منبع: | دنیای اقتصاد | تاریخ انتشار: | 1390-01-16 |
نویسنده: | مترجم: | فاطمه ابوالحسنلو | |
چکیده: | |||
برای اکثر افراد ادامه تحصیل در رشته MBA پروژهای دو ساله میباشد. برای یک حسابدار، |
|||
مدرسه کسبوکار درخواست پذیرش MBA بخش دوم برای اکثر افراد ادامه تحصیل در رشته MBA پروژهای دو ساله میباشد. برای یک حسابدار، حرکت به سمت امور مالی و مدیریت آن شاید یک تصمیم روشن باشد، اما برای سایر افراد تصمیمی شخصی و تاثیرگذار در زندگی حرفهای است که به آنها کمک میکند تا مسیر شغلی خود را تعیین کنند. اینک وقت بررسی میباشد: متقاضیان MBA سعی در خرید محصولی با قیمت حداقل سیهزار دلار تا 100 هزار دلار یا بیشتر دارند پس نباید در این فرآیند عجله کرد. به این فکر کنید که آیا شما یک فراری را بدون تست رانندگی یا یک حلقه تیفانی(برند مشهور جواهر) را بدون اینکه در دست خود امتحان کنید میخرید. در نهایت، تمرکز بر امتحاناتی است که باید گذرانده بشوند. بسیاری از مدارس نتیجه آزمون GMAT یا GRE را میخواهند که حداقل سه ماه آمادگی لازم دارد بعضی از دانشگاهها مدرک زبان نیز لازم دارند، اما سختترین امتحان، رزومه کاری و نشان دادن انگیزه میباشد. زمان درخواست برنامههای مدیریتی هم در آمریکا و هم در اروپا فصلی میباشند و دو بار در سال دانشجو میپذیرند مثلا در دانشگاه Insead ترم در ژانویه و سپتامبر شروع میشود و افراد باید قبل از موعد مقرر مدارک خود را بفرستند، یعنی اگر برنامه در سپتامبر شروع میشود حداکثر تا مارس و برای ترم زمستانی تا جولای باید درخواست خود را داده باشید پس موعدهای ثبتنام را قبل از هرکاری بررسی کنید. در آمریکا بسیاری از افراد از دانشگاههای متعددی درخواست پذیرش میکنند و توصیه میشود این تعداد 5 تا 6 مورد باشد. یک یا دو تا از مدارس از روی علاقه و بهترین انتخاب است. دو مورد انتهایی باید مدارسی باشند که حتما شما را پذیرش میکنند و دو مورد باقی مانده بین دو حالت فوق میباشد. فرآیند پذیرش برای بسیاری از مدارس مدیریتی، پذیرش آنلاین و مدارک درخواستی عبارتند از: • نمرات GMAT یا GRE • مدرک زبان یا مدرک تحصیلی دانشگاهی از یک موسسه انگلیسی زبان • مدرک دانشگاه، ترجمه رسمی مدرک به زبان انگلیسی برای دانشگاههای غیرانگلیسی زبان • دو عدد توصیه نامه جهت تائید عملکرد حرفهای یا دانشگاهی • کپی پاسپورت یا شناسنامه • هزینه بررسی 200 تا 300 دلاری GMAT یا GRE؟ نبرد برای سهم بازار بین این دو امتحان میباشد؛ بنابراین ببینید که دانشگاه مورد نظر کدام یک را قبول میکند. یکی از موسسات آموزشی به نام renoble Graduate School of Business بیان میکند که ما معمولا از متقاضیان تقاضای نمره هیچکدام از امتحانها را نمیکنیم مگر اینکه در توانایی فرد شک کنیم. نتیجه خیلی واضح و روشن است با مدرسه مورد درخواست خود مکاتبه کنید. توصیه نامهها به وضوح روشن است که باید فردی مناسب توصیه شما را بکند. یکی از این افراد احتمالا باید مدیر مستقیم شما باشد، اما دیگری میتواند یکی از مشتریان شما یا یکی از فارغالتحصیلان یا یک مشاور یا مدیر قبلی شما باشد. در تمام توصیهنامهها باید به طور موثر توضیح داده شود که چرا شما شایستگی آن دانشگاه را دارید. با این حال، این مقالات هستند که نشاندهنده این هستند که باید مصاحبه شوید یا خیر. این مقالات معمولا کوتاه و در حد 500 کلمه هستند و 2 تا 5 مقاله برای هر دانشگاهی لازم میباشد که نشاندهنده مسوولیتهای کنونی، انتخاب شغلی و آرمانهای حرفهای است. یکی از ناظران ارشد پذیرش میگوید که روند فکری بسیار مهم میباشد هرگز نامههای خود را به صورت یکسان برای دو دانشگاه نفرستید. از دید دانشگاه Bouvard of Grenoble مساله مهم علت انتخاب دانشگاه است، اکثر دانشگاهها بهدنبال تنوع در بین کاندیداها و انتخاب دانشجویان میباشند و امروزه دانشجویان از رشتههای مختلف مثل مهندسی، هنر، پزشکی یا مدیریت میآیند و دانشگاهها بهدنبال کسانی هستند که بازیگران تیمیخوبی باشند. داشتن چشمانداز بینالمللی، آگاهی فرهنگی، شخصیتی و مشارکت فعال در فعالیتهای فوق برنامه ضروری است. در صورت امکان از مدرسه بازدید کنید، مدارس بازدید کنندهها را دوست دارند آنها شما را به سایر افراد معرفی میکنند و اجازه میدهند تا در کلاس بنشینید و وقت ملاقات با مسوول پذیرش داشته باشید. پس در کلاس بنشینید و تصمیم بگیرید که آیا این مدرسه مناسب شما است یا خیر. برنامهریزی کنید تا هرچه زودتر دانشگاه را ببینید، میتوانید این کار را در زمان تعطیلات خود یا یک سفر تجاری که باعث کاهش هزینه و استرس خواهد شد، انجام دهید. دانشگاه وارتون میگوید که هدف، رسیدن به انتخاب مناسب و گروه متعادل میباشد. بنابراین اگر هیات پذیرش ستارهای ورزشی با پیش زمینه بازاریابی را انتخاب کند یعنی کس دیگری را نمیخواهد. بدانید که داشتن امتیاز کامل GMAT، تضمینی برای پذیرش نمیباشد معمولا دلیل بیشترین رد پذیرشها داشتن ارتباطات ضعیف و مهارتهای فردی کم یا انگیزههای مشکوک میباشد. تامین هزینه تحصیل خب شما امتحان GMAT خود را انجام دادید، سوالات پذیرش را جواب دادید و توصیه نامههای خود را فرستادید و بعد یک صندلی در دانشگاه بهدست آوردید، اما مساله اینجا است هزینه را چگونه میخواهید بپردازید. این یک سوال کم اهمیت نیست شما نه تنها هزینه دانشگاه دارید، بلکه باید مخارج زندگی و هزینه کار از دست رفته را هم بپردازید. برای یک برنامه یک ساله باید عدد 100 هزار دلار را در ذهن داشته باشید. پس به جز کسانی که واقعا ثروتمند هستند، تامین هزینه از سایر منابع یک الزام است. وام اولین تامینکنندگان سنتی بانکها هستند، اما سال قبل فشارهای اعتباری و نرخهای بهره بسیار بالا به معنای وجود مشکلات فراوان برای دانشجویان بود. اما خبرخوب اینکه وامها در حال حاضر در دسترس میباشند، اما از مزایای این فشار اعتباری این است که بسیاری از مدارس در تهیه کمکهای مالی برای دانشجویان خود خلاقیت به خرج داده و طیف وسیعی از محصولات جایگزین را معرفی نمودند. برای دانشجویان آمریکایی که در آمریکا تحصیل میکنند، وامهای دولتی یا ایالتی به طور گستردهای در دسترس میباشد. دانشجویان بریتانیایی نیز میتوانند از Association of MBAs استفاده کنند. بیشترین مشکلات وام برای دانشجویان بینالمللی یعنی کسانی که خارج از کشورشان تحصیل میکنند وجود دارد، این مشکل در آمریکا بسیار حاد بود زیرا بسیاری از سازمانهای مالی تمایل کمی به دادن وام به دانشجویانی که بعد از اتمام تحصیل به کشور خود بازمیگردند، دارند و اجبار آنها به این کار بسیار سخت است. بسیاری از دانشجویان بینالمللی در دانشگاههای معتبری چون Chicago Booth و Kellogg School of Management at Northwestern University Simon Graduate School پذیرفته میشوند. دانشگاه آخری یک قرارداد با بانک Deutsche Bank منعقد نموده است که توسط GMAC (برگزار کننده آزمونهای GMAT) واسطه گری میشود که این به مدارس مدیریتی این امکان را میدهد که به بازار سرمایه برای تامین مالی دسترسی داشته باشند. کوین Moehn از موسسه مدیریت mohen که مدیریت این طرح را دارد میگوید برنامه به اهداف مورد انتظار خود رسیده است و سعی در اجرای این طرح در خارج از آمریکا در مدارسی چون London Business School و Insead. دارد. دانشگاه Inseed در حال حاضر وامهای نوآوری دارد که در سال 2006 توسط سه فارغالتحصیل پایهگذاری شد. کمپانی Prodigy Finance مبلغ 75 میلیون دلار توسط کمپانیها و فارغالتحصیلان و شرکای تجاری برای تامین مالی دانشجویان برنامههای یکساله هزینه کرد. بورسیهها و کمکهای مالی بسیاری از مدارس آمریکا انتخاب منصفانه را در تبلیغات خود به رخ میکشند؛ یعنی اینکه هیچکدام از پذیرفتهشدگان دانشگاه بهعلت مشکلات مالی کنار گذاشته نمیشوند. در دانشگاههاروارد برای مثال 50 درصد از دانشجویان هر کلاس کمک هزینه تحصیلی دریافت میکنند «میانگین 23000 دلار در سال برای برنامه دوساله» اگر چه این نوع از طرحها در ایالات متحده فراگیر میباشد، اما بهعلت کاهش درآمد و رکود اقتصادی کمکهای مالی در آسیا و اروپا بسیار محدود است با این حال مدارسی چون HEC در پاریس اینگونه وامها را بسط و توسعه میدهند. بورسیهها در ایالت متحده بسیار رایج میباشد و بهرغم کاهش درآمد ناشی از رکود ادامه دارد، مدرسه هاروارد 30 بورس تحصیلی مختلف را از طریق دانشگاها انستیتوهای خارجی ارائه میدهد. این بورسها شامل بورس زنان، معلولان، اقلیتها و دانشجویان بینالمللی است. دسته دیگری از بورسها نیز متعلق به شهروندان دانشجوی بریتانیایی در آمریکا است و دیگری بورس محمد بن راشد آل مکتوم است که به دانشجویان خاورمیانه محصل در دانشگاههای معتبر مثل استنفورد، شیکاگو، میشیگان، London Business School و Iese و IMD و Melbourne Business School و University Monash و National University of Singapore تعلق میگیرد. بعضی از مدارس اروپایی نیز درتلاشند تا بورسهای خود را افزایش دهند. در مدرسه HEC پاریس نصف دانشجویان به هر حال کمک هزینه تحصیلی دریافت میکنند البته در مقایسه با آمریکا میزان آن کم و در حدود 6000 یورو میباشد. در اروپا رقابت شدید است مثلا دانشجویی با نمره 760 = GMAT به مدرسه مراجعه کرده و در قبال نمره خود از دانشگاه خدمات درخواست کرده است. بسیاری از مدارس کوچکتر اروپا مجبور به پرداخت کمک هزینههای جزئی هستند مثلا Cass Business School در لندن بورسی بین ده هزار تا سی هزار پوند هست و دانشگاه Insead نیز بیشتر به آفریقاییها بورس میدهد. حامیان مالی بار هزینههای دوره لزوما به طور کامل توسط دانشجویان پرداخت نمیشود آمار نشان میدهد که معمولا 10 درصد فارغالتحصیلان کمک مالی از شرکتها دریافت کردهاند. البته پیدا کردن چنین منبعی در چنین شرایط مالی بسیار سخت میباشد. به هرحال بعید است که از مدرسه بدون داشتن بدهی فارغالتحصیل شوید حتی در هاروارد که سخاوتمندترین مدرسه کسب و کار میباشد میزان متوسط بدهی فارغالتحصیلان در سال 2009 برابر با 77 هزار دلار بود. منبع: Financial Times |