منبع: | http://ibazaryabi.com/ | تاریخ انتشار: | 1394-06-24 |
نویسنده: | محمدرضا گل آقائی | مترجم: | |
چکیده: | |||
دوره رکود اقتصادی در سراسر دنیا تأثیر بلندمدتی بر باورها و رفتارهای مردم داشته و در کشور خودمان ایران هم که سابقه طولانی داشته و همچنان دارد. یکی از تأثیراتی که عموماً رکود بر رفتار مصرفکننده از خود بر جای میگذارد این است که مصرفکنندهها اغلب اقبال بیشتری به کسبوکارهای شناختهشده و قدیمیتر و یا حتی در برخی از موارد محلی از خود نشان میدهند که صاحبان و مدیران آنها را خودشان میشناسند. |
|||
البته بطور بالقوه این خبر خیلی خوبی برای کسبوکارهای کوچک و متوسط و فرصت رشدی برای آنها بهحساب میآید. اما باید دید دیگر چه رفتار و باورهایی بر مصرفکننده در دوره پس از رکود ایجاد میشود که میتواند بر کسبوکارهای کوچک تأثیرگذار باشد؟
یک نکته مهم و جالبتوجه این است که پس از دوره رکود مصرفکننده در عین محتاط شدن هیچ علاقهای هم به موج مثبت منتشرشده از طرف منابع رسمی برای بهبود وضعیت را نمیپذیرد و عموماً از هر سه نفر فقط و فقط یک نفر ممکن است باور کند که وضعیت اقتصادی در حال تغییر کردن و بهبود یافتن است. بیش از دوسوم جمعیت بازار پسازاین دوره همچنان اعتقاددارند که وضعیت نامعین است و در برخی از موارد فقط در حدود 10% از بازار در مراحل اولیه بادید مثبت به آینده بازار نگاه میکنند. البته این صحبتها در بسیاری از موارد قابل انطباق با شرایط و فعالیتهای اقتصادی هم ممکن است نباشد. اما تحقیقات مختلف نشان داده که جدا کردن این دو بخش بازار از یکدیگر در عمل امکانپذیر نیست و درعینحالی که کلیت بازار شرایط را مثبت ارزیابی میکنند، اما به دلیل اینکه این شرایط مثبت در ابتدا توسط مصرفکننده احساس نمیشود، پس آن را باور نمیکند و در رفتارهای خود بازتاب میدهد. علاوه بر این، در برخی از موارد که شدت رکود بسیار زیاد است موجب تأثیرگذاری بسیار بلندمدت بر روان مصرفکننده میشود و این تأثیر حتی بر قشر مرفه بازار که ممکن است از شرایط بازار تأثیری نپذیرفته باشند نیز درنهایت تأثیر میگیرند.
مصرفکنندگان ممکن است تصور کنند که سروکار داشتن و خرید کردن از عرضهکنندگان کوچکتر و حتی محلی بهتر بوده و علاقه بیشتری نسبت به آنها نشان دهند. اما درعینحال به این نتیجه هم میرسند که نسبت به هزینه صرف شده ارزش کمتری نسبت به برندها دریافت میکنند. با این وجود از طرفی کسبوکارهای کوچک هم رقابت کردن با بازیگران بزرگ بازار را در عمل برای خود مقدور نمیبینند و ممکن است دست به رقابت بر سر قیمت با آنها شوند که اغلب به دلیل کیفیت و ارزش ارائهشده از طرف برندها باز هم با شکست روبرو میشوند. در این بین آن دسته از کسبوکارهای کوچکی موفق میشوند که با استفاده از تحقیقات بازار و شناخت عادات رفتاری جدیدی مصرفکننده در دوره پس از رکود با ایجاد یک خلاقیت یا حتی تغییر کوچک در محصول یا خدمت خود گوی رقابت را در این میدان از برندهای بزرگ که اغلب از انعطافپذیری پایینی برخوردار هستند بگیرند و با موفقیت از این دوره عبور کنند. |