خریدن یک قلم دارایی واقعی یا مالی که میزان بازدهی آن با ریسک مورد انتظار آن متناسب باشد. دوره سرمایه‌گذاری معمولاً بلند مدت است و از 3 تا 10 سال طول می‌کشد. سرمایه‌گذاری در حالت کلی دو شکل دارد:

2-2 تعریف سرمایه‌گذاری
می‌توان سرمایه‌گذاری را بصورت زیر تعریف کرد:
خریدن یک قلم دارایی واقعی یا مالی که میزان بازدهی آن با ریسک مورد انتظار آن متناسب باشد.
دوره سرمایه‌گذاری معمولاً بلند مدت است و از  3 تا 10 سال طول می‌کشد. سرمایه‌گذاری در حالت کلی دو شکل دارد:
1ـ سرمایه‌گذاری درداراییهای واقعی:  مانند خرید خانه، زمین، کالاهای بادوام مانند فرش و کارهای هنری، افراد با این نوع سرمایه‌گذاری، سرمایه خود را از گزند تورم مصون می‌دارند.
2ـ سرمایه‌گذاری در داراییهای مالی:  داراییهای مالی نشاندهنده ادعاها و حقوق شخص سرمایه‌گذار نسبت به سود و یا داراییهای واقعی شرکت است. مانند اوراق بهادار که شامل اوراق قرضه، سهام و. .. می‌شود. در مدیریت مالی و سرمایه‌گذاری، هدف پیدا کردن راهکارهایی برای انجام بهینه سرمایه‌گذاری می‌باشد. هدف این تحقیق نیز نشان دادن راهی جهت افزایش بازده کسانی است که در سهام عادی سرمایه‌گذاری می‌کنند(جهانخانی ، پارسائیان،1375).
2-3 چرا سرمایه گذاری می کنیم؟
به ندرت اتفاق می افتد که درآمد جاری با خواسته های مصرفی برابری نماید. گاهی اوقات بیش از مقدار مصرفی خود، پول دارید و گاهی نیز تمایل دارید تا بیش تر از حد توانایی خود، خرج کنید. این ناهماهنگی و عدم تعادل یا منجر به قرض گرفتن می شود و یا باعث می شود تا برای انتقاع از سود حاصله ، آن را پس انداز کنید. هنگامی که درآمد جاری از نیازهای مصرفی بیشتر می شود، افراد تمایل پیدا می کنند تا مازاد درآمد را پس انداز نمایند. (بیدگلی ، هیبتی، رودپشتی ، 1386)
وجه نقد دارای یک هزینه فرصت از دست رفته است، در صورتی که یک وجه نقد را نگهداری کنید فرصت کسب سود از طریق آن وجه نقد را از دست خواهید داد . به علاوه ، در یک فضای تورمی ، قدرت خرید پول کاهش می یابد ، به عبارت دیگر وقتی نرخ تورم بالا باشد قدرت خرید به سرعت کاهش می یابد . در نتیجه افراد سعی می کنند ثروت و دارایی خود را به نحو موثری مدیریت کنند تا بتوانند با محافظت آن از عواملی همچون تورم ، مالیات و سایر عوامل ، بیشترین بازده را کسب نمایند . به خاطر این دلایل است که مردم سرمایه گذاری می کنند. (تهرانی،نوربخش،1384)

2-4 روشهای تجزیه وتحلیل سرمایه گذاری :
1.  تجزیه و تحلیل بنیادی 
2. تجزیه و تحلیل فنی
3. رویکرد مدرن تئوری پورتفولیو 

2-4-1 تجزیه وتحلیل بنیادی
تحلیل اساسی یا بنیادی ، عبارت است از « ارزیابی اطلاعات موجود در صورتهای مالی ، گزارشهای مربوط به صنعت و عاملهای اقتصادی ، به منظور تعیین ارزش ذاتی  شرکت ». منظور از ارزش ذاتی، ارزش واقعی یا اقتصادی شرکت است. چنانچه ارزش بازاری و ارزش واقعی شرکت برابر نباشند، می گویند که « قیمت گذاری نادرست» انجام شده است . بنیادگرایان در تلاش اند، تا تغییرات قیمت آتی سهام را با بررسی عاملهایی که مرتبط با ارزشهای بازاری سهام می باشد، پیش بینی نمایند. عوامل مذکور به یکی از سه دسته زیر تقسیم می شوند:
1. شرایط شرکت ؛ همانند : درآمدها ، قدرت مالی ، محصولات ، مدیریت و روابط نیروی کار.
2. شرایط صنعت؛ همانند : درجة ثبات و شرایط رقابتی موجود .
3. شرایط اقتصادی و بازار؛ همانند : چرخه های اقتصادی و سیاستهای مالی و پولی کشور .
دراین روش ، سهام تا زمانی که بازدهی بالایی دارد نگهداری می شود و هنگامی که قیمتشان به بیش از ارزش واقعی رسید به فروش می رسند . لذا ، احتمال اینکه دورة نگهداری آنها طولانی شود؛ نسبتاً زیاد است . اکثر موسسات مالی (سرمایه گذاران نهادی)در سرمایه گذاریها از روش بنیادی استفاده می کنند . فنون ارزیابی سهام دراین روش عبارتند از :
1. مدلهای تنزیل جریانات نقدی : دراین شیوه با محاسبة ارزش فعلی سود نقدی ، جریانات نقدی عملیاتی و آزاد شرکتها، ارزش سهام شرکت تعیین می شود.
2. شیوه های ارزیابی نسبی : دراین روش از نسبتهایی همانند P/E ، P/CF و P/BV و B/MV استفاده می شود. در نستهای مذکور P قیمت ، E عایدی هر سهم ، CF   جریان نقدی ، BV   ارزش دفتری سهام ، MV ارزش بازار سهام و S فروش شرکت است .

2-4-2 تجزیه وتحلیل فنی
در روش تحلیل بنیادی، اصول ارزیابی با تمرکز براینکه « کدام» عاملها، ارزش را تعیین می‌کنند و « چرا » ارزشها تغییر می یابند، استوار است . در حالی که تحلیلگر فنی، بر پیش بینی اینکه «چه زمانی» ارزشها تغییر می نمایند، تمرکز می کند. تحلیلگران فنی معتقدند که میتوان تغییرات روابط بین عرضه و تقاضا در سرمایه گذاریها را ، که در نتیجه روندهای پایدار برای هر سهام خاص یا کل بازار رخ می دهد، شناسایی و پیش بینی نمود. مهم تر اینکه ، تحلیلگران فنی معتقدند وقتی که سرمایه گذاران با شرایط مشابهی که در گذشته رخ داده روبه رو می‌شوند ، به روش پیش بینی شده‌ای رفتار می نمایند. به دیگر سخن ، تاریخ تکرار می شود.
روش نموداری  یکی از روشهای تحلیل فنی است . کاربرد روش نموداری براساس این فرض بنا شده است که از طریق مطالعه رفتار قیمت و حجم معامله سهام در گذشته ،  می توان قیمت آتی آنها را تعیین کرد. بنابراین شخصی که از این روش استفاده می کند، براساس تجزیه وتحلیل نمودار مربوط به حجم و قیمت، سهم مورد نظر را خریداری می کند و یا به فروش می رساند. هدف بورس بازان از به کارگیری این روش، معمولاً به دست آوردن بازده از طریق افزایش قیمت سهام در کوتاه مدت است .
در نگرش کلی، « تحلیلگر فنی » از هر روشی ، از مفاهیم بنیادی سرمایه گذاری گرفته تا ارزیابی عواملی که می توانند مبنایی برای تعیین ارزش بازاری سهام باشند، دوری می گزیند. به عبارت دیگر ، تحلیل فنی، بر پایه تحلیل روابط عرضه و تقاضا برای اوراق بهادار، به منظور تعیین روند حرکت (تغییرات) قیمت سهام یا بازارهای مالی استوار است .
تحلیلگران فنی، روند قیمت سهام و بازارهای مالی را با استفاده از نمودارها یا برنامه های رایانه ای ، که اطلاعات مربوط به روندهای تاریخی ، حجم مبادلات و قیمتها را ارزبابی می‌کنند، بررسی می نمایند. به تحلیلگران فنی، چارتیست  نیز می گویند.
« چارتیتسها» براین باورند که تغییرات در بازارهای مالی ، با نگرشهای سرمایه گذاران به عوامل مالی و اقتصادی گوناگون و سایر شرایط روانشناختی مرتبط است . به نظر آنان رفتار سرمایه گذاران قابل پیش بینی است ، به خاطر اینکه انسانها، ساخته های رفتار هستند و وقتی با شرایطی که در گذشته رخ داده روبه رو می شوند ، همان گزینه ای را که سرمایه گذاران قبلی انتخاب کرده اند، انتخاب خواهند نمود. روشهای مورد استفاده توسط تحلیلگران فنی عبارتند از :
1. استفاده از « نظریه داو » : فنی است برای پیش بینی برگشت در الگوهای بازار با بررسی تغییرات شاخص صنعتی داوجونز.
2. استفاده از میانگینهای متحرک : دراین شیوه میانگین قیمت در یک چهارچوب زمانی مشخص (مثلاً  100 روز) محاسبه می شود و برای پیش بینی مورد استفاده قرار می گیرد.
3. استفاده از شاخصهای فنی : معیاری است که توسط تحلیلگران فنی به منظور پیش بینی تغیرات آتی قیمت سهام به کار می رود. دو نوع اساسی آنها ، شاخصهای گستردگی  و گرایش بازار  می باشد. شاخصهای گستردگی بازار به منظور اندازه گیری حجم و دامنه مبادلات بازار به کار می روند. شاخصهای تمایلی برای بررسی بعد روانشناختی بازار، استفاده می شوند.

2-4-3 رویکرد مدرن تئوری پورتفولیو
این نظریه براساس دو فرض استوار است:  بازار سرمایه کارا می‌باشد و اطلاعات مربوط به سهام و بازار در دسترس همه مردم می‌باشد. با توجه به کارایی بازار و این نکته که قیمت سهام در هر لحظه با لحظه بعد از آن هیچ رابطه ای ندارد و اصطلاحاً تغییر قیمت سهام کاملاً مستقل است، لذا پیش‌بینی قیمت های آینده ممکن نیست. سرمایه‌گذارانی که این روش را به کار می‌گیرند براین باروند که حریف بازار نیستند. بنابراین، انواع گوناگونی از اوراق بهادار را می‌خرند تا بازده آنها با متوسط بازده بازار برابر شود. از آنجائیکه آنان توانایی پیش‌بینی ندارند، بنابراین از فلسفه مبتنی برخرید و نگهداری سهام پیروی می‌کنند.(راعی و تلنگی،1383)