با سلام... جناب لطفی میخواستم با توجه به سوابق بیمه ای شما در زمینه ی گرفتن نمایندگی بیمه ازتون مشورت بگیرم! یا یکی از دوستانم که ارشد مدیریت تکنولوژی میخونیم میخوایم شروع به این کار کنیم! من خودم هم اکنون تعمیرکار موبایل هستم و خب برای تعویض شغلم نیاز به مشورت دارم! البته شکر خدا امتیازایی مثل فن خوب صحبت کردن،داشتن آشنایان زیاد در شغلهای مختلف برای شروع کار،دفتر کار مناسب در جای مناسب رو داریم! دوستم مقدمات کار رو انجام داده و تقریبا 80 درصد کار انجام شده!منم در سایت های معتبر و فوروم های اینترنتی یه تحقیقاتی انجام دادم! اما بیشتر دوست دارم در این زمینه مشورت کنم! خواهشا ناگفته هارو بگید! با تشکر...؟ |
با سلام و احترام از دیدگاه من نمایندگی بیمه خیلی کار خوبی است و البته خیلی خیلی هم سخت. اما این خوبی، لوازمی دارد که عرض می کنم؛ وگرنه در صورت عدم داشتن آن بسترها و زمینه ها و لوازم موردنیاز، شغلی بد و فاقد درآمدی حداقلی می شود در مورد درآمد، درآمد نمایندگی بیمه، به صورت کارمزدی است؛ یعنی دریافتی ثابت وجود ندارد، بلکه درصدی از حق بیمه هایی که شما به حساب شرکت بیمه واریز می کنید، به عنوان کارمزد به خود شما تعلق می گیرد. این درصد تقریباَ در همه شرکتهای بیمه یکسان، اما برای رشته های مختلف بیمه، متفاوت است. مثلاَ بیمه شخص ثالث اتومبیل کمترین کارمزد را دارد( 2 تا 3 درصد) و بیمه هایعمر و حوادث بیشترین کارمزدها را. بیمه های مسئولیت و آتش سوزی، بین 10 تا 15 و 25 درصد کارمزد دارند. سرمایه چندانی هم نمی خواهد. در اصل بخش اعظم سرمایه مورد نیاز، همان هزینه اولیه تهیه و تجهیز دفتر است. اما یک نکته اساسی را اشاره کنم. اینکه آیا نمایندگی بیمه می تواند به عنوان شغلی ثابت و درآمدزا محسوب شود، الزاماتی دارد که ذیلاَ به برخی از محورهای این الزامات اشاره می کنم: اینکه فکر کنید با بازکردن دفتر و تجهیز آن به نیروی انسانی و تجهیزات، سیل مشتری یا حداقل نهری کوچک! از مشتری به سوی دفتر شما روانه می شوند، درست نیست. البته اگر دارای رابطه یا روابط با مدیران و افراد ذی مدخل در خرید بیمه نامه در سازمانهای بزرگ هستید، چرا این امر اتفاق می افتد و شما از یک درآمد قابل توجه ناشی از مراجعه دستوری آن مشتریان و بیمه هایشان، برخوردار می شوید. اما اگر فاقد چنین روابطی هستید باید این کارها را انجام دهید:ه باید خودتان را از لحاظ دانش و اطلاعات بیمه ای، قوی کنید. تعداد نماینده های بیمه خیلی زیاداست. همه هم از یک درجه و مرتبه و منزلت نزد شرکت بیمه و مشتری برخوردارند. اما چیزی که می تواند مزیت نسبی باشد، میزان دانش و اطلاعات بیمه ای است. به خصوص برای مشتری این خیلی مهم است. البته در شرکت بیمه هم منجر به تفاوت درجه می شود. شما وقتی ارتباطات قبلی ندارید، مجبورید برای خودتان ارتباطات درست کنید. و این هم با استفاده از روش ها و امکانات و ابزارهای متعدد ارتاطات و اطلاعات و روابط عمومی مقدور است که جای پرداختن به آن اینجا نیست. شما باید یک مزیت نسبی برای خودتون درست کنید که اون مزیت نسبی می تونه دانش و اطلاعات شما باشه، در مورد ارتباطات هم عامل مهمی که می تونه از قبل ارتباطات، ارتباطات تجاری درست کند، پیگیری و استمرار شما در ارتباطات است. البته با سماجت و مزاحمت اشتباه نشود در دیگر جنبه ها هم باید یک نماینده بیمه خودش را قوی و قدرتمند کند؛ تحصیلات، تشکیلات و ... من وش ما امروز خرید از یک آدم ثروتمند، از یک فروشگاه بزرگ و شیک و با پرسنل متععد را بیشتر دوست داریم. مشتری بیمه شما هم همینطور و آخر سر هم اینکه، ویزیت و ارتباط چهره به چهره، خیلی موثر است. برگزاری جلسات با مدیران و کارشناسان و صاحبان صنایع و بنگاهها نمی خواهم ناامیدتان کنم فقط می خواهم بگویم کار سختی است. امروزه هزاران نماینده بیمه وجود دارند و همه هم فروشنده بیمه و تقریبا در یک سطح از ارئه خدمات هستن. متأسفانه، استفاده از راهکار پورسانت هم توسط نماینده های کم تجربه خیلی مرسوم شده و بازار و اوضاع اقتصادی هم که خودتان بهتر می بینید. خیلی، هزینه اولیه نکنید. صرف داشتن یک آدرس کافی است؛ دفتری کوچک و با اجاره ارزان. و در ابنتدای کار با یک نفر نیرو که هم اطلاعات فنی داشته باشد و هم بازاریابی و روابط عمومی بداند. در عوض روی برقراری ارتباطات و تبلیغات علمی و گسترده کار کنید. نتیجه فعالیتهای بازاریابی و تبلیغات هم حداقل در 6 ماه تا یکسال پس از شروع جدی فعالیت دیده می شود. می خواهم بگویم عامل صبر هم مهم است؛ البته صبر همراه با علاقه به کار، علاقه ای که خود، پشتکار و استمرار بر کار را هم ایجاد می کند. یک نکته اساسی در پایان عرض کنم و آن اینکه همه این شرایط و کارها، هنگامی نتیجه می دهد که شما بخواهید کار بیمه را به عنوان شغل اول و تمام وقت خود، انتخاب کنید وگرنه اگر می خواهید به عنوان شغل دوم و یا با مدیریت کس دیگری باشد، توصیه می کنم سراغش نروید؛ مگر اینکه کارهای آماده ای ناشی از ارتباطاتتان دارید. دست آخر هم اضافه کنم که کار بسیار سختی است؛ شرایط رقابتی سخت چه در سطح مشتریان، چه فروشندگان و چه عرضه کنندگان بیمه. اما با این همه نتایجش شیرین و کاری لذت بخش است. با تشکّر |