منبع: | دنیای اقتصاد | تاریخ انتشار: | 1389-06-09 |
نویسنده: | دنیای اقتصاد | مترجم: | |
چکیده: | |||
بحران اخیر در بازار مالی ایالات متحده که به سرعت به بحرانی جهانی تبدیل شد، واقعیت مهمی را آشکار کرد که از مدتها قبل توسط اقتصاددانان گوشزد شده بود و آن سرعت زیاد خلقدلارهای بدون پشتوانه بود؛ واقعیت آن است که سیاستهای پولی در آمریکا با همه جای دنیا متفاوت است؛ |
|||
مقدمه
علاوه بر این، بعد از جنگ جهانی دوم، همانگونه که در شکل شماره دو نشان داده شده است، عمده داراییهای ارزی کشورهای جهان بهدلار آمریکا ذخیره شده است. این بدین معناست که دسترنج صادرکنندگان بزرگ کالا و خدمات همچون ژاپن و چین که مازاد تجاری داشتهاند و ذخایر زیرزمینی کشورهای عمده صادرکننده انرژی همچون عربستان و روسیه به اقتصاد آمریکا تزریق شده است و فدرال رزرو در ازای پرداخت بهرهای ناچیز، دلارهای بدون پشتوانه را مدیریت میکند و همچنان مصارف هنگفت ایالات متحده از محل تولید سایر کشورها تامین میشود.
از سوی دیگر سهم کل مخارج دولت مرکزی از تولید ناخالص داخلی آمریکا از 35درصد در سال 1994 به 45درصد در پایان سال 2009 رسیده است. بدهیهای دولتی ایالات متحده در 8 سال اخیر روند صعودی داشته و اکنون به 12هزارمیلیارددلار بالغ گردیده است. دلیل عمده این مساله رشد کسری بودجه دولت فدرال تا میزان 5/1میلیارددلار در سال 2009 بوده است. شکل شماره سه را ببینید.
سهم زیاد اوراق قرضه بینالمللی در تامین مالی این منابع ابعاد بحران اقتصادی در آمریکا را گستردهتر ساخته است؛ چرا که ارزش پول ملی آمریکا را به دارندگان اوراق قرضه جهانی همچون کشورهای جنوب شرق آسیا و نیز کشورهای نفتخیز ـ گره میزند. برای حفظ ارزش اوراق، بالا بردن نرخ بهره نیز مشکل را برطرف نمیکند؛ چرا که این کار سرمایهگذاری در اقتصاد بحران زده آمریکا را بیشتر کاهش میدهد. وضعیت اقتصادی آمریکا چیزی نیست که از دید بازیگران مهم اقتصاد بینالمللی پنهان بماند و این امر باعث شده است زمزمهها برای مهار بزرگترین مزیت ایالات متحده آمریکا روز به روز جدیتر شود. |