منبع: | دنیای اقتصاد | تاریخ انتشار: | 1390-01-14 |
نویسنده: | تیم هارفورد | مترجم: | |
چکیده: | |||
سال 1381، داروغهای به روستای فوبینگ در اسکس آمد تا برای سومین بار متوالی طی چهار سال اخیر مالیاتهای تصاعدی را از اهالی جمع کند. روستاییان این بار او را بیرون انداختند. |
|||
نظریه بازی برای انقلابیها سال 1381، داروغهای به روستای فوبینگ در اسکس آمد تا برای سومین بار متوالی طی چهار سال اخیر مالیاتهای تصاعدی را از اهالی جمع کند. روستاییان این بار او را بیرون انداختند. ماه بعد سربازها از راه رسیدند و روستاییها آنها را هم بیرون ریختند. طولی نکشید تا وات تیلر از اهالی کنت شورشی تودهای به راه انداخت، خانههای چندین تن از مقامات سوزانده شد، اسقف اعظم کانتربری و خزانه دار پادشاه کشته شدند و برج لندن نیز فتح شد. تودههای انقلابی گاهی به یکباره خودشان را دارای قدرت و اختیار میبینند. رفتن ناگهانی رییسجمهور تونس زینالعابدین بن علی برای مثال، باعث شد که سایر معترضان خاورمیانه شهامت بیشتری پیدا کنند. نه اینکه هیچ ارتباط مستقیم مشخصی میان تونس، بحرین یا لیبی باشد. بلکه تنها شکست بن علی باعث شد که معترضان سایر کشورها نیز به خود اطمینان پیدا کنند با یکدیگر همکاری نمایند و امید داشته باشند که تنها نیستند. توییتر شاید به این همکاری کمی کمک کرده باشد – البته دادههایی که من دیدهام چندان موید این مطلب نیستند – اما آنچه از آن بسیار بیشتر اهمیت داشت پایین آمدن نماد بنعلی یا حسنی مبارک بود. یک روستایی دستخالی نمیتواند تنها برج لندن را فتح کند. تودهها قدرت دارند و به همین دلیل هم هست که علامت دهی و هماهنگ شدنشان اینقدر اهمیت دارد. با تمام اینها اعتراضات تودهای خیلی شکننده هم هست و نیروهای انقلابی باید پیش از آن که از نقطه اوج قدرت شان بگذرد به نتیجهای برسند. اما معترضان به دنبال چه جور نتایجی باید باشند؟ طبق مطالعات دو اقتصاددان به نامهای دارون آسمگلو و جیمز رابینسون با ساختن مجموعهای از بازیهای گیم تئوری برای نقلوانتقالات سیاسی عقیده دارند که جواب این است: امتیازی که به این سادگیها نشود لغوش کرد. بن علی بیشک نمیتواند به تونس برگردد، درصورتی که معترضان از همین حالا نگران شدهاند که شاید اصلاحات دموکراتیک ضروری انجام نشود. مبارک شاید گذشته مصر باشد، اما آینده مصر مبهم است. قانون اساسی تازه، حقوق مدنی و انتخابات معتبر همگی از ضروریات ابتدایی هستند. انقلابیون حق دارند که روی آنها تاکید داشته باشند، اما دشوار است که انتظار داشته باشیم کسانی که از موقعیتهای پیشین سود میبردهاند به این سادگیها کوتاه بیایند. خیلی جالب است که تحولات خاورمیانه را از منظر نظریه بازیها نگاه کنیم. برای مثال پاداش سلطنتی 35 میلیارد دلاری پادشاه عربستان به نظر نمیرسد که معترضان و فعالان را راضی کرده باشد. معقول هم هست: این پاداشها را میتوان لغو کرد. اگر یک دولت دیکتاتور بتواند اوج آتش انقلاب را سرکوب کند، احتمالا جریان برای چندین سال خواهد خوابید – به ویژه اگر سران معترض وقتی اوضاع آرام است همگی بازداشت شوند. اما در عین حال همین اصلاحات واقعی هم میتواند انگیزه بیشتری به نیروهای انقلاب بدهد. وقتی این مقاله را مینویسم قذافی هنوز در تریپولی است و به نظر به هیچ قیمتی هم حاضر به کوتاه آمدن نیست، اما مخالفان شجاع او هم حالا عزمشان جزم شده است، خوب میدانند که نمیشود دیکتاتور لیبی را به زخم و زحمت انداخت و در مقابلش فقط خواهان اصلاح برنامه مدارس شد و بعد هم زنده ماند. لشگر شورشیان وات تیلر در شرق لندن با سپاس شاه ریچارد نوجوان روبهرو شد. تیلر تقاضاهای خود را مطرح کرد: پایان اشرافیتهای فئودالی به جز پادشاه، پایان مالیاتهای تصاعدی، کار براساس قراردادهای آزاد به جای اجبارهای فئودالی و ارزان شدن کرایه زمینها. یکی از مورخان آن دوره گزارش کرده است: «به این درخواستها پادشاه یک جواب ساده داد، آنها را بیدردسر برآورده سازند و فقط قلمرو پادشاه او بیخدشه باقی بماند. سپس به تیلر گفت که با همراهانش به خانه برگردد.» با این تعهدات شورشیان فورا ناپدید شدند. خود تیلر در نزاعی با شهردار لندن کشته شد. بعد از آن پادشاه تمام قولهایش را زیر پا گذاشت، لشگریانش روستاهای شورشی را به خاک و خون کشیدند و تمام سران را اعدام کردند. یعنی اگر تغییرات نهادی واقعی به وجود نیاید، پادشاهها و دیکتاتوران همیشه امکان دارد که نظرشان را عوض کنند. این در 1381 به همان اندازه درست است که در 2011. تعداد مشاهده : 48 بار کد خبر : DEN- 247517 تاریخ چاپ : شنبه 13 فروردین 1390 منبع: فایننشال تایمز |