منبع: |
فارس |
تاریخ: |
1390-06-09 |
حبس سرمایهها در طلا با تداوم رکود و روند صعودی قیمت جهانی به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس، مدتها است که حوزه طلا، افزایش صعودی قیمتها را تجربه می کند، تا جایی که این روند رو به افزایش، عده ای کثیری از دارندگان سرمایه های خرد را نیز با این امید که در این جریان برد خواهند کرد، به این حوزه کشانده است. آینده بازار طلا هنوز مبهم است، چراکه عوامل و شرایط بسیاری در این میان اثرگذارند. برخی کارشناسان بر این باورند که روند افزایش قیمت طلا تا پایان 2011 ادامه دارد. حیدر مستخدمین حسینی از جمله همین کارشناسان است که معتقد است با ادامه شرایط فعلی به لحاظ رکود اقتصاد حاکم بر جهان و تداوم تحولات و تنشهای موجود سیاسی و اجتماعی در برخی کشورها، احتمال بازگشت قیمت جهانی طلا به 3 یا 6 ماه پیش بسیار بسیار ضعیف است. مستخدمین حسینی متولد سال 1335 در تهران است . دارای کارشناسی اقتصاد، گرایش بانکداری از دانشگاه علامه طباطبایی، کارشناسی ارشد مهندسی صنایع، گرایش مدیریت صنایع از مرکز آموزش عالی صنایع، کارشناسی ارشد علوم اقتصادی از دانشگاه علامه طباطبایی و دکترای مدیریت است. وی پیش از این رئیس هیأت مدیره سازمان بورس اوراق بهادار، رییس هیأت مدیره شرکت سپرده گذاری مرکزی ایران(CDS)، معاون حقوقی و امور مجلس وزارت امور اقتصادی و دارایی، معاون حقوقی و امور مجلس بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران و مدرس دانشگاه بوده و اکنون مدیر عامل و نایب رئیس هیأت مدیره مؤسسه اعتباری توسعه است. مشروح گفت وگوی فارس با حیدر مستخدمین حسینی را در ادامه می خوانید:
* علت اصلی افزایش قیمت جهانی طلا: ناکارآمدی بازارهای پول، سرمایه و بیمه فارس: علت اصلی افزایش قیمت طلا را چه می دانید؟ مستخدمین حسینی: در بحث وضعیت کنونی طلا باید گفت: نقطه آغازین این وضعیت را باید در بحران مالی سال 2007 جست وجو کرد. از آن زمان تاکنون که در سال 2011 به سرمی بریم، در هر دوره تغییراتی در حوزه های مختلف سیاسی، اجتماعی و اقتصادی و... به وجود آمده است. تغییرات تاریخی که در حوزه طلا به وجود آمده است، بی شک ریشه در بحرانهای مالی دارد. علاوه بر این، در بحث عرضه و تقاضا، که طلا نیز مشمول آن می شود، به هرمیزان که دولتها برای دخالت در این حوزه به ایفای نقش بپردازند، باز بازار حرف خود را خواهد زد و بنابراین، در عرصه کلان و جزء، آثار قیمتی خود را برجا خواهد گذاشت. از دیگر عوامل و در واقع از اصلی ترین عوامل تعیین کننده در حوزه تغییرات قیمتی طلا، باید به ناکارآمدی بازارهای مالی اشاره کرد. باید گفت: سه حوزه بازار پول، بازار سرمایه و بازار بیمه، هر سه در بحران چندسال گذشته آسیبهای جدی دیده اند و از تعادل خارج شدند. این صدمه تا حدی بوده که در بحرانهای اخیر نیز بازارهای بیمه نتوانستند به ایفای عملکرد خود در ازای بازار پول بپردازند و به همیل دلیل، بسیاری از بانکهای جهانی با تغییرات قابل توجه مواجه شده اند و ترکیب داراییها و بدهیهای دچار تغییرات بسیار زیادی شده است. بحث مطالبات معوق آنها نیز به رقمهای بالایی رسیده است. بازار سرمایه نیز که ملاک بررسی، نماد آن است نیز با تغییرات بسیاری مواجه شده است. از آنجا که دولتهای مختلف جهان نتوانسته اند بازارهای مالی را در راستای تعادل خود قرار دهند، در نتیجه بازار سنتی که به صورت فیزیکی مورد توجه بود، با استقبال سرمایه گذاران مواجه شده و سرمایه گذاران برای اطمینان از سرمایه گذاریهای خود برای دوره های بلند مدت به بالا، به سمت بازارهایی روی آورده اند که همواره نقش کلیدی و تاریخی در حوزه اقتصادی کشورهای جهان ایفا می کند و آن بازار طلا است. بنابراین وقتی سرمایه گذاران متوجه ناکارآیی بازارهای مالی شدند و از سویی در بازار مسکن نیز منافع حاصله را دور از انتظار دیدند، به دنبال بازارهایی بودند که تا این حد با ریسک بالا همراه نباشد. به همین دلیل در این شرایط، بازار طلا مفهوم جدیدی به خود گرفت و رونق چشمگیری یافت. بر این اساس، بروز بحرانها از سال 2007 به این سو و بروز تغییرات سیاسی و اجتماعی در سطح جهان، این اطمینان را به سرمایه گذاران داد که در چنین شرایطی بهترین نوع کالا برای سرمایه گذاری که بتوان آن را زیر سر خود گذاشت، طلا است. این علامتی بود که سرمایه گذاران کلان و حتی خرده سرمایه گذاران نیز آن را دریافت کردند و یکی از امن ترین بازارها را بازار طلا و بهترین نوع سرمایه گذاری را فیزیکی یافتند. به همین دلیل بود که بازار طلا جایگاه مناسبی در بین سرمایه گذاران در سطح کلان و خرد پیدا کرد.
* ارتقای رفاه در هند و چین از دیگر دلایل افزایش قیمت طلا فارس: چرا چین و هند نیز یکی از مسببان افزایش قیمت جهانی طلا شناخته شده اند؟ مستخدمین حسینی: علاوه بر بحث بحرانهای مالی و تبعات آن و نیز آثار این بحرانها در گرایش سرمایه گذاران به سمت طلا، باید به دو پدیده در دو کشور مختلف چین و هند نیز توجه کرد. هر دو کشور، در نظام و ادبیات برنامه ریزی خود در سالهای اخیر، مفهوم تازه ای را وارد کرده اند و آن اینکه بخشی از دهکهای پایین جامعه را به سطح رفاه بیشتر سوق دهند. این در حالی است که این دو کشور، از جمعیت بالایی برخوردارند و به لحاظ جمعیت در ردیف پرجمعیت ترین کشورهای دنیار جای دارند. بر این اساس، تلاش این دو کشور به لحاظ رسیدگی به وضعیت رفاهی و معیشتی مردم و رشدی که هر دو به لحاظ اقتصادی برای کشورشان به تصویر کشیدند، سبب شد تا حداقل وضعیت 10 درصد مردم کشورشان را به لحاظ رفاهی ارتقا بخشند. این تلاشها و اقدامات سبب شد تا بخشی از جامعه هند و چین که به لحاظ فرهنگی نگاه خاصی به طلا به عنوان یک سرمایه قابل اطمینان داشتند، با بهبود وضعیت معیشتی و رفاهی، خود نیز به چرخه متقاضیان خرید طلا بپیوندند. براین اساس، علاوه بر گرایش سطح کلان به سمت طلا، سطح خرد نیز در کشورهای مختلف نسبتی از تقاضا را به خود اختصاص دادند که با توجه به ارتقا وضعیت رفاهی 10 درصد در چین و هند، سهمی از بازار تقاضا به این دو کشور پرجمعیت اختصاص یافت. با پیوستن متقاضیان چینی و هندی به جمع متقاضیان طلا و صنعت طلا، تقاضای کل دنیا به شدت بالا رفت.
فارس: آیا علاوه بر بحران بازارهای مالی و افزایش تقاضا در چین و هند، عوامل دیگری نیز در این افزایش موثر بوده اند؟ مستخدمین حسینی: بله. از دیگر عوامل می توان به ثابت بودن منابع طلا در سطح جهان اشاره کرد. در دهه اخیر کمتر خبری از اکتشاف جدید معادن طلا در اخبار به گوش می رسد، بنابراین با عدم اکتشاف جدید در حوزه طلا و ثابت بودن منابع و معادن در این حوزه و بالا رفتن تقاضا، عملاً زمینه افزایش قیمت طلا در سطح جهان فراهم شده است. دو عامل بحران و به حداقل رسیدن کارآیی بازارهای مالی و بالا رفتن تقاضا در سطح سرمایه گذاران خرد به خصوص در سطح کشورهای چین و هند، سبب افزایش تعداد متقاضیان و در نتیجه افزایش قیمت طلا شد. گرچه دو عامل مذکور، عوامل اصلی بودند ولی به نظر می آید تلاطمهای سیاسی و اجتماعی در برخی کشورها به خصوص در نقاطی که حساسیت برای افزایش تقاضا در آنها وجود دارد، با تأثیر بر حوزه اقتصادی، بر میزان افزایش قیمت طلا تأثیر گذاشته اند.
* سیر صعودی قیمت جهانی طلا ادامه دارد فارس: پیش بینی شما از آینده قیمت طلا چیست؟ مستخدمین حسینی: تا زمانی که حوزه های سیاسی و اجتماعی آرام نگرفته، این مسأله تأثیر خود را بر حوزه اقتصادی خواهد گذاشت که خود آنها مبنایی برای تغییر و تحولات در حوزه طلا خواهد بود. کسی نمی تواند پیش بینی کند که وضعیت طلا به سمت و سوی افزایش خواهد رفت یا به سمت کاهش. اما می توان پیش بینی کرد که نوسان در این حوزه زیاد خواهد بود. تا زمانی که مسایل زیربنایی برخی کشورها درگیر مسایل سیاسی و اجتماعی است، نمی توان پیش بینی درستی ارائه کرد ولی با تثبیت شرایط آنها، می توان به یک پیش بینی در یک دوره بلند مدت 10 ساله دست یافت که آیا منحنی آن رو به بالا خواهد بود یا رو به پایین. در حوزه اقتصاد وقتی عاملی مورد بررسی قرار می گیرد، با توجه به ثابت بودن سایر عوامل، این بررسی صورت می گیرد، با لحاظ این شرط و در واقع ثابت بودن شرایط و سایر عوامل، می توان گفت که در وضعیت فعلی، قیمت طلا در سطح جهان رو به افزایش است. از آنجا که تثبیت حوزه های اجتماعی و سیاسی که از رکود خارج شده، زمان بر است، بنابراین تا تثبیت این شرایط، هنوز آثار این تحولات بر حوزه های اقتصادی و طلا هویدا خواهد بود. اگر آغاز دوره تثبیت و یا رفع بحران را از الان فرض کنیم از آنجا که در حال حاضر، اتفاق خاصی رخ نداده و یا طرح جدید یا خاصی برای رفع آن ارائه نشده، بنابراین با وجود رکود اقتصادی موجود ناشی از تنشهای سیاسی و اجتماعی در برخی کشورها، این شرایط ادامه خواهد داشت. این نکته را باید در نظر داشت که دنیا در وضعیتی نیست که تحمل افزایش تنش سیاسی را در سطح جهانی داشته باشد. از طرفی در حال حاضر نیز حرکت خاصی برای خروج از رکود اقتصادی مشاهده نمی شود، بنابراین با وجود چنین شرایطی، وضعیت اقتصادی متغییر خواهد بود. متغییر بودن شرایط در حوزه های اجتماعی و سیاسی، آثار آن خود را در حوزه های اقتصادی نشان خواهد داد. در نتیجه، بازار سرمایه که باید یکی از مطمئن ترین بازارها باشد، دستخوش تغییراتی می شود که شاخصهای آن از پرنوسان و پرریسک بودن این بازار حکایت دارند. بر این اساس، چنین می شود که دیگر سرمایه گذاران ترجیح می دهند به جای سرمایه گذاری در حوزه بازار سرمایه، تا تثبیت وضعیت اجتماعی و سیاسی برخی کشورها، نه تمام بلکه اکثریت سرمایه های خود را در حوزه طلا متمرکز کنند.
* احتمال بازگشت قیمت طلا به سطح 3 یا 6 ماه پیش ضعیف است فارس: برخی کارشناسان می گویند افزایش قیمت طلا تا پایان سال 2011 ادامه خواهد داشت نظر شما در این خصوص چیست؟ مستخدمین حسینی: با توجه به رکود اقتصادی موجود در جهان و نیز عدم تلاشهای جدی برای کاهش این رکود در شرایط فعلی، باید بگویم تا زمانی که شرایط همین باشد که الان هست، من نیز همین برداشت را دارم. اگر دنیا امیدوار به برنامه های جدید باشد، گرچه طول خواهد کشید تا این برنامه ها اجرا شود، ولی می تواند آثار خود را در کوتاه مدت بر قیمت طلا داشته باشد. با توجه به اینکه حرکت جدی و منسجمی از سوی غرب برای بهبود شرایط اقتصادی در سطح جهان مشاهده نمی شود و از سویی به برخی تلاشها در آستانه انتخابات در برخی کشورها همچون آمریکا باید از باب سیاسی در حاشیه نگریست، براین اساس می توان گفت: در سال 2011 انتظار اینکه قیمتها به قیمتهای 3 یا حتی 6ماه پیش برسد، بسیار بسیار ضعیف است.
* از افزایش قیمت طلا کسی نفع نخواهد برد فارس: افزایش قیمت طلا چه تبعاتی به لحاظ اقتصادی می تواند داشته باشد؟ مستخدمین حسینی: وجوهی که می تواند به سمت سرمایه گذاری بروند و منجر به تولید شوند، با حرکت به سمت بازار طلا راکد می شوند،بنابراین با توجه به محدود بودن منابع، آثار سرمایه گذاری در حوزه طلا، به منافع اقتصادی برای کشورها منجر نمی شود. براین اساس، وجوهی که در حوزه طلا سرمایه گذاری می شوند وجوهی حبس شده هستند که نمی توانند صرف تولید و اشتغال و در نتیجه افزایش رشد اقتصادی شوند. بنابراین با عدم تحقق تولید و اشتغال، موجبات رکود اقتصادی فراهم می شود. تا زمانی که امنیت و ثبات سیاسی و اجتماعی لازم در کشورهای جهان به سطح قابل قبول نرسیده و از سویی اقتصاد همچنان در رکود به سر می برد، گرایش به سمت بازار طلا ادامه خواهد داشت. این اتفاق، آثار تخریبی خود را بر اقتصاد به جای خواهد داشت که نه تنها مفید به حال جامعه نیست بلکه مضر نیز هست. براین اساس، افزایش قیمت طلا در نهایت نفعی برای اقتصاد کشورها و نیز افرادی که به سرمایه گذاری در حوزه طلا اقدام کرده اند، نخواهد داشت.
* گرایش احتمالی به سمت یوآن در کنار طلا فارس: در شرایط فعلی، آیا امکان گرایش به برخی ارزها به جای طلا وجود خواهد داشت؟ مستخدمین حسینی: زمانی ارزش ارز یک کشور به میزان ذخایر و داراییهای فیزیکی آن در قالب طلا و... بستگی داشت. در حالی که در حال حاضر، این ارزش به میزان سهم هر کشور در تجارت جهانی مربوط است. بر این اساس، ارزش و جایگاه ارز هر کشور را نقش و سهم آن در اقتصاد جهانی تعیین می کند. به عنوان مثال، وقتی کشوری مانند چین توانست طی دهه اخیر توانمند شود، همین مسأله در تقویت ارز این کشور تأثیر گذاشت. به اعتقاد من، اقتصاد چین قطع و یقین در دهه آینده زنگ خطر را برای کشورهای اول دنیا مانند آمریکا به صدا در می آورد. چین حتی سهم ژاپن را در اقتصاد جهانی به خود اختصاص داده است که نشان می دهد بتواند در دهه آینده جایگاه اقتصاد اول جهانی را از آن خود کند. بر این اساس، یکی از این ارزهایی که امکان گرایش به آن وجود دارد، می تواند ارز چین یا همان یوآن باشد.
* تلاش مسئولان اقتصادی جهان برای خروج اقتصاد از رکود فارس: وظایف مسئولان اقتصادی کشورها در شرایط فعلی در برابر تحولات اخیر به ویژه در حوزه طلا چیست؟ مستخدمین حسینی: اولین و مهمترین وظیفه مسئولان اقتصادی جهان به صورت انفرادی و اشتراکی، تلاش برای خروج اقتصاد کشورها از شرایط رکود است. تمام قطبهای تعریف شده جهان باید بکوشند تا اقتصاد خود را از رکود خارج کنند. اینکه هر کشوری چگونه از این شرایط خارج می شود، نسخه خاص خود را دارد که در این میان، بافت اقتصادی هر کشور تعیین کننده آن است. برای همه کشورها نمی توان یک نسخه مشترک نوشت. به طور مثال در ایران، راهکار خروج از رکود اقتصادی، رونق بخشیدن به بازار مسکن است. بعد از نفت، مسکن می تواند محور توسعه در اقتصاد باشد چراکه بیش از 500 محصول صنعتی را درون خود جای داده است. رونق حوزه مسکن می تواند موجبات افزایش تولید در صنایع مذکور و نیز اشتغالزایی در آنها را فراهم کند. افزایش اشتغال و درآمد و رشد اقتصادی می تواند از ثمرات این حرکت باشد که خود به خروج از رکود اقتصادی منجر شود. در برخی کشورها، آنچه که به اقتصاد رونق می بخشد ممکن است مسکن نباشد، بلکه توجه به حوزه کشاورزی یا محصولات کشاورزی باشد. در برخی کشورها نیز محصولات صنعتی خاص و.. باشد. در برخی کشورها نیز ممکن است تنها نیاز به اصلاح بازارهای مالی باشد. باید در بازارهای مالی تغییراتی صورت گیرد تا آثار خود را بر رکود بگذارد. به طور خلاصه باید گفت اگر قرار است تا گرایش و میل موجود در سطح خرد و کلان به سمت بازار طلا کاهش یابد، لازمه این کار، تلاش برای خروج کشورها از شرایط رکود است که هر یک از کشورها نیز نسخه خود را در این رابطه دارند |