لزوم تمرکززدایی از نظام پولی
بحران فعلی: پول سالم و ناسالم
بلایندر معتقد است که «اکنون نوع و حیطه اختیارات و قدرت فدرال رزرو (بانک مرکزی آمریکا) و ساختار تصمیمگیری آن به حدی که از سال 1935 تا به امروز دیده نشده مورد بحث قرار گرفته و استقلال اغراق شدهای که به بانک مرکزی نسبت میدهند با تهدیداتی مواجه شده است.»1 بلایندر در اصل از مفهوم بانک مرکزی دفاع میکند با این ادعا که «اینکه بانک مرکزی باید تنها مرجع قضایی وام دهنده یک کشور و مرجع انحصاری و مستقل وضع سیاستهای پولی آن باشد نه تنها بحثبرانگیز نیست که شاید موضوعی بسیار ساده و پیش پا افتاده است.»2
با این حال همان طور که گریسن به وضوح بیان میکند:
به نظر میرسد که هم شواهد و هم نظریهها نشان میدهند که ثبات اقتصادی در مسیر تمرکززدایی پولی قابل دسترس است.
تمرکززدایی از پول آن طور کههایک پیشنهاد داد و سلجین و وایت آن را گسترش دادند بسیار میتواند مورد توجه قرار گیرد.3 تجدید نظرهای اساسیتر درباره عرضه پول بازار محور، باید از نگرانی در مورد امکانپذیری سیاسی آن تفکیک شود. با توجه به تجربه مداوم ما در مواجهه با این سیستم بانکی مستعد ایجاد حباب، شاید یک تحلیل تطبیقی - نهادی بتواند به بازار برای حل مشکلات پول و اعتبار کمک کند. در بدترین شرایط، فهم درست چگونگی کارآیی یک نظام غیرمتمرکز پولی حداقل میتواند ما را در تشخیص مشکلات و چالشهای پیش روی ادامه تمرکز در این زمینه یاری کند.4
خود من هم استدلال مشابهی در مقالهای که به زودی منتشر خواهد شد ارائه دادهام5:
درسی که باید آموخت این است که خلق پول و اعتبار در نهایت میتواند یک قدرت عظیم و مخرب به حساب بیاید که تولید را منحرف و محاسبات را حتی در دورههای با قیمت نسبتا ثابت، تحریف کند. یک اقتصاد با یک نظام مالی پیچیده مانند نظام بانکی حاضر که به شدت به انحصار عرضه پول دولت وابسته است، حتی با بهترین مدیریت هم مستعد ایجاد چرخهها و بحرانها است. بدون وجود پول سالم، این چرخهها اجتنابناپذیر هستند و نه تنها برای سلامت کوتاهمدت اقتصاد مخرب است؛ بلکه اگر که بحران به عنوان بهانهای برای بازگرداندن سیاستهای اشتراکی قبلی استفاده شود میتواند برای آزادی و رونق اقتصاد در بلندمدت هم مضر باشد. در قلب بحران فعلی بیش از هر زمان دیگری لازم است که از هایک در مورد پیشنهادش برای یک اصلاح پولی جدی پیروی کنیم. بحث او مربوط به «پیشنهاد تمرکززدایی از پول» و بازگشت به پول تعیین شده توسط بازار بود.6
برخی افراد در جریان اصلی روزنامهنگاری خطر بازگشت به نهادهای پولی شکوفایی نمای کنونی را حس کردهاند، بازگشتی که علاوه بر مشکلاتی که در بالا ذکر شد باعث تسهیل تکرار تخلفات مالی، از سوی رهبران سیاسی بیبند و بار خواهد شد. در حال حاضر برخی روزنامه نگاران حامی اصلاحات پولی جدیتر هستند. در «وال استریت ژورنال» مورخ سه شنبه بیست و هفتم مه جودی شلتون در صفحه بیان آزاد نظرات مقالهای با نام «بهبود با پول سالم آغاز خواهد شد» نوشته است. او در این مقاله میگوید: «انتقال به یک زیرساخت محکمتر پولی برای حمایت از سرمایهداری کارآفرین میتواند با متصل کردن واحدهای پولی بزرگ جهان به طلا و نقره حاصل گردد. این سیر منطقا میتواند از دلار آغاز شود.» و «با متصل شدن دلار به طلا، آمریکاییها یک بنای مستحکم و اساسی برای پول سالم برپا خواهند کرد و مدلی فراهم خواهند آورد که دیگر کشورها هم میتوانند از آن بهره ببرند.»
در عین اینکه «بنای مستحکم برای پول سالم» با اصلاح ترکیب و ترتیب پولی فعلی حاصل خواهد شد، اگر قرار است این اصلاح ما را از تهدیدات متوجه اقتصادمان و آزادی که در انحصار عرضه پول از طرف دولت اسیر شده خلاص کند، نه تنها باید بر درک ما از اهمیت پول سالم، بلکه باید بر درک قوی تئوریک ما از تفاوت پول سالم و غیرسالم استوار باشد.7 با این اوصاف این بهتربن زمان ممکن برای سازمان میزس برای انتشار کتاب «پول، سالم و ناسالم» نوشته جو سالرنو بود، نویسندهای که امروزه پژوهشگر پولی پیشرو در مکتب میزس و روتبارد به حساب میآید.
این کتاب شامل 30 سال تجربه و مشارکت ارزشمند پروفسور سالر نو است که در آن پول سالم را تعریف میکند و از آن در مقابل انتقادات و دوستان دروغینش دفاع میکند. داشتن این مجلد برای هر کسی لازم است، چه پژوهشگر چه دانشمند چه سیاستپژوه یا هر فرد تحصیلکرده دیگری که واقعا میخواهد بحران موجود را درک کند و در یک برنامه معنیدار برای بازگشت به پول سالم مشارکت کند.
*جان کوکران رییس دانشکده بیزینس دانشگاه ایالتی دنور است که همراه با با فرد گلاه کتاب «بحث کینز-هایک: درسهایی برای بررسی چرخه بحران فعلی» را نوشته است.
پاورقی:
[1] Blinder, Alan S. «How Central Should the Central Bank Be?» Journal of Economics Literature, 2010, 48:1, p. 123. See my review of Blinder’s 1998 book, Central Banking in Theory and Practice.
[2] Ibid. p. 132.
[3] See Hayek (1976) Choice in Currency. London: Institute of Economic Affairs. And Selgin, G. A., and White, L. H. (1994) «How Would the Invisible Hand Handle Money?» Journal of Economic Literature 32 (4): pp. 1718–49. — John P. Cochran
[4] Garrison, Roger W. «Interest-Rate Targeting During the Great Moderation.» Cato Journal, vol. 29, no. 1 (Winter) 2009, pp. 187–200.
[5] Cochran, John P. (2010 Forthcoming). «Capital in Disequilibrium: Understanding the «Great Recession’ and Potential for Recovery.» The Quarterly Journal of Austrian Economics, vol. 13, no. 3.
[6] Pizano, Conservations with Great Economists: Friedrich A. Hayek, John Hicks, Nicholas Kaldor, Leonid V. Kantorovich, Joan Robinson, Paul A. Samuelson, Jan Tinbergen. Jorge Pinto Books Inc., 2009) p. 10.
[7] See Cochran, John P. (2004). «Capital, Monetary Calculation, and the Trade Cycle: The Importance of Sound Money.» The Quarterly Journal of Austrian Economics, vol. 7, no. 1, 17-25.
منبع: میزس