منبع: | دنیای اقتصاد | تاریخ انتشار: | 1390-04-14 |
نویسنده: | مترجم: | الهام جوادی | |
چکیده: | |||
دونالد اشنایدر فرزند ال اشنایدر موسس شرکت باربری اشنایدر نشنال است که شرکت و ثروت خانوادگی را به ارث برده و آن را گسترش داده است. مجله فوربز در سال 2010 را با ثروت 3 میلیارد دلار در رده سیصد و شانزدهم فهرست میلیاردرهای جهان قرار داد. |
|||
میلیاردرها میلیاردری که پسر یک راننده کامیون بود دونالد اشنایدر در سال 1936 در آمریکا متولد شد. اشنایدر دارای مدرک کارشناسی از دانشگاه سنت نوربرت و مدرک MBA از دانشکده کسب و کار دانشگاه پنسیلوانیا است. پدر دونالد شرکت باربری خود را در سال 1935 و تنها با داشتن یک کامیون راه اندازی کرد. ال اشنایدر کار خود در صنعت باربری و کامیون رانی را در سال 1932 و به عنوان یک راننده برای شرکت حمل و نقل اولسون شروع کرد. او در سال 1925 برای شرکت حمل و نقل پیترز شروع به کار کرد و در همان زمان با پولی که از فروختن اتومبیل خانواده به دست آورده بود یک کامیون برای خود خرید. این کامیون اولین قدم او در خلق شرکت باربری کامیونی خود، اشنایدر تراکینگ، به شمار میرفت. ال اشنایدر بعدها یک کامیون دیگر نیز خرید در حالی که همچنان بر تعداد مشتریان او افزوده میشد. ال در سال 1938 شرکت انتقال و انبارسازی بینز را خرید و بعدها نام آن را به شرکت انتقال و انبارسازی اشنایدر تغییر داد. شرکت او به خاطر خدمات فوقالعاده به مشتریان و توانایی ذاتی ال اشنایدر در رهبری، به سرعت رشد کرد. ال اشنایدر و همسرش اگنس صاحب 5 پسر و یک دختر شدند که سه نفر از پسران آنها به کسبوکار او وارد شدند. ال اشنایدر در سال 1983 در 75 سالگی درگذشت. دونالد اشنایدر در سال 1976 رییس نماینده و رییس شرکت پدرش، الاشنایدر شد. دونالد شرکت خانوادگی را رشد داده و آن را تبدیل به اولین تامین کننده خدمات حمل و نقل و لجستیک در آمریکا کرده است. او طی چهل سال اداره شرکت حمل و نقل و لجستیک خانوادگی درآمد آن را از 900 هزار دلار به 3/2 میلیارد دلار در سال رسانده است. دونالد اشنایدر در حال حاضر رییس و مدیر این شرکت است. ناوگان اشنایدر نشنال شامل بیش از 15500 راننده میشود که در مجموع روزانه بیش از شش میلیون مایل را طی میکنند. همچنین شرکت اشنایدر نشنال بیش از 22 هزار شرکت وابسته داشته و در 23 کشور جهان فعالیت میکند و تبدیل به یکی از بازیگران کلیدی در صنعت باربری در جهان شده است. این شرکت به حداقل دو سوم 500 شرکت برتر فهرست فورچون، خدمات حمل و نقل و لجستیک ارائه میکند. دونالد اشنایدر علاوه بر شرکت خانوادگی از سال 1988 تا سال 2005 یکی از مدیران شرکت فرانکلین الکتریک بود. اشنایدر در سال 1999 جایزه مدیر لجستیک و حمل و نقل برجسته در آمریکای شمالی، بالاترین درجه افتخاری در انجمن حملونقل آمریکا را از آن خود کرده است. دونالد اشنایدر ازدواج کرده و 5 فرزند دارد. وی در حال حاضر ساکن گرینبی در ایالت ویسکانسین در آمریکا است. تعداد مشاهده : 105 بار کد خبر : DEN- 260180 تاریخ چاپ : سه شنبه 14 تیر 1390 اشاره معافیت مالیاتی هنرمندان غلامحسین دوانی* در وبگاه خبری سازمان امور مالیاتی مورخ 24/2/1390 در ساعت 11:57 خبری با عنوان «ارائه لایحه بخشودگی مالیاتی هنرمندان، رییسجمهور هنرمندان را تشویق میکند» منتشر شد. در ادامه خبر آمده است که «اقتصاد با عصای هنرمندان و هنر است که حرکت میکند و به چرخش در میآید.» اگر چه موضوع یادشده تاکنون در حد یک خبر (متاسفانه موثق) است اما گویا فراموش شده است که مالیات یک هزینه اجتماعی است که آحاد شهروندان و اشخاص (اعم از حقیقی و حقوقی) باید بپردازند تا برنامههای توسعه اجتماعی و اقتصادی عملی شود. از طرف دیگر اگر بخش فرهنگ و هنر عصای اقتصاد است بخش کار و تولید و جامعه کارگری پیکره اصلی اقتصاد است که جز در زمان فرسودگی و ناتوانی نیازی به عصا ندارد! چرا باید شاهد بیمهری به جامعه کار و تولید و مهرورزی به بخشهای خاص جامعه شویم. جامعه کار و تولید کشور در گذشته همیشه مورد بیمهری بوده و تنها در هنگام نیازهای سیاسی گوشه چشمی به این جامعه افکنده میشود. از سال 1379 که موضوع یکسانسازی مالیات شهروندان مطرح شده تاکنون همیشه این سوال اساسی برای جامعه کار و تولید کشور مطرح بوده که چرا دو نفر کارگر یا کارمند با شرایط کاری کاملا متفاوت باید دوگونه مالیات بر درآمد حقوق بپردازند. کسی که در پالایشگاه آبادان در دمای چهل درجه کار میکند چرا باید مالیات بیشتری نسبت به کارگر یا کارمند دولتی که در همان شهر مشغول کار است بپردازد. مگر شرایط محیطی برای آنان فرق میکند یا مگر دولتیها تخم دو زرده میگذارند! مگر ورزشکاران، هنرمندان و پزشکان چه نقشی بیشتر از جامعه کار و تولید در اقتصاد کشور دارند که همیشه سازمان امور مالیاتی کوشش کرده با آنان مدارا و با جامعه کار و تولید جفاکاری کند! آقایان فراموش نکنند که در همه جای دنیای پیشرفته حقوق بالاییها «هدف اصلی دستگاه مالیاتستانی» است و نه برعکس. اگر قرار برآن باشد که معافیتی برای بخشی از جامعه مدنظر قرار گیرد هیچ بخشی شایستهتر و محقتر از بخش «کار و تولید» و یا همان کسانی که در آفتابسوزان جنوب کشور و شرایط محیطی نامساعد سراسرکشور به کار و تولید مشغولند، وجود ندارد. نگارنده ضمن ارج و احترام به جامعه فرهنگی کشور و ضمن دفاع از حقوق مالیاتی کلیه شهروندان اعطای هرگونه معافیت به این یا آن بخش از جامعه را که بدون در نظرگرفتن حقوق مالیاتی «جامعه کار و تولید» کشور باشد بعنوان سمی مهلک در پیکره توسعه اقتصادی کشور میداند. بنابراین هشدار که مالیات را بعنوان ابزار سیاسی تلقی نکنیم! زیرا در چنین حالتی فردای روز طلافروشان و طلاسازان را به عنوان اینکه کارمزد بگیر هستند، آهن فروشان را چون وزن آهن زیاد است!! و فلان نهاد را چون عزیز دردانه هستند و ناراحت میشوند از مالیات معاف میکنیم و بر عکس برای کمبود بودجه، پا برشانه حقوقبگیران و جامعه کار و تولید قرار میدهیم و میخواهیم جور همه معافان را از آنها بگیریم! * حسابدار رسمی |