منبع: | دنیای اقتصاد | تاریخ انتشار: | 1390-04-14 |
نویسنده: | مترجم: مجید روئین پرویزی | مترجم: | |
چکیده: | |||
در اجلاس اخیر اوپک که در وین برگزار شد، عربستان سعودی نتوانست مدیریت نشست را در دست بگیرد، سقف تولید بیتغییر باقی ماند و حالا هم کشورهای عضو هر کدام راسا میزان تولید خود را تعیین میکنند، اما هنوز برای صحبت کردن از فروپاشی اوپک خیلی زود است. |
|||
چهار دلیل افزایش قیمت نفت در آینده خیز نفت به هر حال هرچه باشد اوپک جدالهای بسیاری را پشت سرگذاشته و نزاعهای دیپلماتیک بسیار به خود دیده است؛ که دو ریزش بزرگ بازار نیز جزو آنها بوده است. در واقع راز اصلی استمرار وجود اوپک ضعف آن است و نه قدرتش. چه با حساسیت و چه بیحساسیت، اوپک همیشه نسبت به نیروهای موجود بازار بیتفاوت بوده است. در کل اگر نگاه کنید اوپک حالا دیگر آنچنان قدرتی در بازار ندارد، قدرت عربستان سعودی هم همیشه به اشتباه به اوپک نسبت داده شده است. سعودیها از روند نشست اخیر راضی نبودند. تصمیم گرفتند خودشان یک تنه وارد عمل شوند، اما آیا موفق خواهند شد؟ پاسخ منفی است. تلاش اخیر 28 عضو آژانس بینالمللی انرژی برای رهاسازی نفت از ذخیرههای استراتژیک نیز موید همین مطلب است. بازار جهانی نفت به دریای بزرگی تبدیل شده که توفانهای خودش را دارد و این توفانها ضمانت میکنند که روز به روز بر گستره این دریا افزوده خواهد شد. با نگاه به آینده نزدیک میتوان چهار عامل را شناسایی کرد که به تداوم رشد قیمتی نفت کمک میکنند؛ مگر آنکه یک زمین لرزه عظیم در این بازار رخ داده و همه را به زانو بیندازد. عامل اول رابطه میان قیمت نفت و رشد اقتصادی در کشورهای تولیدکننده نفت است. قیمت بالاتر رشد این کشورها را تقویت میکند که در کنار رشد جمعیتی به معنای افزایش تقاضای داخلی انرژی در این کشورها است. این هم به نوبه خود صادرات نفت را کاهش داده و باعث افزایش بیشتر قیمت خواهد شد. تنها یک رکود بزرگ قادر به شکستن این چرخه خواهد بود؛ در غیر این صورت حرکت ما به سمت بحران انرژی ناگزیر به نظر میرسد. البته بدیهی است که افزایش قیمتها نامحدود نخواهد بود؛ چون افزایش زیاد قیمت بر کاهش تقاضا نیز تاثیر خواهد داشت. افزایش تقاضای انرژی همین حالا هم مشکلاتی را در کشورهای تولیدکننده نفت به وجود آورده و انتظار میرود که این تابستان با کاهش صادرات روبهرو باشیم. این تابستان نفت خام بیشتری در نیروگاهها خواهد سوخت، موتورهای دیزلی بیشتری در بخش خصوصی به کار خواهد افتاد و همچنین ماشینهای پرمصرف بیشتری در شهرهای عربی گردش خواهند کرد (در زمان قطعیهای سراسری کویت تنها جایی که میتوان خنک بود داخل ماشینهای در حال حرکت است.) دوم، همچنین میان قیمت نفت و نیاز به متنوعسازی منابع درآمدی کشورهای تولیدکننده نفت نیز رابطه مشخصی وجود دارد. هرچه قیمت بالاتر برود وابستگی کشور به بخش نفتی بیشتر شده و این با تمام تلاشهایی که در جهت متنوعسازی فعالیتهای اقتصادی میشود تقابل دارد. برای خنثی کردن اثر این وابستگی این کشورها درآمد نفت را در بخشهای دیگر هزینه میکنند و به این ترتیب سرمایهگذاری اندکی به خود بخش نفت میرسد. آنگاه با افزایش جهانی تقاضای نفت، ظرفیت کافی برای پاسخگویی وجود نخواهد داشت. به این ترتیب چرخه دیگری ایجاد میشود که تا فرونریختن تقاضا به بالارفتن قیمت کمک میکند. داستانی که درباره وابستگی کشورهای مصرفکننده به نفت میتوان گفت وضع را حتی از این هم بدتر میکند: کشورهای تولیدکننده نفت نیم نگاهی به صنایع انرژی بر دارند تا زمانی که مصرفکنندهها دست از واردات نفت برداشتند برای خودشان بازاری داشته باشند. میخواهند به این ترتیب نفتی را که در قلب کالاهای دیگر جای گرفته است صادرکنند، این کالاها میتوانند فرآوردههای پتروشیمی، پلاستیک، آلومینیوم و غیره باشند و از آنجا که سرعت ساخت این تاسیسات خیلی بیشتر از سرعت جایگزینسازی انرژی نفتی توسط کشورهای واردکننده است، باز هم به کمبود منابع در آینده نزدیک دامن زده خواهد شد. به این ترتیب باز هم قیمت بالا تقاضای جهانی را کم رمقتر خواهد کرد، اما این پدیده جز با گذشت یک دوره مصیبت بار اقتصادی در برخی از مناطق جهان به وقوع نخواهد پیوست. عامل سوم چرخه شومی است که میان قیمت نفت و ارزش دلار آمریکا وجود دارد. افزایش قیمت نفت کسری تراز تجاری آمریکا را زیاد میکند و این هم به نوبه خود به کاهش ارزش دلار خواهد انجامید. با توجه به رابطه معکوس قیمت نفت و ارزش دلار، ضعف بیشتر دلار به افزایش قیمت نفت خواهد انجامید که آن هم باعث کسری بیشتر تراز تجاری شده و باز هم باعث کاهش ارزش بیشتر دلار میشود. بنابراین باز هم تا فرونپاشیدن تقاضا قیمت نفت رو به بالا خواهد رفت. شواهد آماری نشان میدهند که این رابطه با بهبود وضعیت بازار املاک و مستغلات تضعیف خواهد شد؛ اما این فقط در بلندمدت ممکن است. در نهایت، رابطهای هم بین قیمت نفت و سیاستهای مالی و پولی کشورهایهای مصرفکننده آن وجود دارد. برای مبارزه با آثار قیمت بالای نفت، کشورهای مصرفکننده سیاستهای اقتصادی انبساطی اتخاذ کرده، نرخ بهره را پایین میآورند و دست دولت را در مخارجش بازتر میگذارند. این تدبیر باعث حفظ رشد اقتصادی با وجود قیمت بالای نفت خواهد شد؛ اما تداوم رشد خود به معنی تقاضای بیشتر نفت است که باعث افزایش بیشتر قیمت خواهد شد. جایگزین سیاست پولی و مالی انبساطی رکود است؛ زیرا در آن صورت تمامی قیمتها حرکت رو به بالایشان متوقف خواهد شد. با توجه به ناآرامیهای اخیر در خاورمیانه و از دست رفتن عرضه نفت لیبی و یمن، در کنار افزایش تقاضای انرژی کشورهای مصرفکننده نفت، هرگونه افزایش استخراج نفت عربستان (اگر افزایشی درکار باشد) تاثیر محدودی بر بازار خواهد داشت. مساله تولید نفت نیست مساله صادرات آن است؛ این به آن معنا است که هرگونه اعلام افزایش تولید به خودی خود ارتباطی به قیمتها نخواهد داشت. در واقع بدون توجه به اینکه اوپک یا اعضایش چه تصمیمی گرفته باشند، چرخههای شومی که در اینجا از آنها سخن گفته شد، احتمالا نمیگذارند قیمت نفت از محدود 70 الی 90 دلار در هر بشکه پایینتر بیاید. با توجه به آنچه گفته شد، اعضای اوپک و سیاستگذاران کشورهای مصرفکننده نباید فراموش کنند هیچ چیز مثل قیمتهای بالا، قیمتهای بالا را درمان نمیکند (منظور از طریق اصلاح تقاضا است). منبع: پروجکت سیندیکیت |