منبع: |
دنیای اقتصاد |
تاریخ: |
1387-08-26 |
پویا جبل عاملی اگرچه طی ماه گذشته با قدرت گرفتن دلار در مقابل ارزهای دیگر، نرخ برابری دلار به ریال افزایش یافته و به طور طبیعی نرخهای مرجعی چون یورو و پوند استرلینگ کاهش یافته است،اما به نظر میرسد با کاهش قیمت نفت، ریال در مقابل تمامی ارزها ضعیفتر شود. آنچه تا به حال در اقتصاد ایران مرسوم بوده، تعیین نرخ برابری دلار به ریال برای یک سال مالی در هنگام تصویب بودجه و حفظ آن در یک بازه محدود توسط بانک مرکزی است. اما فراموش نکنیم که بانک مرکزی با داشتن ذخایر ارزی است که میتواند آن محدوده را حفظ کند و قدرت وی با کاهش ذخایر ارزی، فرسوده میشود. به عبارت بهتر با کاهش درآمد ارزی که وابسته به قیمت نفت است، قدرت حفظ قیمت دستوری برای مقامات پولی ایران سخت و دشوار میشود. در واقع انتظار آن است که وقتی قیمت نفت بالای 120دلار است و نرخ دلار در بازه 900 تا 930 میچرخد، حال که قیمت نفت بیش از 50درصد افت داشته و درآمد ارزی به مقدار چشم گیری کاهش یافته است، بانک مرکزی دیگر نتواند در نرخ فوق قیمت ارز را کنترل کند. در این حالت انتظار آن است که با افزایش قیمت دلار، ارزهای دیگر نیز گرانتر شود. البته تا به این لحظه چنین اتفاقی در بازار ارز ایران نیفتاده است و روندها همان روندهای بازار جهانی را نشان میدهد، اما بیتردید با ثابت ماندن وضعیت فعلی بازار نفت، این روندی است که باید اتفاق افتد، وگرنه راه دیگر رجعت به تجربه منسوخ نظام چند نرخی و محدودسازی مبادله ارز است. لیک پرسش این است که آیا بازار نفت به رونق گذشته بر میگردد؟اولین علت بر معلول کاهش قیمت نفت آنچنان که بسیار بیان شده است، رکود جهانی و پیش بینی تداوم آن در تمام سال 2009 میلادی است. مساله بعدی که خود از علت اول تاسی گرفته است، کاهش رشد اقتصادی یکی از بزرگترین متقاضیان نفت است. چین که برای یک دهه رشدهای فزاینده و دورقمی را تجربه کرده است، این بار با کاهش تقاضای خارجی، میرود تا رشدهای دو رقمی خود را از دست دهد.اما مساله آن است که این عامل از نظر بسیاری امری بلندمدت است و به نظر می رسد اقتصاد چین اگرچه با رشد بالا ولی نه به میزان گذشته به کار خویش ادامه خواهد داد و همین عاملی است برای کاهش تقاضای نفت و به عبارت بهتر پتانسیلی برای کاهش قیمت آن. برای آنکه موضوع کمی روشنتر شود، تصور کنید نرخ رشد اقتصادی چین 10درصد باشد و این نرخ تنها به 9درصد کاهش یابد. این کاهش یک واحدی، معادل 10درصد کاهش در نرخ رشد است (10%=10/9-10)، و برای کشوری که دومین مصرف کننده بزرگ جهان است، این کاهش 10درصدی، بسیار معنی دار خواهد بود (محاسبه چندان سخت نیست، تنها کافی است ضریب وابستگی رشد GDP چین را به نفت بهدست آورد و کاهش ده درصدی را در آن ضرب کرد تا کاهش تقاضای نفت چین مشخص شود). بنابراین تنها کاهش یک واحد درصدی اقتصاد چین میتواند تقاضای نفت را به طور محسوسی تحتتاثیر قرار دهد. اما اثر دیگری که با قدرت یافتن دلار بروز کرده است، کاهش تقاضای بورس بازی غیرآمریکاییان برای فرآوردههای نفتی است که پیش از این وجود داشت.
|