منبع: | http://tqm-iran.blogfa.com/ | تاریخ انتشار: | 1389-06-14 |
نویسنده: | مترجم: | ||
چکیده: | |||
موفقیت بسیاری از سازمان های خصوصی، دولتی و نظامی، به توانایی آنها در ارائه خروجی های مصوب، وابسته است و این یعنی ارائه محصولات بهتر در طیفی وسیع با هزینه ای پایین و انجام سریع آن. |
|||
موفقیت بسیاری از سازمان های خصوصی، دولتی و نظامی، به توانایی آنها در ارائه خروجی های مصوب، وابسته است و این یعنی ارائه محصولات بهتر در طیفی وسیع با هزینه ای پایین و انجام سریع آن. ارائه مطلوب این خروجی ها (هزینه، کیفیت، عملکرد، تحویل، انعطاف و نوآوری) به توانایی سازمان در اداره جریان مواد، اطلاعات و پول درون و بیرون سازمان وابسته است. این جریان، زنجیره تأمین نامیده می شود. از آنجا که زنجیره های تأمین ممکن است طولانی، پیچیده و شامل تعداد زیادی شرکای تجاری باشد، لاجرم با مشکلاتی روبه رو می شود. این مشکلات در صورت تأخیر در حل آنها، به نارضایتی مشتریان و از دست دادن فروش می انجامند و رفع آنها، هزینه های بالایی را به سازمان تحمیل می کند. شرکت های در کلاس جهانی، بسیاری از موفقیت هایشان را به مدیریت زنجیره تأمین نسبت می دهند. این مدیریت، به طور وسیعی توسط فناوری اطلاعات (IT) حمایت می شود. در این مقاله، سعی شده است ماهیت و انواع زنجیره تأمین و علت بروز مشکلات در این زنجیره، توضیح داده شود. سپس فناوری اطلاعات مبتنی بر راه حل ها را مطرح می کنیم که بیشترین آنها به وسیله نرم افزارهای کاملی نظیر: ERP, MRP آماده هستند. بعد نشان می دهیم که تجارت الکترونیک (EC) چگونه می تواند مشکلات زنجیره تأمین را حل کند. در پایان، مشکلات مربوط به سفارشات انجام شده در سیستم تجارت الکترونیک و برخی راه حل های آن را توصیف می کنیم. ● مدیریت زنجیره تأمین چیست؟ مدیریت زنجیره تأمین، نتیجه تکاملی مدیریت انبارداری است. در دهه ۶۰، کارشناسان با مطالعه در زمینه رابطه داخلی بین انبارداری و حمل و نقل و نیز یکپارچه سازی آنها، قادر به کاهش موجودی خود شدند. حاصل این مطالعات، مدیریت توزیع نام گرفت. بعدها، با اضافه شدن مباحث مدیریت ساخت، تدارکات و سفارش ها به مدیریت توزیع، مفهوم لجستیک پدید آمد. زنجیره تأمین، نتیجه به هم پیوستن حلقه های عملیاتی مختلف است که در ابتدای آن، عرضه کنندگان و در انتهای آن مشتریان قرار دارند. یک زنجیره تأمین، به جریان مواد، اطلاعات، وجوه و خدمات از کارگاه ها و انبارهای تأمین کنندگان مواد خام تا مشتریان پایانی اشاره دارد و شامل سازمان ها و فرایندهایی می شود که کالاها، اطلاعات و خدمات را ایجاد و به مصرف کنندگان تحویل می دهند. این زنجیره، شامل بسیاری وظایف نظیر: خرید، جریان وجوه، باربری مواد، برنامه ریزی و کنترل تولید، کنترل موجودی، لجستیکی، توزیع و تحویل می شود. اهداف نرم افزار مدیریت زنجیره تأمین مدرن، کاهش عدم اطمینان و ریسک در زنجیره تأمین است. وجود این نرم افزار، به طور مثبتی بر سطوح موجودی، زمان چرخه، فرایندهای تجاری و سرویس های خدماتی به مشتری، تأثیر می گذارد. چنین زنجیره ای، فرایندی پویاست که فعالیت های همزمان، ارزیابی های مستمر از طرفین درگیر، فناوری های به کار رفته در آن و ساختار سازمانی را شامل می شود. این فناوری، امکاناتی را برای مشتریان فراهم می آورد تا حق انتخاب گسترده ای داشته باشند و به صورتی فزاینده به اطلاعات دسترسی پیدا کنند. هدف این فناوری، ایجاد ارزش برای مصرف کننده است. همه این عوامل بر افزایش سودآوری و رقابتی بودن کمک می کنند. ۱) زنجیره تأمین بالادست: این بخش، شامل تأمین کنندگان اولیه (که می توانند مونتاژ کننده و یا سازنده باشند) و تأمین کنندگان آنهاست. همه این مسیرها از مواد سرچشمه می گیرند. فعالیت های اصلی این بخش، خرید و حمل است. ۲) زنجیره تأمین داخلی: این بخش، شامل تمام پردازش های استفاده شده توسط یک سازمان در تبدیل داده های حمل شده به سازمان به وسیله تامین کنندگان، به خروجی ها از زمانی است که مواد وارد سازمان می شود تا زمانی که محصول نهایی برای توزیع به خارج سازمان حرکت می کند. فعالیت های این بخش، شامل حمل مواد، مدیریت موجودی، ساخت و کنترل کیفیت است. ۳) زنجیره تامین پایین دست: این بخش، شامل تمام فرایندهای درگیر در توزیع و تحویل محصولات به مشتریان نهایی است. به فراوانی مشاهده شده است که زنجیره تامین، با واگذاری محصول یا مصرف آن، پایان می پذیرد. فعالیت های این بخش شامل بسته بندی، انبار و حمل است. این فعالیت ها ممکن است با استفاده از چندین توزیع کننده نظیر کل فروشان و خرده فروشان انجام شوند. این قسمت به همین ترتیب می تواند به سمت راست گسترش یابد. زنجیره تامین در شکل ها و اندازه های مختلف وجود دارد و ممکن است بسیار پیچیده باشد. زنجیره تامین برای یک خودرو شامل صدها عرضه کننده، هزاران کارگاه ساخت و مونتاژ، انبارها، دلال ها، فروشندگان تجاری مستقیم، عمده فروشان، مشتریان و وظایف پشتیبانی نظیر مهندسی محصول، آژانس های خرید، بانک ها و شرکت های نقل و انتقال است. گفتنی است که جریان کالا، می تواند در جهت عکس اتفاق افتد، مثل جریان کالاهای برگشتی. لجستیک معکوس، شامل فرایند کالاهای عودتی و برگشتی و نحوه برخورد مناسب با این نوع اقلام و تمام عملیات مرتبط با مصرف مجدد کالا و مواد به منظور افزایش بهره وری، سوددهی و کارامدی بیشتر سازمان لجستیکی است. لجستیک معکوس، شامل تمام فعالیت های معکوس زنجیره تامین است. به طور کلی لجستیک معکوس را می توان این گونه تعریف کرد: �انتقال دقیق، بموقع و درست مواد، اقلام و کالاهای قابل استفاده و غیرقابل استفاده از انتهایی ترین نقطه و آخرین مصرف کنند، از طریق زنجیره تامین به واحد مناسب و مورد نظر�. به بیانی دیگر، لجستیک معکوس �فرایند حرکت و انتقال کالاها و تولیداتی است که در زنجیره تامین، دارای قابلیت بازگشت هستند�. نباید فراموش کرد که لجستیک معکوس، نیازمند اشتراک مساعی خوب و نزدیک واحدهای تولید، بازاریابی، امور مالی، سیستم های اطلاعاتی و منابع انسانی برای جلوگیری از تضادها و برخوردهای ناهمگون احتمالی در زنجیره تامین است. در لجستیک معکوس، بهبود مستمر از طرق مختلفی صورت می گیرد که عبارتند از: مصرف مجدد مستقیم که کالاها پس از تمیز شدن، بدون هیچ تغییری به مشتریان بازگردانده می شوند؛ بازیافت مواد که در آن، کاربری مواد و کالاها تغییر یافته و به مشتریان عرضه می شود؛ تعمیرات؛ بروز کردن مجدد؛ بازسازی و بهینه سازی که می تواند شامل تمامی موارد بازیافت مواد، تعمیرات و بروز کردن مجدد باشد. ● انواع زنجیره تامین در شرکت های تولیدی سنتی، کالاها پس از تولید، در انبارها و مکان هایی دیگر نگهداری می شدند. این امر، زنجیره تامین را پیچیده تر می کرد. اگر شرکت از مدل تجاری ساخت بر مبنای سفارش استفاده کند، هیچ نیازی برای انبارکردن محصولات ساخته شده نخواهد داشت، اما در عین حال به انبار مواد خام و اجزای سازنده، نیاز خواهد داشت. بنابراین، واضح است که زنجیره های تامین به ماهیت فعالیت های شرکت ها وابسته اند. الف) ساخت تجمعی برای ذخیره کردن: مدل زنجیره تامین ساخت تجمعی برای ذخیره کردن، بر تقاضاهای جهت دار مشتری در زمان واقعی، به منظور ذخیره کاری موجودی کالای ساخته شده، تمرکز دارد. تجمع ذخیره، اغلب از طریق استفاده از یک سیستم اطلاعاتی کاملاً یکپارچه انجام می شود (SCM/ERP). چنین سیستمی می تواند اطلاعات تقاضاهای زمان واقعی را که برای تعدیل و توسعه برنامه ها و نیز برنامه های عملیاتی تولید مورد استفاده قرار می گیرند، جمع آوری کرده و اقدام به ذخیره اقلام مورد نیاز مشتریان کند. این گونه سیستم ها، فعالیت های برنامه ریزی توزیع، ساخت، برنامه ریزی تفصیلی، کنترل موجودی، هماهنگی تامین با چندین کانال توزیع، جریان اطلاعات صحیح درباره تقاضا، سرمایه گذاری، ظرفیت موجودی، برنامه ریزی تفصیلی نقل و انتقال و غیره را به طور یکپارچه انجام می دهند. ب) ذخیره کردن مستمر: ایده این مدل، برپایه پرکردن مجدد و مستمر موجودی تخلیه شده از طریق همکاری نزدیک با تامین کنندگان و یا واسطه ها، استوار است. برای تحقق این مدل، به ارتباطی محکم بین فرایند اجرای سفارش و فرایند تولیدی نیاز است. این مدل، کاربردی ترین مدل برای محیط هایی با الگوهای تقاضای ثابت است. ج) ساخت برای سفارش: مفهوم این مدل، برپایه سفارش برای مونتاژ بلافاصله پس از دریافت سفارش، استوار است. تحقق این مدل، به مدیریت مفید موجودی های اجزاء و تحویل تدارکات مورد نیاز طی زنجیره تامین، نیاز دارد. یک راه حل برای غلبه بر این نیاز، استفاده چند منظوره از دستگاه ها برای تولید کالاست. یکی از مزیـت های اصلی این مدل، ادراکی است که هر مشتری می تواند از محصول مورد نیاز خود تجسم کند. در این مدل، هر مشتری، کالای خود را سریعاً دریافت می کند. د) مونتاژ کانالی۱: این مدل، نتیجه تعدیل جزئی در مدل ساخت برمبنای سفارش است. در این مدل، بخش های هر محصول به هنگام حرکت در کانال توزیع، جمع آوری و مونتاژ می شوند. مثلاً، می توان بعضی شرکت های رایانه ای را نام برد که در زنجیره توزیع بخش های رایانه، آنها را خریداری و مونتاژ کرده و سپس به مشتری تحویل می دهند. بنابراین، سفارش رایانه ای مشتری، تنها باید برای قرار گرفتن در یک وسیله بلکه تحویل به وی جمع شود. و) زنجیره تامین جهانی: زنجیره تامینی که تامین کنندگان یا مشتریان را در کشورهای مختلف درگیر خود می کند، زنجیره تامین جهانی نامیده می شود. دلایل اصلی ورود شرکت ها به زنجیره تامین جهانی، عبارتند از: ▪ قیمت های پایین تر مواد، ▪ خدمات و نیروی انسانی؛ ▪ دسترسی به آن دسته از محصولات و فناوری که در داخل وجود ندارد؛ ▪ کیفیت بالای محصولات بازارهای جهانی؛ ▪ استراتژی های فروش جهانی شرکت؛ ▪ تشدید رقابت جهانی و کاهش هزینه شرکت؛ ▪ نیاز به توسعه حضور خارجی و بازرگانی بین المللی. برخی مشکلاتی که ممکن است در زنجیره های تامین جهانی وجود داشته باشند، عبارتند از: ▪ مشکلات حقوقی، ▪ دستمزدها و مالیات های دادوستد، ▪ اختلاف فرهنگی و زبانی، ▪ تغییرات سریع در نرخ پول های رایج تبادلی و نیز عدم ثبات سیاسی. ● مشکلات زنجیره تامین و منابع آنها در جهان تجارت، نمونه های بی شماری از شرکت هایی وجود دارد که قادر نیستند به سطح تقاضایشان برسند و در نتیجه، متحمل موجودی های هزینه بر و زیاد پروژه ای می شوند. مشکلات زنجیره تامین به طور کلی از دو منبع ناشی می شوند: ۱) عدم اطمینان: یکی از منابع اصلی عدم اطمینان زنجیره تامین، پیش بینی تقاضاست. پیش بینی تقاضا، از چندین عامل نظیر رقابت، قیمت ها، شرایط فعلی، توسعه تکنولوژیکی و سطح عمومی تعهد مشتریان، تاثیر می پذیرد. دیگر عامل عدم اطمینان زنجیره تامین، زمان های تحویل است که خود به عواملی مانند نسبت خرابی ماشین ها در فرایند تولید خطی، فشردگی ترافیکی که در حمل و نقل دخالت می کند و مشکلات کیفیت مواد که ممکن است به وجود آورنده تأخیرات تولید باشند، وابسته است. ۲) عدم هماهنگی: این نوع مشکلات، هنگامی رخ می دهند که: بخشی از شرکت با دیگر بخش های آن ارتباط خوبی ندارد؛ پیغام شرکت برای شرکای تجاری غیرقابل فهم است؛ بخش های شرکت از بعضی مسائل آگاهی ندارند و یا بسیار دیر از آنچه که مورد نیاز و یا آنچه که باید اتفاق بیفتد آگاه می شوند. همان طور که اشاره شد، ممکن است مشکلات بی شماری طی فعالیت زنجیره تأمین رخ دهد، دو مورد از مزمن ترین آنها عبارتند از: الف) اثر شلاق چرمی ۲: اثر شلاقی به تغییرات نامنظم در سفارشات طی زنجیره تأمین اطلاق می شود. این اثر، برای اولین بار به وسیله �پروکتل و گمبل� (PSG) درارتباط با یکی از محصولاتشان مشاهده و شناخته شد. در این مشکل، گرچه فروش واقعی در فروشگاه ها نسبتاً ثابت و قابل پیش بینی بود، اما سفارشات عمده فروشان و توزیع کنندگان برای PSG (سازنده) دامنه نوسانات شدیدی داشته و مشکلات موجودی محصول ساخته شده را برای PSG دربرداشت. یک تحقیق نشان داد که سفارشات توزیع کنندگان، به دلیل پیش بینی ضعیف تقاضا و کمبود هماهنگی و اطمینان در میان شرکای زنجیره تأمین، تغییرات نامنظمی داشت، زیرا هر ماهیت مجزا طی زنجیره تأمین سفارشات و تصمیمات موجودی را با دیدی نسبت به منافع خود، به طرف بالای زنجیره تأمین انجام می داد. این امر باعث می شد میزان پیش بینی ها به طرف بالای زنجیره، همچنان افزایش یافته و منجر به افزایش موجودی هایی اضافه در تمام قسمت های زنجیره تأمین شود. ب) ذخیره فریبنده: این مشکل، زمانی رخ می دهد که مشتریان، محصولی را می خواهند که عملاً در دسترس نیست، اما در واقع وجود دارد. درست مثل هنگامی که محصول درجایی نادرست قرار می گیرد و یا مقدار ذخیره آن ناصحیح است. ● راه حل های مشکلات زنجیره تأمین سازمان ها راه حل های زیادی برای مشکلات زنجیره تأمین پیدا کرده اند. در این قسمت، ابتدا راه حل ها را مطرح می کنیم، سپس در مورد پشتیبانی فناوری اطلاعات راه حل های ارائه شده، بحث خواهیم کرد. ▪ راه حل ها: برای رفع مشکلات زنجیره تأمین، سه دسته فنون وجود دارد. الف) دسته اول، فنونی هستند که با طراحی و عرضه قطعات، عرضه کنندگان، مدیریت ارتباطات بین عرضه کنندگان و ارتباط سازمان با عرضه کنندگان ارتباط دارند. ب) دسته دوم، فنونی هستند که باسیستم های تولیدی، مدیریت موجودی و مسائل داخلی سازمان ارتباط دارند. ج) دسته سوم، مجموعه تدابیری هستند که در مورد توزیع کنندگان، خریداران، وفاداری خریداران و هماهنگی آنها با سازمان، باید لحاظ شوند. برخی موارد در این زمینه عبارتند از: ۱) ادغام عمودی ۲) کنترل موجودی ۳) تکنیک های مناسب با برنامه ریزی تولید الف) تکنیک های تولیدی بموقع ب) تکنیک های برنامه ریزی مواد مورد نیاز ج) عملیات همزمان ۴) استراتژی های کاهش عدم اطمینان در محیط تجاری رقابتی امروزه، کارایی و ثمربخشی زنجیره تأمین در بیشترین سازمان ها، بحرانی بوده و به هماهنگی اطلاعاتی بین بخش های مختلف سازمان، سیستم های پشتیبانی اطلاعات و یکپارچه سازی سیستم های مختلف، وابستگی گسترده ای دارد. پشتیبانی فناوری اطلاعات از زنجیره تأمین و ادغام سیستم ها: مفهوم زنجیره تأمین با رایانه ای شدن فعالیت های آن طی ۵۰ ساله اخیر، توسعه چشمگیری یافته است. مثلاً، پشتیبانی فناوری اطلاعات از سیستم های برنامه ریزی و تولیدی را می توان به عنوان تولید رایانه ای یکپارچه نام برد که از طریق انسجام سخت و نرم افزاری انواع تکنولوژی های GT, CAM, CAD, MRP, JIT و... صورت می پذیرد. به طور کلی، چهار گروه نرم افزاری از زنجیره تأمین پشتیبانی می کنند که عبارتند از: ۱) نرم افزارهای برنامه ریزی منابع مؤسسه (ERP) ۲) نرم افزارهای مدیریت زنجیره تأمین (SCM) ۳) نرم افزارهای بهینه سازی تولید (OPT) ۴) نرم افزارهای تجزیه و تحلیل (ANAL) ۱) نرم افزارهای گروه ERP: این دسته از نرم افزارها، براساس سیستم برنامه ریزی منابع که قبلاً معروف به سیستم برنامه ریزی مواد (MRP) بود، طراحی شده اند. نرم افزارهای ERP سعی می کنند براساس مفاهیمی از MRP، عملکردها و بخش های خارج از حوزه های برنامه ریزی تولید را یکپارچه و هماهنگ سازند. ۲) نرم افزارهای گروه SCM: این نرم افزارها، به طور عمده برهمخوانی بخش تأمین و تقاضا تأکید داشته و تمامی وظایف کسب و کار را تعقیب نمی کنند. اکثر این نرم افزارها، از روش های پیش بینی پیشرفته برای برنامه ریزی تقاضا، از واحد زمانبندی و برنامه ریزی تولید برای برنامه ریزی تأمین و از ابزارهای تجزیه و تحلیل برای بررسی همخوانی بین تقاضا و تأمین، استفاده می کنند. ۳) نرم افزارهای OPT: از این گروه که بر پایه قوانین استوارند، برای بهینه سازی مبتنی بر محدودیت، استفاده می شود. این رویکرد، ساختمان مدل یک سیستم را دقیقاً با قوانین نه گانه OPT هماهنگ کرده و راه حل مناسب را پیدا می کند. نرم افزارهای OPT تقریباً از تمامی روش های مدل سازی نظیر: برنامه ریزی خطی، عدد صحیح، بهینه سازی، مدل سازی شبکه ای و حتی شبیه سازی، استفاده می کنند. ۴) نرم افزارهای ANAL: این نرم افزارها تعامل اندکی با دیگر گروه های حوزه زنجیره تأمین دارند. از این نرم افزارها، برای شناخت و تحلیل پویایی سیستم یا طراحی راهبردی، استفاده می شود. ▪ برنامه ریزی نیازمندی مواد MRP: در گذشته، بیشتر مراوده های تجاری با کاغذ انجام می شدند. هنگامی که رایانه ها وارد تجارت شدند، افراد می خواستند فعالیت های زنجیره تأمین نیز خودکار شوند. اولین برنامه ها در اوایل دهه ۱۹۶۰، فقط بخش کوچکی از زنجیره تأمین مثل سیستم های مدیریت موجودی و برنامه ریزی تفصیلی تولیدی را پشتیبانی می کردند. چنین کاربردهایی، در زمینه های وظیفه ای و مستقل از یکدیگر، گسترش پیدا کردند. این امر باعث انحراف بیشتر در طول زمان شد و ادغام آنها را مشکل تر ساخت. اندکی بعد، مشخص شد بین تعدادی از فعالیت های زنجیره تأمین، وابستگی لازم وجود دارد. این امر ابتدا در مورد برنامه ریزی تفصیلی تولید، مدیریت موجودی و برنامه های خرید، روشن شد. در نتیجه، مدل برنامه ریزی نیازمندی مواد به وجود آمد. با گذشت زمان، بعضی کاربردهای برنامه ریزی نیازمندی مواد شکست خوردند. یکی از دلایل اصلی این گونه شکست ها این بود که عملیات خرید/ موجودی/ برنامه ریزی تفصیلی، هم با منابع مالی و هم با منابع نیروی انسانی ارتباط نزدیک دارد، اما این موارد در بسته های برنامه ریزی نیازمندی مواد، گنجانده نمی شدند. تشخیص این شکست ها منجر به ایجاد نرم افزار و متدولوژی برنامه ریزی نیازمندی مواد پیشرفته شد که برنامه ریزی منابع تولید (MRPII) نام گرفت. ▪ برنامه ریزی منابع تولید (MRPII): برنامه ریزی منابع تولیدی، یکپارچگی داخلی را از طریق هماهنگ کردن فعالیت های انجام گرفته در بخش های کاری مختلف شرکت و به کارگیری یک پایگاه اطلاعاتی مشترک، آسان می سازد. این برنامه ریزی اطمینان می دهد که همه ذینفعان امکان استفاده از اطلاعات بروز را دارند و نسخه ای مشترک را به کار می برند. از برنامه ریزی منابع تولید می توان برای برنامه زمانبندی ظرفیت، حمل کالا، نگهداری، تعمیرات و غیره (وظایف MRP) استفاده کرد. همچنین، می توان با استفاده از آن، جهت برنامه ریزی امور مالی و نیز جریانات نقدینگی را پیش بینی کرد. این برنامه ریزی نیز کامل نبوده و هنوز هم نیاز هماهنگی تمام منابع و فعالیت های مؤسسه حتی در قسمت های غیرتولیدی، احساس می شد. در نتیجه، تکامل آن ادامه پیدا کرد و به برنامه ریزی منابع مؤسسه (ERP) منجر شد که برنامه ریزی منابع تولید (MRPII) را به دیگر فعالیت ها در تمام مجموعه، گسترش داد. ▪ برنامه ریزی منابع مؤسسه (ERP): پیشرفت رایانه ای شدن خدمات مؤسسه به مشتری، چالش جدیدی را به وجود آورد. چگونگی کنترل همه فرایندهای اصلی تجاری توسط طراحی نرم افزاری بر خط۳، راه حل یکپارچه شناخته شده به عنوان برنامه ریزی منابع مؤسسه یک فرایند، اداره همه منابع و استفاده از آنها در کل مجموعه، با یک رفتار هماهنگ است. این فرایند، شامل برنامه ریزی و اداره استفاده از همه منابع مؤسسه است و هدف اصلی آن یکپارچه سازی همه بخش ها، منابع و وظایف یک شرکت در قالب سیستم اطلاعاتی واحدی است که بتواند تمام نیازهای مؤسسه را تأمین کند. مثلاً ورود یک سفارش، اجازه دستیابی فوری به موجودی، داده های محصول، سابقه حساب مشتری و اطلاعات دوره سفارش را می دهد. دستیابی به اطلاعات بهره وری، کیفیت و سودآوری را بالا می برد و رضایت مشتریان را افزایش می دهد. در اواخر دهه ۱۹۹۰، سیستم های برنامه ریزی منابع مؤسسه، شروع به گسترش در زنجیره تأمین کردند تا تأمین کنندگان، مشتریان و انسجام وظیفه ای را برای یکپارچگی با مشتری و اداره ارتباطات با تأمین کنندگان و فروشندگان را امکان پذیر سازند. برنامه ریزی منابع مؤسسه، هرگز برای پشتیبانی کامل زنجیره تأمین مدنظر گرفته نشد. راه حل های برنامه ریزی منابع مؤسسه در محدوده مراوده های تجاری، متمرکز می شدند. مثلاً، پشتیبانی تصمیم گیری مورد نیاز برای پاسخگویی سریع به تغییرات لحظه ای در تأمین، تقاضا، نیروی کار یا ظرفیت را ارائه نمی کردند. دومین نسل برنامه ریزی منابع مؤسسه، بر این نقص غلبه کرد. ▪ دومین نسل برنامه ریزی منابع موسسه (ERP/SCM): برنامه ریزی منابع مؤسسه سنتی، در مدیریت فعالیت های اجرایی نظیر دستمزد و حقوق، موجودی و فرایند سفارش، توانمند بود و این مراوده ها را خودکار می کرد. گزارش های ایجاد شده توسط سیستم های برنامه ریزی منابع مؤسسه، آماری مرتبط با آنچه که درون شرکت در مورد هزینه ها و عملکرد مالی انجام می شد، به برنامه ریزان ارائه می دادند، اما گزارش های این سیستم ها (ERP سنتی) عکسی فوری از تجارت را در نقطه ای از زمان ارائه می کردند و از برنامه ریزی مستمری که کانون برنامه ریزی زنجیره تأمین تلقی می شود (برنامه ریزی برای تصفیه و بالا بردن برنامه به هنگام تغییرات و اتفاقات) پشتیبانی نمی کردند. شرکت ها برای انجام این گونه پشتیبانی ها از بخش های مختلف زنجیره تأمین، از نرم افزار SCM استفاده کردند. راه حل SCM به هماهنگی و گاهی به اطلاعات ارائه شده توسط نرم افزار ERP ، نیاز داشت بنابراین، نیاز به ادغام این دو نرم افزار احساس شد. یکی از روش های ادغام این دو نرم افزار، این است که قابلیت های کارکردی SCM هوش تجاری و پشتیبانی و پشتیبانی تصمیم گیری را به ERP اضافه کنیم. هوش تجاری، به تجزیه و تحلیل انجام شده به وسیله DSS، EIS، کندوکاو داده ها و سیستم های هوشمند، اشاره دارد. از دیگر قابلیت های این نرم افزار می توان به ادغام آن با سیستم های مدیریت پایگاه داده و صفحه های گسترده در EXCELL اشاره کرد. بسته های نرم افزاری با این قابلیت های کارکردی اضافه شده، دومین نسل برنامه ریزی منابع موسسه (ERP/SCM) را ارائه می دهند که علاوه بر پشتیبانی تصمیم گیری، شامل مدیریت ارتباط با مشتری (CRM)، تجارت الکترونیک (EC) و کندوکاو و انبارداری داده ها نیز می شود. بعضی از سیستم های ERP/SCM، شامل مدیریت دانش نیز هستند. ▪ زنجیره تامین هوشمند: زنجیره تامین هوشمند۴ به داشتن هوش مصنوعی (AI) در راه حل های نرم افزاری زنجیره تامین اشاره دارد. زنجیره تامین هوشمند، توانایی تصمیم گیری استراتژیک به وسیله تجزیه و تحلیل داده ها را طی کل زنجیره تامین، فراهم می آورد. ▪ ادغام و یکپارچگی سیستم ها: سیستم های مجزا و وظیفه ای، به بخش های مختلف اجازه نمی دادند که توسط زبانی یکسان با یکدیگر ارتباط داشته باشند. از سوی دیگر کارکنان نیز در بیشتر مواقع نمی توانند اطلاعات مورد نیاز خود را بسادگی به دست آورند. موارد زیر، نمونه هایی از منافع محسوس و نامحسوس یکپارچگی (ادغام) سیستم ها هستند: ▪ منافع محسوس: کاهش موجودی، کاهش پرسنل، بهبود بهره وری، بهبود مدیریت، فروش، بهبود چرخه مالی، کاهش هزینه فناوری اطلاعات، کاهش هزینه تدارکات، بهبود مدیریت صندوق، افزایش سود، کاهش هزینه لجستیک، کاهش هزینه نگهداری و تحویل بموقع. ▪ منافع نامحسوس: وضوح اطلاعات، فرایند بهبود یافته، پاسخگویی به مشتری، استانداردسازی، انعطاف، جهانی شدن. مشهودترین نوع ادغام، ادغام بخش های زنجیره تامین و یا ادغام اطلاعات جاری بین بخش هاست. نوع دیگری از ادغام نیز وجود دارد که در زنجیره ارزشی، اتفاق می افتد. مفهوم زنجیره ارزشی فعالیت های اولیه یک سازمان (لجستیک، عملیات و غیره)، فعالیت های پشتیبانی (زیرساختار، منابع انسانی، فناوری و غیره) و ارزش خالصی است که توسط هر فعالیت به طور مکرر به خدمات یا محصول اضافه می شود. هنگامی که دامنه این زنجیره تا تامین کنندگان و مشتریان گسترش یافته و یکپارچه شود، زنجیره ارزشی یکپارچه حاصل می شود. البته باید توجه داشت که زنجیره ارزش، صرفاً مجموعه ای از فعالیت های مستقل نیست بلکه سیستمی از فعالیت های وابسته به یکدیگر است. این فعالیت ها می توانند با بهینه سازی و ایجاد هماهنگی، به مزیت رقابتی منتهی شوند. مثلاً، یک طرح محصول هزینه بر، ممکن است هزینه های خدمت رسانی بعدی را کاهش دهد. به بیانی دیگر، زنجیره ارزشی یکپارچه، عبارت است از فرایند همکاری که همه فعالیت های داخلی و خارجی درگیر در تحویل کالاهایی با ارزش دریافتی بیشتر برای مشتری نهایی را بهینه می کند. مثالی دیگر از یکپارچگی زنجیره تامین، سیستم های توسعه محصول است که به تامین کنندگان اجازه می دهند تا از طریق اینترنت با مشتریان تماس بگیرند، ویژگی های محصول را معرفی کنند و شرح و تصویری از فرایند تولید را ببینند. ● تجارت الکترونیک و مدیریت زنجیره تأمین تجارت الکترونیک، به عنوان نگرشی عالی در زمینه ارائه راه حل هایی برای مشکلات زنجیره تأمین ارائه شده است. بسیاری از فعالیت های زنجیره تأمین، از گرفتن سفارش مشتری تا تدارک اجزا را می توان به وسیله تجارت الکترونیک انجام داد. ● انواع فعالیت های تجارت الکترونیک در زنجیره تأمین فعالیت های بالادست: چندین مدل ابداعی تجارت الکترونیک می توانند فعالیت های بالادست زنجیره تأمین را بهبود دهند. این مدل ها به طور کلی تحت عنوان تدارک الکترونیکی۵ توصیف شده اند که با عناوین مناقصه، ارائه کاتالوگ به خریدار و تدارک از طریق خرید گروهی، شناخته می شوند. ▪ فعالیت های داخلی: فعالیت های داخلی شامل فعالیت های فراتجاری تجارت الکترونیک هستند. این فعالیت ها از ورود سفارش تا جریان محصول، ثبت فروش و حمل و نقل، درجه بندی شده و معمولاً از طریق اینترانت منسجم، اداره می شوند. ▪ فعالیت های پایین دست: این فعالیت ها با فروش برخط ارتباط دارند. دو مدل عمومی این فعالیت ها عبارتند از: ۱) فروش در وب سایت شرکت: در این روش، خریداران کاتالوگ های الکترونیکی، کالاهای درخواستی خود را مورد بررسی قرار می دهند. ۲) مزایده: مزایده های الکترونیکی، چرخه و زنجیره تأمین را کوتاه کرده و در هزینه های لجستیکی و اداری، صرفه جویی می کنند. این مراوده ها معمولاً B۲B و C۲B نامیده می شوند. مبادله ها۶: مبادلات الکترونیکی، موقعیت های مرکزی مبتنی بر وب هستند که در آنها، خریداران و فروشندگان به طور پویا با هم در ارتباط هستند. تجارت الکترونیک برنامه ریزی منابع مؤسسه: هنگامی که بسیاری از شرکت ها دارای سیستم برنامه ریزی منابع موسسه بودند و در عین حال به تجارت الکترونیک در مواجهه با برنامه ریزی منابع مؤسسه نیاز داشتند، این نیاز احساس شد که باید ادغام شوند. تجارت الکترونیک و برنامه ریزی منابع مؤسسه، ادغامی منطقی به معنای توسعه سیستم موجود برنامه ریزی منابع مؤسسه با پشتیبانی تجارت الکترونیک است. مشکل این نگرش آن است که نرم افزار برنامه ریزی منابع مؤسسه، بسیار پیچیده و غیرقابل انعطاف بوده و به دست آوردن ادغامی آسان و کارا را مشکل می کرد. مشکل دیگر این بود که سیستم های برنامه ریزی منابع مؤسسه، تمایل به تمرکز بر کاربردهای اداری داشتند، در حالی که تجارت الکترونیک، بر کاربردهای مقابل اداری نظیر فعالیت های فروش، گرفتن سفارش، سرویس مشتری و مدیریت ارتباط با مشتریان، تمرکز داشت. ● تأثیرات تجارت الکترونیک - محصولات دیجیتالی، در ایجاد و حرکت، بسیار ارزان تر و سریع تر از محصولات فیزیکی هستند. - جایگزینی اسناد الکترونیکی به جای اسناد کاغذی، سرعت، صحت و هزینه انتقال اسناد را بهبود می دهد. - جایگزینی ارتباطات سیستم پیغام الکترونیکی به جای فکس، تلفن، تلگرام و در نتیجه کاهش هزینه ارتباطات. - تبدیل ساختاربندی زنجیره تأمین از خطی به قطبی، باعث همکاری و ارتباط بهتر می شود. - کوتاه شدن زنجیره تأمین و به حداقل رساندن موجودی - نوآوری و خود مسیریابی حمل و نقل، می تواند نیاز به جریان اطلاعات را بین شرکت ها و تهیه کنندگان کاهش دهد. - مرکز خرید و فروش الکترونیکی، باعث کارایی در خرید و فروش می شود. |