فرهنگ کسب و کار-سوئیس
سوئیس کشوری است با سیاست جمهوری فدرال و از ۲۶ ایالت تشکیل شدهاست که «کانتون» خوانده میشوند. پایتخت سوئیس شهر برن است و قطبهای اقتصادیاین کشور دو شهر جهانی ژنو و زوریخ هستند. سوئیس یکی از ثروتمندترین کشورهای جهان است و درآمد سرانه دراین کشور با 45هزار دلار برای هر نفر، از بالاترینها در جهان است. سوئیس کشوری چندزبانی است و در آن چهار زبان آلمانی، فرانسوی،ایتالیایی و رومانش به رسمیت شناخته میشوند. سوئیس دارای سابقه طولانی بیطرفی در مناسبات جهانی است به طوری کهاین کشور از سال ۱۸۱۵ تاکنون وارد هیچ جنگی نشده است.این کشور مقر بسیاری از سازمانهای بینالمللی چون صلیب سرخ و سازمان تجارت جهانی است. یکی از دو دفتر اروپایی سازمان ملل نیز دراین کشور و در شهر ژنو قرار دارد. آمارکلی کشور سوئیس مساحت: 41285 کیلومترمربع (رتبه 133 درمیان کشورهای جهان) جمعیت: 7میلیون و 900 هزار نفر (رتبه 95 در میان کشورهای جهان) تراکم جمعیت: 188 نفر در کیلومتر مربع (رتبه 65در میان کشورهای جهان) امیدبه زندگی: مردان78سال–زنان 84 سال میزان طلاق در 1000 نفر: 8/2 نفر آماراقتصادی واحد پول: فرانک تولید ناخالص ملی: 322 میلیارد دلار–سرانه 45265 دلار اشتغال: کشاورزی 4 درصد – صنعت 23 درصد- خدمات70 درصد- بیکار 4 درصد صادرات عمده: مواد شیمیایی– انواع ماشینآلات – ساعت و جواهرات – تجهیزات گرانبها – فلزات و محصولات فلزی - لوازم توزین مقاصد صادرات: آلمان 21 درصد – آمریکا 10 درصد - فرانسه 9 درصد -ایتالیا 8 درصد - انگلیس5 درصد - اسپانیا 4 درصد واردات عمده: مواد شیمیایی - کالاهای واسطه – وسایل نقلیه موتوری– منسوجات - کالاهای سرمایهای منابع واردات: آلمان 33 درصد -ایتالیا 12 درصد - فرانسه 10 درصد - هلند 5 درصد - آمریکا 5 درصد - اتریش 4 درصد.
از مهمترین شهرهای سوئیس میتوان به زوریخ، ژنو، بازل، لوزان و لوسرن اشاره کرد. بلندترین قله آلپ در مرز سوئیس باایتالیا به نام «دوفورس پیتز» (Dufourspitze) به ارتفاع 4634 متر قرار دارد. کشور سوئیس در روزگار قدیم، هلوتیا (Helvetia) نام داشت. در سال 1815 کنگره وین بیطرفی و به رسمیت شناختن سوئیس را تضمین کرد. در سال 1848 قانون اساسی جدید سوئیس با الگوبرداری از قانون اساسی فدرالایالات متحده آمریکا تصویب شد. قانون اساسی فدرال در سال 1874 به سوئیس یک حکومت مرکزی قوی بخشید به طوری که به حکومت مرکزی قدرت زیادی برای نظارت بر کانتونها میداد. وحدت ملی و سیاست محافظهکاری به منظور رسیدن سوئیس به بیطرفی، رشد زیادی کرد. خطمشی بیطرفی سیاسی سوئیس در جنگهای جهانی نیز ادامه یافت، شهر ژنو مرکز اتحادیه ملل بود، همچنین بسیاری از سازمانهای بینالمللی دراین کشور قرار داشتند، بنابراین در طول دو جنگ جهانی هیچ گونه تعرضی بهاین کشور وارد نشد.
مساله شگفت آوراینکه زنان سوئیسی تا قبل از سال 1971 از داشتن حق رای و نامزدی در انتخابات محروم بودند. اولین رییسجمهور زن سوئیس که «روت دریفوس» (Ruth Dreifuss) نام داشت در سال 1999 رییس جمهوراین کشور شد. نژادسوئیسیها، 65 درصدآلمانی، 18 درصد فرانسوی و 10 درصد نیزایتالیایی است. همچنین دین 41 درصد مردم سوئیس کاتولیک، 35 درصد پروتستان،4 درصد مسلمان و 1 درصد نیز ارتدوکس است. واحد پول سوئیس، فرانک با واحد جزء (سانتیم یا راین) نام دارد. از مهمترین صنایع سوئیس بانکداری، توریسم و صنعت بیمه میباشد. فرهنگ کسبوکار درسوئیس دراین هفته که به بررسی مجزای کشور سوئیس اختصاص داده شده است، اطلاعات جامعی پیرامون فرهنگ تجاری و فضای کسبوکار این کشور ارائه میشود که میتواند یاریگر شما در تعامل موثرتر با مشتریان و شرکای سوئیسی باشد. هرچند هر کدام از زیر ردهها بر یک زمینه خاص در فرهنگ کسبوکار در سوئیس تمرکز دارد، پیشنهاد میشوداین بخشها به ترتیب چاپ مورد بررسی قرار گیرند. ممکن است پس از مطالعهاین بخش پیرامون فرهنگ کسبوکار سوئیس، به مطالعه فرهنگ تجاری سایر کشورهایی که با آنها سروکار دارید، احساس نیاز کنید. در آینده نزدیک این کشورها نیز مورد بررسی قرارخواهندگرفت.
مردم کشور سوئیس از دیرباز شهرت زیادی در داشتن نظم و شایستگی و همچنین تمایل به امنیت داشته اند. به عنوان مثال، مردم این کشور بیشترین و بزرگترین بیمهگذاران در دنیا به شمار میروند که این امر از تعداد شرکتهای بیمه در سوئیس کاملا مشهود است و مردم این کشور جزو کسانی هستند که در سال هزینه زیادی برای انواع بیمه پرداخت میکنند.
این خصوصیات در تمام جنبههای زندگی مردم وجود داشته و همچنین به سطوح کسبوکار نیز کشیده میشود.
با این اوصاف، رویکرد سوئیسیها به تجارت و کسبوکار بسیار منظم و با ملاحظه بوده و برنامه ریزیهای قبلی و ریسک گریزی در درجههای بالایی از اهمیت قرار دارند. بنابراین آن شکل از مدیریت بحران که در کشورهایی مانند انگلستان وجود دارد (و در آن قابلیت مواجهه با وقایع دور از انتظار، بسیار با ارزش تلقی میشود) در سوئیس به هیچ وجه پذیرفته شده نیست و نشان دهنده فقدان کنترل کافی بر روی کار است. در این کشور تنها موارد بسیار خاص و نادر جزو شرایط بحرانی محسوب شده و برای آن مدیریت بحران پیشبینی میشود.
در سوئیس با وجود آنکه افراد زیادی به زبانهای فرانسوی و ایتالیایی صحبت میکنند، کسب و کار در این کشور بر روابط شخصی اولویت دارد. احترام کاری بیش از آن که به قابلیت برقراری ارتباطات موثر با دیگران بستگی داشته باشد، وابسته به داشتن تجربه کاری حرفهای و شایستگی فنی است.
بهرغم همه تفاوتهای فرهنگی و منطقهای که در مردم سوئیس بیش از سایر کشورهای همسایه قابل مشاهده است، همگونی خاصی در رویکرد کسبوکار و فرهنگ کاری این کشور وجود دارد. تنها ناهمگونی در این میان، مربوط به نگرش افراد به ارتباطات است که اصولا با توجه به زبان بومیافراد مختلف ممکن است متفاوت باشد.
سبک مدیریت سوئیسی
واقع بینی، عملگرایی و عدم تظاهر، از رفتارهای بسیار پسندیده در کشور سوئیس هستند و جزو خصوصیاتی میباشند که از یک مدیر انتظار میرود داشته باشد. لذا رویکرد متظاهرانه در اکثر مدیران سوئیسی نمود پیدا نمیکند و تظاهرهایی که معمولا مربوط به کشورهای جنوبی اروپا است، در مدیران این کشور معمولا مشاهده نمیشود. کمحرفی، هدفدار بودن و داشتن قضاوت صحیح نسبت به امور، از نکات مهم در سبک مدیریتی سوئیس است.
قدرت و احترام زمانی به دست میآید که فرد مورد نظر دانش و تواناییهای مرتبط با موضوع کاری خود را داشته باشد، این دانش و تواناییها ممکن است تکنیکی و فنی باشد یا دانش تخصصی در امور مشتریان و سازمان. دانش فنی و مدارج علمی هر دو لازم است و معمولا مدیران جزو باتجربهترین و با معلوماتترین افراد در بخش خود هستند. بر خلاف کشورهایی مانند آمریکا و انگلستان، رویکرد کلی مدیریت در این کشور به ندرت بر مبنای مشاهدات و شواهد است.
گرفتن تصمیمات در سطوح بالای مدیریتی معمولا توسط یک مدل علمی(که تصمیمگیریها در یک زمان مشخص به دقت توسط افراد صاحب نظر بررسی میشوند) گرفته میشود، نه بر اساس رابطه رییس مرئوسی که به فرآیندی دینامیک و مبتنی بر کاریزما منتهی میشود. مدل علمیقاعدتا به یک فرآیند تصمیم گیری ثابت و مداوم منجر میشود، ولی بدون بررسی جوانب توسط صاحبنظران، اجرای سیاستها بسیار دشوار است.
این رویکرد جمعی و استفاده از نظرات مختلف، در سطوح بالای مدیریت اصولا در میل به سازش و توافق خود را نشان میدهد. در سوئیس برای اکثریت مردم، احساس مشارکت در فرآیندها بسیار مهم تلقی میشود.
سبکهای پوششی در سوئیس
مردم سوئیس، همانند آلمانیها برای انتخاب لباس کاری خود دقت ویژهای دارند، ولی خود را به پوشیدن لباسهای آبی، مشکی و خاکستری محدود نمیکنند، این رنگها بیشتر در میان انگلیسیها و آسیاییها طرفدار دارد.
برای مردان، پوشیدن ژاکتها و شلوارهای اسپرت به همراه پیراهن و کراوات متداول میباشد و زنان نیز معمولا لباسهای عادی ولی شیک میپوشند. این لباسها اکثرا به همراه شلوار پوشیده میشوند.
برخی از افراد محافظه کار در محیطهای بانکی هنوز هم ترجیح میدهند لباسهای رسمیتری بپوشند.
وضعیت آب و هوایی در نقاط مختلف متفاوت است، پس همواره از مناسب بودن لباس خود بر حسب شرایط فصلی اطمینان حاصل کنید
در سوئیس باید به 4 زبان مسلط باشید
سوئیس عضوسازمان ملل متحد، یونسکو، یونیسف، سازمان تجارت جهانی، ایکائو، شورای اروپا و... است. بزرگترین دفتر سازمان ملل پس از نیویورک در ژنو قرار دارد، با این حال این کشور تا سال 2002 میلادی هنوز به عضویت سازمان ملل در نیامده بود.
سوئیس به دلیل سیاستهای بیطرفانه، همواره پایگاه بسیاری از مهمترین نهادهای بینالمللی همچون صلیب سرخ جهانی بوده است.
فرهنگ سوئیسی
در گذشته، فرهنگ سوئیس تحت تاثیر همسایگانش بوده است، اما در سالهای اخیر وجوه تمایزی، در آن رشد یافته است. به طور کلی، سوئیس را از مراکز فرهنگی اروپا نمیدانند. خانوادهها در سوئیس عموما کوچکند و والدین، اغلب یک یا دو فرزند دارند. حریم خانواده در این کشور بسیار مهم است. بیشتر مردم سوئیس، هنگام احوالپرسی با همدیگر دست میدهند و آداب سنتی را رعایت میکنند. کشور سوئیس به سرشت بشر دوستانهاش شناخته شده است.
فرهنگ سوئیس برآیندی است از فرهنگهای مختلف. صحبت از فرهنگی یکسان و همگانی در سراسر کشور کاری بس دشوار است، چرا که سوئیس جامعهای است چند فرهنگی و هر ناحیه از خاک کشور دارای فرهنگ بومیخاص و مختص به خود است. تاثیر فرهنگهای آلمانی، فرانسه و ایتالیایی بر استانهای همسایه با آنها را نمیتوان انکار کرد، ولی طی سالها بهرغم تفاوتهای محلی، این کشور به فرهنگی مشترک نیز دست یافته که از آن به عنوان فرهنگ سوئیس یاد میشود.
کشور سوئیس از فرهنگ ملی متجانس و هویت ملی شفافی برخوردار نیست. فرهنگ عمومی عمدتا آمیزههایی از تلاشهایی است که به منظور حفظ تنوع فرهنگی کشور صورت میپذیرد. از جمله این تلاشها، اتخاذ تدابیری است که برای ارتقای درک متقابل و ایجاد یکپارچگی و اتحاد میان مناطق مختلف زبانی و فرهنگی کشور انجام میگیرد. به همین ترتیب، پروژههای فرهنگی به منظور باز کردن باب گفتوگو و سازماندهی جلسات مذاکره، مفید و سودمند هستند. لازم به ذکر است که انجام چنین پروژههای شفاف مبادلاتی باعث یکپارچگی کشور میشود.
سوئیس سرزمین جشنها و کارناوالهای سنتی است. خصوصا مردم مناطق کوهستانی آلپ از آوازها و سازهای بومیدر مراسم مختلف و جشنها استفاده میکنند. ساز آکاردئون و آلفرندر مناطق کوهستانی طرفداران بسیاری دارد و فلوت کوچک سوئیسی در جهان معروف شده است. استفاده از لباسهای رنگارنگ سنتی ونیز نقاب در بعضی کارناوالها جزو لاینفک برگزاری چنین فستیوالهایی در مناطق مختلف میباشند.
زبان کشور سوئیس
سوئیس کشوری چند زبانه و دارای 4 زبان رسمیاست: آلمانی، فرانسه، ایتالیایی و رمنش(Romansh).دولت فدرال در این کشور موظف به استفاده از زبانهای رسمی است و در مجلس فدرال از ترجمه همزمان استفاده میشود. زبان آلمانی که در سوئیس به کار میرود با آلمانی که در آلمان به کار میرود، تفاوتهای بسیاری دارد و گویشهای متنوعی را در بر میگیرد. به این گروه از گویشهای مختلف «آلمانی سوئیسی» میگویند و در نگارش به جای استفاده از گویشهای محلی از یک گویش معیار استفاده میشود. زبان رمنش در واقع یکی از زبانهای رمنس(Romance) است. در حدود نیم در صد مردم سوئیس امروز از این زبان بهره میگیرند. یادگیری یکی از زبانهای رسمی به غیر از زبان بومیمنطقه در مدارس اجباری است. بنابراین اکثر سوئیسیها حداقل به دو زبان تسلط دارند و دستکم دو زبانه هستند. پس در هنگام تعامل با شرکای سوئیسی سعی کنید از افرادی که مسلط به این زبانها هستند استفاده کنید.
تساوی حقوق زن و مرد در سوئیس
در سال 1996، ماده قانونی ویژه برابری زنان و مردان سوئیسی به تصویب رسید. در سال 1999، دولت فدرال اقدام به اجرای طرح عملیاتی نمود که طرح مذکور منعکس کننده تصمیمات اتخاذ شده در چهارمین کنفرانس جهانی سازمان ملل متحد در امور زبان بود. این کنفرانس در سال 1995 برگزار شد. از جمله دستورالعملهای اجرایی این کنفرانس میتوان به تشویق و ترویج در جهت دسترسی یکسان به قدرت و سیاستگذاری در تمامی سطوح، عملی کردن واقعی برابری جنسی، شفافسازی برنامهها، جلوگیری از خشونت علیه زنان و فراهم آوردن فرصتهای یکسان آموزشی برای دختران و پسران اشاره کرد.
دستورالعمل فوق همچنین به گردآوری، تجزیه و تحلیل و توزیع آمارهای جنسی و انجام مطالعات کیفی و ترویج تصویر غیرکلیشهای از زنان و مردان در رسانههای کشور تاکید دارد. با وجود این قوانین، حضور زنان در بخشهای آموزش، بخش تحقیق و توسعه کشور کمتر است و از این رو تدابیر سیاسی ویژهای اتخاذ شده تا زنان کشور بیشتر در این زمینهها حضور داشته باشند.
ساختار کسبوکار در سوئیس
سوئیس یک ساختار کاملا غیرمتمرکز دارد که از بخشهای مختلف نیمه مستقل تشکیل شده است. بسیاری از مجادلات در این کشور از طریق روالهای منطقی منظم به رفراندوم گذاشته میشود تا خود مردم درباره آن تصمیمگیری کنند. در ساختار کسب و کار سوئیس نیز وضعیتی مشابه وجود دارد.
کسبوکار سوئیس نه تنها تحت تاثیر چند کارخانه اصلی بزرگ نیست، بلکه این کشور دچار ازدیاد سازمانهای کوچک و متوسط نیز شده است. سازمانهای بزرگ سوئیسی تمایل دارند به عنوان یک هلدینگ عمل کنند. به این ترتیب آنها مایلند بخشهای مختلف خود را تبدیل به شرکتهای کوچک کرده و به صورت زیرمجموعه هلدینگ درآورند. این سیستم، منجر به تفویض اعتبار صنعت از جهات مختلف به واحدهای تولیدی نیمه مستقل خواهد شد. چون سوئیسیها تمایل به داشتن نظم و سیستم دارند، مزیت این رویکرد این است که شرکتها قدرت زیادی در قسمت تولیدی بازار پیدا میکنند. با این حال انتقادی که به سوئیسیها وارد میشود این است که آنها در حوزههای استراتژی و توسعه کسب و کار دارای نقاط ضعف هستند. (که این ضعف نتیجه مستقیم تصمیمگیری غیرمتمرکز است.)
جالب اینجاست که سوئیسیها به اندازه سایر کشورهای اروپایی (مانند آلمان و فرانسه) دارای افکار سلسله مراتبی نیستند. این میتواند یک نتیجه دیگر از باورهای سیاسی عمیق در رابطه با غیرمتمرکزسازی و تفویض قدرت باشد.
جلسات در سوئیس
جلسات در این کشور با اشکال و اندازههای متفاوت برگزار میشود، ولی هرچه جلسه بزرگتر باشد رسمیت آن نیز بیشتر است. جلسات رسمی معمولا بسیار ساختار یافته و منظم برگزار میشوند و اصولا یک هدف مشخص را به صورت خطی از ابتدا تا انتها دنبال میکنند. در این جلسات به ندرت انحرافاتی در مسیر و رویکرد از پیش تعیین شده مشاهده میشود.
از کسانی که در جلسه حضور مییابند انتظار میرود خود را از قبل برای جلسه آماده کرده و تمامیاطلاعاتی که برای مذاکرات خود لازم دارند را با جزئیات کامل به همراه داشته باشند. وقت شناسی از اهمیت بالایی برخوردار است و هیچکس نباید زمان افراد دیگر را تلف کند. بدون اینکه بخواهیم به صورت کلیشه ای به سوئیسیها نگاه کنیم، همیشه در این کشور نیاز به دانستن مسائل و موضوعات مربوط به زمان وجود داشته است و لذا سوئیس را کشوری «تحت سلطه زمان» مینامند.
از آنجایی که شرکتهای سوئیسی تمایل به تخصصگرایی و تقسیمبندی دپارتمانها از لحاظ تخصیص وظایف دارند، در جلسات معمولا افراد مختلفی از بخشهای مختلف حضور دارند که هر یک دانش تخصصی حوزه خود را به همراه میآورند. از این افراد انتظار میرود که با جزئیات کامل و فقط در حیطه اختیارات دپارتمان تخصصی خود صحبت کنند و در حوزههای دیگر وارد نشوند.
با وجود اینکه تصمیمات به صورت گروهی گرفته میشوند، از شرکت کنندگان در جلسات انتظار میرود که ازنقطه نظرات خود به خوبی دفاع کرده و دلایل خود را با جزئیات و اطلاعات مربوطه ارائه کنند. البته این مذاکرات یک جانبه نباید با رویکرد تهاجمی و دستوری اشتباه گرفته شود.
کار گروهی در سوئیس
در سوئیس نیز همانند سایر کشورها، مردم انجام کار به صورت گروهی را ترجیح میدهند و از مزایای آن آگاه هستند، همچنین آنها معایب نادیده گرفتن این رویکرد را به خوبی درک کردهاند. در سوئیس افراد دوست دارند که به آنها اجازه آزادی عمل داده شود، تا بتوانند به راحتی و بدون نظارت مستقیم کار مشخصی که به آنها محول شده را انجام دهند. «اگر من توانایی فنی و دانش انجام این کار را دارم، میتوانم وظایفی را که به من سپرده شده به خوبی و با استاندارد لازم انجام دهم.»
بدین ترتیب و با وجود چنین ایدئولوژی در بین مردم سوئیس که دوست دارند کارها را طبق نظر خود و بدون دخالت سایرین انجام دهند، ایده رهبری با مهارتهای شخصی و هدایت همه افراد گروه با یک سبک برای رسیدن به یک هدف مشخص در یک مسیر خاص، کمی دشوار مینماید. در عین حال، این رویکرد به کار گروهی به نظر بسیار کارآ میآید، زیرا میتوان به تمامیافراد اعتماد کرد و مطمئن بود که همگی سعی میکنند از حداکثر توان فنی و دانش خود در انجام کار بهره گیرند.
آنگونه که میاندیشید عمل کنید و آنگونه که عمل میکنید بیندیشید
همانطور که قبلا ذکر شد، سوئیس یک کشور چندزبانه با چهار زبان رسمی است، آلمانی سوئیسی با داشتن درصدی بالغ بر 70 درصد متکلم متداولترین زبان در این کشور است و پس از آن به ترتیب فرانسوی، ایتالیایی و رومانش قرار دارند.
تقریبا تمام مردم این کشور این قابلیت را دارند که زبان آلمانی سوئیس را حداقل بتوانند بخوانند، لذا در جاهایی که یک زبان واحد قرار است مورد استفاده قرار گیرد، از این زبان استفاده میشود.
از آنجایی که اکثر مردم سوئیس به دو زبان از چهار زبان مذکور صحبت کرده و همچنین انگلیسی را به خوبی میدانند، این کشور یکی از بزرگترین کشورهای چندزبانه دنیاست که مردمش به زبانهای متعددی مسلط هستند. این قضیه به صورت آشکار آرمانهای اینترناسیونالیستی مردم سوئیس را تقویت میکند.
در مجموع، سوئیسیها باور دارند که ساده صحبت کردن و رک گویی بیشتر از با سیاست عمل کردن اهمیت دارد. لذا از سخنرانان و مذاکرهکنندگان انتظار میرود که به صورت کاملا شفاف آنچه را در ذهن دارند بیان کنند و در پی تعدیل پیامهای ناخوشایند خود برای جلوگیری از خدشهدار شدن احساسات سایرین نباشند. بنابراین صحبت کردن در لفافه و ابهام که در کشورهایی مانند ژاپن و انگلستان رواج دارد، در سوئیس به نوعی دوپهلو و غیرمستقیم تلقی میشود. بهتر است آنگونه که میاندیشید عمل کنید و آنگونه که عمل میکنید بیندیشید. همانگونه که پیشتر ذکر شد، این صراحت نباید با رفتار تهاجمی یا پرخاشگری اشتباه گرفته شود، بلکه نتیجه علاقه و تمایل مردم برای رسیدن به حقیقت و اثبات پاسخ سوال به طریق تجربی است.
افراد ترجیح میدهند درباره مسائل شخصی افراد جدید بااحتیاط نظر بدهند و ارتباطات بیشتر بر پایه مسائل کاری باشد. صحبتهای جسته گریخته قبل از جلسه، کمتر دیده میشود و افراد سعی میکنند به صورت مختصر خود را معرفی کنند و از نمایش بازی کردن بپرهیزند.
نقش زنان در کسبوکار
در سالهای اخیر زنان سوئیس نقش بسیار پررنگتری پیدا کردهاند. آنها حتی در حوزههایی که کاملا در اختیار مردان بوده، وارد شده و به موفقیتهای بزرگی هم دست یافتهاند. اگرچه هنوز خیلی معمول نیست که زنان در بالاترین نقطه از سلسله مراتب مدیریتی باشند، ولی این امر به تدریج در حال اتفاق است و دیدن زنان در راس هرم مدیریتی شرکتهای بزرگ در سالهای آتی، امری عجیب نخواهد بود.
ورود به کسبوکار و قرار گرفتن در سطوح ارشد برای زنان خارجی در کشور سوئیس کار دشواری نخواهد بود. فقط باید بتوانند تواناییهای رقابتی لازم برای آن پست، مهارت، دانش فنی و پشتکار خود را نشان دهند.
گذران مفید اوقات فراغت از تجارت در سوئیس
با اینکه سرگرمی و فراغت از کار به هیچ وجه در سوئیس غیرمعمول نیست، ولی به اندازه فراغت از کار در کشورهای جنوب اروپا اهمیت ندارد. در این کشور بیشتر احتمال دارد که برای صرف غذا به مراسم ناهار دعوت شوید تا شام یا صبحانه! همانند اکثر کشورهای شمالی اروپا، سوئیسیها نیز مرز مشخصی میان زندگی کاری و زندگی شخصی خود قائل هستند. لذا ترجیح میدهند سرگرمیهای کاری خود را در همان ساعات اداری داشته باشند و بقیه زمان را به خانواده و دوستان خود اختصاص دهند. پس گذران اوقات فراغت کاری معمولا در هنگام ناهار و در یک رستوران خوب انجام میگیرد. در هنگام صرف غذا، صحبت کردن درباره مسائل کاری بسیار محتمل است، ولی هوشمندانه تر آن است که شروع صحبت را به تاخیر انداخته و صبر کنید تا میزبان آغازکننده بحث باشد.
اگر برای صرف یک وعده غذا دعوت شدید، معمولا از میزبان انتظار میرود که صورتحساب را بپردازد، همچنین وقتی شما کسی را برای یک ناهار کاری دعوت کردید، باید هزینه آن را خودتان پرداخت کنید.
به عنوان یک کشور چندملیتی، انواع و روشهای متفاوت پخت غذا در نقاط مختلف سوئیس وجود دارد و این کشور میتواند به داشتن روشهای آشپزی ویژه در قسمتهای مختلف خود ببالد. (صحبت درباره انواع مختلف غذا میتواند موضوع مناسبی برای بحثهای دور میز ناهار باشد.)
دادن انعام در سوئیس بسیار رایج است. پرداخت آن معمولا با مضاربی از 10 فرانک انجام میشود. به عنوان یک قاعده کلی، انعامی حدود 5 الی 10 درصد مناسب میباشد
مهمترین نکات پیرامون فرهنگ کسبوکار در سوئیس
1- تمرکز زدایی و نیاز به مشاوره گسترده، هم در زندگی سیاسی و هم در زندگی کاری مردم سوئیس مشاهده میشود.
2- در فرهنگ سوئیس، به توانایی ارتباطی توجه زیادی نمیشود و افراد برای قرار گرفتن در یک موقعیت شغلی، باید توانایی فنی و مهارتی و همچنین سعی و پشتکار زیادی از خود نشان دهند.
3- شرکتهای سوئیسی تمایل دارند غیرمتمرکز باشند و سطح بالایی از اختیار به واحدهای مختلف کاری در آنها داده شود.
4- سوئیسیها به سیستمهای کاملا تعریف شده و مشخص علاقه دارند. این سیستمها به افراد کمک میکند که نقش فردی خود در سازمان و روابط کاری با آن سازمان را به خوبی درک کنند.
5- تمایل افراد وفاداری به یک سازمان است و شواهد بسیار کمی حاکی از تغییر و جابهجایی کاری در آنها است. این رفتار از علاقه سوئیسیها به نظم و انطباق سرچشمه میگیرد.
6- در کل، سوئیسیها با تغییر میانه خوبی ندارند، زیرا این تغییرات باید به تدریج و به طور کامل توضیح داده شود. این امر میتواند منجر به کاهش بازدهی و کاهش سرعت انجام کار شود.
7- برخلاف کلیشه مورد انتظار، شرکتهای سوئیسی به سمت ساختارهایی با سلسله مراتب کمتر نسبت به کمپانیهای مشابه آلمانی یا فرانسوی تمایل دارند.
8- در سوئیس مهم است که هرگز نقش بازی نکنید. نگذارید دیگران فکر کنند که شما به نظر خودتان فرد مهمی هستید. احتیاط و بی طرفی ارزش بسیار بالایی دارند.
9- سوئیس دارای فرهنگ تخصصگرایی بوده و در این کشور، داشتن مهارت فنی در بخشی خاص و توانایی نشان دادن این تخصص بسیار مهم است. در سوئیس «همه فن حریف»بودن نکته مثبتی تلقی نمیشود.
10- اگرچه تصمیمات کلیدی در بالاترین سطح سازمان گرفته میشود، مدیران ارشد سعی میکنند موافقت سطوح پایینتر سازمان را نیز جلب کنند. زیرا میدانند این امر به موفقیت بیشتری در اجرای ایدههای جدید منجر میشود.
11- جلسات، بسیار رسمی و حتی از بسیاری نقطه نظرها سفت و سخت برگزار میشود. دستورات جلسه به طور منظم به ترتیب پی گرفته شده و صحبتهای حاشیهای معمولا به کنار گذارده میشوند.
12- وقت شناسی اهمیت بسیار حیاتی دارد. هیچگاه برای جلسات تاخیر نکنید، زیرا تخصص و حرفه ای گری شما را زیر سوال میبرد.
13- در جلسات فقط درباره مسائلی که کاملا به حوزه کاری شما مربوط میشود صحبت کنید. حتی بهتر است درباره موضوعاتی که نسبت به آنها اطلاعات کمی دارید هم وارد نشوید.
14- از افراد انتظار میرود که به خوبی از قبل خود را برای جلسات آماده کرده باشند. هرگز بدون آمادگی و به امید پیش رفتن همراه با موضوع، وارد جلسه نشوید، زیرا فقدان آمادگی قبلی تاثیر بدی روی تصویر شما خواهد داشت.
15- صراحت بیان کاملا محترم شمرده میشود. برای پیدا کردن پاسخ سوالات، سادگی کلام لازم و ضروری است.
16- این صراحت در بیان نباید با تهاجم و دستور اشتباه گرفته شود. مقابله زبانی و مذاکره مستقیم دو مقوله کاملا مستقل هستند.
17- تیمها متشکل از افرادی هستند که انتظار دارند وظایف خود را تحویل گرفته و سپس خودشان با اختیار به انجام آنها بپردازند. آنها دوست ندارند مرتبا مورد نظارت قرار گیرند.
18- سوئیسیها معمولا چندزبانه هستند و در جلسات به راحتی به سه یا چهار زبان مختلف صحبت میکنند. لذا همواره سعی کنید کسانی را برای جلسات معرفی کنید که از قابلیت صحبت به زبانهای مختلف برخوردار باشند.
19- مسائل کاری و شخصی در این کشور همیشه از هم تفکیک میشوند. جلسات به ندرت با صحبتهای جسته و گریخته شخصی آغاز شده و همواره زمان زیادی برای ایجاد رابطه صمیمی با شرکای کلیدی سوئیسی به طول میانجامد.
20- غذا در سوئیس بسیار مهم است و پیشنهاد نمیشود در هنگام صرف غذا درباره مسائل کاری صحبت کنید. سعی کنید در این رابطه از میزبان خود پیروی کنید