منبع: | دنیا ی اقتصاد | تاریخ انتشار: | 1390-02-13 |
نویسنده: | روبرت مورفی | مترجم: | |
چکیده: | |||
ما میدانیم که کروزوئه میتواند جهانش را به انواع چیزهای کمیاب در دستهبندیای شامل منابع طبیعی، |
|||
درآمد، پسانداز و سرمایهگذاری ما میدانیم که کروزوئه میتواند جهانش را به انواع چیزهای کمیاب در دستهبندیای شامل منابع طبیعی، کار، کالاهای سرمایهای و کالاهای مصرفی (که شامل فراغت هم میشود) تفکیک کند. همه اینها را جریان زمان و فهم کروزوئه از اینکه چه طور کنشهای اکنونش میتواند خوشیاش را در آینده تغییر دهد، به هم مربوط میکند. خصوصا، کروزوئه میتواند تصمیم بگیرد که امروز پسانداز و سرمایهگذاری کند به این قصد که درآمد آتیاش را بالا ببرد. درآمد، جریان کالاها (و خدمات) مصرفی جدیدی است که یک فرد پتانسیل دستیابی به آنها را در دوره زمانی دارد.(1) پسانداز وقتی رخ میدهد که کسی کمتر از درآمدش، مصرف کند؛ این را «زندگی پایینتر از حد توانایی یک فرد» میگویند. سرمایهگذاری وقتی رخ میدهد که عناصر تولید به جای مصرف فوری وقف درآمد آتی میشوند. سادهتر است که توضیح را با مثالی عددی شروع کنیم. به وضوح ارقامی که خواهد آمد برای سادگی انتخاب شدهاند و تنها به این قصد ارائه شدهاند که داستان را آن قدر منسجم جلوه دهد که شما واقعا انواع بدهبستانهایی که در برابر کروزوئه است را فهم کنید. با این توضیح فرض کنید که کروزوئه با دستان خالی میتواند درختی مناسب بیابد که از آن بالا رود و ساعتی یک کاکائو پایین بیندازد. اگر کروزوئه 10 ساعت در روز کار کند، در حالی که بقیه وقتش را به فراغت اختصاص داده است (که شامل خوابیدن هم میشود)، یعنی کار خام او میتواند 10 کاکائو در روز از منابع طبیعی در دسترس جزیره استخراج کند. خوشبختانه خوردن 10 کاکائو در روز آن قدر انرژی تامین میکند که کروزوئه سالم بماند، اما روزی 10 ساعت کار کردن بدون داشتن تعطیلات را به سختی میتوان یک زندگی ایدهآل دانست. علاوه بر برنامه خستهکننده، کروزوئه میداند که ممکن است مریض یا زخمی شود و در این صورت او به خاطر زندگی بخور و نمیرش به راحتی خواهد مرد. راهحلی وجود دارد. کروزوئه فردی تربیتشده و کاردان است و درک میکند که توانایی پسانداز و سرمایهگذاری میتواند استاندارد زندگی او را شدیدا بهبود بخشد. کروزوئه پس از ارزیابی موقعیتش در جزیره، شروع به پسانداز 20 درصد از درآمدش در هر روز میکند. به عبارت دیگر، کروزوئه به کار کردن روزی10 ساعت ادامه میدهد و در شبانهروز 10 کاکائو به دست میآورد، اما او روزی تنها 8 کاکائو میخورد (مصرف میکند) و دو کاکائو از درآمد هر روزهاش را کنار میگذارد (پسانداز میکند). کروزوئه با زندگی زیر حد داشتههایش در 25 روز، یک انباشته 50 کاکائویی خواهد داشت. از آنجا به بعد او دوباره شروع به خوردن 10 کاکائو در روز میکند - او تمام درآمد هر روزش را مصرف میکند. مهمترین دلیلی که کروزوئه را از انباشتن بیشتر کاکائو باز میدارد این است که او در مییابد مزه آنها، پنج روز پس از جدا شدن از درخت تغییر میکند؛ بنابراین مسیری راحت را در پیش میگیرد: او هر روز 10 کاکائوی تازه میچیند و آنها را در یک سوی انبارش قرار میدهد. در طول روز او 10 کاکائوی کهنه را از سمت دیگر انبارش مصرف میکند. با این چرخش، کروزوئه همچنان روزی 10 کاکائو مصرف میکند (که هنوز مزه تازه میدهند) اما در عین حال او یک ذخیره 50تایی دارد که در صورت لزوم میتواند از آنها استفاده کند. مثلا اگر کروزوئه دچار مرضی شود که او را ناتوان از کار کردن کند، او آنقدر پسانداز دارد که 10 روز با نصف مصرف معمول دوام آورد.(2) او به خاطر تلاش و پساندازش، موقعیت مادیاش را نسبت به وضعیت نخستین بهبود بخشیده است. به جای آنکه در مرز گرسنگی بماند، کروزوئه اکنون یک ذخیره ضربهگیر 10 روزه دارد. کنش ساده پسانداز و انباشتِ کالاهای مصرفی بسیار مفید است، اما کروزوئه میفهمد که او کارهای بسیار بهتری میتواند کند. او پس از ارزیابی مواد در دسترسش، قصد میکند پساندازش را در مسیری بلندمدت و همراه با خطر، سرمایهگذاری کند به این امید که به طور ثابت درآمد روزانه آتیاش را افزایش دهد. او با توجه به ذخیره 50 کاکائوییاش تصمیم میگیرد تا دو روز کار بالا رفتن از درخت برای چیدن کاکائو را تعطیل کند. اما قهرمان ما در تعطیلی ویژهاش چیز زیادی کسب نمیکند. در مقابل کروزوئه روز اول - همه 10 ساعت - را در جزیره سرگردان بود و شاخههایی با طول و ضخامت مناسب جمع کرد. فرآیند بسیار کند است، زیرا هر بار که کروزوئه گزینه مناسبی مییابد باید با سنگ تیزی آن را قطع کند بدون آن که آن را خراب کند. (3) در طول این روز، کروزوئه 10 کاکائو میخورد و ذخیرهاش به 40 تا کاهش مییابد. اگرچه او تمام روز را کار کرده است، هیچ کاکائوی جدیدی به انبار اضافه نکرده است. در عوض او تنها مجموعهای از شاخههای بلند و کلفت دارد که او از شکل و جای اولشان خارج کرده است. در طول روز دوم، کروزوئه 5 ساعت دیگر وقت میگذارد و از سنگهای تیز استفاده میکند تا شاخههای بیشتری جمع کند. او سپس 2 ساعت وقت صرف میکند تا درختهای تاک را بچیند و آنها را به پناهگاهش ببرد. در نهایت، در سه ساعت باقیمانده روز دوم، کروزوئه شاخهها را روی زمین میریزد، آن را پشت سر هم میگذارد البته طوری که بتوان به هم بست. سپس از شاخههای تاک برای بستن آنها استفاده میکند. در پایان روز دوم، ذخیره کاکائوی کروزوئه به 30 تا کاهش یافته است، اما در عوض این کاهش پسانداز، او یک کالای سرمایهای جدید دارد: چوبی بلند و محکم. روز بعد کروزوئه کالای سرمایهایاش را بر میدارد و بیرون میرود. او با کمال خوشحالی در مییابد که در تنها یک ساعت، نیروی کار او - با کمک کالای سرمایهای جدید - میتواند 5 کاکائو بچیند. این موضوع چنان موهبتی به تولید او کرد که اکنون احساس زیاد کار کردن میکند. کروزوئه اکنون به جای آن که 10 ساعت در روز غذا جمع کند، تنها 4 ساعت به این کار میپردازد. این میزان کار 20 کاکائو در روز نصیب او میکند، دو برابر آنچه او با دستان خالی «به دست میآورد.» او دوباره انبارش را تا آن جا که محدودیت تازه بودن اجازه میدهد پر میکند؛ بنابراین 100 کاکائو ذخیره میکند. (4) او اکنون پنج جیره کامل را در انبار دارد، البته با این تفاوت که اکنون «جیره کامل» به معنای 20 کاکائو در روز است. در وضعیت تعادلی جدید کروزوئه 4 ساعت در روز کار میکند تا 20 کاکائوی جدید را به انبارش بیفزاید؛ در طول همان روز او 20 کاکائوی کهنه (رسیده) را از انبار میخورد. وضعیت به وضوح برای آقای کروزوئه ارتقا یافته است. پیش از این او مجبور بود روزی 10 ساعت کار طاقتفرسا کند؛ او باید تمام روز را به سختی از درختان بالا میرفت. در عوضِ همه آن رنجها او فقط 10 کاکائو در روز نصیبش میشد، اما پس از سرمایهگذاری معقول او در ساخت یک کالای سرمایهای، کروزوئه در مییابد که باید تنها 4 ساعت در روز صرف کندن کاکائو کند - روشی بسیار سادهتر از بالا رفتن از درخت و چیدن با دستان خالی. او همچنین دو برابر مقدار قبلی میتواند کاکائو مصرف کند که حقیقتا بالاترین حدی است که او میخواهد بخورد. یک مساله مهم دیگر نیز هست. اگر کروزوئه میخواهد استاندارد جدید و بالاتر زندگیاش را حفظ کند، نمیتواند 20 ساعت فراغت در روز داشته باشد. او باید علاوه بر 4 ساعت در روزی که کار میکند تا کاکائوهای جدید جمع کند، بخشی از وقت کمیابش را نیز به تعمیر و نگهداری چوب بلندش اختصاص دهد. برای مثال، فرض کنید که بعد از یک هفته کار کردن، شاخههای میانی لق بزند و دو سر انتهایی له شود. این یعنی پس از چند روز متوالی کار کردن با این کالای سرمایهای جدید، کروزوئه مجبور است بخشی از وقتش را وقف جایگزین کردن دو بخش انتهایی چوب و محکم کردن دوباره برخی از گرهها کند. حال اگر کروزوئه روزی تنها 4 ساعت کار کند، او تنها میتواند این تنبلی را برای یک هفته ادامه دهد. صبح روز هشتم، کروزوئه خود را با چوبی بیفایده مواجه میبینید و او باید فرضا 7 ساعت در آن روز وقت بگذارد تا شاخهها و تاکهای جدیدی جمع کند و چوبی جدید سر هم کند. علاوه بر این او مجبور خواهد شد از انبارش بخورد چون نمیتواند هیچ کاکائوی جدیدی در آن روز جمع کند. کروزوئه به جای دل بستن به چنین برنامه دائما متغیری - هفت روز کار سبک با کاکائوهای زیاد و هشت روز کار سخت بدون هیچ کاکائو - میتواند امور را هموار کند. در یک روز معمول از وضعیت تعادلی جدید، او میتواند 4 ساعت وقت بگذارد تا 20 کاکائوی جدید بچیند تا به انبارش اضافه کند (و او 20 تا از کاکائوهای رسیده را از همان انبار میخورد)، اما او پنجمین ساعت روز را صرف تعمیر و نگهداری کالای سرمایهایاش میکند. اگر هفت روز به همین ترتیب به کار بپردازد او 7 ساعتی که ضرورتا باید برای تعمیر چوبش پس از یک هفته کار هزینه میکرد را قبلا صرف کرده است. میتوانیم برگردیم و آن چه کروزوئه انجام داده است را به زبان اقتصادی توصیف کنیم. کروزوئه با مصرف کمتر از درآمد روزانهاش - زندگی زیر حد داشتههایش - کاکائوها را پسانداز کرد تا برای ایجاد سپری در برابر شکست ناگهانی درآمد آتیاش سرمایهگذاری کند. علاوه بر آن کروزوئه منابعش را برای خلق یک کالای سرمایهای سرمایهگذاری کرد، در نتیجه توان تولیدی کارش شدیدا افزایش یافت. پس از درست شدن چوب بلند، کروزوئه تنها درآمد خالصش در هر روز را مصرف کرد، زیرا او از درآمد ناخالصش بخشی را صرف استهلاک کالای سرمایهایاش میکرد. پاورقی: [1] از نظر فنی، درآمد ناخالص، یعنی حداکثر میزان مصرف در خلال یک دوره زمانی خاص و درآمد کل حداکثر مصرف ممکن است پس از آن که سرمایهگذاری کافی برای اطمینان از کسب درآمد ناخالص به همان میزان برای دوره زمانی مشابه انجام شد. [2] ما میتوانیم فرض کنیم که کاکائوها مزه خوبی نمیدهند، اما همچنان تا 10 روز پس از چیده شدن قابل خوردن هستند. [3] توجه کنید که سنگ تیز، منبعی طبیعی است که کروزوئه در کارش استفاده میکند تا کالای سرمایهای یعنی شاخهها را تولید کند. [4] در روز اولی که او از چوب بلند استفاده میکند، هنوز 30 کاکائو در انبار دارد. اگر او روزی 15 تا از درآمد 20 تایی هر روزش را مصرف کند، دو هفته کامل طول میکشد تا انبارش را به 100 کاکائو برساند. پس از آن تاریخ - یعنی 15 روز بعد از ساخت دسته - میتواند شروع به مصرف هر 20 کاکائو از درآمدش در روز کند. منبع:درسهایی برای اقتصاددان جوان |