كاركنان خواهد بود. مديران مي‌بايست مقتدر (و نه اقتدارگرا و ديكتاتور) باشند. حائز اهميت است كه مديران بايد نشان دهند با وجود حفظ جايگاه كنترل كنندگي در مديريت، روحيه اي گرم و انساني دارند.
در اين كشور انتقاد علني از افراد، رفتاري جلف و زننده و نوعي توهين به طرف مقابل به شمار مي‌رود، زيرا علنا و در مقابل ديگران مورد انتقاد و سرزنش قرار گرفتن، منجر به از دست رفتن آبرو و عزت نفس افراد مي‌گردد.
در جلسات رسمي مكزيك، دستورالعمل‌ها مي‌بايست به شكلي روشن و خالي از ابهام ابلاغ شوند و از كاركنان نيز انتظار مي‌رود كه بدون ايراد بحث‌هاي بي‌مورد، از دستورات تبعيت كنند.
از آنجا كه پيوندهاي ارتباطي در فرهنگ مكزيك عميق هستند، مدير از زيردستان توقع وفاداري و وظيفه‌شناسي دارد. در ازاي اين حس وظيفه‌شناسي، مدير نيز به علائق و خواسته‌هاي زيردستان، توجه ويژه دارد. روا