منبع: | http://khanifinance.persianblog.ir/post/21 | تاریخ انتشار: | 1389-07-04 |
نویسنده: | ذاکر ادهم | مترجم: | |
چکیده: | |||
محققان تا کنون تعاریف گوناگونی از محافظه کاری حسابداری ارائه داده اند ، برخی از آنها مانند باسو (Basu,1997) محافظه کاری حسابداری را اینچنین تعریف کرده است " روشی که طبق آن ، در واکنش به اخبار بد ، شناسایی عایدات و خالص دارایی ها کاهش می یابد و این در حالی است که ، |
|||
محافظه کاری حسابداری محققان تا کنون تعاریف گوناگونی از محافظه کاری حسابداری ارائه داده اند ، برخی از آنها مانند باسو (Basu,1997) محافظه کاری حسابداری را اینچنین تعریف کرده است " روشی که طبق آن ، در واکنش به اخبار بد ، شناسایی عایدات و خالص دارایی ها کاهش می یابد و این در حالی است که ، در واکنش به اخبار خوب شناسایی عایدات و خالص دارایی ها افزایش نمی یابد" ، اما بیشتر محققان در مباحث مربوط به ارزش گذاری دارایی ها ، طبق مبانی حسابداری ، بیشتر به تعاریفی که فلسام و اولسونز (Feltham&Ohlsons,1995) از محافظه کاری دارند ، اشاره می کنند آنها محافظه کاری حسابداری را این گونه تعریف می کنند " انتظار اینکه خالص ارزش داراییهای گزارش شده توسط یک شرکت ، در بلند مدت از ارزش بازار آن کمتر خواهد بود " به عبات دیگر فرض میشود که در اثر بکارگیری محافظه کاری حسابداری ، ارزش بازار داراییهای گزارش شده بیشتر از ارزش دفتری آنها خواهد بود .طبق این تعریف استفاده از بهای تمام شده ، در شناسایی سرمایه گذاریها باعث ایجاد انتظار خالص ارزش فعلی مثبت از سرمایه گذاریها خواهد شد زیرا تحلیلگران انتظار دارند که این سرمایه گذاریها ممکن است کمتر از ارزش آنها برآورد شده باشند . تحقیقات صورت گرفته توسط بیور و رایان (Beaver & Ryan , 2000) نیز مشابه همین دیدگاه از محافظه کاری حسابداری می باشد ، که محافظه کاری حسابداری را تفاوت بین ارزش بازار و ارزش دفتری دارایی ها عنوان میکنند . پنمن و ژانگ ( Zhang ,2002& (Penmanمحافظه کاری حسابداری را انتخاب روش و برآوردی از حسابداری می دانند که ارزش دفتری دارایی ها را به گونه ای بارز، پایین نشان میدهد . بنابراین در شرایط تورمی ،انتخاب LIFO برای شناسایی موجودی کالا نسبت به روش FIFO ، روش محافظه کارانه ای میباشد . همچنین بکارگیری قاعده اقل بهای تمام شده یا بازارLCM)) ، به هزینه منظور کردن هزینه های تحقیق و توسعه ، انتخاب روشهای سریع استهلاک ، سیاستهایی که باعث در نظر گرفتن ذخیره بالا برای مطالبات مشکوک الوصول میشود و شناسایی تعهدات مربوط به گارانتی ، روشهای محافظه کارانه ای میباشند که باعث می شوند خالص ارزش دفتری یک واحد اقتصادی ،پایین نشان داده شوند (Penman & Zhang , 2002) واتز (Watts , 2002)محافظه کاری حسابداری را اینچنین تعریف میکند : لزوم تفاوت قائل شدن در اثبات پذیری شناسایی سود در مقابل زیان . طبق این تعریف از محافظه کاری، پیش بینی سودهای آتی، بایستی از قابلیت اثبات پذیری بیشتری نسبت به زیانهای آتی برخوردار باشد . به طور کلی می توان محافظه کاری حسابداری را در سه مقوله به شرح زیر طبقه بندی کرد: الف – مقوله رفتاری: بدبینی از خوش بینی بهتر است. به عنوان نمونه براساس رهنمودهای حسابدار بدهی های احتمالی(زیانهای احتمالی)تحت شرایط خاص شناسایی می شوند در صورتی که این رهنمودها در خصوص دارایی های احتمالی (سودهای احتمالی )کاربرد ندارد. ب- مقوله زمان: زودتر نشان دادن زیان ها و هزینه ها از دیرتر نشان دادن آنها بهتر است و دیرتر نشان دادن سودها و درآمدها از زودتر نشان دادن آنها بهتر است. ج) مقوله ارزش: کمتر نشان دادن سودها ودرآمدها از بیشتر نشان دادن آنها بهتر است و بیشتر نشان دادن زیانها و هزینه ها از کمتر نشان دادن آنها بهتر است تعریف دیگری که توسط محققان از محافظه کای حسابداری صورت گرفته است ، آنرا اینچنین بیان می کند محافظه کاری حسابداری،یک مفهوم حسابداری است که منجر به کاهش سود انباشته گزارش شده از طریق شناخت دیرتر درآمد و شناخت سریعتر هزینه،ارزیابی پایین دارایی و ارزیابی بالای بدهی می شود.
تفاسیر محافظه کاری واتز (2003) ریشه محافظه کاری را در گزارشگری مالی را دلایل اقتصادی می داند و 4 عامل ذیل را در شکل گیری آن ذکر می کند( Watts and Roychowdhury,2006) 1- قرارداد بین شرکت و اشخاصی که در استخدام آن هستند ( مانند مدیران ) و همچنین قراردادهایی که بین شرکت و طرفهای خارج از شرکت وجود دارد ( بدهی به سهامداران و سایر اعتبار دهنده گان ) ] تفسیر قرار دادی محافظه کاری [ 2- افزایش در هزینه های دعاوی قضایی . ]تفسیر دعاوی قضایی محافظه کاری [ 3-دیدگاه قانونگذاران و تعدیل کننده گان حسابدای( مانند SEC و FASB).] تفسیر قانون گذاری محافظه کاری [ 4-ارتباط بین سود گزارش شده و مالیات . ]تفسیر مالیاتی محافظه کاری [
تفسیر قراردادی اشاره به تضاد منافع بین طرفهای قرارداد با واحد انتفاعی دارد . این قراردادها شامل قرارداد مدیران و قرارداد بدهی به سهامداران و سایر اعتبار دهنده گان میباشد . هر کدام از این طرفها به دنبال منافع خود میباشند . به عنوان مثال سهامداران تمایل دارند که با بیش بیان شدن درآمدها و داراییها ، ثروت خود را در واحد اقتصادی افزایش دهند . همچنین مدیران تمایل دارن که از طریق بالا نشان دادن عملکرد مالی ، و دریافت پاداش ، ثروت خود را افزایش دهند . مدیران و حسابرسان شرکت ، بیشتر به خاطر بیش بیان کردن عایدات و داراییها تحت پیگرد قرار می گیرند ، تا کمتر بیان کردن آن (Kellogg,1984 ). همچنین تعدیل کننده گان حسابداری ، هزینه ناشی از بیش بیان کردن عایدات و داراییها را از منافع آن بیشتر میدانند (watts ,2003a ) . علاوه بر این ارتباط بین سود گزارش شده و مالیات نیز متواند تمایلاتی را در شناسایی متفاوت هزینه ها و عایدات بوجود آورد ( Shackelfor & Shevlin 2001) تفسیر قرار دادی محافظه کاری ناشی از بکارگیری تکنولوژی کار آمد در شرکت و ناشی از قرار دادهای شرکت با اشخاص و گروههای مختلف می باشد . براساس این تفسیر ، حسابداری محافظه کارانه برای نشان دادن و اشاره به کژ منشی[1] بوجود آمده بوسیله گروههای مختلفی که اطلاعات نابرابر[2] و نا متقارن ، حقوق و مزایای نابرابر[3] ، افق های فکری محدود و مسولیت محدود دارند ، می باشد .مثلاً محافظه کاری می تواند رفتار فرصت طلبانه مدیر را در گزارشگری شاخص های حسابداری مورد استفاده در قرار دادها ، محدود نماید . تا زمانی که برای گزارشگری عملکرد مدیریت از معیارها و شاخص های حسابداری استفاده می شود ، مشکلات کژ منشی همواره در گزارشگری مالی وجود خواهد داشت .مدیران برای افزایش منافع شخصی خود ، در استفاده از معیارهای حسابداری، که مبنای اطلاع رسانی برای سرمایه گذاران است ، جانبدارانه عمل می کنند و در ارسال اطلاعات اختلال ایجاد می نمایند .اگر محدودیت هایی که این رفتار فرصت طلبانه مدیر را محدود نماید ، وجود نداشته باشد د رآنصورت ارقام حسابداری موجود در گزارشهای مالی جانبدارانه تهیه و ارائه خواهد شد. اما محافظه کاری بواسطه الزام قابلیت اثبات و تأیید خود ، رفتار فرصت طلبانه و جانبدارانه مدیران را محدود می نماید . در عمل محافظه کاری رفتار جانبدارانه مدیر را خنثی و شناسایی سود را به تأخیر می اندازد ، در نتیجه خالص دارایی ها و سود کمتر نشان داده می شوند . د رقرار دادها ، اثرات مزبور ، ارزش شرکت را افزایش می دهد . زیرا محافظه کاری پرداختهای فرصت طلبانه مدیر به خود و سایر گروهها نظیر سهامداران را محدود می نماید .ارزش افزایش یافته شرکت میان همه گروههای طرف قرار داد شرکت ، تقسیم و رفاه هر گروه افزایش می یابد .در این مفهوم ، محافظه کاری یک مکانیزم قرار دادی کا رآمد محسوب می شود . به نظر واتز ( watts , 2003 ) تفسیر قرار دادی با اهمیت ترین تفسیر محافظه کاری است ، زیرا اصلی ترین منبع محافظه کاری به شمار می رود .اگر چه تفسیر قرار دادی از نظر ادبیات ، تأکید بر قرار دادی دارد که بین طرفهای قرار داد ( مانند قرار داد بدهی و قرار داد پاداش مدیریت ) دارد ، اما گستره ی این تفاسیر به داخل سازمان( مانند حسابداری مدیریت و سیستم کنترلی) نیز مربوط می شود . علاوه بر این تفسیر مالیاتی همواره با تفسیر قراردادی ارتباط دارد . تفسیر قراردادی ، سابقه طولانی تری نسبت به دیگر تفاسیر محافظه کاری دارد . به عنوان مثال ، تفسیر دعاوی حقوقی سهامداران از سال 1960 و به دنبال افزایش دعاوی و حقوقی سهامداران درآمریکا بوجود آمد . تفسیر مالیاتی از سال 1909 به دنبال تلاشهایی که واحدهای اقتصادی برای کمتر نشان دادن مالیات در آمریکا انجام می دادند ، بوجود آمد ونهایتاً تفسیر و قانون گذاران حسابداری ، بدنبال الزاماتی که در سالهای 1934-1933 توسط SEC برای گزارشگری مالی توسط شرکتها صورت گرفت ، بوجود آمد . ( watts , 2003 )
تفسیر دعاوی قضایی بیور (1993 ) و واتز (1993 ) هر دو بکارگیری محافظه کاری را در فعالیتهای مربوط به اوراق بهادار را مناسب می دانند .دلیل این امر ، به این خاطر است که دعاوی حقوقی بیشتر به دلیل بیشتر از واقع نشان دادن عایدات و دارایی ها ایجاد می شود ، تا کمتر از واقع نشان دادن آنها . کلاگ (kellogg , 1984 ) دریافت که دعاوی حقوقی خریداران اوراق بهادار علیه حسابرسان و واحدهای اقتصادی بیشتر از دعاوی حقوقی مربوط به فروشندگان اوراق بهادار می باشد، که نسبت آن سیزده به یک است . از زمانی که حسابرسان و مدیران دریافتند که هزینه های دعاوی قضایی مربوط به بیشتر شناسایی کردن عایدات و دارایی ها بیشتر از هزینه های مربوط به کمتر شناسایی کردن آنها می باشد اشتیاق بیشتری برای کمتر شناسایی کردن آنها یافتند . (watts , 2003 )
تفسیر مالیاتی از آنجا که درآمد مشمول مالیات وروشهای محاسبه درآمد مشمول مالیات ، به سود گزارش شده وابسته است ، د رنتیجه محاسبه سود نیز تحت نفوذ و تحت دستکاری بوده است . واتز و زیمر من (1979 ) می گویند ، قبول استهلاک به عنوان یک هزینه در آمریکا به دلیل الزام قانون مالیات بر درآمد شرکتها، مصوب خزانه داری آمریکا بوده است که بر اساس آن استهلاک باید به عنوان یک هزینه ، در صورتهای مالی ثبت و گزارش شود . گنتر و همکاران او (1977) عنوان می کنند که در آمد مشمول مالیات هنوز هم تحت تأثیر روشهای حسابداری است ، البته به غیر از روشهای استهلاک . فورد و همکاران (2001 ) نیز در تحقیق خود عنوان کردند که مالیات ها انگیزه هایی را برای شرکتها فراهم می آورند که به موجب آن ، شرکت ها سود حسابداری را به گونه ای گزارش می کنند تا تشویق مالیاتی دریافت نمایند . تا زمانیکه شرکت سود آور است ، در آمد مشمول مالیات دارد . ارتباط و وابستگی بین درآمد مشمول مالیات و سود گزارش شده ، انگیزه انتقال سود را به دوره های آتی فراهم می آورد ، با انتقال سود به دوره های آتی ارزش مالیات ها کاهش می یابد . همانند تفسیر قرار دادی ، به طور متوسط این انگیزه منجر به کمتر از واقع نشان دادن خالص دارایی ها می شود . رابطه بین سود گزارش شده و در آمد مشمول مالیات در تعدادی از شرکتهایی که به دنبال استر داد مالیات اضافی پرداخت شده خود به دلیل تقلب و فریب در گزارش سود حسابداری انجام داده اند ، مشاهده شده است . در این گونه موارد ، بواسطه گزارش بیش از واقع سود از محافظه کاری تخطی شده است .در موارد تقلب در گزارشگری سود ، ملاحظات گزارشگری بر ملاحظات مالیاتی اولویت دارد .
تفسیر قانونگذاری قوانین نیز انگیزه هایی را برای ارائه صورتهای مالی محافظه کارانه برای شرکتها بوجود می آورد . واتر (1977 ) معتقد بود که ضرر ناشی از ارزیابی بیش از واقع دارایی ها و سود ، در مقایسه با منافع حاصل از ارزیابی کمتر از واقع داراییها و سود ، در فرآیند سیاسی بیشتر مشاهده می شود .این پدیده انگیزه هایی را برا ی قانون گذراان و استاندارد گذاران فراهم می آورد تا آنان همچنان محافظه کار باقی بمانند . ظاهراً این موضوع باعث شده است که کمسیون بورس اوراق بهادار ، تجدید ارزیابی دارایی های شرکتها ، در 3 سال اول فعالیتشان را ممنوع کند . بر اساس قوانین بورس اوراق بهادار ، حسابدرای باید محافظه کارانه باشد ، و از اینکه حسابداری در سال 1929 ارزیابی بیش از واقع سهام بورس اوراق بهادار نیویورک داشته است ، مورد انتقاد قرار می دهد .
جایگاه محافظه کاری در مفاهیم نظری حسابداری · هیئت استانداردهای حسابداری مالی آمریکا FASB)) در سلسله مراتب ویژگیهای کیفی اطلاعات از محافظه کاری حسابداری ذکری به عمل نیاورده، اما در فهرست مفاهیم حسابداری بیانیه شماره دو محافظه کاری را به عنوان یک میثاق مطرح نموده و محافظه کاری را واکنشی احتیاط آمیز در مقابل ابهامات موجود تلقی کرده است. · هیئت استانداردهای حسابداری[4]انگلستان(ASB)، محافظه کاری را در سلسله مراتب خصوصیات کیفی اطلاعات واردساخته است
· بیانیه مشترک IASB و FASB [5] در سال 2006 میلادی هیأت بین المللی استانداردهای حسابداری (IASB) و هیأت استانداردهای حسابداری مالی آمریکا(FASB) مقاله مشترک مباحثی خود را در زمینه چارچوب نظری گزارشگری مالی را منتشر کرد. هدف از این مقاله ی مباحثی، نزدیک کردن چارچوب نظریFASB وIASB می باشد. این مقاله مشترک در دو بخش شامل(الف)هدف گزارشگری مالی و(ب) ویژگیهای کیفی گزارشگری مالی ارائه شده است. طبق نظر کمیته مشترک، ویژگیهای کیفی گزارشگری اطلاعات مالی، موثر بر تصمیم گیری، از اجزای زیر تشکیل می شود. 1) مربوط بودن [6]شامل، ارزش پیش بینی کنندگی و تایید کنندگی جریان وجه نقد آتی. 2) قابلیت مقایسه[7]شامل، ثبات رویه[8] 3) قابل فهم بودن[9] 4) ارائه منصفانه[10] شامل،قابلیت اثبات[11]،کامل بودن[12]و بی طرفی[13] بی طرفی که یکی از خصوصیات ارائه منصفانه اطلاعات مالی، از نظرکمیته مشترک می باشد،و عبارت است از عدم تمایل به تشخیص قبل از موعد وقایع و یا انگیزه اتخاذ رفتار بخصوص در مقابل آنها. کمیته مشترک در مقاله مباحثی خود،محافظه کاری حسابداری را از ویژگیهای کیفی گزارشگری مالی خارج کرده است و به نظر میرسد که دلیل این امر مغایرتی است که بین محافظه کاری حسابداری و بی طرفی وجود دارد. IASB در اگوست سال 2007 در ارائه ارزش منصفانه [14](تعاریف و نحوه اندازه گیری ارزش منصفانه)در بند 9 اشاره می کند که محافظه کاری حسابداری جزء ویژگیهای خصوصیات کیفی اطلاعاتی حسابداری نمی باشد.(WWW.IASB.org.uk ) · در کشور ما، کمیته فنی سازمان حسابرسی، در پیوست استانداردهای حسابداری ایران، در بخش مفاهیم نظری گزارشگری، محافظه کاری را با لفظی دیگر یعنی احتیاط به رسمیت می شناسد و آن را بعنوان یکی از اجزای خصوصیات کیفی قابل اتکا بودن معرفی می نماید .
انتقاد از محافظه کاری
تاکنون انتقاداتی توسط گروههایی مانند فعالان بازار سرمایه، استاندارد گذاران و محققان آکادمیک از محافظه کاری صورت گرفته است. یکی از این انتقادات مربوط به رفتار نامتناسب در خصوص شناسایی عایدات و زیانها می باشد. دلیل انتقاد این گروهها این است که اگر در دوره جاری سودهایی به دلیل بکارگیری محافظه کاری حسابداری در اثر کمتر شناسایی کردن خالص دارایی ها ایجاد شود، در دوره آتی سودهایی شناسایی خواهد شد که ارتباطی به آن دوره ندارد (watts, 2003 ) خلاصه ای از سایر انتقاداتی که برای محافظه کاری صورت گرفته به شرح زیر می باشد. نااعتمادی : گسترهی محافظهکاری در صورتهای مالی به خط مشی واحد تجاری مربوط میشود. این گستره میتواند وسیع یا کوچک باشد. برای مثال، هزینههای غیر عملیاتی پیش بینی شده را میتوان ثبت کرد یا نکرد، زیرا همواره میتوان در انتظارات تجدیدنظر کرد. به طور نمونه، چنانچه واحد تجاری تجزیه و تحلیل خوشبینانهتر را ترجیح دهد، میتوان هزینههای غیر عملیاتی پیش بینی شده ناشی از دعاوی حقوقی را مردود دانست. پنهان کاری: اگر چه همه میدانند که روشهای حسابداری محافظهکارانه هستند اما سرمایهگذاران مشکل میتوانند مبلغی را که داراییها کم بیان شدهاند، تعیین کنند. محافظهکاری سرمایهگذاران متوسط را در وضعیت نامساعد قرار میدهد و فرصتهای ممتاز را در اختیار درون سازمانیها میگذارد. نفی اصول حسابداری : استرلینگ میگوید، هر گاه محافظهکاری با یک اصل حسابداری تضاد داشته باشد به آن چیره میشود. به عنوان مثال، اصل بهای تمام شده تاریخی( در مقابل اقل بهای تمام شده یا بازار )، شناخت درآمد بر مبنای فروش( در مقابل مبنای اقساطی شناخت درآمد )اصل تطابق( در مقابل به هزینه منظور کردن مخارج تحقیق و توسعه ) اصل ثبات رویه ( در مقابل تغییر از بهای تمام شده به قاعده اقل بهای تمام شده یا قیمت بازار ) اصل افشا ( در مقابل کمتر از واقع بیان کردن ارزش داراییها ) سو گیری : محافظهکاری به جای ارزیابی واقعگرایانه، موجب سوگیری منظمی در گزارشهای مالی میشود. در نتیجه همچنان که هیأت استانداردهای حسابداری مالی اشاره میکند، «محافظهکاری با ویژگیهای کیفی مهم، از قبیل بیان صادقانه، بیطرفی و قابل مقایسه بودن (شامل ثبات رویه) تضاد دارد» در مورد مفید بودن دادههای حسابداری مبتنی بر خط مشیهای محافظهکارانه میتوان سؤالاتی جدید و مشروع مطرح کرد. انجمن حسابداری امریکا (AAA) استدلال میکند: «تصور نمیشود که سوگیری بتواند نیازهای مجموعهای از استفاده کنندگان را برآورده کند، به منافع سایرین کمک کند یا حتی به آن صدمه نزند». امر ذهنی : محافظهکاری آن قدر در حسابداری مستحکم شده که بیشتر نوعی نگرش حسابداران، یا امری ذهنی، است تا اینکه سازوکاری برای پاسخگویی به ابهام باشد. احتمالاً چنانچه تردید جدی در مورد ارزشگذاری یک قلم وجود داشته باشد، محافظهکاری به بازی گرفته میشود، اما این تمام موضوع نیست، محافظهکاری نگرش حسابداران در مورد تمام جنبههای حسابداری است.
دفاع از محافظهکاری مدیران و مالکان به طور طبیعی گرایش دارند که نسبت به واحد تجاری بیش از اندازه خوشبین باشند. این خوشبینی زیاد موجب میشود که داراییها و درآمد بیش بیان شود. محافظهکاری نوشداروی لازم برای این خوشبینی بیش از حد است. کارول دِواین ( Carl Devine ,1963) استدلال میکند که فرونشاندن خوشبینی و القا بدبینی مشکل است. خوشبینی که یک ریال سود ایجاد میکند بیش از بدبینی ایجاد شده به وسیله یک ریال زیان است. پیامدهای خوشبینی بیش از اندازه وخیمتر از پیامدهای بدبینی بیش از اندازه است. تحمل یک زیان واقعی در اثر تخمینی بیش از حد خوشبینانه نسبت به از دست دادن فرصت کسب سود ناشی از ارزشگذاری بیش از حد بدبینانه، جدیتر است؛ زیرا احتمالاً سرمایهگذاران، حسابرس را برای زیانهای بیش بیان ارزش خالص داراییها و نه کم بیان ارزش خالص داراییها مورد تعقیب قانونی قرار میدهند. به دلیل مساوی نبودن پیامدهای خوشبینی بیش از حد در مقابل بدبینی بیش از اندازه، قواعد حسابداری برای ارزشگذاری و ثبت بدهیها و هزینههای عملیاتی و غیر عملیاتی نباید با قواعد حسابداری برای ارزشگذاری و ثبت داراییها و درآمدهای عملیاتی و غیر عملیاتی یکسان باشد. هزینههای غیر عملیاتی را میتوان، اما درآمد غیرعملیاتی را نمیتوان برآورد کرد. ارزشهای بازار چنانچه کمتر از بهای تمام شده باشد، میتواند شناسایی شود اما اگر بیش از بهای تمام شده باشد، نمیتواند شناسایی شود. در گزارشگری اطلاعات ، حسابدار ممکن است مرتکب یکی از این دو اشتباه شود: اول رد اطلاعاتی که بعداً پی برده میشود درست است، و دوم پذیرفتن اطلاعاتی که متعاقباً دریافت میشود که نادرست است. این اشتباهات مشابه اشتباهات تجزیه و تحلیل آماری است که به موجب آن اشتباه نوع اول، رد فرضیهای است که درست است و اشتباه نوع دوم پذیرش فرضیهای که نادرست است. اشتباه دوم ، در حسابرسی «ریسک حسابرس» نامیده میشود؛ زیرا اگر حسابرس قضاوت کند که چیزی درست است در صورتی که نادرست باشد پیامدهای آن جدیتر از عکس آن است. دواین استدلال میکند چنانچه حسابرس اقلامی را بپذیرد که نادرستند به احتمال زیاد به سرمایهگذاران زیان میرساند. با شناخت وجود این دو نوع ریسک میتوان گفت که محافظه کاری با تجزیه و تحلیل احتمالات آماری مطابقت دارد و بنابراین راه منطقی رویارویی با ابهام است. استفاده کنندگان، بخصوص اعتباردهندگان، نیاز دارند که بدانند وضعیت مالی واحد تجاری حداقل همان چیزی است که در صورتهای مالی ارائه شده است. آنها نیاز به حاشیه ایمنی دارند تا خود را در مقابل تبعات منفی محافظت کنند. با وجود انتقادها، طرفداران عقیده دارند که کماکان از محافظهکاری در عمل پیروی میشود. زیرا سالها تجربه به حسابداران نشان داده که محافظهکاری میثاقی محتاطانه و مفید در محیطی پر از ابهام است.
منابع مورد استفاده الف ) منابع داخلی 1- بنی مهد ، بهمن ، (1385 ) ، تبین وارائه الگو برای اندازه گیری محافظه کاری حسابداری ، رساله دکتری ، دانشگاه علوم و تحقیقات 2- تاری وردی ، یداله ، (1383) ، حسابداری مالی جلد اول (حسابداری میانه ) ، انتشارات عابدان ص18 3-مجتهد زاده ، ویدا ، (1380) ، محافظه کاری ، مجله حسابدار ، شماره صد و چهل و پنج ، ص 24-22
ب) منابع لاتین 1- Ahmed , A.S and duel man . S ,(2007),Accounting conservatism and board of director characteristic: an empirical analysis , Journal of Accounting and Economics , 43 , pp 4ll – 437 2- IASB conference, (30 August 2007), Fair value measurements, www. IASB. org. uk 3- Penman , S. H . and Zhang , x. J , (2002 ), Accounting conservatism quality of earnings and stock returns , the Accounting Review , Vol . 77 , no . 2 . pp 237 – 264 4- Release of preliminary views documents on conceptual Framework for Financial reporting , AISB and FASB , (July , 2006 ) , www . Deloitte . com 5- Watts , R . L . (2003 a ) , Conservatism in accounting , Part A : Explanations and implications , Accounting Hori Ions , pp . 207 – 22 6- Watts , R . L , ( December , 2002 ) , conservatism in accounting ,the Bradley Policy Research Center , Financial Research and policy , working paper No FRO2 – 21 7- Watts . R . L and Roychowdhury , S , (2007 ) , asymmetric timeliness Of earnings market – to – book and conservatism in financial reporting, Journal of Accounting and Economics , 44 , p 2- 31
|