برخی مثال‌ها از اقتصاد تجربی: تحلیل رگرسیون در صحنه عمل

منبع: دنیای اقتصاد تاریخ انتشار: 1390-05-13
نویسنده: مترجم: جعفر خیرخواهان
چکیده:

مباحث گذشته در زمینه خطاهای بالقوه موجود در تحلیل رگرسیون، شاید این احساس را برجا گذارد که در آزمون‌های تجربی علم اقتصاد، هر لحظه این امکان هست که چیزی اشتباه شود و هیچ چیزی احتمال نمی‌رود همیشه کاملا درست باشد.


برخي مثال‌ها از اقتصاد تجربي: تحليل رگرسيون در صحنه عمل


در اين فصل چندين مثال از آزمون فرضيه‌هایی آورده‌ايم كه به نتايج درستي رسيده‌اند. ابتدا با نگاهي كلي به موضوعی خاص، یعنی تبيين و پيش‌بيني نسبت پس‌انداز و متغير مكمل آن، درصد درآمد مصرف شده، شروع مي‌كنيم و سپس نشان مي‌دهيم چگونه درهم‌كنشي نظريه و تحليل رگرسيوني، درك ما را از اين موضوع بيشتر كرده است. پس از آن، نگاه مفصلي به سه مقاله مشخص مي‌اندازيم، مقاله اول درباره صندوق‌های سرمايه‌گذاري مشترك است، ديگري درباره تاريخ اقتصادي آفريقا و مقاله آخر نيز درباره سياست مالي دولت است كه هر سه با موفقيت از تحليل رگرسيوني استفاده كرده‌اند.
دو دليلی كه چرا از اين سه مقاله استفاده كردم يكی اين است كه آنها برخي از مسائل و فنون استفاده شده در قسمت قبل (که هفته پیش در این صفحه منتشر شد.م) را بازگو مي‌كنند و ديگری چون كه دست‌كم به نظر من جالب و بسيار حرفه‌ای هستند. البته منظور من اصلا اين نيست كه آنها از مهم‌ترين و بهترين مقالاتی هستند كه در سال‌هاي اخير نوشته شده‌اند. من ادعا نمي‌كنم كه می‌خواهم به جاي كميته جايزه نوبل حدس بزنم. علاوه بر اين، من مجبور بودم مقالاتي را انتخاب كنم كه قابلیت بحث و گفت‌وگو كردن داشته باشند بدون اينكه نیاز به طرح مباحث پيش زمينه مفصل و پيچيده‌اي از آنها باشد. من همچنين مقالاتی را مدنظر قرار دادم که به جاي اينكه آخرين تكنيك‌هاي پيچيده آماري را روی داده‌هاي حاضر و آماده و در دسترس به كار ببرند، تلاش بيشتري صرف استخراج و پالايش داده‌ها كرده‌اند و نيز بیشتر، مقالاتي را در نظر گرفتم كه مثل دو تا از اين سه مقاله، يافته‌هايي را به کار مي‌گیرند كه از اقتصاد جريان اصلي به دست نيامده است، در حالي‌كه چنين كارهايي اكنون مثل گذشته ‌اندک نيست، اما هنوز چندان مرسوم نشده است. براي تشریح مطالب اين سه مقاله، روي مسائلي تمركز نمودم كه در قسمت قبل مطرح شدند و براي صرفه‌جويي، به برخي مباحث مفصل بحث شده در اين مقالات اهميتي نداده‌ام.
1- مصرف و پس‌انداز
از زمان‌هاي دور، بخشی از درآمد كه توسط مردم پس‌انداز مي‌شود مورد علاقه اقتصاددان‌ها بوده است چون پس‌انداز با افزايش دادن موجودي سرمايه، عامل محرك اصلي در رشد اقتصادي است. در طول بحران بزرگ دهه 1930، به دليل كاملا متفاوتي، توجه به سمت پس‌انداز جلب شد. در زمان‌هايی كه به خاطر نبود تقاضاي كافي براي توليدات، جامعه بنگاه‌ها مشغول اخراج كارگران بودند، پس‌انداز ديگر رفتار مطلوب اجتماعي محسوب نمي‌شد. به مدت تقريبا دو دهه، موضوع پس‌انداز «مازاد» يكی از مشكلات رايج علم اقتصاد بود. حتي طرز نوشتن آن هم تغيير كرد و ما بر حسب وضعيت بديل پس‌انداز كه مصرف باشد، فكر مي‌كرديم (و هنوز هم فكر مي‌كنيم) و بنابراين نظريه‌هایي درباره «تابع مصرف» و نه تابع پس‌انداز داريم. در ادامه به چند تا از آن نظريه‌ها نگاه مي‌كنيم.
الف) نظريه درآمد مطلق
جان مينارد كينز در كتاب پيشتازانه خود «نظريه عمومي اشتغال، بهره و پول» كه در سال 1936 نوشت، بر اساس چيزي نه بيشتر از مشاهدات اتفاقي و درون‌نگري؛ يعني فهم عامه، استدلال كرد كه تعيين‌كننده اصلي پس‌انداز يك شخص، درآمد وي است. (علم اقتصاد در آن زمان بسيار كمتر از زمان حال دقيق و صورت‌بندي شده بود.) يك شخص ثروتمند، نه فقط ميزان دلارهای بيشتري را نسبت به يك شخص فقير پس‌انداز مي‌كند، بلكه معمولا بخش بزرگ‌تري از درآمد خود را پس‌انداز مي‌كند و به نظر مي‌رسد شواهد آماري، اين به اصطلاح «نظريه درآمد مطلق» را تاييد مي‌كند. ساير عوامل، از قبيل پاداش‌هايي كه به پس‌انداز داده مي‌شود، يعني نرخ بهره و وسوسه نفع بردن از سرمايه، آماده بودن براي روز مبادا و عوامل دیگر نيز نقش خود را در تصميمات پس‌اندازي ايفا مي‌كنند، اما فقط عوامل پشتيبان محسوب می‌شوند.
اين نظريه دلالت دارد كه نسبت پس‌انداز در اوج يك رونق اقتصادي بالاتر خواهد بود تا در حضيض يك ركود كه درآمدها پايين‌تر است و داده‌ها نيز چنين نتيجه‌گيري را تاييد مي‌كنند، اما دلالت ديگر- و نگران‌کننده‌ای- نيز وجود دارد. نوآوري فناورانه و افزايش موجودي سرمايه به‌طور پيوسته، درآمد بالقوه را بالا مي‌برد، اما در صورتي كه مخارج خنثي‌کننده پس‌انداز؛ يعني سرمايه‌گذاري، صادرات و مخارج دولت، با نرخ به حد كافي بالايي افزايش نيابند، دير يا زود به نقطه‌اي مي‌رسيم كه مقدار بسيار زيادي پس‌انداز خواهد شد و تقاضا براي كالاهاي مصرفی كافی نخواهد بود تا نيروي كار را در اشتغال كامل نگه دارد. در نتیجه نرخ بيكاري شروع به افزايش يافتن مي‌كند. (در اصل، با افزايش يافتن پس‌انداز احتمال كاهش كافي نرخ بهره هست، به طوری كه سرمايه‌گذاری چنان افزايش يابد كه شكاف رو به گسترش بين درآمد و مصرف را پر کند، اما در آن زماني كه نظريه درآمد مطلق حاكم بود، اقتصاددانان ترديد داشتند كه نرخ بهره به حد كافي سقوط كند و اينكه سرمايه‌گذاري واكنش كافي به كاهش نرخ بهره نشان دهد.)
به‌رغم پذيرش پرشور اوليه نظريه درآمد مطلق، در انتهاي دهه 1940 بود كه اين نظريه گرفتار مشكلي عميق شد. با اينكه درآمد واقعي اينك بسيار بالاتر از سطح درآمدها در دهه‌هاي 1920 و 1930 شده بود پس‌انداز بيش از حد پيش‌بيني شده‌ای در هيچ جا ديده نمي‌شد. علاوه بر اين، سيمون كوزنتس برآورد كرد كه نسبت پس‌انداز به سطح دهه 1870 باز گردد اما به رغم افزايش عظيم درآمدها از آن زمان به بعد، اين داده‌ها نيز افزايش نسبت پس‌انداز طي زمان را نشان نمی‌دادند. اين وضعیت يك معما شده بود. داده‌هاي مقطعي يعني داده‌هاي خانواده‌های با درآمدهاي متفاوت در هر زمان معين، آشكارا نشان مي‌داد كه هر چه درآمد بالاتر مي‌رود نسبت پس‌انداز هم بيشتر مي‌شود. در عين‌حال، همان‌طور كه درآمد ملي طی زمان افزايش مي‌يافت، نسبت پس‌انداز افزايش پيدا نمی‌كرد.
ب) نظريه درآمد نسبي
نظريه درآمد نسبي جيمز دوزنبري و فرانكو موديلياني، نخستين راه‌حل اين معما بود که پذيرش عمومي يافت. این نظریه پيش از ظهور اقتصاد رفتاري معاصر، فرض می‌كرد نسبت پس‌انداز يك خانواده نه فقط به درآمد آن خانواده، بلكه به درآمد ساير خانواده‌ها نيز بستگي دارد؛ چرا كه خانواده‌هاي كم درآمد احساس مي‌كنند تحت فشار بيشتري نسبت به خانواده‌هاي پردرآمد هستند تا خود را حداقل به طور جزئي به استانداردهاي زندگي بالاتر كه در اطراف آنها ديده مي‌شود برسانند؛ بنابراين هر چند که اگر درآمد شما نسبت به درآمد ساير مردم بالاتر باشد نسبت بيشتري از درآمد خود را پس‌انداز مي‌كنيد، اما اگر درآمد ساير مردم همگام با درآمد شما افزايش يابد، نسبت پس‌اندازتان بدون تغيير باقي مي‌ماند و نه فقط نسبت پس‌انداز شما، به درآمد ساير مردم و نيز به درآمد خود شما بستگي دارد، بلکه این نسبت به درآمد گذشته شما نيز بستگي دارد؛ يعني به سطح زندگي كه طي زمان به آن عادت كرده‌ايد؛ بنابراين همان‌طور كه داده‌ها تاييد مي‌كنند، نسبت پس‌انداز نه در حضیض چرخه اقتصادی، بلکه زماني بالاتر است كه درآمد در اوج چرخه اقتصادي و بنابراين در بالاي سطحي باشد كه مردم به آن عادت كرده‌اند.
نظريه درآمد نسبي توانست واقعياتي را تبيين كند كه نظريه درآمد مطلق هم تبيين مي‌كرد؛ يعني رفتار چرخه‌اي نسبت پس‌انداز و هم‌بستگي مثبت نسبت پس‌انداز و سطح درآمد در داده‌هاي مقطعي. این نظریه علاوه بر اين، تناقض به ظاهر موجود بين داده‌هاي مقطعی و داده‌هاي سري زماني را نيز برطرف نمود. از آنجا كه هيچ چيزی وجود نداشت كه نظريه درآمد مطلق بتواند تبيين كند و نظريه درآمد نسبي ناتوان از تبيين آن باشد، نظريه دوم اگر چه تا حدي پيچيده‌تر بود، نظريه بهتري شناخته شد.
با همه اينها، نظريه درآمد نسبي نیز اقتصاددانان را به طور كامل راضي نكرد. اين نظريه يك عامل جامعه‌شناختي وارد مدل مي‌كرد: وابستگي نسبت پس‌انداز شخص به درآمد ساير مردم. با وجود رشدي كه اقتصاد رفتاري در سال‌هاي اخير داشته است، برخي اقتصاددان‌ها هنوز ورود صریح عوامل جامعه‌شناختي در مدل‌های اقتصادی را چيزي در حد لغزش و آبروريزي مي‌نگرند و در دهه 1950 نسبت بسيار بيشتري از اقتصاددانان‌ها احتمالا اين‌گونه فكر مي‌كردند و اين نوع موضع‌گيري صرفا يك فخرفروشي آكادميك و دفاع صرف از مرزهای حرفه‌ای خود نبود. اقتصاددانان سعي دارند يك نظريه منسجم رفتار اقتصادي بسط دهند با اين فرض كه مردم مطلوبيت خود را به نحو عقلايي حداكثر مي‌كنند و توجهي به مطلوبيت ساير مردم ندارند. اگر ما از اين نظريه براي تبيين تقاضاي سيب‌زميني، برنامه‌هاي كامپيوتري و آي‌پد استفاده مي‌كنيم و موفقيت خوبي هم داشته است پس چرا نبايد از آن براي تبيين تقاضاي ثروت خالص (ارزش ويژه)؛ يعني تقاضا براي مجموع پس‌انداز انباشتي و بنابراين مقدار پس‌انداز شده در هر سال استفاده كنيم؟ آيا چنين نظريه پس‌اندازي، بينش‌مندتر از نظريه درآمد نسبي نخواهد بود؟ آنچه اين پرسش را گريزناپذير مي‌ساخت اين نكته بود كه ايروينگ فیشر، يكي از بزرگ‌ترين اقتصاددانان آمريكايي، پيش از آن در سال 1907 چنين نظريه حداكثرسازي مطلوبيت عقلايي را منتشر كرده بود. پس چرا آن را ناديده بگيريم؟
مشکل دوم این بود که در نسخه سری‌های زمانی نظریه درآمد نسبی، اتکا کردن تنها به درآمد جاری و اوج درآمد پیشین ظاهرا کار نسنجیده‌ای است. این چه استدلالی است که فقط درآمد امسال را ملاک و نشاندهنده اثرات سطح زندگی قبلا کسب شده در نظر بگیریم؟ و چرا فرض کنیم فقط درآمد گذشته و نه همچنین درآمد پیش‌بینی شده در سال‌های آینده است که بر نسبت پس‌انداز امسال تاثیر می‌گذارد.
ج) نظريه درآمد دائمي و فرضيه چرخه زندگي
در اواسط دهه 1950 بود كه دو برنده آتي جايزه نوبل، ميلتون فريدمن و فرانكو موديلياني (و بعدا همراه با همكارش ريچارد برومبرگ)، نظريه‌ای ارائه دادند كه از اين مشكلات پرهیز مي‌كرد.
آنها بدين منظور صراحتا به مساله «حداكثرسازي مطلوبيت بين زماني» توجه كردند؛ يعني مساله به كار بردن نظريه حداكثرسازي مطلوبيت در وضعیت انتخاب مصرف منابع بین دو زمان مختلف (و نه بين دو كالا در يك زمان خاص). موديلياني و برومبرگ روي آن‌چه كه به «فرضيه چرخ زندگي» معروف شد‌ متمركز شدند، در حالي‌كه فريدمن با «نظريه درآمد دائمي» خود بر آزمون تجربي تمركز نمود. روي هم‌رفته، نظريه‌هاي آنها بسيار شبيه است و چون كه اين مقاله مي‌خواهد آزمون‌هاي تجربي را به نمايش گذارد من روي كار فريدمن تمركز خواهم كرد، اما نخست نگاه سريعي به اين نظريه بيندازيم.
تخصيص كارآي مصرف طي زمان
ابتدا ببينيم براي يك فرد عقلايي حداكثركننده مطلوبيت‌ نظريه پس‌انداز چگونه به نظر مي‌رسد. براي اينكه موضوعات را ساده سازيم با فروض زير شروع مي‌كنيم: (1) مردم با قطعيت مي‌دانند درآمد طول عمرشان چقدر خواهد بود؛ (2) آنها امكان وام دادن و قرض گرفتن به هر اندازه كه مي‌خواهند دارند، اما با اين محدوديت كه پیش از مردن بايد تمام بدهي‌هاي خود را بازپرداخت كرده و تمام ثروت خود را مصرف كنند، (3) مطلوبيتي كه آنها از هر ميزان معين مصرف در همه زمان‌ها كسب مي‌كنند يكسان است؛ (4) نرخ بهره صفر است. سرانجام براي اينكه يك قاعده در اين‌باره كه آنها چه بايد بكنند به قاعده‌اي كه آنها چه كار خواهند كرد تبديل شود، فرض مي‌كنيم كه آنها كنترل كافي بر نفس خود دارند تا عقلايي رفتار كنند.
با توجه به اين فروض، شما بايد هر سال ميزان يكساني مصرف كنيد. براي اينكه ببينيم چرا، فرض مي‌كنيم كه شما در سال X بيشتر از سال Y مصرف مي‌كنيد. از آنجا كه با افزايش يافتن مصرف، مطلوبيت نهايي مصرف كاهش مي‌يابد، مطلوبيتي كه از آخرين دلار خرج شده در سال X كسب مي‌كنيد كمتر از مطلوبيت از آخرين دلار خرج شده در سال Y است، به طوري كه منطقي است مقداري از مخارج خود را از سال X به Y انتقال دهيد، تا اينكه مقدار مخارج در هر دو سال برابر شده و مطلوبيت نهايي نيز يكسان شود. درباره پس‌انداز چه مي‌گوييم؟ از آنجا كه پس‌انداز، درآمد منهاي مصرف تعريف مي‌شود، اگر مصرف شما ثابت باشد تفاوت بين درآمدتان احتمالا از سالي به سال ديگر تغيير مي‌كند و اين مصرف ثابت را پس‌انداز مي‌كنيد؛ يعني در آن سالي كه درآمد واقعي شما يا آن‌طور كه اقتصادانان مي‌نامند «درآمد حال» شما برابر با ميانگين درآمد شما، يا «درآمد دائمي»، باشد هيچ چيز پس‌انداز نمي‌كنيد، اما در سالي كه درآمد حال شما بيش از درآمد دائمي شما باشد، كه «درآمد گذرا» ناميده مي‌شود، تفاوت را پس‌انداز مي‌كنيد و در سالي كه درآمد حال شما كمتر از درآمد دائمي شما باشد، تفاوت به شكل پس‌انداز منفي در مي‌آيد.
اينكه درآمد دائمي فرد بالا يا پايين باشد آيا براي نسبت پس‌انداز وی اهميتي دارد؟ خير، اهميتي ندارد. از آنجا كه قاعده‌يكسان هموارسازي مصرف بدون توجه به درآمد فرد به كار مي‌رود هيچ دليلي وجود ندارد كه فرض كنيم كساني كه درآمد دائمي بالایی دارند نسبت بیشتری از درآمد دائمي خود را در مقايسه با كساني كه درآمد دائمي پايين دارند پس‌انداز مي‌كنند، اما كساني كه درآمد حالشان بالا است چون كه درآمد گذراي مثبتي دارند، نسبت پس‌انداز بالاتري خواهند داشت در مقايسه با كساني كه درآمد گذراي منفي دارند.
هيچ‌كس آنقدر نادان نخواهد بود كه باور كند همه فروض مطرح شده براي اينكه به چنين نتايجي برسيم دقيقا برقرار هستند، اما از آنجا كه اين فروض تحليل را ساده مي‌سازند، مي‌خواهيم ببينيم كه آيا در حد تقريبي براي نظريه درآمد دائمي و فرضيه چرخه زندگي برقرار هستند و آیا می‌توانند ابزار مفيدي براي تحليل و پيش‌بيني باشند؟ تنها شواهد تجربي است كه مي‌تواند به اين پرسش پاسخ دهد.
شواهد تجربي
وقتي فريدمن مي‌خواست نظريه خود را كه مصرف تابع درآمد دائمي است آ



ارسال محتوا به دوستان نظرات خود را در رازنامه ثبت کنید                به اشتراک گذاری محتوا در فیسبوک به اشتراک گذاری محتوا در گوگل پلاس به اشتراک گذاری محتوا در لینکدین به اشتراک گذاری محتوا در توی تر

مشخصات ثبت اطلاعات

مدیریت رازنامه

مدیریت رازنامه

تاریخ ثبت:
1390/05/13
بروزرسانی:
1390/05/13
آخرین مشاهده:
1403/10/02

نظرات و پیشنهادات


دریافت آخرین اطلاعات رازنامه
با ثبت پست الکترونیکی خود و یا دوستان خود همیشه از آخرین اطلاعات سایت آگاه شوید.

دریافت آخرین اطلاعات رازنامه

پرسش ها و پاسخ ها

    با عرض سلام و خسته نباشید در صورتی شرکتی به عنوان اسپانسر با ما مشغول فعالیت باشد از نظر اداره مالیاتی پول های واریزی از طرف اسپانسر به چه صورت شناسایی میشود ؟ آیا معاف از مالیات است؟

    علیرضا سربی Alirezasorbi
    علیرضا سربی Alirezasorbi  ( حسابداری ، حسابرسی ، قوانین پایانه ها و سامانه مودیان ، کار ، تامین اجتماعی ، مالیات ها ، تجارت و حسابداری بهای تمام شده )

    باسلام من کاردان دامپزشکم باشراکت مرغداری خریدیم مرغدار نمونه کشور شدم سرم کلاه گذاشتن مرغداری رو فروختن .میخوام کار شروع کنم نمیدونم چیکار باید بکنم.از مردم فراری شدم میترسم با هر کس کار کنم سرم کلاه

    علیرضا سربی Alirezasorbi
    علیرضا سربی Alirezasorbi  ( حسابداری ، حسابرسی ، قوانین پایانه ها و سامانه مودیان ، کار ، تامین اجتماعی ، مالیات ها ، تجارت و حسابداری بهای تمام شده )

    سلام،وقت بخیر زمانی که لیست تعدیل حقوق تهیه می گردد و حقوق و عیدی از مالیات معاف می گردند در سیستم حسابداری چطور باید مالیات حقوق را کسر کرد متشکرم

    احمد نورمحمدی
    احمد نورمحمدی  ( راهبری سیستم های حسابداری - مالیاتی مشاور مالی مالیاتی شرکت های دانش بنیان )

    سلام وقت بخیر من دوتا حساب دارم به نام پیش دریافت عوارض و ارزش فزوده و پیش پرداخت عوارض و ارزش افزود موقع پرداخت ارزش افزوده و عوارض چطوری سند بزنم و این که چرا تفاوت ارزش افزوده خرید من و ارزش ا

    مانوئیل یوحنائی
    مانوئیل یوحنائی ( حسابداری مالی و مالیاتی -حسابداری صنعتی - حسابرسی - حسابرسی داخلی  )

    سلام ، وقت بخیر نحوه سند زدن پرداختی بیمه تامین اجتماعی به چه صورته ؟ بدون این که تو لیست حقوق و دستمزد بیام ه صورت جداگانه چطوری ثبت بزنم؟

    احمد نورمحمدی
    احمد نورمحمدی  ( راهبری سیستم های حسابداری - مالیاتی مشاور مالی مالیاتی شرکت های دانش بنیان )

    سلام به مشاور محترم من تازه دیپلم در رشته حسابداری گرفته ام نمی دانم به تحصیل در دانشگاه ادامه دهم یا خیر ؟ با توجه به اینکه بیکاری در مقطع دانش آموختگان عال زیاد است چه کنم ؟ لطفا" رهنمایی بفرمائید

    عیسی ذوقی
    عیسی ذوقی ( مشاور بازرگانی، مالی ومالیاتی  )

    سلام و وقت بخیر برای استارت آپ ها و کسب و کارهای الکترونیک آیا معافیت مالیاتی وجود دارد؟ در صورت تایید، نحوه استفاده از معافیت چگونه است؟

    علیرضا سربی Alirezasorbi
    علیرضا سربی Alirezasorbi  ( حسابداری ، حسابرسی ، قوانین پایانه ها و سامانه مودیان ، کار ، تامین اجتماعی ، مالیات ها ، تجارت و حسابداری بهای تمام شده )

    با سلام خدمت جنابعالی چنانچه پروانه بهره برداری کارگاه یا کارخانه ای که در شهرک صنعتی به نام فرد باشد ولی همین شخص مدیرعامل شرکتی باشد که در همان کارگاه مشغول تولید است و برای آن شرکت دفاتر قانونی تهی

    علیرضا سربی Alirezasorbi
    علیرضا سربی Alirezasorbi  ( حسابداری ، حسابرسی ، قوانین پایانه ها و سامانه مودیان ، کار ، تامین اجتماعی ، مالیات ها ، تجارت و حسابداری بهای تمام شده )

    سلام و وقت بخیر برای استارت آپ ها و کسب و کارهای الکترونیک آیا معافیت مالیاتی وجود دارد؟ در صورت تایید، نحوه استفاده از معافیت چگونه است؟

    علیرضا سربی Alirezasorbi
    علیرضا سربی Alirezasorbi  ( حسابداری ، حسابرسی ، قوانین پایانه ها و سامانه مودیان ، کار ، تامین اجتماعی ، مالیات ها ، تجارت و حسابداری بهای تمام شده )

    با سلام خدمت استاد محترم برای آموزش کارکنان در دوره آموزشی اکسل در حسابداری میخواستم ببینم چطوری باید با شما هماهنگی کنیم. با تشکر

    مهدی مقدسی
    مهدی مقدسی ( مشاوره مالی ،حسابداری و حسابرسی مالی و مالیاتی ،قانون مالیات های مستقیم. اکسل .قوانین بازار سرمایه، )