منبع: | دنیای اقتصاد | تاریخ انتشار: | 1390-03-22 |
نویسنده: | یورگ گوئیدو هولسمن | مترجم: | سید امیرحسین میرابوطالبی |
چکیده: | |||
شفافیت در نامگذاری پول |
|||
اخلاق تولید پول شفافیت در نامگذاری پول 1- اخلاق تولید پول ارسطو همواره بر جنبه مفید تبادل پولی یعنی تسهیل و گسترش تقسیم نیروی کار تاکید میکرد. آنچه او مخالفش بود تبدیل کردن پول به بت و میل به پول به خاطر خود آن بود. نویسندگان دانشگاهی قرون وسطی روی هم رفته دیدگاه مشابهی با ارسطو داشتهاند؛ اما فراتر از ارسطو که تنها بر اخلاق «استفاده» از پول متمر کز بود، آنها به مطرح کردن اخلاق «تولید» پول نیز پرداختند. این افراد نفس تولید یا عدمتولید پول را مورد بحث قرار ندادهاند، بلکه همانند موضوع استفاده پول، بیان داشتهاند که در تولید آن هم باید یکسری قواعد اخلاقی مشخص رعایت شود. نیکلاس اورسم و دیگر همراهان او تاکید داشتهاند که هر سکه باید به وضوح از دیگر سکهها متمایز باشد. به طور خاص متولیان ضرب سکه نباید سکهای تولید کنند که نام، طرح یا دیگر ویژگیهایش شبیه سکهای باشد که فلز گرانبهای بیشتری در آن به کار رفته است. به عبارت دیگر فواید رقابت در ضرب سکه از بهکارگیری مو به موی شفافیت تاکید شده در «فرمان نهم»1 ناشی میشود: «شما اجازه ندارید درباره همسایه خود گواهی یا شهادت دروغ بدهید.»2 به دلیل همین تاکید بر شفافیت هم بوده است که تا همین اواخر سکههایی مانند فرانک و مارک نام خود را از واحدهای وزن گرفته بودند، اما بعدها ثابت شد که چنین روشی از نامگذاری چندان صحیح نیست؛ چرا که همان طور که دیدیم فلزهایی که به صورت سکه در آمدهاند به دلیل خصوصیاتشان ارزش متفاوتی از شمشهای این فلزات دارند. برای مثال در گذشته کلمه «اکیو» (ecu) از یک طرف همان استفادهای را داشت که امروزه واژه «اونس» دارد یعنی واحد وزن بود. و از طرف دیگر نام سکه طلایی بود که میبایست هم تراز یک اونس نقره می بود. تصور کنید چطور میشد اگر امروزه پولی از نقره داشتیم که تشکیل شده بود از 1 اونس نقره و نامش هم «اونس» بود. در آن شرایط لغت «اونس» دیگر برای تنظیم قراردادها و توافقات مناسب نبود؛ چرا که کلمهای مبهم و دوپهلو بود.اگر این چنین بود تشخیص اینکه صحبتی که میشود در مورد وزن تایید شده مانند سکه است یا وزن گواهی نشده مانند تکههای فلز فوقالعاده سخت میشد. به این ترتیب در هر توافق و قراردادی باید قید میشد که پرداخت به صورت وزن-اونس خواهد بود یا سکه- اونس. این چنین بود که استفاده از نام واحد وزن برای سکهها آرام آرام از روال خارج شد. صرف نام وزن به اندازه کافی منحصر به فرد نبود. البته این بدان معنی نیست که وزن فلز خالص به کار رفته نباید روی سکه حک شود. اتفاقا کاملا برعکس این دقیقا همان کاری است که متولیان موفق ضرب سکه در قدیم انجام میدادند، امروزه انجام میدهند و در آینده هم انجام خواهند داد. مساله این است که نامیدن سکهها به نام آنچه حاوی آنها هستند اصلا منطقی نیست؛ چنین نامی نه تنها از ابهام نمیکاهد بلکه به آن میافزاید. ضرب و تولید سکه سیستمی رقابتی است که که بر تفکیک دقیق تولیدکنندگان سکه وابسته است. اینکه هر ضربکنندهای روی سکهاش حک کند که مثلا «این سکه حاوی پنج گرم نقره خالص است» کافی نخواهد بود؛ چراکه همان طور که دیدیم برخی از متولیان ضرب سکه خدمات اضافهای مانند تعویض سکههای نو با قدیمی هم ارائه میدهند؛ بنابراین حداقل نام ضربکننده سکه یا اطلاعات تکمیلی لازم برای شناخت وی، حتما لازم خواهد بود. یکسری از سکههای فعلی همانند Krugerrands، Eagles و Maple Leafs 3 همگی این ملزومات را دارند؛ هم نام منحصر به فردی دارند و هم وزن طلای خالصی که در آنها وجود دارد رویشان حک شده است. 2.اخلاق استفاده از پول آموزههای کاتولیکی صریحترین عبارات را در مقابل سوءاستفاده از پول به کار برده است؛ اما در عین حال این را هم رد نکرده که اگر استفاده از پول، دادن و گرفتن بهره در محدودههای صحیح اخلاقی جای بگیرند عناصری عادی و بدیهی در جامعه هستند. خود مسیح زمانی که در مورد پاداش افراد با ایمان توضیح میدهد، تصویری را ترسیم میکند که تایید استفاده مثبت از پول و بانکداری در آن کاملا محسوس است. او میگوید: بهشت به کسی میرسد که از پول به خوبی استفاده میکند و جهنم در انتظار کسانی است که هیچ استفادهای از پول نمیکنند. دو خدمتکار که از پولی که بهشان داده شده بود با تجارت صد در صد سود بهدست آورده بودند، مورد تشویق اربابشان قرار گرفتند و به هر کدامشان مقداری پول داده شد تا از آن لذت ببرند. یکی از این خدمه که پولش را زیر خاک پنهان کرده بود به شدت مورد سرزنش اربابش قرار گرفت و با الفاظی مانند «بی خرد» و «تنبل» مورد خطاب قرار گرفت. ارباب خطاب به خدمتکارش گفت به راحتی میتوانستی پولت را با قرار دادن آن در بانک به سود برسانی. و به این ترتیب این خدمتکار را اخراج کرد. (متیو25: 26-30) به این ترتیب میتوان مشاهده کرد که از دیدگاه مسیحیت استفاده از پول و بانکداری کاملا مشروع و مورد قبول است؛ اما در هر حال در کتاب پیش رو بیش از هر چیز به دنبال اقتصاد و اخلاق تولید پول هستیم نه استفاده از پول. به همین دلیل میتوانیم از بحث درباره یکی از جنجالبرانگیزترین مشکلات دکترین اجتماعی مسیحیت؛ یعنی همان معضل ربا چشم پوشی کنیم. ربا یعنی دریافت بهره زیاد و بیش از اندازه بر وام. این جمله البته سوالات بسیاری را ایجاد میکند که چطور یک نفر میتواند بهره مشروع را از بهره «بیش از حد» نامشروع تشخیص دهد. نظرات در این بین متفاوت است. بعضی از متخصصان دینی قرون وسطی هر بهرهای از پول را ربا تلقی میکنند و برخی دیگر میگویند آن مقدار بهرهای که در جامعه پذیرفته شده باشد ربا نیست. کلیسای کاتولیک هم دیدگاه اول را رد میکند و در عین حال درباره دیدگاه دوم اظهار نظری نمیکند. پاورقی مترجم: 1- یکی از ده فرمانی که از سوی خدا به قوم ابراهیم در انجیل آمده است. این ده فرمان اساس اخلاقی یهودیت و مسیحیت تلقی میشوند. 2- تفسیر این فرمان تاکید بر عدمدروغگویی و شفافیت موضوعات به صورتی است که باعث اشتباه نشود. 3- همگی اینها انواعی از سکههای طلا هستند که توسط یک کمپانی خاص ضرب شده و گواهی میشوند. برای مثال کروگرندز شرکتی شناخته شده در آفریقای جنوبی است که به ضرب سکه مشغول است. * [email protected] |