منبع: | بورس نگر | تاریخ انتشار: | 0000-00-00 |
نویسنده: | مترجم: | علی نیک طالع | |
چکیده: | |||
بررسی نقاط قوت و ضعف وام های میان مدت و بلند مدت از دیدگاه وام گیرنده انتشار اوراق قرضه و یا سهام برای شرکتهایی میسر است که از تأسیس آنها مدتی گذشته و شرکت در نزد عامه از اعتبار قابل قبولی برخوردار است |
|||
از این گذشته در کشورهای در حال توسعه بازارهای سرمایه هم بصورت گسترده و منسجم سازماندهی نشدهاند و امکان تأمین مالی از راه انتشار سهام یا اوراق قرضه و از طریق بازارهای سرمایه مشکل میباشد. در این قبیل شرکتهای نوپا بیشتر از اعتبارات و وامهای بانکهای توسعه و یا بانکهای تجاری استفاده میکنند. ویژگیهای وامهای میانمدت و بلندمدت وامهای میانمدت و بلندمدت دارای خصوصیاتی هستند که میتوانیم ذیلاً به بعضی از آنها اشاره نمائیم: 1-از دیدگاه زمان بازپرداخت وام ها میتوانیم آنها را به دو دسته میانمدت و بلندمدت تقسیم کنیم . وام هایی که دورة بازپرداخت آنها در فاصلة یک تا پنج سال قرار دارد، میتوانند وام های میانمدت نامگذاری شوند و وام هایی که دورة بازپرداخت آنها بیش از پنج سال است میتوانند نام وامهای بلندمدت به خود بگیرند. 2-بازپرداخت وام ها اغلب به شکل اقساط دورهای انجام میپذیرد. اقساط وامها ممکن است سه ماه یکبار، ششماه یکبار و یا یکسال یکبار صورت گیرد . مبلغ اقساط و زمانهای بازپرداخت آنها برحسب شرایط وامگیرنده و درآمدهای آتی وام دهنده وسایر مسؤولیتهای وام دهنده تعیین میگردد. توجه به شرایط وام گیرنده سبب میشود که وام گیرنده از نظر شرایط بازپرداخت در وضعیت انعطافپذیر قرار گیرد و در حدتوان و امکانات خود بازپرداخت ها را انجام دهد. 3-نرخ بهرة وام ها اغلب تحت تأثیر زمان بازپرداخت وام است . معمولاً وامهای کوتاهمدت نرخ بهرة کمتری نسبت به وامهای بلندمدت دارند ولی این فرق چشمگیر نیست. در بعضی کشورها این تفاوت در حد یکی دو درصد است. در بعضی کشورهای ممکن است نرخ بهرة وامها طی قراردهای ویژهای به نرخ بهرةبانک مرکزی ارتباط داده شود بطوری که با افزایش نرخ بهرة بانک مرکزی، نرخ بهرةوام پرداختی از طرف بانک افزایش پیدا کند و با کاهش نرخ بهرة بانک مرکزی نرخ بهرة وام پرداختی نیز کاهش یابد. انجام اینگونه اقدامات مشروط به وجود قوانین مربوطه و عقد قرارداد ویژه بین طرفین است . 4-موقع گرفتن وام بویژه اگر وام بلندمدت باشد موضوع تضمین وام اهمیت پیدا میکند زیرا با افزایش دورة بازپرداخت یک وام احتمال عدم بازپرداخت آن بیشتر می شود به این دلیل بانکهای وام دهنده از وامگیرنده در مقابل وام تضمین طلب میکند تا در صورت پرداخت نشدن وام،بانک وام دهنده منابع پولی خود را از دست ندهد و از طریق فروش تضامین به پول خود دست یابد. اغلب شرکتهایی اقدام به دریافت وام از بانکها میکنند دارائیهای ثابت خود را به عنوان تضمین بازپرداخت وام خود معرفی میکنند. در نتیجه اگر گرفتن وام مستلزم معرفی تضمینات باشد شرکتهایی میتوانن از اینگونه وامها استفاده کنند که صاحب دارائیهای ثابت قابل توجه هستند مثل شرکتهای تولیدکنندة نفت و مواد نفتی، شرکتهای تولید کننده مواد شیمیائی، شرکتهای حمل ونقل و غیره. 5-بانکهای وام دهنده معمولاً قبل از پرداخت وام، توان مالی متقاضی وام را بررسی میکنند وسعی مینمایند جریانات پولی شرکت متقاضی وام را در دورههای آینده مشخص کنند که آیا شرکت متقاضی وام در زمانهای آتی درآمدهای قابل قبول خواهد داشت یا خیر. علاوه بر این بانکهای وامدهنده ممکن است توان مالی صاحبان شرک و یا شرکای شرکت را هم تحلیل و بررسی کنند تا آنکه از بازپرداخت وام اعطایی اطمینان حاصل نمایند. 6-بانکهای وامدهنده میتوانند در قرارداد اعطای وام به شرکتها بعضی از احکام و شرایط ویژه را وارد کنند تا آنکه بعضی خطرات عدم بازپرداخت ویا تقاضای تجدید وام از بین برود و شرکت در زمانهای مشخص اقساط وام خود را بازپرداخت نماید. این احکام و شرایط ویژه میتوانند از وام گرفتن دوباره شرکت از منابع دیگر جلوگیری کنند و یا مانع توزیع سود برای سهامداران شوند و یا آندسته از عملیات شرکت را که بر روی عملیات و جریانات مالی اثرگذار هستند تحت نظارت و کنترل درآورند.
نقاط قوت و ضعف وام ها از دیدگاه شرکتهای وام گیرنده شرکتهایی که از وامخای بانکی استفاده میکنند برای اینگونه وامها بعضی نقاط قوت و یا امتیازات قائلاند که آنها را بصورت زیر میتوان خلاصه نمود: 1- وام گیرنده میتواند بدون وجود یک فرد یا مؤسسه واسط با وامدهنده وارد مذاکره شود و شرایط را به نسبت نیاز و توانائیهای خود تنظیم نماید. 2- مؤسسه یا شرکت وام گیرنده وضعیت مالی خود را فقط برای وامدهنده تشریح میکند و توضیح میدهد و مجبور نیست که برای عموم فعالان در بازرهای مالی اطلاعات مالی فراهم کند. 3- اغلب اوقات هزینة وام گرفتن در قیاس با هزینةانتشار سهام کمتر است، سرمایهداران یا سهامداران شرکت هزینة بیشتری را بر شرکت تحمیل میکنند. از سوی دیگر نرخهای شدید تورم و نیز مالیات ها سبب کاهش هزینةوام میشوند. 4- از آنجا که وام دهندگان به شرکتها ماهیت طلبکاران را دارند از نظر حقوقی قادر نیستند که در ادارة شرکت دخالت نمایند و نظرات خود را بر مدیریت تحمیل کنند. 5- در صورتیکه نرخ سودآوری شرکت وام گیرنده از نرخ بهرة وام اخذ بیشتر باشد سودآوری سرمایه افزایش مییابد و شرکت میتواند سود بالاتری را با اخذ وام بدست آورد. 6- در بعضی شرایط ممکن است وام دهنده کمک فکری و مشاوره در اختیار وامگیرنده قرار دهد تا به موفقیت او و تأمین سودآوری آن کمک کند وبا موفقیت وامگیرنده، سودآوری وام خود را تحقق ببخشد. در مقابل امتیازات ویا نقاط قوت آنها ضعفهایی هم برای وامها وجود دارد. به عنوان مثال ممکن است در قرارداد مربوط به اخد وام از بانک، وام دهنده احکامی را برای حفاظت از وام و سرمایة خود جای دهد که توجه به آنها نیز جای تامل دارد.
|