سرگرمی‌ها و بازی‌ها

منبع: دنیای اقتصاد تاریخ انتشار: 1390-02-04
نویسنده: مترجم: محمدرضا فرهاد‌پور
چکیده:

«پیروزی چشم به راه کسی است که همه کارهایش درست و مرتب است- مردم به آن می‌گویند شانس. شکست هم از آن کسی است که احتیاط [تدبیر] لازم را به وقتش نداشته است؛ این را هم می‌گویند بدشانسی.» برگرفته از کتاب «قطب جنوب»نوشته رولد آموندسن


دیکسیت؛ اقتصاددان شوخ‌طبع سرگرمی‌ها و بازی‌ها شاید عجیب به‌ نظر بیاید که آویناش دیکسیت، کسی که در دمای گرم مناطق استوایی هندوستان بزرگ شده، در اتاق نشیمنش قفسه‌ای از کتاب‌های به دقت مرتب شده در خصوص سفرهای اکتشافی به قطب یخ‌بسته جنوب دارد، اما پروفسور بسیار دانای دانشگاه پرینستون توضیح ساده‌ای دارد: «این کتاب‌ها برای نشان دادن استراتژی‌های تئوری بازی‌ها ایده‌آل هستند. تقریبا همیشه هر سفر ایراد و اشکالی مرگبار داشت که شکست را در مقایسه با رقیبی که موفق می‌شد تضمین می‌کرد.» او در حالی که ساندویچ‌ها را برای ناهار در آشپزخانه جمع و جورش برش می‌زند، می‌گوید: «برای مثال، بریتانیایی‌ها با خود فکر می‌کردند همه اینها را می‌دانند و هیچ‌چیزی برای درس گرفتن از دیگران ندارند و مثلا اسکات از قطب جنوب فکر می‌کرد که ساختار سلسله‌مراتبی نیروی دریایی بریتانیا روش درستی برای سازماندهی آن بود، درحالی‌که شیوه سازماندهی مشارکتی و بازتر در تلاش سرنوشت‌ساز گروه کوچک او جهت رسیدن به قطب جنوب بهتر می‌بود». دیکسیت که تحقیق دانشگاهی را با صخره‌نوردی مقایسه می‌کند- «منظره‌های نفس‌گیر از بلندای کوه» که کلا صخره‌نوردی را ارزشمند می‌سازد-، طرفدار دوآتشه تئوری بازی‌ها است و معتقد است این تئوری به بخشی از چارچوب اصلی علم اقتصاد تبدیل شده است. وقتی کتاب استراتژی درگیری توماس شلینگ، یکی از پیشگامان مطالعه چانه‌زنی، را کشف کرد جذب آن شد. دیکسیت در مصاحبه‌ای در نیوجرسی پرینستون گفت «آن کتاب تئوری بازی‌ها را برای من زنده کرد». همان طور که شلینگ می‌گوید: «وقتی دو کامیون حامل دینامیت در یک جاده یک‌طرفه با هم برخورد می‌کنند، کدام‌یک دنده عقب می‌رود؟» جالب ساختن یادگیری او تاکید می‌کند که تدریس تئوری بازی‌ها باید سرگرم‌کننده باشد- او به دلیل تبحر در تدریس جوایزی را برده است- و می‌کوشد تا مفاهیم کلیدی را با داستان‌هایی از فیلم‌ها، کتاب‌ها و زندگی واقعی توضیح دهد. دنی رودریک، پروفسور اقتصاد سیاسی بین‌الملل در ‌هاروارد، می‌گوید: دیکسیت بهترین معلمی بوده است که من داشته‌ام - او هرگز چیزی را ابلهانه یا بدیهی نمی‌پنداشت. رودریک گفت: «مهم نبود که پرسش چقدر احمقانه به نظر می‌رسید، او توقف می‌کرد، دستانش را بلند کرده و زیر چانه‌اش می‌گذاشت، چشمانش را تنگ و مدتی طولانی درباره آن فکر می‌کرد، در حالی‌که بقیه ما در کلاس درس، چشمان‌مان را به خاطر حماقت پرسش‌گر به سوی او می‌گرداندیم. سپس او می‌گفت: آه، می‌فهمم چه چیزی را در ذهن داری...» و پاسخی به پرسشی عمیق و جالب‌توجه می‌داد که دانشجوی پرسش‌گر هرگز چنین ایده‌ای را در ذهن نداشت». دانشجوی پیشین، کالا کریشنا که حالا پروفسور اقتصاد در ایالت پنسیلوانیا است، می‌گوید، «آنچه او [دیکسیت] را خاص و برجسته می‌سازد این است که بیش از هر کس دیگری که من می‌شناسم، علم اقتصاد را به مثابه بخشی جدایی‌ناپذیر از زندگی می‌داند: از کتاب‌ها، فیلم‌های سینمایی، گفت‌وگو با یک راننده تاکسی- هر چیزی برای او محتوای اقتصادی خود را دارد. او به درستی به اقتصاد عشق می‌ورزد و شما می‌توانید ببینید چقدر از این کار لذت می‌برد». دیگران شوخ‌طبعی او را می‌ستایند، اسیتون دی.لویت یکی از نویسندگان کتاب پرفروش فریکنومیکس (اقتصاد علم انگیزه‌ها یا اقتصاد علم ناهنجاری‌های پنهان اجتماعی) می‌گوید: «آویناش دیکسیت یکی از اقتصاددانان مورد علاقه من است، تا حدی به این دلیل ‌که او ویژگی‌ای دارد که به شدت در میان اقتصاددانان نادر است: شوخ‌طبعی دلچسب». دیکسیت که دکترای خود را از موسسه تکنولوژی ماساچوست (ام‌آی‌تی) دریافت کرد از 1981 تا 2010در دپارتمان اقتصاد پرینستون تدریس کرد. او پیش‌تر به خاطر کارش با جوزف استیگلیتز روی بازارهای ناقص و آنچه اقتصاددانان رقابت انحصاری می‌نامند، شناخته شد. این مفهوم یک قلمرو تئوریک میانه را بین انحصار خالص که در آن یک بنگاه بازار را کنترل می‌کند و رقابت کامل که در آن رقبای زیادی وجود دارد که هیچ کدام قدرت بازاری ندارند، پیشنهاد می‌کند. او همچنین به دلیل کتابی که در خصوص تجارت همراه با اقتصاددان نروژی، ویکتور نورمن نوشت، «نظریه تجارت بین‌الملل» که شدیدا تاثیرگذار بود و همچنین کار درباره انحصار فروش و سازمان صنعتی معروف است. الگوی پیشتازانه آنچه به الگوی «دیکسیت-استگیلیتز» معروف شد حجم عظیمی از نظریه اقتصاد در خصوص تجارت بین‌الملل، رشد اقتصادی و جغرافیای اقتصادی(الگویی که پل کروگمن استفاده کرد و جایزه نوبل اقتصاد در 2008 را برد) بنیان گذاشت. این الگو که نخستین بار در 1977 منتشر شد، سنگ بنای کارهای دیگران در رشته‌های جدید از نظریه رشد درون‌زا گرفته تا اقتصاد منطقه‌ای و شهری تبدیل شد- آنچه دیوید وارشِ روزنامه‌نگار به عنوان «یکی از آن الگوهای فولکس‌واگنی اقتصادی و با کاربری آسان توصیف می‌کند که نشان و عیار ام‌آی‌تی بودند (وارش، 2006)». پیشگامان رقابت انحصاری، جون رابینسون و ادوارد چمبرلین در دهه 1930 بودند و سال‌ها هم جزو مصالح اقتصاد پایه بود، اما استیگلیتز- که جایزه نوبل اقتصاد را در 2001 برای همکاری با مایکل اسپنس و جورج آکرلوف در تحلیل بازارهای با اطلاعات ناقص برد- و دیکسیت آن را به سطحی جدید رساندند. استیون براکمن و بن هیجدرا در یک کتاب، به تحلیل چیزی می‌پردازند که آنها انقلابی در تحلیل رقابت ناقص می‌نامند و می‌گویند: «موفقیت الگوی رقابت انحصاری دیکسیت-استیگلیتز ممکن است به مثابه یک شگفتی برای دانشجویان تاریخ اندیشه اقتصاد به نظر بیاید، همچنان که به‌هیچ‌وجه نخستین تلاش برای رویارویی با بازارهای ناقص یا رقابت انحصاری نبود». «بااین‌حال، درحالی‌که تلاش‌های پیشین ناکام ماندند، رویکرد دیکسیت- استیگلیتز خیلی موفقیت‌آمیز از کار درآمد و پتانسیلی برای «وضعیت کلاسیک» دارد». تاثیر عظیم نظریه رقابت انحصاری به شدت نظریه تجارت مدرن را تکان داد که اقتصاددان آکسفورد، پیتر نیری، آن را به «عاملی بالاتر از همه» نسبت می‌دهد: توسعه الگویی «ظریف و صرفه‌جو» توسط دیکسیت و استیگلیتز. این زوج نوآوری‌شان را تنها برای این پرسش کلاسیک در سازمان صنعتی به‌کار بردند که آیا صنایع رقابت انحصاری سطح بهینه‌ای از تنوع تولید را به‌بار می‌آورند؟ اما طی چند سال بعد، بسیاری این رویکرد را برای تجارت بین‌الملل نیز به‌کار گرفتند. دیکسیت این گفته وارش را تایید می‌کند که او کاربردهای این الگو را پیش‌بینی نکرده بود. «جوزف استیگلیتز و من می‌دانستیم که ما چیزی را در ساخت یک الگوی تعادل عمومی حل شدنی با رقابت ناقص انجام می‌دهیم، اما آشکارا نمی‌دانستیم که آن چیز کاربردهای زیادی خواهد داشت؛ از سوی دیگر گویی ما خودمان تمام آن مقالات بعدی را نوشتیم!». ماساهیسا فوجیتا، کروگمن و آنتونی وینیبلز در کتاب‌شان با عنوان اقتصاد فضایی درباره سازگاری این الگو در رشته جغرافیای اقتصادی جاروجنجال به‌راه انداخته‌اند. «به‌طور خلاصه، دیکسیت- استیگلیتز به ما اجازه می‌دهد تا کیک خودمان را در قطعات مجزا داشته باشیم درحالی‌که محاسبات را براساس آن انجام می‌دهیم». کار پردامنه به اعتراف خودش، دیکسیت درباره علایق و تمرکز تحقیقاتی‌اش تاحدی بی‌نظم و فرصت‌طلب است. «من همیشه بر روی مساله بعدی کار کرده‌ام که علاقه‌ام را تسخیر کرده است و با استفاده از هر رویکرد و تکنیکی که مناسب به‌نظر می‌رسیده از عهده آن برآمده‌ام، هرگز ذره‌ای به این فکر نکنید که ممکن است چقدر با بینش جهانی یا یک روش‌شناسی کلی جور باشد». دیکسیت این موضوع را در مقاله‌ای با عنوان هوای نفسانی و زیرکی: اقتصاددانان در عمل، ویراسته مایکل سنبزرگ نوشته است. باری نایلبوف، همکار دیکسیت در کتاب عامه‌پسند آنها در خصوص تئوری بازی‌های یعنی تفکر استراتژیک، به شوخی می‌گوید دیکسیت نخستین نمونه انسانی ویکی‌پدیا؛ دایره‌المعارف آن‌لاین، بود. «گذشته و حال، مهم نیست کدام بخش از علم اقتصاد، او قادر بود به پرسش شما پاسخ دهد و آن را بیشتر پیش ببرد.». دیکسیت می‌نویسد «از میان همه درس‌هایی که من طی ربع قرن تحقیق آموخته‌ام، یکی که همیشه به کار می‌آید را از همه ارزشمندتر یافته‌ام گرچه در آن هنگام بیست و سه ساله بودم. از دیدگاه یک جوان، آن را برای مشاوره دادن به هر کسی دشوار می‌یافتم». دیکسیت که کتاب‌های علمی و مهندسی عامه پسند را دوست دارد، می‌گوید وانمود به داشتن یک ذهن دائما باطراوت می‌کند، به‌گونه‌ای که به حوزه کاری خود محدود نشود و «عصاره خردمندی یک فرد میانسال را داشته باشد.» ممکن است تحقیق برای کسانی که بیرون از گود نشسته‌اند ناامیدکننده و ترس‌آور به نظر بیاید، اما او از آن لذت می‌برد. «برای من، این معادل ذهنی کوهنوردی آزاد در یک صخره جدید است، تنها با استفاده از دستان و پاها برای صعود، یا حتی کوهنوردی تکی آزاد، بدون هیچ‌گونه طناب، میخ یا تسمه‌ای برای محافظت که سقوط نکند». دیکسیت همچنین کتاب درسی مقدماتی بازی‌های استراتژی را با سوزان اسکیث ، دانشجوی پیشین و پرفسور فعلی کالج ولسلی نوشت. جان نش، موسس تئوری بازی‌های مدرن و برنده نوبل اقتصاد که در فیلم ذهن زیبا به تصویر کشیده شده، یار گرمابه و گلستان وی است. جدای از تئوری بازی‌ها و الگوی نام‌گذاری شده او، دیکسیت به خاطر کارهای اصلی‌اش درباره نظریه اقتصاد خرد، تجارت بین‌الملل و رشد و توسعه نیز معروف است، اما علایق متنوع‌اش، او را به سوی نگارش مطالب زیادی درباره حکمرانی، نقش نهادها، قانون و دموکراسی در توسعه و قطبی‌شدگی سیاسی سوق داده است. او می‌گوید که کار او که بیشترین ارجاعات به آن صورت گرفته یعنی «سرمایه‌گذاری در شرایط عدم‌اطمینان»، که در 1994 با رابرت پیندیک از ام‌آی‌تی نوشته شده است، در این باره است که شرکت‌ها چگونه سرمایه‌گذاری‌ها را انتخاب می‌کنند. آن کتاب به برگشت‌ناپذیری ذاتی بیشتر تصمیمات سرمایه‌گذاری تجاری اشاره می‌کند. دیکسیت و پیندیک روشی برای رویارویی با ریسک‌هایی پیشنهاد می‌کنند که توسط برگشت‌ناپذیری ایجاد می‌شوند: انتظار کشیدن قبل از اقدام کردن. انتظار ارزشمند است؛ چرا که با گذر زمان اطلاعاتی اضافی به دست می‌آید که ارزش از دست رفته آن، تصمیم برگشت‌ناپذیری است که پیش از این گرفته شده است. دیکسیت از این رویکرد در سایر رشته‌ها نیز طرفداری کرده و این ایده هسته مقاله‌ای است که براساس یک اپیزود از یک شو تلویزیونی نوشته شده است. دیکسیت که رییس انجمن اقتصادسنجی در 2001 و انجمن اقتصاددانان آمریکا در 2008 بود، در بسیاری از دانشگاه‌های ایالات متحده و انگلیس تدریس کرده و وظایفی هم در صندوق بین‌المللی پول و بنیاد راسل سیج نیویورک که به تحقیق در علوم اجتماعی می‌پردازد، داشته است. از ریاضیات تا اقتصاد دیکسیت از رشته اقتصاد شروع نکرد. مدرک کارشناسی او از دانشگاه بمبئی و در ریاضیات و فیزیک بود؛ او مدرک کارشناسی دیگری در ریاضیات از دانشگاه کمبریج گرفت. یکی از پروفسورها در کالج کورپوس کریستی، کمبریج، او را متقاعد کرد تا در مسیر جدیدی حرکت کند با این پیشنهاد ‌که کتاب بنیادهای تحلیل اقتصادی پل ساموئلسون و نظریه ارزش جرارد دبرو را بخواند. وقتی در 1965 وارد ام‌آی‌تی شد، او به اقتصاد علاقه‌مند شده بود؛ اما رسما دانشجوی کارشناسی ارشد بخش تحقیق در عملیات بود. «آنها مرا به دیدن فرانک فیشر برای مشاوره در مورد اینکه چه دروس اقتصادی را بگذرانم فرستادند. او قصه مرا شنید و گفت: «تحقیق در عملیات خسته‌کننده است، همه آنها فقط الگوریتم‌ها است. بیا و به برنامه دکترای اقتصاد بپیوند.» اگرچه دیکسیت اقرار می‌کند که علاقه اولیه او «به اندیشه‌ها بود و نه افراد» او از مسیر خود خارج شد تا ایده‌ها و تحقیقات دیگران را تکریم کند؛ به‌ویژه اقتصاددان همکلاسی او در ام‌آی‌تی و ستون‌نویس نیویورک تایمز، پل کروگمن و ساموئلسون، نخستین اقتصاددان آمریکایی برنده نوبل اقتصاد، کسی که دیکسیت می‌گوید یگانگی علم اقتصاد را به مثابه یک موضوع به او آموزش داد. از کار خودش و تدریسش، فهمیدم که همه حوزه‌هایی که علم اقتصاد به‌طور مرسوم به آنها تقسیم می‌شد به‌شکل پیچیده‌ای قطعاتی از یک پازل بزرگ را به هم می چسبانند، با یک چارچوب مشترک از مفاهیم و روش‌های تحلیل، انتخاب، تعادل و پویایی‌ها. ادامه دارد زمان آشفتگی دیکسیت خودش را یک نظریه‌پرداز می‌نامد، «البته از نوع نسبتا کاربردی». او مسیر تحقیقاتی خود را در 1968 آغاز کرد، وقتی جهان آکادمیک اروپا و ایالات متحده در آشفتگی به سر می‌برد. دیکسیت می‌گوید جو رایج به‌طور قطعی چپ و ضدثبات بود و تقریبا تحقیقات هم باید «مرتبط» با آن می‌بودند. در این فضا، موضوعاتی مانند مسائل کشورهای کمترتوسعه‌یافته، مناطق شهری و محیط زیست حکمفرمایی می‌کردند. «برگردیم به آن سال‌ها، بیشتر تحقیقات «مرتبط» در اقتصاد کمتر نشانی از موضوعات دیرپای علم اقتصاد داشتند. ثابت شده بود که مسائل کشورهای کمترتوسعه‌یافته و مناطق شهری آنقدر سیاسی است که مشاوره اقتصادی خوب راه به جایی نخواهد برد حتی اگر ما قادر به دادن آن بودیم». دیکسیت این موضوع را در مقاله‌ای با عنوان «سیستم کاری من (نه!)» که در 1994 نوشت عنوان می‌کند. «نه، موضوعاتی که ثابت شده بود ارزش دیرپایی در علم اقتصاد دارند کاملا متفاوت بودند- مثلا تئوری انتظارات عقلایی، نقش اطلاعات و انگیزه‌ها و بعدا در این دوره، تئوری بازی‌ها. در اوایل دهه 1970، بیشتر این کارها انتزاعی و نامرتبط به نظر می‌رسیدند و از نظر سیاسی نادرست نامیده می‌شدند». کار دیکسیت با ویکتور نورمن در خصوص تجارت بین‌الملل تفکر افراد درباره تحلیل برابرسازی قیمت عوامل تولید را تغییر داد- که به این نگاه می‌کند که چگونه تجارت آزاد در کالاها قیمت‌های عواملی مانند دستمزد و نرخ‌های بهره را متاثر می‌سازد- و بیشتر کسانی که در دهه‌های 1980 و 1990 تجارت بین‌الملل را مطالعه می‌‌کردند بر تاثیر آن صحه گذاشتند. او همچنین ایده‌هایی پیچیده را از تئوری بازی‌ها برای مطالعه سازمان صنعتی به‌کار گرفت. کار او روی سرمایه‌گذاری و منع ورود [رقبا]، به تقویت نیروی استراتژیک ظرفیت مازاد شرکت‌های موجود به مثابه روشی نگاه می‌کند که برای محافظت از انحصار خود با ترساندن رقبای جدید به بازار به کار می‌رود. توسعه را چه چیزی به پیش می‌راند؟ دیکسیت دهه گذشته را صرف توجه به این موضوع کرد که توسعه را چه چیزی به پیش می‌راند و موضوعاتی شامل حکمرانی و نهادها و دولت‌های شکننده را مطالعه کرده است - بازیابی کشورهای فقیر از درگیری یا فجایع. «حکمرانی از سوی اقتصاددانان برای مدتی طولانی نادیده گرفته شده بود، شاید به دلیل اینکه آنها انتظار داشتند تا دولت آن را به‌طور کارآ فراهم کند. بااین‌حال، تجربه اقتصادهای کمترتوسعه‌یافته و در حال اصلاح و مشاهداتی از تاریخ اقتصاد، اقتصاددانان را به سوی مطالعه نهادهای غیردولتی حکمرانی سوق داد (دیکسیت، 2008).» به همین منظور او بدبینی همیشگی خود را پیش می‌کشد. درحالی‌که دیکسیت بر اهمیت دموکراسی، حقوق مالکیت، الزام به اعمال قراردادها و تهیه زیرساخت‌ها و خدمات عمومی که فعالیت اقتصادی بخش خصوصی را تقویت می‌کنند صحه می‌گذارد، در خصوص تلاش‌هایی برای بیرون کشیدن فهرستی از آیتم‌هایی که توسعه را در کشورهای کم‌درآمد تقویت می‌کند، معترض است. او می‌گوید؛ «سنتی خیلی طولانی از دستورالعمل‌های پیشنهادی افراد [برای توسعه] وجود دارد که کار نمی‌کند». او این چیزها را با یک سخنرانی در بانک جهانی در 2005 برهم زد وقتی که گفت امیدوار است گفته‌های او محرک و انتقادی باشد، اما «کاملا بی‌غرضانه». دیکسیت در آن سخنرانی بحث کرد که در موارد زیادی، تحقیقات انباشته در مورد نقش نهادها در توسعه، توصیفات سیاستی مفید و قابل‌اعتماد را متوقف کرده است، «امیدوارم به هرکسی انگیزه‌هایی برای تفکر بیشتر و سخت‌تر داده شود». در سخنرانی بعدی در بانک مرکزی هندوستان (دیکسیت، 2007) گفت که به‌طور کلی «اصلاحات از پایین به بالا و به صورت ارگانیک هدایت شده بهتر از اصلاحات از بالا به پایین عمل می‌کنند». فیلیپ کیفر از بانک جهانی که میزبان سخنرانی 2005 دیکسیت بود، می‌گوید پروفسور پرینستون حق داشت بدبین باشد، اما «ایده‌های بزرگ» می‌توانند برنامه اصلاحات یک کشور را راهنمایی کنند. دیکسیت معتقد است برای اینکه کار به‌طور اثربخش تغییر کند باید در هماهنگی و در راستای بخشی دیگر از کارها اتفاق بیفتد. «دستورالعملی که کار می‌کند همان چیزی است که من آن را «مکمل‌های استراتژیک» می‌نامم. اگر لازم است که 15 کار انجام شود، انجام سه مورد از آنها به این معنا نیست که شما 20 درصد از راه را رفته‌اید. شما نیاز دارید که هر 15 مورد را به‌دست بیاورید یا حداقل 13 یا 12 تا از آنها را انجام دهید، قبل از اینکه بخواهید هر گونه اثر بزرگی را ببینید؛ بنابراین اولی مکمل‌های استراتژیک و دومی شانس است. «علی‌الظاهر ناپلئون می‌گفت خصوصیتی که او در ژنرال‌هایش ستایش می‌کرد شانس بود و برای دولت‌ها و کشورها هم همین‌طور است». اقتصاد و بحران دیکسیت که اخیرا از تدریس تمام‌وقت در پرینستون بازنشسته شده است، تقلا و نگرانی بعضی از اقتصاددانان پاکدامن به دنبال بحران اقتصاد جهانی را رد کرده است. او می‌گوید آنها در مقصر دانستن «علم ملال‌انگیز» اشتباه می‌کنند. «درواقع، من فکر می‌کنم که تئوری اقتصادی نسبت به عملکرد سیاست [اقتصادی] از پس این شرایط بهتر برمی‌آید... تئوری اقتصادی و تحلیل اقتصادی براساس تئوری‌های نسبتا استاندارد به همگان می‌گفتند که شرایط ناپایدار است و اینکه قیمت مسکن در زمانی خواهد ترکید. زمان‌بندی همیشه غیرقابل‌پیش‌بینی است، اما تقریبا هرکسی می‌دانست که همه‌چیز بد پیش می‌رود. اما چه چیزی ما را از پیش‌بینی عظمت بحران ناتوان ساخت- مثلا اینکه قیمت‌های مسکن تا کجا پایین می‌آید. و دوم، ما قادر به تشخیص این نبودیم که چقدر اثر بحران مالی بر اقتصاد واقعی بزرگ خواهد بود». در پرتو بحران، تحقیقات اقتصادی باید چگونه تعدیل شوند؟ «به پیش بروید، من فکر می‌کنم بعضی از پربارترین تحقیقات از تعامل بهتر میان تئوری مالی و تئوری اقتصاد کلان سربرخواهد آورد. این کار ممکن است با شناخت بهتر از حوادث مهم نادر تکمیل شود، چیزی که پیش از این در تئوری مالی وجود داشت، اما خیلی کمتر از آنچه باید با فعالیت مالی تلفیق شده بود. اما نقص واقعی در تئوری اقتصادی- اگر شما دوست دارید- به اندازه دنیای سیاست و تجارت بزرگ نبود، جایی‌که افراد واقعا بخشی از بینش‌های ساده درباره اعجاز بازارها را بدون شناخت صدها شایستگی که آدام اسمیت و تعداد دیگری در این خصوص به ما گفته بودند به شدت باور کردند و ما باید آن را می‌شناختیم.» بحران‌ها دست از سرما برنمی‌دارند دیکسیت که حالا در بخشی از سال پروفسور مدعو دانشگاه لینگنان هنگ‌کنگ است، می‌گوید بزرگ‌ترین پیامی که بر تخته می‌نویسد این است که بحران‌ها دست از سر ما برنمی‌دارند. «ما نباید فکر کنیم آنها منسوخ شده‌اند. تصور اینکه ما آنها را منسوخ کرده‌ایم توهمی و شاید یک توهم خطرناک بیش نیست، چراکه اگر شما فکر کنید بحران‌ها را منسوخ کرده‌اید، سیاست‌گذاران، افراد تجاری، مصرف‌کنندگان و دیگران به شکلی بی‌پروا رفتار می‌کنند و به این وسیله بحران‌ها را محتمل‌تر می‌سازند». او توصیه به احتیاط در زمان‌های خوب می‌کند. «درسی که واقعا باید آموخت و من می‌ترسم هرگز آموخته نشود، این است که زمان برای احتیاط مالی وقتی است که اوضاع خوب است. این چیزی است که دولت‌ها باید مازادهای پایداری را به‌کار اندازند، به‌گونه‌ای که وقتی بحران یا رکود‌ها ضربه می‌زنند، آنها بتوانند بدون نگرانی در مورد بدهی هزینه کنند». متاسفانه، دلیل اینکه این درس هرگز آموخته نخواهد شد، این است که اوضاع اقتصادی خوب به‌طور خاص منجر به این توهم می‌شوند که زمان‌های بد هرگز برنخواهند گشت». منبع: فاینانس اند دیولوپپمنت


ارسال محتوا به دوستان نظرات خود را در رازنامه ثبت کنید                به اشتراک گذاری محتوا در فیسبوک به اشتراک گذاری محتوا در گوگل پلاس به اشتراک گذاری محتوا در لینکدین به اشتراک گذاری محتوا در توی تر

مشخصات ثبت اطلاعات

مدیریت رازنامه

مدیریت رازنامه

تاریخ ثبت:
1390/02/04
بروزرسانی:
1390/02/05
آخرین مشاهده:
1403/09/02

نظرات و پیشنهادات


دریافت آخرین اطلاعات رازنامه
با ثبت پست الکترونیکی خود و یا دوستان خود همیشه از آخرین اطلاعات سایت آگاه شوید.

دریافت آخرین اطلاعات رازنامه

پرسش ها و پاسخ ها

    با عرض سلام و خسته نباشید در صورتی شرکتی به عنوان اسپانسر با ما مشغول فعالیت باشد از نظر اداره مالیاتی پول های واریزی از طرف اسپانسر به چه صورت شناسایی میشود ؟ آیا معاف از مالیات است؟

    علیرضا سربی Alirezasorbi
    علیرضا سربی Alirezasorbi  ( حسابداری ، حسابرسی ، قوانین پایانه ها و سامانه مودیان ، کار ، تامین اجتماعی ، مالیات ها ، تجارت و حسابداری بهای تمام شده )

    باسلام من کاردان دامپزشکم باشراکت مرغداری خریدیم مرغدار نمونه کشور شدم سرم کلاه گذاشتن مرغداری رو فروختن .میخوام کار شروع کنم نمیدونم چیکار باید بکنم.از مردم فراری شدم میترسم با هر کس کار کنم سرم کلاه

    علیرضا سربی Alirezasorbi
    علیرضا سربی Alirezasorbi  ( حسابداری ، حسابرسی ، قوانین پایانه ها و سامانه مودیان ، کار ، تامین اجتماعی ، مالیات ها ، تجارت و حسابداری بهای تمام شده )

    سلام،وقت بخیر زمانی که لیست تعدیل حقوق تهیه می گردد و حقوق و عیدی از مالیات معاف می گردند در سیستم حسابداری چطور باید مالیات حقوق را کسر کرد متشکرم

    احمد نورمحمدی
    احمد نورمحمدی  ( راهبری سیستم های حسابداری - مالیاتی مشاور مالی مالیاتی شرکت های دانش بنیان )

    سلام وقت بخیر من دوتا حساب دارم به نام پیش دریافت عوارض و ارزش فزوده و پیش پرداخت عوارض و ارزش افزود موقع پرداخت ارزش افزوده و عوارض چطوری سند بزنم و این که چرا تفاوت ارزش افزوده خرید من و ارزش ا

    مانوئیل یوحنائی
    مانوئیل یوحنائی ( حسابداری مالی و مالیاتی -حسابداری صنعتی - حسابرسی - حسابرسی داخلی  )

    سلام ، وقت بخیر نحوه سند زدن پرداختی بیمه تامین اجتماعی به چه صورته ؟ بدون این که تو لیست حقوق و دستمزد بیام ه صورت جداگانه چطوری ثبت بزنم؟

    احمد نورمحمدی
    احمد نورمحمدی  ( راهبری سیستم های حسابداری - مالیاتی مشاور مالی مالیاتی شرکت های دانش بنیان )

    سلام به مشاور محترم من تازه دیپلم در رشته حسابداری گرفته ام نمی دانم به تحصیل در دانشگاه ادامه دهم یا خیر ؟ با توجه به اینکه بیکاری در مقطع دانش آموختگان عال زیاد است چه کنم ؟ لطفا" رهنمایی بفرمائید

    عیسی ذوقی
    عیسی ذوقی ( مشاور بازرگانی، مالی ومالیاتی  )

    سلام و وقت بخیر برای استارت آپ ها و کسب و کارهای الکترونیک آیا معافیت مالیاتی وجود دارد؟ در صورت تایید، نحوه استفاده از معافیت چگونه است؟

    علیرضا سربی Alirezasorbi
    علیرضا سربی Alirezasorbi  ( حسابداری ، حسابرسی ، قوانین پایانه ها و سامانه مودیان ، کار ، تامین اجتماعی ، مالیات ها ، تجارت و حسابداری بهای تمام شده )

    با سلام خدمت جنابعالی چنانچه پروانه بهره برداری کارگاه یا کارخانه ای که در شهرک صنعتی به نام فرد باشد ولی همین شخص مدیرعامل شرکتی باشد که در همان کارگاه مشغول تولید است و برای آن شرکت دفاتر قانونی تهی

    علیرضا سربی Alirezasorbi
    علیرضا سربی Alirezasorbi  ( حسابداری ، حسابرسی ، قوانین پایانه ها و سامانه مودیان ، کار ، تامین اجتماعی ، مالیات ها ، تجارت و حسابداری بهای تمام شده )

    سلام و وقت بخیر برای استارت آپ ها و کسب و کارهای الکترونیک آیا معافیت مالیاتی وجود دارد؟ در صورت تایید، نحوه استفاده از معافیت چگونه است؟

    علیرضا سربی Alirezasorbi
    علیرضا سربی Alirezasorbi  ( حسابداری ، حسابرسی ، قوانین پایانه ها و سامانه مودیان ، کار ، تامین اجتماعی ، مالیات ها ، تجارت و حسابداری بهای تمام شده )

    با سلام خدمت استاد محترم برای آموزش کارکنان در دوره آموزشی اکسل در حسابداری میخواستم ببینم چطوری باید با شما هماهنگی کنیم. با تشکر

    مهدی مقدسی
    مهدی مقدسی ( مشاوره مالی ،حسابداری و حسابرسی مالی و مالیاتی ،قانون مالیات های مستقیم. اکسل .قوانین بازار سرمایه، )