سلام قصد گرفتن نمایندگی بیمه را دارم ولی در انتخاب برند بیمه از شما راهنمایی می خواهم. به غیر از بیمه ایران که نمایندگی کامل نمی دهد، کدام شرکت بیمه را پیشنهاد می کنیدکه زودتر بتوانم به نتیجه برسم؟ ضمنا" برای داشتن نمایندگی بیمه و شروع به کار چه توصیه هایی برایم دارید؟ چند جلسه آموزش های رایگان در زمینه بیمه را دیده ام. به نظر شما آیا می توانم با تاسیس نمایندگی بیمه بدهی هایم را بازپرداخت کنم؟؟ |
باسلام خیلی تفاوت نمیکند کدام شرگت را نمایندگی بگیرید، مهم کار و تلاش است و میزان علاقه و پشتکار شما. پس از آن باید به برند شرکت بیمه توجه کنید. ببینید کدام شرکت بیمه هم به نماینده خود و هم به مشتری سرویس خوبی می دهد. به نظر بنده در حال حاضر شرکت های البرز، آسیا، پاسارگاد، پارسیان و ایران از مزیت نسبی در این زمینه برخوردارند. و اما در مورد کار نمایندگی و درآمد: از دیدگاه من نمایندگی بیمه خیلی کار خوبی است و البته خیلی خیلی هم سخت. اما موفقیت در این کار و کسب درآمد مطلوب، لوازمی دارد که عرض می کنم؛ وگرنه در صورت عدم داشتن آن بسترها و زمینه ها و لوازم موردنیاز، شغلی بد و فاقد درآمدی حداقلی می شود. چناکه حتماً خود نیز می دانید درآمد نمایندگی بیمه به صورت کارمزدی است، یعنی شما از حق بیمه بیمه نامه هایی که می فروشید کارمزد دریافت می کنید، پس اینگونه نیست که حقوق ثابت دریافت کنید و لذا نمی توان پیش بینی کرد یا ادعا نمود که مثلا درآمد نمایندگی بیمه فلان مبلغ خواهد بود. در حال حاضر در بین 37000 نمایند بیمه، طیف درآمدی ماهانه از 500 هزار تومان تا 50 میلیون تومان دیده می شود.
اینکه آیا نمایندگی بیمه می تواند به عنوان شغلی ثابت و درآمدزا محسوب شود، الزاماتی دارد که ذیلاَ به برخی از محورهای این الزامات اشاره می کنم: اینکه فکر کنید با بازکردن دفتر و تجهیز آن به نیروی انسانی و تجهیزات، سیل مشتری یا حداقل نهری کوچک! از مشتری به سوی دفتر شما روانه می شوند، درست نیست. البته اگر دارای رابطه یا روابط با مدیران و افراد ذی مدخل در خرید بیمه نامه در سازمانهای بزرگ هستید، چرا این امر اتفاق می افتد و شما از یک درآمد قابل توجه ناشی از مراجعه دستوری آن مشتریان و بیمه هایشان، برخوردار می شوید. اما اگر فاقد چنین روابطی هستید باید این کارها را انجام دهید:ه باید خودتان را از لحاظ دانش و اطلاعات بیمه ای، قوی کنید. تعداد نماینده های بیمه خیلی زیاداست. همه هم از یک درجه و مرتبه و منزلت نزد شرکت بیمه و مشتری برخوردارند. اما چیزی که می تواند مزیت نسبی باشد، میزان دانش و اطلاعات بیمه ای است. به خصوص برای مشتری این خیلی مهم است. البته در شرکت بیمه هم منجر به تفاوت درجه می شود. شما وقتی ارتباطات قبلی ندارید، مجبورید برای خودتان ارتباطات درست کنید. و این هم با استفاده از روش ها و امکانات و ابزارهای متعدد ارتاطات و اطلاعات و روابط عمومی مقدور است که جای پرداختن به آن اینجا نیست. شما باید یک مزیت نسبی برای خودتون درست کنید که اون مزیت نسبی می تونه دانش و اطلاعات شما باشه، در مورد ارتباطات هم عامل مهمی که می تونه از قبل ارتباطات، ارتباطات تجاری درست کند، پیگیری و استمرار شما در ارتباطات است. البته با سماجت و مزاحمت اشتباه نشود در دیگر جنبه ها هم باید یک نماینده بیمه خودش را قوی و قدرتمند کند؛ تحصیلات، تشکیلات و ... من وش ما امروز خرید از یک آدم ثروتمند، از یک فروشگاه بزرگ و شیک و با پرسنل متععد را بیشتر دوست داریم. مشتری بیمه شما هم همینطور و آخر سر هم اینکه، ویزیت و ارتباط چهره به چهره، خیلی موثر است. برگزاری جلسات با مدیران و کارشناسان و صاحبان صنایع و بنگاهها نمی خواهم ناامیدتان کنم فقط می خواهم بگویم کار سختی است. امروزه هزاران نماینده بیمه وجود دارند و همه هم فروشنده بیمه و تقریبا در یک سطح از ارئه خدمات هستن. متأسفانه، استفاده از راهکار پورسانت هم توسط نماینده های کم تجربه خیلی مرسوم شده و بازار و اوضاع اقتصادی هم که خودتان بهتر می بینید. خیلی، هزینه اولیه نکنید. صرف داشتن یک آدرس کافی است؛ دفتری کوچک و با اجاره ارزان. و در ابنتدای کار با یک نفر نیرو که هم اطلاعات فنی داشته باشد و هم بازاریابی و روابط عمومی بداند. در عوض روی برقراری ارتباطات و تبلیغات علمی و گسترده کار کنید. نتیجه فعالیتهای بازاریابی و تبلیغات هم حداقل در 6 ماه تا یکسال پس از شروع جدی فعالیت دیده می شود. می خواهم بگویم عامل صبر هم مهم است؛ البته صبر همراه با علاقه به کار، علاقه ای که خود، پشتکار و استمرار بر کار را هم ایجاد می کند. یک نکته اساسی در پایان عرض کنم و آن اینکه همه این شرایط و کارها، هنگامی نتیجه می دهد که شما بخواهید کار بیمه را به عنوان شغل اول و تمام وقت خود، انتخاب کنید وگرنه اگر می خواهید به عنوان شغل دوم و یا با مدیریت کس دیگری باشد، توصیه می کنم سراغش نروید؛ مگر اینکه کارهای آماده ای ناشی از ارتباطاتتان دارید. دست آخر هم اضافه کنم که کار بسیار سختی است؛ شرایط رقابتی سخت چه در سطح مشتریان، چه فروشندگان و چه عرضه کنندگان بیمه. در شهرستان ها نیز از لحاظی اگرچه سهل تر است اما به دلیل محدودیت حجم بازار، از این لحاظ سخت تر است و میزان درآمد محدودتر. اما با این همه نتایجش شیرین و کاری لذت بخش است. با تشکّر |