منبع: | کتاب مدیریت مالی ، جلد اول ، ترجمه و تألیف دکتر رضا شباهنگ ، سازمان حسابرسی | تاریخ انتشار: | 1396-08-22 |
نویسنده: | طیب عینی زاده | مترجم: | |
چکیده: | |||
امروزه تضمین تداوم فعالیتها و یا حتی رقابت و سودآوری شرکتها لزوم گزارشگری بموقع مالی و تجزیه و تحلیل مالی عملکرد را در مقاطع سه ماهه ، شش ماهه ، 9 ماهه و سالیانه ضروری ساخته است. داشتن آگاهی از وضعیت نقدینگی ، سودآوری ، کارآیی و بهره وری ، مدیران شرکتها را در تصمیم سازی و تصمیم گیری صحیح برای عملکرد بهتر یاری می دهد. بدیهی است تحلیل درست و مقید از وضعیت مالی شرکت ، نیازمند آشنایی و تسلط با انواع روشهای تجزیه و تحیل مالی و دانش مالی است. امروزه حسابداری صرف ره به جایی نمی برد و مدیران مالی لزوما باید مسلط به دانش تحلیل مالی باشند. |
|||
امروزه تضمین تداوم فعالیتها و یا حتی رقابت و سودآوری شرکتها لزوم گزارشگری بموقع مالی و تجزیه و تحلیل مالی عملکرد را در مقاطع سه ماهه ، شش ماهه ، 9 ماهه و سالیانه ضروری ساخته است. داشتن آگاهی از وضعیت نقدینگی ، سودآوری ، کارآیی و بهره وری ، مدیران شرکتها را در تصمیم سازی و تصمیم گیری صحیح برای عملکرد بهتر یاری می دهد. بدیهی است تحلیل درست و مقید از وضعیت مالی شرکت ، نیازمند آشنایی و تسلط با انواع روشهای تجزیه و تحیل مالی و دانش مالی است. امروزه حسابداری صرف ره به جایی نمی برد و مدیران مالی لزوما باید مسلط به دانش تحلیل مالی باشند. انواع روشهای تجزیه و تحلیل عملکرد : 1- تجزیه و تحلیل افقی : در این روش بر اساس صورتهای مالی دوره های ماهانه و سالانه با هم مقایسه می شوند و درصد افزایش یا کاهش هر یک از اجزای صورت سود و زیان ، ترازنامه و نقدینگی محاسبه می شود. همچنین میزان تحقق بودجه و پیش بینی دوره های مختلف بر اساس اطلاعات بودجه در یک ستون و اطلاعات واقعی در ستون دیگر محاسبه شده و نهایتا با توجه به افزایش یا کاهش هر یک از اجزای صورتهای مالی در بخش های سودآوری ، فروش ، نقدینگی ، مطالبات و بدهیهای تجاری و عیر تجاری تحلیل مالی صورت می گیرد. بر این اساس می توان به مدیران شرکت از جمله مدیر فروش یا مدیر تولید یا مدیر ارشد سازمان گزارش داد که وضعیت میزان و مبلغ فروش و یا تولید و هزینه های تولید به چه میزانی از برنامه پیش بینی شده انحراف داشته است یا نسبت به سال قبل کاهش یا افزایش داشته است. بالطبع این تحلیل ها و اطلاعات کمک شایانی به تصمیم گیری های کلان شرکت ارائه می دهد.و نهایتا بر اساس تحلیل اطلاعات بدست آمده ، راهکارهایی از قبیل افزایش میزان یا مبلغ فروش یا تولید ، کاهش هزینه های تولید ، کنترل هزینه های اداری و فروش ، افزایش یا کاهش موجودی ارائه می گردد. 2- تجزیه و تحلیل عمودی : این روش معمولا برای تجزیه و تحلیل عملکرد عملیاتی شرکت یعنی درامدها و هزینه ها و سود و زیان کاربرد دارد. در تجزیه و تحلیل عمودی ، مبلغ فروش در صورت سود و زیان مبنای مقایسه قرار می گیرد و نسبت مابقی اجزای صورت سود و زیان یعنی بهای تمام شده کالا یا خدمات فروش رفته ، هزینه های مالی ، هزینه های اداری و عمومی و توزیع و فروش ، سود ناخالص و سود خالص و بقیه اجزا به مبلغ فروش محاسبه و سنجیده می شود. یعنی در واقع در این نسبتها ، صورت کسر اجزای تمام صورت سود و زیان بصورت جداگانه و مخرج کسر مبلغ فروش می باشد. 3- تجزیه و تحلیل نسبتهای مالی : شاید کاملترین و جامع ترین تجزیه و تحلیل عملکرد یک شرکت بر اساس صورتهای مالی ، تجزیه و تحلیل وضعیت مالی از طریق نسبتهای مالی است.یکی از مزایای تحلیل نسبتهای مالی ، مقایسه نسبتهای بدست آمده با نسبت استاندارد صنعت مربوط به فعالیت هر شرکت است. یعنی در واقع علاوه بر مقایسه دوره به دوره شاخصهای بدست آمده ، تحلیل گر مالی می تواند بر اساس نسبتهای حداقل ، متوسط و حداکثر صنعت مربوطه ، وضعیت شرکت در هریک از شاخصها و در نتیجه بخشهای درآمدی و هزینه ای ، نقدینگی و سودآوری با عنوان مطلوب ، ناامطلوب یا متوسط مشخص کند. نسبتها و شاخصهای مالی به چهار دسته مهم طبقه بندی می شود که عبارتند از : 1-3- نسبتهای نقدینگی : نشان دهنده ظرفیت شرکت برای انجام تعهدات کوتاه مدت و زیر یکسال می باشد. این بخش شامل نسبت جاری ، نسبت آنی و نسبت دارایی جاری می باشد. نسبت جاری از تقسیم دارایی های جاری بر بدهیهای جاری شرکت بدست می آید که بطور کلی هر چقدر عدد بدست آمده به یک نزدیک باشد ، بهتر بوده و نشان میدهد که شرکت در کوتاه مدت می تواند از محل داراییهای جاری ، بدهیهای جاری رو پرداخت و یا تسویه نماید. نسبت آنی نیز بهمین روش محاسبه می شود با این تفاوت که در نسبت آنی ، داراییهای بسیار زود نقد شونده مورد محاسبه قرار میگیرد و موجودی مواد و کالا از فرمول نسبت جاری حذف میگردد. تحلیل نسبتهای نقدینگی در نهایت مشخص میکند که آیا داراییهای جاری شرکت شامل وجه نقد و بانک ، مطالبات تجاری و غیرتجاری ، سرمایه گذاریهای کوتاه مدت و موجودی مواد و کالا در شرایط متناسب و مطلوبی قرار دارند یا خیر. بطور مثال ممکن است نتیجه نسبتهای نقدینگی بدست آمده به تحلیلگر نشان دهد که موجودی کالا در انبار در شرایط فعلی شرکت زیاد بوده و باید تعیین تکلیف و به فروش برسد . و به این ترتیب موجودی وجه نقد و بانک افزایش پیدا کند .یا اینکه مانده مطالبات شرکت برای صنعتی که در آن مشغول فعالیت است ، زیاد بوده و باید کاهش پیدا کند .بنابراین شرکت باید در بخش وصول مطالبات ، برنانه جدیدی بکار بگیرد و از مانده مطالبات از مشتریان کاسته و به وجه نقد و بانک اضافه نماید. 2-3- نسبتهای فعالیت (کارآیی) : نحوه استفاده اثربخش از کل داراییهای شرکت را نشان میدهد.یعنی در واقع چگونگی بکارگیری داراییهای شرکت (سرمایه گذاری ) را برای ایجاد درآمد فروش نشان می دهد. این نسبتها شامل نسبت گردش دارایی ، متوسط دوره وصول مطالبات ، متوسط دوره گردش کالا ، تعداد دفعات گردش کالا طی سال ، نسبت کالا به سرمایه در گردش ، گردش سرمایه جاری و متوسط دفعات واریز بستانکاران می باشد. تحلیل این نسبتها عمدتا ظرفیتهای بلا استفاده شرکت در بخش موجودی کالا ، داراییها و تجهیزات و ماشین آلات را نشان میدهد تا شرکت با استفاده از این ظرفیتها بسمت کارآیی و راندمان و بهره وری هدایت شود. بطور مثال دفعات کم گردش کالا نشان می دهد که شرکت به مقدار زیادی در موجودی کالا در مقایسه با فروش ، سرمایه گذاری کرده است .نگهداری بیش از سطح لازم موجودی ، باعث حبس منابع مالی در موارد غیرمولد خواهد گردید.از سوی دیگر شاید شرکت بمنظور جبران نوسانات تحویل کالا و جلوگیری از اتمام بی موقع کالا و نارضایتی یا از دست دادن مشتریان ، موجودی را در سطح بالایی بخواهد نگهداری کند. بنابراین در این بخش مطلوبیت نسبتهای بدست آمده با توجه به استاندارد صنعت مربوط به هر شرکت مشخص می شود که آیا نسبت باید بالا باشد یا پایین تا برای آن شرکت مطلوب باشد. 3-3-نسبتهای سرمایه گذاری (اهرم مالی ) : نشان دهنده ظرفیت شرکت برای انجام تعهدات کوتاه مدت و بلندمدت ( بیشتر از یکسال) می باشد. یعنی اساسا به حجم کلی بدهیهای شرکت تأکید دارد.این نسبتها شامل نسبت دارایی ثابت به ارزش ویژه ، نسبت بدهی ، نسبت مالکانه ، نسبت بدهی ها به ارزش ویژه و ... می باشد. تحلیل این نسبتها به تحلیلگر مالی کمک میکند که تشخیص بدهد آیا شرکت از اهرم مالی و استقراض بانکی بیشتری استفاده کرده است یا خیر. و همینطور سرمایه گذاران و صاحبان سهام آیا بازده مورد انتظار خود را از سرمایه گذاری بدست آورده اند یا خیر و به چه میزان. مطلوبیت این نسبتها نیز با توجه به استاندارد صنعت مربوطه و وضعیت بدهی و قدرت داراییهای شرکت قابل تحلیل است. نکته اینکه هم نسبتهای فعالیت و کارایی و هم نسبتهای سرمایه گذاری و اهرم مالی و سایر شاخصهای مالی و استانداردهای هر صنعت را تحلیلگران می توانند به راحتی به مراجعه به کتابهای مدیریت مالی مشاهده کنند و فرمولهای مربوط به هریک از نسبتها را مورد استفاده قرار دهند و این مقاله بیشتر روشهای تحلیل عملکرد شرکتها را مورد بحث قرار می دهد و توضیح تفصیلی هر یک از نسبتها بدلیل طولانی بودن از حجم و ظرفیت این بحث خارج است. 4-3- نسبتهای سودآوری : بازده خالص فروش و داراییها و سرمایه گذاری ها را نشان می دهد. این نسبتها عمدتا شامل نسبت سود ناخالص به فروش ، نسبت سود عملیاتی به فروش ، بازده فروش ، بازده ارزش ویژه، بازده دارایی ، بازده سرمایه در گردش ، نسبت هزینه های مالی به سود قبل از کسر مالیات و بهره می باشد.همانگونه از عنوان این نسبتها مشخص است بر روی بازدهی و سوداوری شرکتها تاکید دارد .بنابراین هر چه این نسبتها بالا باشد ، مطلوبتر است ، البته بغیر از نسبتهای هزینه ها به سود و فروش که کم بودن آن نسبتها مطلوبتر است .تحلیل این نسبتها در نهایت نشان میدهد که آیا شرکت در بخش قیمت گذاری فروش و یا کنترل هزینه های تولید موفق عمل کرده است یا خیر و همچنین آیا شرکت در بخش فروش ، سرمایه گذاری صاحبان سهام و داراییها بازدهی مطلوبی دارد یا خیر. بطور مثال نسبت سود ناخالص بالا و یا در حال رشد و افزایش سالانه نشان میدهد که شرکت در سیاستگذاری قیمت فروش و یا کنترل هزینه های تولید به درستی عمل کرده است. در این مقاله سعی شده است به اختصار انواع مهم روشهای تجزیه و تحلیل عملکرد شرکتها در هر یک از بخشهای استراتژیک از نظر عملیاتی و مالی توضیح داده شود. امید است که مدیران و کارکنان مالی با دیدگاه گزارشگری و تحلیلی ، ضمن قدرت بخشیدن به خروجی گزارشات مالی ، مدیران سازمانها و شرکتها رو در تصمیم سازی و تصمیم گیری درست جهت رسیدن به بهره وری و سودآوری یاری نمایند. طیب عینی زاده 1396/8/22 |