منبع: |
فارس |
تاریخ: |
1389-03-10 |
یورو؛ رویایی که به پایان راه رسید خبرگزاری فارس: بی بی سی طی تحلیلی به بررسی بحران مالی اروپا پرداخت و نوشت: گسترش بحران از یونان به سایر کشورهای اروپایی به معنای پایان رویای یورو خواهد بود. به گزارش خبرگزاری فارس، بی بی سی در ادامه افزود، ژوئن 1988 میلادی نشست سران اروپا در شهر هانوفر آلمان برگزار شد . مارگارت تاچر نخست وزیر انگلیس بود در این اجلاس حضور داشت و خوشحال نبود. او در حین مصاحبه مثل اشعه لیزر به خبرنگاران خیره شد و چشم انداز هر نوع اتحاد اقتصادی و مالی در اروپا را به کلی رد کرد. در انگلیس چنین ایده ای حتی قابل بحث نبود. البته سایر کشورهای اروپایی مثل فرانسه با این دیدگاه مخالف بودند و تشکیل اتحادیه پولی مشترک در اروپا را لازم و ضروری می دانستند . سه سال بعد پیمان ماستریخت برنامه نظام ارزی واحد را تنظیم کرد. یورو که در سال 1999 بوجود آمد در ژانویه 2002 رسما بعنوان واحد پولی آغاز به کار کرد و بعد در اول مارس 1998 ضرب الاجل ارسال درخواستها برای پیوستن به یورو فرا رسید و با کمال تعجب کشورها یکی پس از دیگری مدارک خود را تسلیم کردند. مقررات شدیدی وضع شده بود. کسری بودجه و بدهی ها باید کمتر از حد مشخصی می بود . اما درخواست ایتالیا که بدهی اش بسیار بیشتر از حد تعیین شده بود، مورد قبول واقع شد. بلژیک، اسپانیا و پرتغال هم همین وضعیت را داشتند، اما با ورود همگی به نحوی موافقت شد. فرانسه متهم بود که برای احراز شرایط عضویت، آمارهای خود را دستکاری کرده و حتی آلمان که مهد ثبات محسوب می شود بدلیل نقل و انتقال مشکوک ذخایر طلا به چالش طلبیده شد. این اقتصادهای گوناگون نه فقط یک ارز واحد، بلکه سیاستهای مالی واحدی نیز باید اتخاذ می کردند. تنها یونان بود که نتوانست از این سد بگذرد، اما حتی این کشور نیز 18 ماه بعد پذیرفته شد. یکی از کمیسر های با نفوذ اتحادیه اروپا در پاسخ به انتقادات خبرنگاران گفت ، اگر بدهی های کشوری بیش از حد مجاز بوده اما این بدهی ها در حال کاهش بوده ، درخواست آن کشور پذیرفته شده است و در این میان نطفه اختلافاتی که امروز شاهد ان هستیم تشکیل شد . برای نمونه منطقه یورو باید از یک نرخ بهره تبعیت می کرد. اما از طرف دیگر نرخی که برای آلمان مناسب بود، برای پرتغال احتمالا مضر بود. اتفاقا هنگامی که درخواست پرتغال پذیرفته شد رعب و وحشتی که برخی از اعضای یورو داشتند را به خوبی می شد احساس کرد . در آن زمان فقر شدیدی در پرتغال حاکم بود و گویی در یک کشور در حال توسعه زندگی می کردی . به اعتقاد مردم پرتغال عضویت این کشور در منطقه یورو موجب افزایش شکاف بین فقیر و غنی شده است . اما در مقابل آلمانی ها چند ماه پیش از شروع کار یورو از از دست رفتن دویچه مارک ابراز ناراحتی و حتی عصبانیت می کردند. از نگاه آنها نماد موفقیت بعد از جنگ اکنون در خدمت کشورهای ولخرج مدیترانه بود. نگرانی که امروز بسیار بلندتر به گوش می رسد. در انگلیس که هنوز در حال بررسی پیوستن به یورو بود، نگرانی از مالیات های جدید مطرح بود. مقصد نهایی یک اتحاد سیاسی بود که به جای یک بازی مخوف بدنبال بهبود کیفیت زندگی شهروندان منطقه ای بود که روزگاری از جنگ آسیب دیده بود. همه اینها برای مردم شگفت انگیز بود. اما واقعیت این است که چهارچوب این ایده از مدتها قبل تنظیم شده بود. از این منظر یورو نخستین پله اروپایی صلح جو بود . اما آن روز سوال های بسیاری گم شد: اگر یونان به ورطه سقوط اقتصادی بیافتد چه می شود؟ آلمانی ها چقدر بخشنده هستند؟ و از همه مهمتر اینکه: چگونه می توانید یک واحد پولی مشترک داشته باشید اما هر کشوری امور مالیش را خود اداره کند؟ این سوالها امروز دوباره مطرح شده است. یورو در زندگی کوتاه خود توفانهای زیادی را پشت سر گذاشته تا بتواند به یک واحد پولی پر معامله در دنیا تبدیل شود. اما هرگز با چنین چالش دشواری روبرو نشده است. |