سلام.خسته نباشید.من مدیر عامل یه موسسه حسابداری هستم.ولی یه مدته که به فکر گرفتن نمایندگی بیمه هستم.لطفا منو راهنمائی کنید.انگار سر 2 راهی هستم.مرسی.؟ |
با سلام و احترام از نظر بنده کار فروش بیمه، شغل خیلی خوبی است. اگرچه هم بازار فروش خیلی شلوغ است و هم تقاضا، آنچنان رونق ندارد. با این حال هردوی این به ظاهر موانع، می تواند نقطه قوتی برای نمایندگان حرفه ای باشد. ببینید با توجه به وجود نمایندگان چندهزاری صنعت بیمه، اما تعداد حرفه ای های آنها شاید کمتر از 10 درصد باشد و این برای کسانی که مثل شما می خواهند وارد صنعت شوند خیلی خوب است؛ باید به صورت تخصصی و تمام وقت و مستمر کار کنید تا بشوید یک نماینده حرفه ای. وجود این تعداد زیاد نماینده، اتفاقاَ مانند وجود تعداد زیادی مروج و مبلغ و ویزیتور برای یک شرکت است. نماینده حرفه ای در چنین بازاری از آنها به عنوان جاده صاف کن های خود استفاده می کند. آنها مردم را و فضای ذهنی مردم و جامعه را مهیا می کنند، بعد یک نماینده توانمند، در آن فضای مهیا، بیمه اش را می فروشد. سابقه کار بیمه ای هم چندان سرنوشت ساز نیست؛ علاقه و پشتکار، مهارت و تخصص را به دنبال دارد و در طول زمان شما تجربه و تخصص لازم را کسب می کنید. در مورد شرکت بیمه، خیلی مهم نیست چه شرکتی باشد؛ اگرچه ایران دید مشتری بهتری دارد، در عین اینکه ممکن است مانند خیلی از خصوصی ها، سرویس خوبی ندهد. مهم کار است و علاقه> مجوز و پروانه و خود شرکت بیمه، کار چندانی انجام نمی دهد. البته بگویم، اگر می خواهید خودتان با مدیریت مستقیم خودتان و به صورت تمام وقت و به عنوان شغل اولتان به این کار بپردازید، وارد شوید و گرنه نیایید. خیلی ها هستند به عنوان شغل چندم و پاره وقت و واگذار به مدیریت دیگران، نمایندگی بیمه دارند، اینجوری برای کسی که بیمه های آماده ای دارد، شاید خوب باشد، اما برای کسی که بخواهد بر مبنای بازاریابی کار کند، اصلاَ درآمدی ندارد. اینکه آیا نمایندگی بیمه می تواند به عنوان شغلی ثابت و درآمدزا محسوب شود، الزاماتی دارد که ذیلاَ به برخی از محورهای این الزامات اشاره می کنم: 1- اینکه فکر کنید با بازکردن دفتر و تجهیز آن به نیروی انسانی و تجهیزات، سیل مشتری یا حداقل نهری کوچک! از مشتری به سوی دفتر شما روانه می شوند، درست نیست. البته اگر دارای رابطه یا روابط با مدیران و افراد ذی مدخل در خرید بیمه نامه در سازمانهای بزرگ هستید، چرا این امر اتفاق می افتد و شما از یک درآمد قابل توجه ناشی از مراجعه دستوری آن مشتریان و بیمه هایشان، برخوردار می شوید. اما اگر فاقد چنین روابطی هستید باید این کارها را انجام دهید:ه 2- باید خودتان را از لحاظ دانش و اطلاعات بیمه ای، قوی کنید. تعداد نماینده های بیمه خیلی زیاداست. همه هم از یک درجه و مرتبه و منزلت نزد شرکت بیمه و مشتری برخوردارند. اما چیزی که می تواند مزیت نسبی باشد، میزان دانش و اطلاعات بیمه ای است. به خصوص برای مشتری این خیلی مهم است. البته در شرکت بیمه هم منجر به تفاوت درجه می شود. 2- شما وقتی ارتباطات قبلی ندارید، مجبورید برای خودتان ارتباطات درست کنید. و این هم با استفاده از روش ها و امکانات و ابزارهای متعدد ارتاطات و اطلاعات و روابط عمومی مقدور است که جای پرداختن به آن اینجا نیست. شما باید یک مزیت نسبی برای خودتون درست کنید که اون مزیت نسبی می تونه دانش و اطلاعات شما باشه 3- در مورد ارتباطات هم عامل مهمی که می تونه از قبل ارتباطات، ارتباطات تجاری درست کند، پیگیری و استمرار شما در ارتباطات است. البته با سماجت و مزاحمت اشتباه نشود 4- در دیگر جنبه ها هم باید یک نماینده بیمه خودش را قوی و قدرتمند کند: تحصیلات، تشکیلات و ... من وش ما امروز خرید از یک آدم ثروتمند، از یک فروشگاه بزرگ و شیک و با پرسنل متععد را بیشتر دوست داریم. مشتری بیمه شما هم همینطور 5- و آخر سر هم اینکه، ویزیت و ارتباط چهره به چهره، خیلی موثر است. برگزاری جلسات با مدیران و کارشناسان و صاحبان صنایع و بنگاهها نمی خواهم ناامیدتان کنم فقط می خواهم بگویم کار سختی است. امروزه هزاران نماینده بیمه وجود دارند و همه هم فروشنده بیمه و تقریبا در یک سطح از ارئه خدمات هستن. متأسفانه، استفاده از راهکار پورسانت هم توسط نماینده های کم تجربه خیلی مرسوم شده و بازار و اوضاع اقتصادی هم که خودتان بهتر می بینید. خیلی، هزینه اولیه نکنید. صرف داشتن یک آدرس کافی است؛ دفتری کوچک و با اجاره ارزان. و در ابنتدای کار با یک نفر نیرو که هم اطلاعات فنی داشته باشد و هم بازاریابی و روابط عمومی بداند. در عوض روی برقراری ارتباطات و تبلیغات علمی و گسترده کار کنید. نتیجه فعالیتهای بازاریابی و تبلیغات هم حداقل در 6 ماه تا یکسال پس از شروع جدی فعالیت دیده می شود. در این مدت خیلی سختی و اعصاب خوردکنی می کشید. اما با ناامید نشدن و استمرار ارتباط، بالاخره به درآمدی مقبول می رسید. می خواهم بگویم عامل صبر هم مهم است؛ البته صبر همراه با علاقه به کار، علاقه ای که خود، پشتکار و استمرار بر کار را هم ایجاد می کند. با تشکر و ارزوی موفقیت |